نه عزيز من اگه دقت كني متوجه مي شي. تو قسمت قبل هم با هاشون حرف زد و سنگاشونم وا كردن!
واقعاً كه. خنداندن به چه قيمتي؟
نه عزيز من اگه دقت كني متوجه مي شي. تو قسمت قبل هم با هاشون حرف زد و سنگاشونم وا كردن!
واقعاً كه. خنداندن به چه قيمتي؟
به این زودی یه 20 قسمتشو از دست دادم
میگم که من توهم زدم یا اینکه این روحه جدی جدی اومده داره دوباره باهاشون زندگی میکنه؟
منظورشون از این چیه؟من اشتباه میکنم یا جدی جدی طرف مرده و روحش داره تو صفا و صمیمیت باهاشون زدنگی میکنه؟![]()
ای بابا...فقط به گریه ی پسره رسیدم
کسی ندید که بگه این چرا گریه میکرد؟باباهه چی گفت بهش؟![]()
نه بابا آقا دوباره زنده شده و برگشته به زندگی وکلا یه آدم دیگه شده خیلی خوب شده .کارش حرف نداره.
---------- Post added at 10:37 AM ---------- Previous post was at 10:36 AM ----------
گریه کدوم پسره را میگی؟ایرج؟
نه بابا آقا دوباره زنده شده و برگشته به زندگی وکلا یه آدم دیگه شده خیلی خوب شده .کارش حرف نداره.![]()
مگه مبشه دوباره زنده بشه؟مگه نذاشته بودنش تو قبر؟یعنی از قبر در اومده؟
نه ظفر...پس اون یکی زن حاجی.....گریه کدوم پسره را میگی؟ایرج؟
چی گفتن در مورد مادرش که شروع کرد به گریه کردن؟
ظاهرا آمبولانسه تو را ه تصادف میکنه ودر اثر شوکی که به باباهه وارد میشه دوباره زنده میشه.نه هنوز کار به قبر نکشیده بود
ظاهرا این باغبون خونه حاجی بوده که باعث جدایی حاجی از تهمینه شده بوده.ظفر به این موضوع پی برده بود.حاجی داشت دلداریش میداد.داغ دلش تازه شده بود.![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)