نکته جالب در برنامه نود دوبار پخش مصاحبه کفاشيان به فاصله چند ثانيه از اظهارنظرهاي تند و تيز دادکان بود؛ حرکتي که اوج تضاد و رفتاري رئيس سابق و رئيس کنوني فدراسيون فوتبال را نشان مي داد.

سایت گل - محمد دادکان تقريباً بدون تپق در برنامه نود صحبت کرد و حتي مصاحبه با دادکان تبديل شده بود به دادن فضا و زماني خاص به او، براي آزادانه تاختن به جانشينانش؛ فضا و زماني که به کمتر کسي که در صدا و سيماي ايران داده مي شود.
طبيعي است که دادکان پس از شرايط بغرنجي که در اين چند سال براي فوتبال ايران پيش آمد، تبديل به يک قهرمان شود، اما اين ضعف فوتبال ايران است که سبک مديريتي دادکان در آن پاسخ مي دهد؛ مديريتي خارج از فرم و مبتني بر تکروي که اتفاقاً دوشنبه شب، رئيس سابق فدراسيون فوتبال به آن افتخار مي کرد و از آن به عنوان نقطه قوت خود ياد مي کرد.
اينها ضعف «سيستم» فوتبال ايران است که تکروي و رفتار خارج از فرم در آن پاسخ مي دهد و هرجا که الگوهاي غيراستاندارد تبديل به فرمول برتر شود، حتماً يک ضعف سيستمي وجود دارد.
نکته جالب در برنامه نود دوبار پخش مصاحبه کفاشيان به فاصله چند ثانيه از اظهارنظرهاي تند و تيز دادکان بود؛ حرکتي که اوج تضاد و رفتاري رئيس سابق و رئيس کنوني فدراسيون فوتبال را نشان مي داد.
اينکه فوتبال ايران پس از تجربه چند سال پرتنش با دادکان، رفت سراغ مديري که واقعاً کاريزما و قاطعيت مديريت يک مدرسه ابتدايي را هم ندارد. محمد دادکان خودش تأکيد کرد که براي اينکه از حرفهايش کوتاه نيايد، پايش به کلانتري و دادگاه هم باز شد. بله دادکان با اغلب روزنامه هاي بزرگ و کوچک دعوا داشت و بر بحرانهايي چيره مي شد که به دست خودش ساخته مي شد و حالا رئيس فدراسيون فوتبال کسي است که وقتي از او مي پرسند «چرا در اين فدراسيون همه اينقدر مصاحبه مي کنند؟» پاسخ مي دهد: «زيبايي فوتبال به همين اظهارنظرهاي مختلف است! »
اين يک روحيه کلي جامعه ماست که وقتي از يک نفر با يک روحيه کلي خوشش نمي آيد، سريع مي رود سراغ قرينه آن روحيه. مثل استفاده متناوب از سرمربي داخلي و خارجي در تيم ملي. برنامه دوشنبه شب نود بيش از اينکه به ما ثابت کند چه گوهري را از دست داديم، بخوبي نشان داد که فوتبال ايران چقدر بين دو سر پاره خط در حرکت است و علاقه اي به ميانه هاي پاره خط ندارد.
وقتي دادکان جزئيات دعواهايش با علي آبادي را تعريف مي کرد، در ذهن هر کسي بيشتر يک دعواي کودکانه شکل مي گرفت؛ دعوائي که قرباني اش پرطرفدارترين ورزش کشور بود. اگر به حرفهاي دادکان هم «سيستمي» نگاه کنيم، بايد بپذيريم که مشکل فوتبال ايران، با رفتن او ايجاد نشد، بلکه «روحيه» کلي جامعه فوتبال ايران طوري است که تکروي در آن پاسخ مي دهد و «انتصاب» رئيس جديد فدراسيون به گونه اي انجام شد که ناکامي در انتهاي اين مسير مشخص بود.
پس از پايان برنامه اين هفته نود، شايد برخي دلشان براي شخص دادکان تنگ شده باشد، در حالي که ما بايد دلتنگ مقادير زيادي «عقلانيت» باشيم.
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فرزاد تاری
2010/1/6