Quest of Persia: Lotfali Khan Zand

[The Big Koroosh]

خوب اوراکل جان شما بش پیشنهاد بده.

موافقم.
در ضمن تست های نهایی روی بازی لطفعلی خان زند در حال انجام و برای همین بازی منتشر نشده(تا الآن)

[The Big Koroosh]

یک خواهش از مدیران سایت.لطفا The Revenge of Ghajar رو از نا تاپیک حذف کنید تا تویه این تاپیک در مورد تمام بازی های Quest of Persia بحث بشه.
یک سوال از دوستان: به نظر شما بازی لطفعلی خان زند رو کی منتشر میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟

[nawid]

جالبه من تو مشهد این بازیا را از کجا بخرم؟؟؟؟

[The Big Koroosh]

جالبه من تو مشهد این بازیا را از کجا بخرم؟؟؟؟

هنوز بازی لطفعلی خان زند منتشر نشده

[sajjadgameactor]

این بازی که از شرکت هنرهای پویا است را می توان اولین بازی ایرانی با گرافیک قابل قبول دانست

Jafary مي نويسد:لطفعلی خان به مناسبت جوانی و زیبائی و دلیری و سخاوت در شیرازو کرمان میان مردم از محبوبیت خاصی برخوردار بود هر کس برای حاجتی نزد او می رفت ، دست خالی باز نمی گشت وشاید جوانی او در سخاوتش بی تأثیر نبود و سخاوت و زیبائی صفاتیستکه بیش از صفات دیگر تولید محبوبیت می کند . مردی که راستگو باشد همه را چون خود راستگو می پندارد و مردی که امین استچنین تصوری راجع به سایرین نیز دارد . لطفعلیخان نیز مردی بود و راستگو و جوانمرد و صریح اللهجه و بدین مناسبت وقتی برایجنگ با قشون آقامحمدخان عده ای از خائنین نظیر عبدالرحیم خان شیرازی برای پیوستن به قشون او اعلام آمادگی کردند وی بسادگی پذیرفت. صفحه 91 جلد دوم :سر هرفورد جونز مورخ انگلیسی در فصل بهار در یکی از باغهای شیراز مدتها میهمان لطفعلیخان زند بود. وی می گوید: خان جوان زند همیشه لبخند به لب داشت و از میهمانان به خوبی پذیرائی می کرد و دقت می نمود که تماما مهمانان صحبت کنندو بخندند و اوقات خوشی داشته باشند و سپس آنها را برای سوارکاری و شکار به صحرا می برد و من می دیدم که خان زند تا چه اندازه درتیراندازی با تفنگ و تپانچه مهارت دارد و پس از آن در خیمه هائی که در صحرا بود از میهمانان با انواع کباب و میوه و بخصوص پرتقالو لیمو پذیرائی می نمود . (البته مهارت بی نظیر لطفعلی خان در شمشیرزنی در میدان جنگ باعث گردید تا از وی به عنوان آخرین شمشیرزن ایرانیاد کنند)

وقتی جونز قصد ترک شیراز را داشت خان جوان زند به او یکی از اسبهای ممتاز خود به نام خاصه را با یکدستزین و برگ بخشید. سر هرفورد جونز بعد از اینکه از ایران رفت، سه سال بعد نیز مراجعت کرد ولی در آن موقعاقبال از خان زند بازگشته بود و وی نتوانست لطفعلی خان را در شیراز ببیند و به وی گفتند که خان زند در بیابانها آواره است!

مرد انگلیسی خیلی دوست داشت آن جوان دلاور و زیبا و خونگرم و بامحبت و مهمان نواز را دوباره ببیند البته نه برای لطف و کرم چراکهخود جونز از افراد توانگر و متشخص بود و فقط شوق دیدار او را وادار به چنین کاری کرد. روزی که جونز جوان زند را در بیابان دید مشاهده کرد که وی در یک سیاه چادر نشسته و با دیدن جونز طوری با گرمی ومحبت با وی برخورد نمود که گوئی در یکی از عماراتسلطنتی با وی برخورد می کند هنگام صرف نهار سفره ای مقابل میهمان انگلیسی گستراند و دو گرده نان و یک ظرف دوغ مقابلش نهادو شهریار جوان زند بدون اینکه از محقر بودن غذا ناراحت شود از جونز دعوت بعمل آورد و لطفعلیخان به هنگام صرف غذا تبسم به لبداشت و میهمان خود را بحرف می اورد و حرفهای خنده آور می زد تا مهمان انگلیسی کسل نشودسرهرفورد جونز فهمید که لطفعلیخان به علت خیانت حاج ابراهیم خان کلانتر و مردم شیراز پشت دروازه ها مانده و با رسیدن قوای آقامحمدخان درحالیکه زن و بچه اش درون شهر بودند با نیروی کم اما وفادار خودراه صحرا را پیش گرفته و اینک حتی استطاعت خوردن یک غذایمناسب را به میهمانان خود ندارد! تصمیم گرفت با خان زند خداحافظی نماید تا بیش از این به وی فشار نیاورد اما شهریار زند نگذاشت اوبرود و گفت : من می دانم در اینجا به شما بد می گذرد منتهی من سعیخود را برای رفاه شما خواهم کرد و پس از مدتی که از او جدا شد انعامی به نوکران مرد انگلیسی داد و به جونز گفت که امیدوار است مرتبه ایدیگر او را در شیراز به میهمانی دعوت کند اما عمر لطفعلیخان هرگز این مجال را به او نداد!

مورخین اذعان می دارند که خان جوان زند پس از بازگشت از میدان نبرد به شیراز وقتی با دروازه های بسته و خیانت نیروهای داخل شهر مواجه شد حالتش تغییر نکرد هر گز خشمگیننشد و با صدای بلند زیر دیوار دروازه شهر این شعر حافظ را برای اندرونیان خواند :
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
و سر اسب خود را گردانید و راه بیابانهای اطراف را به همراه نیروی اندک خود که شمارشان به سیصد نفر می رسید در پیش گرفت

سرجان ملکم انگلیسی در کتاب قلعه پری عنوان می دارد :
آقامحمدخان در ایام بعد دوست می داشت که از وقایع تاریخی صحبت کند و منقول است که می گفت : سه کار بزرگ ، شایسته است که در تاریخ ایران برای آیندگان ثبت شود : اول بهادری لطفعلیخان زند که با سیصد نفر خود را به لشگر 30000 نفره زد و تا قلب آن پیش رفت ....

لطفعلیخان زند آخرین سردار شجاع و بازمانده سلسله زندیه را بخاطر صفات بزرگی که داشته تاریخ نویسان و بزرگان ستوده اند . وی جوانمرد ، بی باک ، نترس ، رشید ، خوش سیما ، با اندامی ورزیده و مناسب و در باطن نیز منزه و خداپرست بود . این یل نامدار جوانی زیبا صورت و نیک سیرت بود در بیست سالگی پدرش بر اثر خیانتی کشته شد لطفعلیخان خواندن و نوشتن را در کودکی زیر نظر ملا محمدتقی شیرازی فراگرفت و عده ای را عقیده بر این است که پس از درویش مجید طالقانی ، هیچکس به زیبائی وی خط ننوشته است . وی بسیار ادب دوست و هنرپرور بود و مقبره حافظ و سعدی در شیراز به صورت امروزی به جهد و کوششوی باز می گردد . لطفعلیخان بسیار خوش صدا بود و در کشتی گرفتن نیز مهارت بالائی داشت بطوریکه در جوانی پشت بسیاری از یلان و پهلوانان نامدار هم عصر خود را به خاک رساند . وی دستها و پنجه های فوق العاده نیرومندی داشت.

وی در دوازدهم شوال 1203 هجری قمری به سلطنت رسید اما بر اثر خيانت حاج ابراهیم خان کلانتر از آقامحمدخان قاجار شکست خورد هنگامی که وی را زخمی و با دستان بسته به حضور آقامحمدخان بردند، آقا محمد خان پرسید : چرا سلام نکردی ؟ لطفعلیخان در جواب می گوید : بايد مردان را سلام گفت و من اينجا مردی نمی بينم ! آقامحمدخان نیز که به زیبائی و رشادت وی حسادت شدید می ورزیدبا دستان خود دو چشم زیبای لطفعلیخان را از حدقه بیرون کشید و وی را نابینا ساخت و به مدت سه ماه ویرا به یک اسب بست و پیاده از کرمان به تهران آورد و در ارگ سلطنتی نگهداری می کرد و هر روز او را شکنجه می داد تا اینکهغم روزگار و زن و فرزندش (فتح اله خان پسر لطفعلیخان بدست عمال آقامحمدخان اخته شد) سرانجام وی را به کام مرگ کشید درحالیکه در روز وفات جز تکه پوستی بر استخوان از وی باقی نمانده بود و به نوعی با مرگ از رنج دنیا و مردمانش آزاد گردید.

ژنرال مایکس انگلیسی در مورد لطفعلی خان چنین می گوید : شهريار جوان زند دارای صاحب منظر قابل ملاحظه ای بود و نیز شهامت و شجاعت خاصی داشت که به ندرت در کسی نظیر آن یافت می شود بعلاوه در پیشوائی و فرماندهی امور جنگی ماهر و زبردست بود و از دروغ و وعده های پوچ بیزار بود و جز به صداقت و مردانگی مسلکی نداشت و هرگز به دروغ از کسی دلجوئی نمی کرد . متأسفانه همین خصائل نیکو باعث شد تا خانواده های بزرگی از پشتیبانی او دست بکشند . وی در جنگی نابرابر با قشون آقامحمدخان که ده برابر نیروهای وی بود ، دلاورانه جنگید و تا مدتها نبرد را ادامه داد . او جوانی قوی و چابک در فنون سواری بخصوص شمشیرزنی ، سپاهیگری و آئین پهلوانیهیچکس را در عصرش با وی برابری نبود.

شجره نامه خاندان زند :
به ترتيب : کريم خان -زکی خان - ابوالفتح خان - صادق خان - عليمرادخان - جعفر خان - صيدمراد خان و لطفعلی خان به سلطنت رسيدند

منبع : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[sajjadgameactor]

عکس

تیزر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] حجم 46.5
این تیزر بیشتر به حرکات نمایشی شمشیربازی لطفعلی خان زند و دشمنان او در بازی پرداخته و شما را از کم و کیف بازی مطلع می کند. این تیزر پر مخاطب ترین تیزر گروه سازنده تا به امروز بوده است.

[sajjadgameactor]

امیدوارم که بازی خور ها این باز ی رو با تمام معایبش برای کمک به بالاتر رفتن بازی سازی در ایران و پشتیبانی از تیم سازنده ی بازی بخرند و حداقل برای این بازی قانون کپی رایت را رعایت کنند

[sajjadgameactor]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بالاخره نوبت به معرفي يك بازي كاملا ايراني هم رسيد، از بس در اين قسمت بازي هاي خارجي را معرفي كرديم، خودمان خسته شديم. حالا وقت آن رسيده در مورد بازي صحبت كنيم كه ساخت وطن است و در كشور خودمان به دست عده اي جوان خلاق و مبتكر توليد شده است، اين جوانان گر چه مي دانستند كه هيچ شانسي در مقايسه با بازي هاي روز جهان ندارند ولي در يك حركت بسيار زيبا توانستند نام خود را به عنوان اولين سازنده ي حرفه اي بازي در كشورمان مطرح كنند.
Quest of Persiaيك مجموعه بازي درباره داستان هاي تاريخي سرزمين ايران است. «ارشك» و «ليلا» شخصيت هاي اصلي در جستجوي راز بناهاي تاريخي ايران مي باشند و در اين راه درگير حوادث مختلف تاريخي سرزمين ايران مي شوند. ارشك يك مهندس است كه در يك كارخانه پتروشيمي نزديك مرز عراق كار مي كند. در حالي كه ارشك دوست خود را در حمله هوايي جنگنده هاي عراق از دست مي دهد، با ليلا كه يك باستان شناس است و در جستجوي يافتن راز بناهاي تاريخي ايران است آشنا مي شود. ليلا و ارشك تصميم به يافتن راز بناهاي تاريخي ايران مي نمايند، و در حالي كه با ارتش عراق درگير مي شوند داستان هاي مختلفي براي آن ها اتفاق مي افتد و...
بازي پايان معصوميت شامل 21 مرحله و به سبك اكشن اول شخص مي باشد كه شما علاوه بر نبرد با عراقي ها مراحل متنوع رانندگي و پازل را هم انجام خواهيد داد.
ايده ي ساخت بازی، درباره داستانهای تاريخي سرزمين ايران، به سالها پيش باز می گردد. در سال 1381 شركت نرم افزاري هنرهاي پويا تصميم به ساخت بازي Quest of Persia گرفت. مطالعه و تحقيقات سناريو مربوط به قسمت اول اين مجموعه با نام «لطفعلي خان زند» تهيه شد. پس از بررسي هاي اوليه مشخص شد، كه شركت نرم افزاري هنرهاي پويا بودجه لازم براي ساخت بازي لطفعلي خان زند را ندارد. به همين منظور در اوايل سال 1383 سازندگان بازي اقدام به نوشتن داستاني كه مربوط به وقايعي كه قبل از داستان لطفعلي خان اتفاق مي افتد، نمودند. پس از تكميل داستان و مشخص شدن انواع بازي ها موجود، اقدامات اوليه ساخت بازي با نام QUEST OF PERSIA:PREQUEL 1 آغاز شد . طرح هاي اوليه كاراكتر ها و فضا هاي مربوط به داستان، توسط حميد بهرامي انجام شد. براي مدل كاراكترها در بازي و در انيميشن از ايلا سليماني دعوت به همكاري شد.



حال به مصاحبه ي اختصاصي مجله كاربر با آقاي پويا دادگر، مدير پروژه ساخت بازي پايان معصوميت توجه كنيد.
- با اينكه مي دانستيد شانس كمي در مقايسه با بازي هاي مشابه خارجي داريد چه طور شد كه اين بازي را ارايه كرديد؟
پويا دادگر : : صنعت بازی در ژاپن و آمريكا نيز يك شبه به اينجا نرسيده است، اين صنعت در ژاپن سی سال قدمت دارد. به هر حال بايد بازي سازي از جايي در ايران آغاز می شد و "پايان معصوميت " به دليل عدم وجود قانون کپی رايت قوی در ايران به شکل فعلی ارايه شد. شايد اگر ما هم اين بازی را مانند بازي هاي خارجي ديگر می توانستيم 50 دلار بفروشيم، بازی که در ايران ارائه می كرديم کاملا متفاوت می بود.
- در كل چه قدر وقت صرف كرديد تا كل بازي را بسازيد؟
سه سال زمان صرف شد، منتهی سالهای اول بيشتر صرف تحقيق و آماده سازی پروژه شد و در نهايت در سال آخر کار روی پروژه با تمام قوا انجام شد.
- آيا داستان بازي برگرفته از كتاب ويا منبعي است؟
همانگونه که در تيتراژ بازی نوشته شده، داستان بازی توسط پويا دادگر و روزبه اجباری نوشته شده و داستان کاملا بر اساس آنکه چه داشته ايم و چه می توانستيم بسازيم ، نوشته شده است،و نه هر آنچه می خواستم.
-چرا نام بازي را «پايان معصوميت» گذاشتيد ؟
به پيشنهاد ايلا سليماني مدير بخش انيميشن اين نام انتخاب شد. علت آن اين است که ارشک يك مهندس معصوم است، که تا به حال در عمر خود نجنگيده و با کشته شدن دوست خود در حمله هوايي عراق، تصميم به دفاع از ايران می گيرد و با نيرو هاي متجاوز عراقی درگير می شود و معصوميت خود را از دست می دهد.
- شخصيت پردازي كاراكتر ها به عهده ي چه كساني بوده و آيا شخصيت هاي «ارشك» و «ليلا» مطابق با فرهنگ هاي ايراني ساخته شده اند؟
طراحی کاراکترها همانگونه که در بازی ذکر شده توسط حميد بهرامی انجام شده است و مطابق با فرهنگ ايران امروزی انجام شده است.
- به نظر شما چهره ي شخصيت هاي «ارشك» و «ليلا» ( در آن زمان) واقعا چهره اي ايراني است؟
براي جذاب تر شدن بازی تصميم گرفتيم که ارشک و ليلا امروزی تر طراحی شود، اما چهره آنها کاملا ايراني است.
- شخصيت هاي «ارشك» و «ليلا» از روي مدل واقعي طراحي شده اند؟
از روی نقاشی های حميد بهرامی طراحی شده است.
- صداي شخصيت ها را چه كساني به عهده داشته اند ؟ به نظر شما آيا بهتر نبود از صداي گويندگان منتخب صدا و سيما استفاده مي شد؟
از آقای علی ايراني بازيگر فيلم هايي چون نون و گلدون و بانوی ارديبهشت استفاده شده است، که اکثر علاقمندان از آن راضی بودند. صدای افرادی مانند عادل فردوسی پور نيز مد نظر بود، که در نهايت تصميم گرفته شد، کار به آقای ايراني واگذار شود.
-آيا موتور گرافيكي بازي را خودتان نوشته ايد ؟
بله ، اطلاعات کاملی در مورد موتور در سايت و همچنين چندين مجله تخصصی موجود است. نکته مهم قابل توجه اين است که اين موتور برای کارتهای گرافيكي 64 مگا بايت بهينه سازی شده است، چرا که اکثر کارتهای موجود در ايران 64 هستند و مقايسه موتور با موتور بازي هايي که فقط از کارتهای قوي تر پشتيباني می کنند، کاری دور از انصاف است. ما قابليت هاي بسياري را از موتور خارج كرده ايم، تا بازی روی کارتهای ضعيف تر که اكثريت کارتهای موجود در ايران را تشكيل می دهد، اجرا شود.
- طراحان صحنه هاي نمايشي (انيميشن) بازي به عهده ي چه كساني بوده و در مورد اين صحنه هاي زيبا توضيح مختصري بدهيد؟
اين کار به عهده تيم ساخت انيميشن هنرهای پويا : آقايان ايلا سليماني، روزبه اجباری و خانم ساغر طلايي بود. اين بخش هزينه و زمان زيادي برد، اما برای جذاب نمودن بازی امری حياتي بود.
- چرا براي دشمنان بازي هوش مصنوعي تعريف نشده؟
هيچ يك از بازي هاي روز جهان قابليت پردازش الگوريتم هاي پيچيده هوش مصنوعی را در هنگام انجام بازی ندارند، علت اين است که پردازشگر كامپيوتر در حال انجام محاسبات مختلف گرافيكي است و امکان انجام محاسبات پيچيده اضافه تری را ندارد. بنابراين از اسكريپت هاي مختلف و يا ماشين حالت استفاده می شود. "پايان معصوميت" هم، مانند بازي هاي ديگر از يك نمودار ماشين حالت برای حرکات دشمنان استفاده می کند و در حقيقت اگر به حرکات آنها به دقت نگاه كنيد متوجه می شويد، که مثلا اگر روی دشمن نشانه بگيريد و در حال تير زدن باشيد، دشمن در بعضی از حالات از شما فرار می کند، حالت هاي بسياري بررسی شده و زير حالت هاي آنها هم برنامه نويسي شده، اما درست است می توانست نسبت به بازي هاي ديگر ابتكار بهتري انجام می شد، و در اين مقوله بحثي نيست.


- چرا صحنه هاي راننده گي بازي ضعيف كار شده و با هر ميزان سرعتي با هم مي شود از پيچ ها گذشت؟
اولا اين بازی يك بازی کاملا متفاوت و جديد در نوع خود است و مقايسه آن با بازي هاي ماشين سواری ديگر اشتباه است، دوما اگر می خواستيم يك بازی ماشين سواری واقعی طراحی شود، امکان فرار از گلوله های هلی کوپتر نبود. ما سعی نكرديم بازی ماشين سواری طراحی كنيم بلکه اين بازی است که در آن بايد از گير گلوله های هلی کوپتر فرار کرد. در اکثر بازي هاي ماشين سواری شما بر روی سطحی هموار حرکت می كنيد، اما در اين بازی شما حتی می توانيد از تپه ها و کوهها بالا برويد. به اعتقاد ما شما بازی می كنيد تا تجربه ای غير از واقعيت را انجام دهيد، نه آنچه که تا به حال ديده ايد.
- اسلحه هاي موجود در بازي از روي مدل واقعي طراحي شده اند؟
اسلحه ها از روی مدلهای موجود در بازي هاي مشابه و عکسهای آنها در اينترنت طراحی شده و دست ارشک در همه آنها به کار رفته و انيميشن آنها نيز با توجه به بازي هاي ديگر فريم به فريم ساخته شده است.
- آيا از افراد خارجي هم در زمينه ي ساخت بازي كمك گرفته ايد؟
اندرس اهرون بورگ جوانی 20 ساله سوئدی در طراحی کاراکترها ما را ياري كردند.
- آيا در آينده بازي «پايان معصوميت» شماره ي بعدي هم خواهد داشت و اصلا قصد داريد شماره ي ديگري را ارايه كنيد؟
اين بازی تنها مقدمه ای بر داستان لطفعلی خان زند بوده، از روز اول پروژه اصلی ساخت آن بازی بوده، اما به علت نداشتن بودجه اقدام به ساخت اين بازی شد. در حال حاضر نيز برنامه ای برای ساخت بازی لطفعلی خان زند وجود ندارد.
-ميزان فروش بازي تا اين لحظه به چه صورت بوده و تا به حال چند نسخه از آن به فروش رفته است؟
فروش به عهده مرکز پخش است، و ربطی به توليد کننده ندارد. اما آن گونه که از شواهد پيدا است با استقبال خوبی روبرو بوده است.
از آقاي پويا دادگر به خاطر اين مصاحبه تشكر مي كنيم. به هر حال اين بازي براي اولين بار نويد يك تحول بزرگ در صنعت بازي هاي كامپيوتري در كشور را مي دهد و با توجه به مشكلاتي كه در امر ساختن بازي در ايران ديده مي شود. اين بازي ثابت كرد كه ما هم مي توانيم بازي بسازيم

منبع:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[sajjadgameactor]

یکی نیست دل ما رو خوش کنه که به فکر ایرانی ها است؟

[The Big Koroosh]

بازی لطفعلی خان زند 12 اردیبهشت 87 منتشر میشه.سجاد جان مطالبت خوب بود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این سایت مخصوص بازی لطفعلی خان زند به زبان انگلیسی هست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اینم سایت فارسی سری بازی های Quest of Persia هست