شهیار قنبری در کنار پدر
لالالالا لالا لا (4 بار)
تو اي ناياب اي ناب. مرا دریاب دریاب
منم بی نام بی بام . مرا دریاب تا خواب
مرا دریاب مستانه . مرا دریاب تا خانه
مراقب باش تا بوسه . مرا دریاب بر شانه
لالالالا لالا لا ( 8 بار)
مرا دریاب من خوبم . هنوزم آب میکوبم
هنوزم شعر می ریسم . هنوزم باد می روبم
مرا دریاب در سرما . مرا دریاب تا فردا
مرا دریاب تا رفتن . مرا دریاب تا اینجا
مرا دریاب تا باور . مرا دریاب تا آخر
مرا دریاب تا پارو . مرا دریاب تا بندر
تو اي ناياب اي ناب. مرا دریاب دریاب
منم بی نام . بی بام
مرا دریاب تا خواب
لالالالا لالا لا (8 بار)
مرا دریاب من خوبم . هنوزم آب میکوبم
هنوزم شعر می ریسم . هنوزم باد می روبم
مرا دریاب در سرما . مرا دریاب تا فردا
مرا دریاب تا رفتن . مرا دریاب تا اینجا
مرا دریاب تا باور . مرا دریاب تا آخر
مرا دریاب تا پارو . مرا دریاب تا بندر
تو اي ناياب اي ناب. مرا دریاب دریاب
منم بی نام . بی بام
مرا دریاب تا خواب
لالالالا لالا لا (8 بار)
(لالالالا لالا لا.......)
صداي شاعر:
مرا دریاب تا خانه . مرا دریاب مستانه
مراقب باش تا بوسه . مرا دریاب بر شانه
تو اي ناياب اي ناب،مرا دریاب دریاب
منم بی نام . بی بام
مرا دریاب تا خواب
تو اي ناياب اي ناب،مرا دریاب دریاب
حاکم به تخت نشسته قداره از رو بسته
مي گفت ترانه سازه اما " قلم " شکسته
حاکم خير نديده گلخونه ها رو چيده
غافل از اينکه " گلرو " دختر شهر " بــــــــانه "
از دار قالي خون چکه چکه چکيده
با رنگاي سپيده صد تا بهار کشيده
سنگر پر ستاره شعراي تازه داره
صداش صداي عشقه صداي انفجاره
حاکم خير نديده گلخونه ها رو چيده
عاشق " بـــــــانه " اما صد تا بهار کشيده
بچه هاي " مهـــــــــاباد " پرنده هاي آزاد
خرابه هاي آباد حريف هر چي جلاد
هزار تا کوه کاهي سپرده دست شنـــــباد
بچه هاي " مهـــــــــاباد " حريف هر چي جلاد
آسته برو سياهي از پاي کوه فرياد !
هر کي با نور درافتاد از رو زمين ور افتاد !
صداش صداي عشقه صداي انفجاره
سنگر پر ستاره شعراي تازه داره
حاکم خير نديده گلخونه ها رو چيده
عاشق " بـــــــانه " اما صد تا بهار کشيده
شعر خوانی :
دوباره شاه کاهي نظر به بازي دوخته ...
مصيبته مصيبت وقتي که چکمه هاشون به زور گوله ميگه :
شاه ورق نسوخته !
مرا نترسان دوست
مرا نترسان يار
مرا نترسان خوب
من از سرودن شعري بلند نمي ترسم
- بلند؟
يعني کمند!
براي تو بايد
دوباره شعري گفت.
مرا نترسان دوست
مرا نترسان يار
مرا نترسان خوب
که من نمي ترسم.
***شعر خوانی :
من از سرودن منظومه هاي آتشرنگ
در برودت اين شبگير هراس ندارم
که رنگ گونه ي تو:
اتفاق رويش لاله ست
در تن اين دشت
با من بگو
که مي شود آيا
از درگاه عشق
بي شعر تازه يي برگشت؟ ***
دوباره مرکب
دوباره قلمدان
دوباره رخت شاعري ام را
بيار
اي بيدار
براي تو بايد دوباره شعري گفت.
مرا نترسان دوست
مرا نترسان يار
مرا نترسان خوب
که من نمی ترسم
که من نمی ترسم
که من نمی ترسم
اگر همه شاعر بودند
قصابان غزل می فروختند !
و عشق رفتار گلی بود که از هر گلدان
هر قرقبان
به تساوی سر می زد
اگر همه شاعر بودند
شاید که شعر ارزانترین تحفه بود !
اما اگر همه شاعر بودند
ستاره بیشتر بود بر عادت ِ نوشتن !
شانه هات بوی گوشت سوخته نمی داد !
ترانه ها برای عاشق بودن بس بود !
و بدرود از جنس سرب و دود نبود !
اگر همه شاعر بودند
تو تنور مرا روشن می کردی
و من داس می ساختم تا گندم ترا
درو کنم
اگر همه شاعر بودند
هر روز ختم من نبود !
هر روز یک میدان "همه" بود !
با "رنگ"، "سرود"،"عشق"،"عود"،"بُخور"،"ر د"
نه به دستور "حزب"
به امر جناب "عشق" !
درود
اگر همه شاعر بودند
همه ی یک کاسه سهم دو دهان بود
و باغ پشت قباله ی همه بود !
اقاقیا بیشتر می ریخت بر رفتار ما
سرو کمی می نشست در سایه گاه من
دریا حرمت ماهی را می شناخت
و ماهیگیران چکمه های خونین شان را به موج نمی شستند
و تور ِنور نمی بافتند تا دور ِدور
تا عشق ِ عشق
اگر همه شاعر بودند
آشغالدانی تو از ترانه ی من پر بود
و حضور من از پلکان خانه ی تو سر می رفت
اگر که تو شاعر بودی !
سخاوت دستانت بیشتر بود
اگر که تو شاعر بودی !
رنگین کمان در صبحانه ی تو بود
و دریا از پشت خواب تو رد می شد
اگر که تو شاعر بودی !
نفس عزیز بود
پرنده نمی ترسید
ستاره تا فواره پایین می آمد
و من بر می خاستم تا تو
که از تو بگویم
اگر که تو شاعر بودی !
زمین عبور ترا می رویاند
و من کنار تو می ماندم
تا همیشه ی دریا ،همیشه ی ماهی
اگر که تو شاعر بودی !
من و تو از تمام درختان سَر بودیم
اینجا مرگ از خویش میمیرد
شاعر اما از عشق !
مرگ در قبرستان می میرد
عشق اما
موج بازی یک نارنج است
بر کف گریه های آب !
یک کوره نور
یک نبض ِسرخ
بر پیچ پیچ ِ آبی ِدریا
یک شعر ِتر
منشور شبنمی بر نیلوفران آب
در اتفاق سر زدن از خود ،خدا شدن
طلا شدن
تا مرگ ِمرگ
دریا دچار آبی ِ آب است !
دریا دچار عادت زورق
دچار عادت زورقبان
ما می رویم به سمت مشرق ِ پاروها
به جانب ِما
دچار عادت ما باش !!
* غزلگريه ي شمايان *
بدا به حال شاه گدايان
بدا به حال اميران
بدا به حال شمايان
هميشه تنهايان
هميشگي ويران هميشه بي ايران
هميشه در نهايت مرگ و هميشه در پايان
بدا به حال شمايان
بدا به حال شمايان
خوشا به حال رفيقان هميشه با ايمان
هميشه در شکفتگي شعر و لختي باران
خوشا به حال رفيقان
خوشا به حال عزيزان
بدا به حال شمايان - هميشه رسوايان
رفيق قافله اما هم بند گردنه بندان
بدا به حال رهزنان و خانه فروشان و شبدلان و آينه دزدان
بدا به حال کلاغان......
بدا به حال کلاغان......
خوشا به حال عزيزان عزيز عزالدين
خوشا به حال عزيزان - ترانه باران (*)
تمام رفيقان - يگانه مرهم ايران
خوشا به حال عزيزان.....خوشا به حال رفيقان
خوشا به حال عزيزان که شانه به شانه پيروز مي شوند
در سربي ي سپيده ي شب سوز
جاودانه ترين عاشقانه ترين روز مي شوند
خوشا به حال عزيزان.....خوشا به حال رفيقان
بدا به حال مرگ فروشان
بدا به حال کلاغان
خوشا به حال عزيزان
خوشا به حال عزيزان..................
سلام
من تازه این تاپیک رو یافتم. دوست دارم شعرهای شهیار رو که شاید هرگز نخونده باشید اینجا باهاتون قسمت کنم.
این هم اولیش:
شب:
امشب دلم عجیب هوای حرف تو دارد
هوای حرف تو ای بهترین هوا
ای دور
هوای دست خانگی ات در لفاف بلور
نور
امشب تمام رودخانه های غریب کش
به میهمانی بغض من آمده اند
دردا
نه دستمال خداحافظی
نه شانه های صبورت
دیگر نه تو
نه هرچه که بوی تو می دهد
هان
پس کجاست آن خلوت خودی
که باید از جنس شانه های تو باشد؟
آری کدام شانه
امانت دار گریه دلتنگی است؟
باری کدام همسفره
امانت خوار نیست؟
شهیار قنبری/ درخت بی زمین
Last edited by nezhat; 26-02-2008 at 14:02.
و همین بس
که مرا وسوسه کردی باشم
دست کم
در یادت
شهیار قنبری/ درخت بی زمین
هفته ام یک روز است
روز خوبی که تو را می بینم
هم از این دست بهار که دوازده روز است
گردش سیاره
اعتبار ساعت
نظم تقویم و قوانین نجومی را بر هم زده ای
ابر و باد و مه خورشی و فلک بیکارند
شهیار قنبری/ درخت بی زمین
می نویسم،همه ی هق هق تنهایی را
تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی
تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی
به حریم خلوت عشق ،تو تنها برسی
می نویسم ،می نویسم از تو
تا تن کاغذ من جا دارد
می نویسم همه ی با تو نبودن ها را
تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری
شهیار قنبری
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)