تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 14 اولاول 12345678 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 135

نام تاپيک: قیصر امین پور

  1. #31
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض داغ ، داغ است ولي داغ برادر... قيصر!

    گرچه من می شکنم در خود يكسر، قیصر!

    مرگ حق است، تبسّم کن و بگذر، قیصر!

    مرگ، پايان كبوتر نيست، وقتي بي بال

    تا خدا پل زده اي مثل كبوتر، قيصر!

    نام تو شهره تر از قاف شده ست اي سيمرغ

    باز هم پر بگشا در خود بي پر، قيصر!

    مرگ مرگ است ولي مرگ تو مرگي دگر است

    داغ ، داغ است ولي داغ برادر... قيصر!

    راستي مرگ چه جوري ست؟ مرا مي بيني؟

    چه خبرداري از عالم ديگر، قيصر!؟

    نقدهايت همه غوغا بود غوغا، "سيد"!

    شعرهايت همه محشر بود ، محشر، قيصر!

    جامة خاك به تن كردي و يادم آمد

    از شب خون، شب آتش، شب سنگر،قيصر!

    شعرهاي تو همه معني قرآن بودند

    "آيه" اي داري چون سورة كوثر، قيصر!

    تيغ مي چرخد و من سينه زنان مي گريم

    در دلم هلهلة حيدر حيدر، ‌قيصر!

    پيش تر از من دلتنگ گذشتي ، بگذر

    ما همه مي گذريم آخر از اين در، قيصر!

    علیرضا غزوه

  2. #32
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض دیگر شبیه تو هرگز....



    حسرت هميشگي


    حرفهاي ما هنوز ناتمام ...
    تا نگاه مي‌كني :
    وقت رفتن است
    باز هم همان حكايت هميشگي !
    پيش از آن كه با خبر شوي !
    لحظه عزيمت تو ناگزيز مي‌شود
    آي ...
    اي دريغ و حسرت هميشگي !
    ناگهان
    چقدرزود

    دير مي‌شود !



    !
    خیلی این شعر را دوست دارم هم به خاطر معنی و اهنگ زیباش هم به خاطر اینکه یکی از دوستای خیلی خیلی خوبم که خیلی هم دلم براش تنگ شده این شعر را خیلی دوست داره

    ممنون واسه انتخاب قشنگتون

    سلام مگ مگ اف عزیز

    خواهش میکنم
    هر کاری کرده ایم وظیفه بوده

    قیصر عزیزی بود که دیگه مثل ایشون پیدا نمیشه

    خدا رحمتش کنه
    من همه ی شعر های امین نازنینم رو دوست دارم
    حیف و صد حیف که دیگه نیستند تا شعر های نابشون نوشته و دیده بشود
    حیف





    آري آن مرد هست و ما مرديم...
    رباعي جديد «حسن‌لي» در فقدان قيصر امين‌پور
    خبرگزاري فارس: «كاووس حسن لي» شاعر پژوهشگر و استاد دانشگاه ضمن ابراز تأسف از درگذشت شاعر عاشقانه‌ها، قيصر امين پور، رباعي نو سروده اي را تقديم به او كرد.




    «حسن لي» در گفت‌وگو با خبرنگار ادبي فارس گفت: اكنون تنها ويژگي كه مي توانم در خصوص قيصر برشمرم انسان بودن اوست. اميد دارم كه با اين رباعي بتوانم جايگاه شايسته و بايسته او را نه تنها در ادبيات بلكه در قلب‌هامان به اثبات برسانم:
    ديشب او بار بست و ما مرديم
    او قفس را شكست و ما مرديم
    مرگ در تار و پود ما جاري است
    آري آن مرد هست و ما مرديم
    كاووس حسن لي دكتراي زبان و ادبيات فارسي و مدير پژوهش مركزحافظ شناسي است

  3. #33
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض محدثي خراساني:«قيصر» ستون شعر انقلاب بود



    در گفت‌و‌گو با فارس:


    محدثي خراساني:«قيصر» ستون شعر انقلاب بود
    خبرگزاري فارس: مصطفي محدثي خراساني گفت: از نظر من قيصر امين‌پور
    محصول هويت فرهنگي و مذهبي و عصاره فضيلت‌هاي انساني بود. او در واقع ستون شعر انقلاب بود

    اين شاعر معاصر در گفت‌وگو با خبرنگار ادبي فارس اعلام داشت: او در منش و شخصيت،
    فرايند تمامي خوبي‌هايي بود كه در يك انسان شرقي مي توانست وجود داشته باشد.
    بازرترين ويژگي شخصيتي قيصر چه در سلوك شخصي و چه در آثارش حركت او در مدار تعادل بود.
    محدثي خراساني افزود:

    او و يار ديرينه‌اش «سيدحسن حسيني» را مي توان بزرگترين حاصل انقلاب اسلامي در عرصه شعر ناميد،
    كه فقدان اين دو نفر خواه ناخواه در عرصه ادبيات و شعر انقلاب تأثير شگرفي گذاشت.
    اين استاد دانشگاه اظهار داشت:

    حضور گرم و صميمي قيصر با جوانان باعث شد كه بخشي از وجود او در شاعران جوان دميده شود و جواناني
    كه اطراف قيصر بودند از او تأثيرپذيرند و اين شايد باعث شود كه فقدان او را كمتر احساس نماييم.
    به بيان ديگر مي توان گفت خوشبختانه قيصر در نسل بعد از خود تزريق شده است.
    محدث خراساني بيان داشت: قيصر از جمله شاعران انقلابي بود كه

    علاوه بر جايگاه شايسته اش در عرصه شعر امروز در برابر همه قشر و گروهي سر تعظيم فرود مي آورد
    و فروتني او بر هيچ كس پوشيده نبود.
    اين شاعر متعهد خاطرنشان كرد:

    در سال 81 كه سردبيري مجله شعر را به من سپردند چند سالي بود كه از تعطيلي موقتي آن مي گذشت.
    زماني كه از من دعوت شد كه براي راه اندازي مجدد اين مجله فعاليت كنم به سراغ قيصر امين پور رفتم و
    تصميم گرفتم كه ويژه نامه اي با محوريت اشعار و شخصيت او منتشر كنم
    اما در ابتدا او حاضر نشد كه نشريه تنها با محوريت او نگاشته شود
    ولي پس از اينكه من موافقت او را جلب نمودم حتي حاضر نشد كه يك خط هم راجع به خودش بنگارد.
    از اينكه نامش جايي مطرح مي شد كمي دلگير مي گشت.

  4. #34
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض حسن‌زاده آملي: در وجود قيصر تنها پاكي و صداقت بود

    حسن‌زاده آملي: در وجود قيصر تنها پاكي و صداقت بود

    خبرگزاري فارس: مدير مسئول و سردبير نشريات سلام بچه‌ها، پوپك و سنجاقك گفت: شخصيت

    برجسته امين‌پور بر هيچ كس پوشيده نيست. تنها چيزي كه در وجود قيصر همواره مرا مجذوب

    مي‌نمود صداقت و پاكي او بود.

    عبدالله حسن زاده آملي، فرزند علامه حسن زاده آملي در گفت وگو با خبرنگار فارس افزود:

    برخوردهاي بدون حب و بغض او هيچگاه از اذهان پاك نخواهد شد. مي‌دانستم او بيمار است و

    ترس از دست دادنش آزارم مي‌داد ولي او با اشعار نابش هميشه در اذهان ما خواهد ماند.

    حسن زاده بيان داشت: از امروز صبح كه اين خبر ناگوار را شنيدم يك بيت را زير لب زمزمه

    مي‌كنم كه قصد دارم به صورت يك غزل تكميلش كنم و آن اين است:


    رودها چشمه‌ها سيه پوشيد
    قيصر شعر ايران رفت ...
    Last edited by cityslicker; 03-11-2007 at 11:55.

  5. #35
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض در فراق آن كه رفت ...

    در فراق آن كه رفت ...
    شعر «زرويي نصرآباد» در رثاي «قيصر امين‌پور»
    خبرگزاري فارس: «ابوالفضل زرويي نصرآباد» صبح امروز پس از شنيدن خبر درگذشت «قيصر امين‌پور» در رثاي اين شاعر محبوب معاصر شعري سرود.
    درد، درد، درد، درد
    در وجود گرم و مهربان مرد
    خانه كرد
    مرد مهربان از اين هواي سرد
    خسته بود
    درد را بهانه كرد

    ***

    آه، آه، آه، آه
    باز هم صداي زنگ و بغض تلخ صبحگاه:
    - اي دريغ آن كه رفت ...
    - اي دريغ ما ، دريغ مهر و ماه
    دوستان نيمه راه


    ***

    رود، رود، رود، رود
    رود گريه جماعت كبود
    در فراق آن كه رفت
    در عزاي آن كه بود
    "دير مانده‌ام در اين سرا... " ولي شما، عزيز
    "ناگهان چه قدر زود..."

  6. #36
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض محقق: «قيصر» فقط در شعرش خلاصه نمي شود

    محقق: «قيصر» فقط در شعرش خلاصه نمي شود
    خبرگزاري فارس: جواد محقق گفت: قيصر امين پور را فقط نمي‌توان در شعرش خلاصه نمود بلكه مي‌توان گفت كه شعر قيصر خلاصه اي از شخصيت بي انتهاي او بود.
    اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار ادبي فارس اظهار داشت: اخلاق و انسانيت قيصر به مراتب مهمتر و بزرگتر از شعرش بود و همين مسئله بود كه انسان را شيفته قيصر مي نمود.
    سردبير سابق مجلات رشد، همچنين خاطرنشان كرد: اي كاش شاعران نسل جوان همانقدر كه از شعر و شاعري قيصر درس مي‌آموزند از اخلاق و رفتار و منش او نيز تأثير بگيرند.
    معاون كتاب دفتر انتشارات كمك آموزشي ادامه داد: قيصر يكي از زلال ترين رودهاي شعر امروز ايران بود كه بدون غلتيدن به سراشيبي‌هاي افراط و تفريط با زباني پخته و انديشه اي رسا و متعالي ناب‌ترين شعرها را براي هر گروه سني به جاي گذاشته است.
    بي شك قيصر شاعر روزگاران خواهد ماند.

  7. #37
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض آخرين شعرهاي منتشرشده «قيصر ‌امين‌پور»

    آخرين شعرهاي منتشرشده «قيصر ‌امين‌پور»
    خوشا پريدن با اين شكسته‌بالي‌ها!
    خبرگزاري فارس: «قيصر امين‌پور» يكي از پرطرفدارترين شاعران امروز ايران بود كه آخرين مجموعه شعرش با نام «دستور زبان عشق» در كم‌تر از دو ماه به چاپ دوم رسيد.
    به گزارش خبرگزاري فارس، آن‌چه در پي مي‌آيد گزيده‌اي از اين مجموعه شعر است:

    * سفر ايستگاه
    -----------------------

    قطار مي‌رود
    تو مي‌روي
    تمام ايستگاه مي‌رود

    و من چقدر ساده‌ام
    كه سال‌هاي سال
    در انتظار تو
    كنار اين قطار رفته ايستاده‌ام
    و همچنان
    به نرده‌هاي ايستگاه رفته
    تكيه داده‌ام!


    * فراخوان
    -------------------

    مرا
    به جشن تولد
    فراخوانده بودند
    چرا
    سر از مجلس ختم
    درآورده‌ام؟



    * دستور زبان عشق
    -------------------------

    دست عشق از دامن دل دور باد!
    مي‌توان آيا به دل دستور داد؟

    مي‌توان آيا به دريا حكم كرد
    كه دلت را يادي از ساحل مباد؟

    موج را آيا توان فرمود: ايست!
    باد را فرمود: بايد ايستاد؟

    آنكه دستور زبان عشق را
    بي‌گزاره در نهاد ما نهاد

    خوب مي‌دانست تيغ تيز را
    در كف مستي نمي‌بايست داد



    * معني جمال
    ---------------------

    اي عشق، اي ترنم نامت ترانه‌ها
    معشوق آشناي همه عاشقانه‌ها

    اي معني جمال به هر صورتي كه هست
    مضمون و محتواي تمام ترانه‌ها

    با هر نسيم، دست تكان مي‌دهد گلي
    هر نامه‌اي ز نام تو دارد نشانه‌ها

    هر كس زبان حال خودش را ترانه گفت:
    گل با شكوفه، خوشه گندم به دانه‌ها

    شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
    دريا به موج و موج به ريگ كرانه‌ها

    باران قصيده‌اي است تر و تازه و روان
    آتش ترانه‌اي به زبان زبانه‌ها



    * غربت
    ----------------

    دلم خوش است به گل‌هاي باغ قالي‌ها
    كه چشم باران دارم زخشكسالي‌ها

    به باد حادثه بالم اگر شكست، چه باك!
    خوشا پريدن با اين شكسته‌بالي‌ها!‌

    چه غربتي است، عزيزان من كجا رفتند؟
    تمام دورو برم پر زجاي خالي‌ها

    زلال بود و روان رود روبه دريايم
    همين كه ماندم مرداب شد زلالي‌ها

    خيال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود
    كه دل زديم به درياي بي‌خيالي‌ها



    * هر چه شعر گل كنم
    ------------------------------
    براي سيد حسن حسيني عزيزم

    سنگ ناله مي‌كند: رود رود بي‌قرار
    كوه گريه مي‌كند: آبشار، آبشار!

    آه سرد مي‌كشد، باد، باد داغدار
    خاك مي‌زند به سر آسمان سوگوار

    سرو از كمر خميد، لاله واژگون دميد
    برگ و بار باغ ريخت، سبز سبز در بهار

    ذره ذره آب شد، التهاب آفتاب
    غرق پيچ و تاب شد جست‌وجوي جويبار

    برلبش ترانه، آب، از گدازه‌هاي درد
    در دلش غمي مذاب، صخره صخره كوهوار

    از سلاله سحاب، از تبار آفتاب
    آتش زبان او، ذوالفقار آبدار

    باورم نمي‌شود، كي كسي شنيده است:
    زير خاك گم شوند قله‌هاي استوار؟

    بي‌تو گر دمي‌ زنم، هر دمي هزار غم!
    روي شانه دلم، هر غمي هزار بار!‌

    هر چه شعر گل كنم، گوشه جمال تو!
    هر چه نثر بشكفم، پيش پاي تو نثار!

  8. #38
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض «شفيعي‌كدكني» درباره شعر «قيصرامين‌پور»

    رين نظر «شفيعي‌كدكني» درباره شعر «قيصرامين‌پور»
    خبرگزاري فارس: «محمدرضا شفيعي‌كدكني» درباره شعر «قيصر امين‌پور» گفته است كه «امين‌پور! تو به شعر دست يافته‌اي، همين جا بمان و تكان نخور.»
    به گزارش خبرنگار فارس، چندي پيش آخرين دفتر شعر «قيصر امين‌پور» با عنوان «دستور زبان عشق» منتشر شده بود و اين كتاب در كمتر از يك ماه به چاپ دوم رسيد به طوري كه كمتر رسانه‌اي بود كه صفحه‌اي را به ستايش آن اختصاص ندهد.
    در نشستي كه شهر كتاب براي اين كتاب برگزار كرده بود خود «قيصر امين‌پور» هم آمد. با آنكه در كمتر نشستي حاضر مي‌شد ولي آن روز آمد و در برابر ستايش‌هائي كه منتقدان از او مي‌كردند خنديد و گفت: «من اينقدر ساده‌لوح نيستم كه تحسين‌ها را تميز ندهم از حرف‌هاي بد»
    در همان نشست بود كه «مرتضي كاخي» شاعر جنوب را خطاب قرار داد و گفت: آقاي دكتر مي‌خواهم از «شفيعي‌كدكني» مطلبي را نقل كنم كه احتمالاً شما آن را فراموش كرده‌ايد. ديروز «شفيعي» به من گفت كه روزي «امين‌پور» بعد از انقلاب دفتري 40 برگي را پيش من آورد و گفت شعرهاي من را بخوان و نظر بده.
    «كاخي» سپس از روي برگه‌اي جمله «محمد‌رضا شفيعي‌كدكني» را خواند كه گفته است: همين جا بمان و تكان نخور كه به شعر دست يافته‌اي. فقط كمي اگر لازم است آن را شسته و رفته‌تر كن.
    سخت‌گيري «شفيعي‌كدكني» درباره شعر خوب و ماندگاري آن از يك سو و اعتبار آراء و انديشه‌هاي او درباره شعر از سوي ديگر اهميت اين قول را درباره شعر «امين‌پور» مي‌رساند.

  9. #39
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض درباره قیصر امین پور


    لحظه هاى كاغذى

    - قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان
    - ترك تحصیل از رشته دامپزشكى دانشگاه تهران 1357
    - ترك تحصیل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363
    - اخذ دكتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران با راهنمایى دكتر شفیعى كدكنى 1376
    - تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367
    - تدریس در دانشگاه تهران 1370 تاكنون
    - دبیر شعر هفته نامه سروش 71-60
    - سردبیر ماهنامه ادبى - هنرى سروش نوجوان 83- 67
    - عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى
    - برخى از آثار او عبارتند از: ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى) تنفس صبح، در كوچه آفتاب، منظومه روز دهم، توفان در پرانتز، بى بال پریدن، گلها همه آفتاب گردانند و...
    - برنده تندیس مرغ آمین 1368
    - برنده تندیس ماه طلایى (برگزیده شعر كودك و نوجوان 20 سال انقلاب)
    اگر بخواهیم شعرى از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانكه روزگارى براى من و هم نسلانم سروده بود:

    مى خواستم شعرى براى جنگ بگویم
    دیدم نمى شود
    دیگر قلم زبان دلم نیست.
    گفت:
    باید زمین گذاشت قلم ها را
    دیگر سلاح سرد سخن كار ساز نیست
    باید براى جنگ
    از لوله تفنگ بخوانم
    با واژه فشنگ
    قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست. چه مدتهاست كه زادگاه و سرزمین مادرى اش به دور از «وضعیت خطر» و «آژیر قرمز» نفس مى كشد. با این همه گویى غبار آن سالهاى نه چندان همچنان بر چهره شاعر «خانه هاى خونین» و «عروسك خون آلود» تازه مانده كه گاه به گاه به یاد آن ایام داغ ولى تازه مى كند. گر چه «این حرمهاى داغ دلش را دیوار هم توان شنیدن نداشته است.» از همین روست شاید كه امین پور لحظه هاى كاغذى اش را مى سراید و مى گوید:
    خسته ام از آرزوها، آرزوهاى شعارى
    شوق پرواز مجازى، بال هاى استعارى
    لحظه هاى كاغذى را روز و شب تكرار كردن
    خاطرات بایگانى، زندگى هاى ادارى
    آفتاب زرد وغمگین، پله هاى رو به پایین
    سقف هاى سرد و سنگین، آسمان هاى اجارى
    عصر جدول هاى خالى، پارك هاى این حوالى
    پرسه هاى بى خیالى، نیمكت هاى خمارى
    رونوشت روزها را روى هم سنجاق كردم:
    شنبه هاى بى پناهى، جمعه هاى بى قرارى
    عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
    خاك خواهد بست روزى، باد خواهد برد بارى
    روى میز خالى من، صفحه باز حوادث
    درستون تسلیت ها، نامى از مایادگارى
    قیصر امین پور، چنانچه از شعرهایش مى آید، جنوبى است و اهل «گتوند». منطقه اى در محدوده دزفول. به همین خاطر هست كه جنگ را مى توان در اشعار روزگار جوانى اش به دیده ذهن دید و پریشان شد و بارید. او كه در سال 1338 متولد شده، تا سال 1357 در همان منطقه به تحصیل پرداخت و در این سال بود كه براى ادامه تحصیلات و ورود به دانشگاه تهران عزیمت كرد.
    امین پور جوان در بدو ورودش به تهران و آغاز تحصیلات دانشگاهى جذب حوزه هنرى آن سالها مى شود و آشنایى اش با شاعران جوانى كه در حوزه هنرى گردآمده بودند او را به حضور در جمع آنان كشاند و باعث شد تا او تحت تأثیر یاران هم سلك و مرامش و به اشتیاق شاعرانگى هایش رشته تحصیلى اش را از علوم اجتماعى به ادبیات تغییر دهد.
    او در سال 1366 به همراه دوستان نویسنده و شاعرش، بیوك ملكى و فریدون عموزاده خلیلى، نشریه سروش نوجوان را طراحى و منتشر كرد كه تا چندى پیش هم انتشار این مجله و مسؤولیت قیصر امین پور در سمت سردبیرى ادامه داشت.


    از سال 1367 امین پور تدریس در دانشگاه الزهرا را آغاز كرد و دبیرى بخش ادبیات فصلنامه هنر و مسؤولیت در دفتر شعر جوان را به كارهاى خود ضمیمه كرد كه تاكنون ادامه دارد. امین پور در سال 1376 با دفاع از رساله خود با عنوان «سنت و نو آورى در شعر معاصر» كه با راهنمایى دكتر محمدرضا شفیعى كدكنى به سامان رسیده بود و موفق به اخذ مدرك دكتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران شد و بعدها این پایان نامه در شمارگان بالایى به چاپ رسید.
    قیصر امین پور درباره این اثر مى گوید: « پیشنهاد بررسى درباره این موضوع از طرف استاد ارجمند دكتر شفیعى كدكنى بود و من از میان موضوعات مختلف، این موضوع را به ضرورت بحث سنت و نوآورى، براى پایان نامه دكترى برگزیدم.»(1)
    او مى گوید: «دشوارى كار آنجا بود كه چون من به نسلى آرمانگرا تعلق دارم و كار ادبى و خلاق را براى خود انجام مى دهم، شعرى كه دلم مى خواهد مى نویسم و هیچ كس هم در آن دخالت ندارد، فكر كردم در كار تحقیقى هم مى شود، این گونه بود؛ اما چنین نبود.»(2)
    او ادامه مى دهد:« به هر حال من، آدمى دوزیست بودم. هم در مطبوعات هستم و هم در دانشگاه. دانشگاه از من توقعى داشت و لابد انتظار داشت از چشم انداز سنت، نو آورى را بررسى كنم و دوستان مطبوعات بر عكس. بین این دو دیدگاه سرگردان بودن مشكل كار من بود و موقعى این مسأله حل شد كه تصمیم گرفتم یك چشم سوم برگزینم و به قول گادامر یك جور فاصله گرایى.»(3)
    با این همه آنچه پس از بررسى این كتاب نصیب خواننده مى شود، این موضوع است كه امین پور در این كتاب قصد نداشته تا تاریخ معاصر ادبیات را به رشته تحریر درآورد. چه ،كار این كتاب به جاى اینكه تاریخ ادبیات باشد، این است كه سنت و نو آورى را با توجه به تفكیك تعاریف سنت به معناى دینى و ادبى، به شكل دو عرصه لازم و ملزوم نگاه مى كند. او در این كتاب از نظریه پردازى پرهیز كرده و به بررسى مكاتب مختلف پرداخته است.
    اهمیت این كتاب به زعم كسانى چون ضیاء موحد در آن است كه بعد از حافظ تماماً نقد شعر ما تقلید و چسبیدن به قالبهاى آهنین تا دوره مشروطه است و كتابهاى شعر ما از اول تا زمان حاضر تماماً تكرار و امر به تقلیدات و اینكه مبادا پایتان را از سنت بیرون بگذارید.
    موحد متذكر مى شود: اگر كسى عظمت نیما را با این كتاب نفهمد و متوجه نشود كه جاى این آدم در تاریخ شعر ما كجاست، در جاى دیگرى نمى فهمد. من واقعاً بى طرفانه مى گویم كه با این كتاب حق نیما ادا شده است.(4)
    گرچه این كتاب در سال 1372 آماده به چاپ بود اما به اقتضاى اینگونه پژوهشهاى دانشگاهى دامنه موضوع معین و محدود بود و تبدیل آن به كتاب نیازمند گسترش و پرورش یا پردازش بیشتر بود. پس قیصر امین پور به امید ادامه پژوهش و كشاندن دامنه سخن تا شعر امروز و شاخه هاى گونه گونش، در چاپ آن تا سال 1383 دریغ كرد. با این همه خودش مى گوید: دریغا كه در این درنگ 5 ساله، از بسیارى كار و گرفتارى و بیمارى و دیگر پیشامدهاى ناگوار روزگار، حتى فرصت و فراغت بازنگرى در آن را نداشته ام چه رسد به بازنگارى.


    آثار قیصر امین پور در محافل و جشنواره هاى ادبى همواره مطرح بوده و هستند. چنانكه او درسال 1368 توانست تندیس مرغ آمین را از جایزه ویژه نیما دریافت كند و دو كتابش با نام هاى «ظهر روز دهم» و «به قولى پرستو» در همان سالهاى نشریعنى در سال هاى 1365 و 1375 جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوان را از آن خود كرد.
    قیصر امین پور همچنین جایزه تندیس ماه طلایى را كه به برگزیدگان شعر كودك و نوجوان 20 ساله اخیر تقدیم شده است، به دست آورده است.
    درباره كتاب معروف او «سنت و نو آورى در شعر معاصر» برخى از اهالى شعر و ادب معتقدند كه او درباره شاملو كمى بى عنایتى كرده و به حرفهاى اخوان بیشتر پرداخته كه شاید مأخذ لازم را در اختیار نداشته و درباره بعضى ها هم مثل خانلرى و توللى، گزینش غیر لازم صورت گرفته است.
    با این همه بسیارى از كارشناسان مثل محمود فتوحى معتقدند كه این كتاب امین پور در نوع خودش اولین پژوهش جدى دانشگاهى است كه به مسأله سنت و تجدد پرداخته است. او درباره این كتاب مى گوید: «بررسى كتاب را مى توان از سه نظر تاریخ ادبى، مدرنیزم و توهم مدرنیزم و جامعه شناسى ساختگراى تكوینى مورد بررسى قرار داد و به نظر من از فصل نهم تا پانزدهم كتاب ماهیتاً نگرش تاریخ ادبى دارد؛ اما شاهد آن سنت تاریخ نویسى كه خلأیى 80 ساله محسوب مى شود، نیستیم و در این كتاب تا حدى جبران شده است. در حقیقت بخش هاى مغفول تاریخ ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلاً تقى رفعت، محمد مقدم و تندركیا مورد توجه هستند؛ اما مثلاً پروین اعتصامى در این كتاب نمى تواند جایگاهى داشته باشد.»(5)
    چنانچه پیش از این آمد امین پور محصول تلاش فكرى سالهاى 57 و نسل دوم انقلاب است. او كه در سال 1357 زادگاهش را براى تحصیل در رشته دامپزشكى در دانشگاه تهران ترك كرده بود و پس از مدتى از این رشته انصراف داده بود و به رشته علوم اجتماعى نقل مكان كرده بود و باز هم این رشته را پس زد و در رشته موردعلاقه اش ادبیات سرانجام گرفته بود، در همان سالها در شكل گیرى حلقه هنرى و اندیشه اسلامى در حوزه هنرى با افرادى چون سید حسن حسینى، سلمان هراتى، محسن مخملباف، حسام الدین سراج، محمدعلى محمدى، یوسفعلى میر شكاك، حسین خسروجردى و ... همكارى داشت. گروهى كه بنیانگذاران جوان حوزه هنرى نام گرفتند و بعد ترها چهره هایى چون سهیل محمودى، ساعد باقرى، عبدالملكیان، كاكایى و فاطمه راكعى و علیرضا قزوه نیز به آنان پیوستند. البته هشت
    سال بعد یعنى در سال 1366 او به همراه بسیارى از هم دوره اى هایش، از حوزه هنرى خارج شد و 2 سال بعد به كمك دوستانش دفتر شعر جوان را راه اندازى كرد.


    امین پور در دهه هاى دوم و سوم زندگى اش شاعرى انقلابى و جنگ زده مى نماید و شعرهاى دوران جنگش از نوادر ادبیات جنگ و پایدارى آن سالهاست. اوخودش در پاسخ به این سؤال كه «قضاوت شما در مورد شعر دفاع مقدس از ابتدا تا كنون چیست؟» مى گوید: قضاوت به ویژه براى ادبیات و هنر دوره هاى خاص، بسیار دشوار است. منظور از دوره هاى خاص دوره هایى مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است كه انگار شعر و ادبیات در این دوره ها وظیفه، كار كرد و رسالت و در نتیجه گویى تعریف دیگرى پیدا مى كند. بنابراین اگر بخواهیم با همان معیارهاى آرمانى و همیشگى دوره هاى دیگر به سراغ این دوره ها برویم چه بسا كه دست خالى بر گردیم و گمان كنیم كه خبرى از هنر و ادبیات نبوده است. در حالى كه در بررسى چنین دوره هایى بهتر است كه به جاى نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنى واقعگرایانه تر نگاه كنیم نه صرفاً آرمانى و ایده آل.
    امین پور كه تجربه تدریس و مقطع راهنمایى را در فاصله سال هاى 60 تا 62 در كارنامه خود دارد، از سال 67 نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا پرداخت، اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال 1370 بر مى گردد كه همچنان ادامه دارد.
    فعالیت هاى قیصر امین پور سال گذشته از فعالیت هاى مطبوعاتى اش فاصله گرفت و از مهرماه سال گذشته نیز به همراه كامران فانى، حسن انورى، محمد على موحد، یدالله ثمره، سلیم نیسارى و هوشنگ مرادى كرمانى، به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسى در آمد.
    قیصر امین پور و اشعارش هر چه كه باشند، نمونه كامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلى كه از آرمان گرایى رفته رفته به واقع گرایى رخ پوشانده و همین واقع گرایى موجب نوشدن افكار و آراى آنها را داشته است. شاید به همین خاطر باشد كه اشعار دهه آخر عمر امین پوربیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفته است و آنها در كتابخانه هاى خود لااقل یكى از دیوان هاى او را در كتابخانه خود به غنیمت برده اند. بهتر است مهرگان امروز را با یكى از اشعار امین پور به پایان و از خواندنش لذت ببریم:
    سراپا اگر زرد وپژمرده ایم
    ولى دل به پاییز نسپرده ایم
    چوگلدان خالى لب پنجره
    پر از خاطرات ترك خورده ایم
    دلى سربلند و سرى سربه زیر از این دست عمرى به سر برده ایم

  10. #40
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    تقدیم به قیصر شعر معاصر



    خسته بود از آرزو های شعاری ، بال های استعاری
    صندلی های خمیده ، گریه های اختیاری
    زود رفت آن« قیصر» شعر و شعور ودرک و احساس
    آن« امین » سال ها ی بی قراری خالی از فکر شعاری
    خسته بود از چشم های پینه بسته ، خسته از درهاي بسته
    خواست چون دزفول باشد در کمال بردباری
    سال ها رُفت از دل مردم غبار غصه و غم
    حال بر میزش نشسته در نبود او غباری
    خورد شلاق خزان بر قامتش انداخت اورا
    حیف شد دیگر نمی بیند زمستان و بهاری
    عاقبت آمد همان روزی که خود گفت:
    « در ستون تسليتها ، نامي از ما يادگاري»
    Last edited by محمد جاوید; 03-11-2007 at 23:44.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •