دوست عزیز
من اینطور حدس میزنم که ساز تخصصی شما ویولن هستش.
ساز شما یا بهتر بگم ساز من و شما یک ساز ، با اصالت غربیه
ویولن به سبک ایرانی چیزی نیست که بشه آموزش داد
یک جور حسه که نوازنده ی چیره دست ایرانی میتونه احساس خودش رو روی سازی مثل ویولن پیاده کنه.
خدمتی که ابولحسن خان صبا به موسیقی ما کرد این بود که ردیفی کامل رو برای ویولن تنظیم کرد که تا به امروز جزو کم نقص ترین ردیف ها برای ویولن بوده.
اگر شما کتاب 3 رو تموم کردین وارد ردیف بشید و به نوعی سبک ایرانی رو رسما شروع کنید.
اما هیچگاه نباید از موسیقی غرب غافل شد!
اتود ها ، کنسرتو ها و تمارینی که در موسیقی غرب و سبک های باروک و کلاسیک وجود داره ، پنجه رو تا حدی گرم میکنه که ویولن مثل موم توی دست شکل بگیره
اما نظر من در مورد نوع آوری در موسیقی ایرانی اینه که باید موسیقی مون رو از این وضع خارج کنیم.
موسیقی ما با با 7 دستگاه مثل یک اقیانوس با عمق 1 متر میمونه که وسعت زیادی داره اما عمقی کم.
برعکس موسیقی (جدی) غرب با دو مقام ماژور و مینور به مثال دریاچه ایه با عمق هزاران متر .
این عمق رو میشه با تکنیک ها، ملودی پردازی های محض و اصول هارمونی تعریف کرد.
این 3 عنصر جزو مهمترین مواردی هستش که موسیقی غرب رو تا این حد بالا برده.
ما برای پیشبرد اهداف ، نو گرایی "خوب" در موسیقی ملی مون باید از موارد بالا استفاده کنیم.
هارمونی یکی از پایه های اصلی موسیقی دنیاست. باید بپذیرم که موسیقی ما به علت دارا بودن فواصل ربع پرده نمیونه به خوبی با هارمونی کنار بیاد اما نه به طور کامل.(آلبوم سیاه مشق از استاد آذر سینا یکی از شاهکارهای ترکیب صدا در موسیقی ماست)
باید کاری کنیم که موسیقی ایران رابطه ی نزدیک تری آکورد ها و علم چند صدایی ها پیدا کنه.
دومین تفاوت موسیقی شرق و غرب در تکنیک هاست.
موسیقی غرب تکنیک وسیله ای برای صعود قرار داده و ازش خیلی بهره ها برده که متاسفانه شرق اون بهره ی لازم رو از این موهبت نبرده و بیشتر به گردش های ملودی پرداخته (به طور دوار و نرم!)
اما غرب در ملودی پردازی و پرداختن به احساس اصیل موسیقیایی پیش شرق کمتر حرفی برای گفتن داره.
موسیقی ما هم از این نعمت بی بهره نیست. میتونیم ادعا کنیم که یکی از مهد های خلق ملودی هایی هستیم که همه از دنیایی ورای این دنیا اومده.
شیرین نوازی و بداهه پردازی های نوازندگان قرن اخیر ما در دنیا بی سابقه است.
واقعا میتونیم این ادعا رو داشته باشیم که بداهه نوازی در موسیقی ایرانی با هیچ جای دنیا قابل مقایسه نیست ، اما نباید این موضوع باعث بشه که ما از ابعاد دیگه ی موسیقی باز بمونیم.
این اتفاق در نوازدگان معاصر ما افتاد، تکیه بر ردیف "ردیف پردازی ها و ردیف نوازی ها" و تکیه بر تنوع کم ساز باعث وضع کنونی موسیقی ما شده .
فقط باید تعصبات خشک رو کنار بگذاریم ، ساز های اصیل خودمون رو از اعماق تاریخ بیرون بیاریم و تلاش کنیم تا ساختاری استاندارد پیدا کنند ، برای کشف صدا از دل پر رمزو رازشون خلق تکنیک کنیم و با احترام کامل به ردیف موسیقیایی و پیشکسوتان ایران ، نوآوری کنیم.
وضع موسیقی ما بحرانی هست ، اما جبران نشدنی نیست.
موفق باشید
یا علی![]()