تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 4 اولاول 1234
نمايش نتايج 31 به 35 از 35

نام تاپيک: موسیقی اصیل آذربایجانی

  1. #31
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض قوپوزنوازان دلسوخته آذربایجان ـ 7

    عاشیق واله نیز از عاشیقهای نام‌آور سده دوازدهم هجری است، كه با آثار تغزلی و غنایی خود شهرت یافته است. وی شاگرد عاشیق نامبرداری به نام عاشیق صمد قاراباغی بود. خود در این‌باره گوید:

    استاد من «صمد» است، ساكن «ابدال»،
    تا چشمم بر او می‌افتد، زبانم بند می‌آید.
    وقت مناظره به «حافظ» هم مجال نمی‌دهد،
    من «واله» به او افتخار می‌كنم، تو به چی؟

    آنچه از سروده‌هایش بر می‌آید، این است كه در جوانی به تحصیلات دینی پرداخته بود، و از علم تاریخ و اساطیر نیز سررشته داشت. در سروده‌ای به نام «جهنمه» می‌گوید:

    شاهان صاحب جنگ آمدند،
    جمشید جم، نوشیروان، هوشنگ،
    دقیانوس، هلاكو، چنگیز، تیمور لنگ،
    این زمان از آنان اثری كو؟

    سپس از فیلسوفان و پهلوانانی مانند رستم زال، ارسطو، افلاطون، لقمان و جز آن سخن می‌گوید. در پایان از استاد خود یاد می‌كند:

    ای دنیا، زمانی در تو «عاشیق صمد» بود
    نظم و شعرش لعل‌بار و گهربار بود.
    گرفتار عشق دلبری زیبا بود،
    بحر عمانی مانند او كو؟

    او در همین شعر از نمایندگان برجسته شعر كلاسیك نیز یاد می‌كند و از قهرمانان داستانهای شرقی سخن می‌گوید:

    خسرو و شیرین، یوسف و زلیخا چه شدند؟
    اصلی و كرم، وامق و عذرا چه شدند؟
    شیخ صنعان كه به دختر ترسایی دل باخت
    این زمان كدام‌یك برجایند؟

    حافظ، نوایی، فضولی، جامی،
    شیخ سعدی، هلالی، عرفی، نظامی،
    ای دنیا همگی در تو سیر كرده‌اند،
    ناظم درافشانی چون فردوسی كو؟

    ای دنیای بی‌وفا! كو ملاپناه
    كه تخلصش واقف بود، كه زبانش درافشان بود؟
    او را با خاك یكسان كرده‌ای
    كو آن مخزن كمال، كو؟

    بر پایه سروده‌های واله، منظومه‌ای نیز به نام «واله و زرنگار» ساخته شده است. این منظومه چاپ شده است. در منظومه برخی حادثه‌های زندگی عاشیق واله به‌صورت حكایات ضمنی ترنم می‌شود. از عاشیق صمد، استاد او نیز یاد می‌شود. بنا به روایت منظومه، در شهر دربند عاشیقی به نام «زرنگار» زندگی می‌كرد كه بسیار حاضرجواب و باسواد بود. هر عاشیق استاد كه به دربند می‌آمد و با او مناظره می‌كرد، مغلوب می‌شد و به مجازات سختی گرفتار می‌آمد. واله از استاد خود عاشیق صمد اجازه گرفت و به مناظره زرنگار رفت. بر او پیروز شد و او را به زادگاه خود آورد. بخش اعظم منظومه را مناظرات این دو عاشیق تشكیل می‌دهد. بیشترین شعرهای واله در این منظومه نگهداری و به ما منتقل شده است.
    واله عاشیقی والاهنر بود. شعر تغزلی او هنرورانه، سیال و صمیمی و جالب دقت است. تشبیه‌ها، استعاره‌ها و عباره‌های سرشاری كه از زبان مردم اخذ كرده، رونق خاصی به شعرهایش داده است:

    وقتی سلانه سلانه به‌سوی گلزار روان می‌شوی،
    سرو از قامت تو خجالت می‌كشد.
    لاله از گونه‌ات، نرگس از چشمت،
    و غنچه از خنده‌ات شرمسار می‌شود.

    نخستین بار «فریدون كؤچرلی» ادیب نام‌آور آذری در سده گذشته چند شعر او را گرد آورد و حتی شعر بلندی از او را كه درباره خلقت كاینات، آفرینش انسان، و معاد و جنت و جهنم سروده، به زبان روسی ترجمه و چاپ كرد.
    خاورشناسان روس در سده گذشته مانند «ن. لوپاتینسكی» و «و. گوردلوسكی» درباره این شعر بحث كردند. فریدون كؤچرلی خود در كتاب تاریخ ادبیاتش (ج اول، بخش دوم) آگاهیهایی درباره عاشیق واله داده و نمونه‌هایی از شعرهای او را یاد كرده است. بیشترین شعرهای عاشیق واله، مانند دیگر عاشیقهای آذری گوهر سینه عاشیقهای آذربایجان ایران است، و این‌همه نشانگر آن است كه برای گردآوری آثار او و تدوین دیوان و شرح حالش به كوششی دربایست نیاز است.

  2. #32
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض قوپوزنوازان دل سوخته آذربایجان(تکامل شعر و موسیقی عاشقی)

    دکتر ح.م.صدیق

    اشاره:

    در اوايل قرن گذشته، به هنگام آغاز مبارزات «قاچاق نبي» عليه مظالم تزار روسيه و حكومت قاجار و فئودالهاي محلي، ادبيات عاشيقي نيرويي تازه گرفت. قاچاق نبي كه آتش جنگهاي دهقاني را دامن زده بود، به مثابة قهرمان مردم نامبردار بود. درباره‌اش چندين افسانه، ترانه و نغمه ايجاد شده بود. عاشيقها از سويي اين ترانه‌ها و افسانه‌ها را ميان مردم منتشر مي‌كردند، و از سوي ديگر با الهام از مبارزات پردوام او، منظومه‌هايي تازه مي‌پرداختند و عليه مأموران تزار و خانهاي محلي برمي‌خاستند.
    از ميان عاشيقهاي مبارز هم‌روزگار قاچاق نبي، مي‌توان عاشيق محمود، عاشيق محمد باغبان، عاشيق عزيز، عاشيق آيدين، عاشيق احمد، عاشيق چوپان افغان را نام برد كه در سروده‌هاي خود عليه تسلط تزار بر آذربايجان و غارت خانها و فئودالهاي محلي به پا مي‌خاستند و از حقوق دهقانان دفاع مي‌كردند. عاشيق محمود در يكي از ساخته‌هايش، از وضع رقت‌بار روستاييان شكوه مي‌كند و مي‌گويد:

    از دست «احمدلي» به كجا پناه بريم،
    ما از كار روزگار سردرنياورديم.
    از دست چند تن خوش‌گذران،
    ما روز به روز به زانو درآمديم.

    در جايي ديگر آرزوي نابودي دشمنان مردم را دارد:

    آنان كه از راه مردمي كج مي‌شوند،
    جشنها را بدل به عزا مي‌كنند،
    فرمانها را مي‌نويسند،
    از ميان مردم دور گردند.

    عاشيق عزيز گويچه‌لي بيشترين سالهاي عمر خود را در مبارزه عليه خانها و بيگها و مأموران تزار روسيه و حكومت قاجار سپري كرد. و چندين بار به زندان افتاد، حتي به دستور دادگاه تزاري از ادامة كار عاشيقي محروم شد. بر سروده‌هاي اين عاشيق شجاعت و تهور سايه افكنده است:

    عزيز گويد ساز خود را بر دست گير،
    كوران و كودنان قصد جان تو كرده‌اند.
    روباهان دست بر تو بلند مي‌كنند،
    كه گلوله و تفنگ و زور نداري.

    عاشيق آيدين نيز به سبب آنكه با جسارت عليه بيگها و خانها مبارزه مي‌كرد، از طرف دولت روسيه تزاري به سيبري تبعيد شد. سروده‌هاي اين عاشيق مشحون از حسرت جدايي، درد و غم ديار غربت و فغان از بي‌حقوقي و ستمگري‌ست.
    عاشيق چوپان افغان نيز در خلاقيت خود به مسائل و موضوعات اجتماعي پرداخته و زمانة خود را «ظلمت» و «دوران خونين» نام داده است:

    از آن چرخ فلك شكوه‌ها دارم،
    چرا كه آن را داد پيدا نيست.
    ما را دست اربابان سپرده است،
    ذلتي كه مبتلاي آن هستيم، ديده نمي‌شود.

    اين چه روزگاري، اين چه زمانه‌اي‌ست؟
    خداوندا، دلها پر خون شده است!
    رعيت جان مي‌كند و ارباب عيش مي‌كند
    عنايتي به اشك چشم نيست.

    چوپان افغان به مأموران دولت اشغالگر روس، خانها و اربابان در سروده‌هاي خود مناسبتي خصمانه دارد، و اين، ويژگي اساسي شعر اوست.
    در ادبيات عاشيقي اين دوره، به تصاوير زيباييهاي طبيعي، حوادث عيني زمانه، پند و اندرزهاي استادانه و هجويات و طنزهاي فراوان برمي‌خوريم.
    اوستادنامه‌ها كه در گذشته مشحون از آگاهيهاي ديني و موضوعات اساطيري بود، اين‌بار سرشار از موضوعات نصيحت‌آميز و اخلاقي مي‌شود. در آغاز اوستاد‌نامه‌ها همراه اسامي و امامان، نام عاشيقهاي ماهر و استاد مي‌آيد و كلمات قصار آنان نيز ذكر مي‌شود. هر عاشيق منظومه‌ساز، با سخنان حكيمانه خود به حوادث جهان معنا مي‌بخشد و مناسبت خود را به حوادث و وقايع اجتماعي بيان مي‌دارد.
    عاشيق علي گؤيچه‌لي نزديك نود سال زيست و هفتاد سال به كار عاشيقي پرداخت. بسياري از عاشيقهاي ولايت گؤيچه كه در سدة گذشته پاي به عرصه نهادند، شاگرد او بودند.
    درباره عاشيق علي بعدها منظومه‌هاي فراواني ساخته شد. در منظومه‌‌اي گفته مي‌شود كه او در «دئييشمه» با عاشيقهاي تركيه پيروز شد، و هم از اين رو يكي از پاشاهاي عثماني او را به زندان انداخت.
    يكي ديگر از عاشيقهاي اين قرن عاشيق موساست كه وي نيز در ولايت گؤيچه به دنيا آمد و در سال 1840 م. در 45 سالگي جهان را وداع گفت. وي قوشماهاي زيبا و دل‌انگيزي دارد.
    تنها عاشيق‌زن تواناي تاريخ ادبيات عاشيقي، عاشيق پري‌ست كه در دهي به نام ماراليان در كنار رود ارس متولد شد.
    وي شاعره‌اي سخندان و باسواد، و عاشيقي توانا بود كه به همة نامه‌هاي منظوم و منثور عاشيقها به شايستگي پاسخ مي‌سرود.
    در مناظره‌هايي كه با عاشيقهاي تواناي روزگار، از جمله عاشيق ميرزه‌خان محمدبيك و نوا مير‌زا و حسن ميرزا و ديگران كرد پيروز شد. مضمون اساسي شعر او محبت عميق و صميمي‌ست:

    از دست عشق تو فرياد برمي‌دارم،
    درد من روز‌به‌روز افزون مي‌شود.
    هر وقت شيوه رفتارت به يادم مي‌آيد،
    بر سر دلم تيغها به رقص مي‌آيند.

    داد و فرياد از دست ناشيها،
    جگر از آتش عشق سوخت.
    من چه گويم كه از دست اشك ديده‌ام

    قوها رم مي‌كنند و بركه‌ها مي‌رقصند.
    عاشيق پري شعرهاي تنقيدي در افشاي مظالم ح‍ُكام روس هم دارد. در مناظره با يكي از سرايندگان خان‌زاده مي‌گويد:

    خان‌زاده‌‌‌اي، سخن از سخنت پيدا مي‌كنم،
    دروغ نگو، راست سخن ‌گو،
    تو خود از ظلم خودت بي‌خبري،
    در هر جا تو را راهبر خطاب مي‌كنند.

    آدلف برژه خاورشناس آلماني در مجموعه‌اي كه از اشعار عاشيق پري گرد آورده، نوشته است: «در سال 1829 در روستاي ماراليان ساحل ارس دختر زيباي هيجده‌ساله‌اي پيدا شد كه به كار عاشيقي مي‌پرداخت... اين دختر كه زيبايي وصف‌ناپذيري داشت، اشعار دل‌انگيزي مي‌سرود. با هر شاعر و عاشيق شناخته‌شده مناظره مي‌كرد، غالب مي‌آمد... بسياري از سروده‌هايش در حافظه مردم نگه‌داري مي‌شود».
    ديگر از عاشيقهاي تواناي اين زمان، مي‌توان عاشيق محمد و عاشيق يحياد‌يلقم را نام برد. عاشيق محمد تا اواسط سدة نوزدهم زنده بود. وي سرتاسر زندگي خود را در روستاها و كوهستانها به سر آورده است و اشعارش مشحون از اصطلاحات و تشبيهات طبيعي نظير «برف ساوالان»، «باغ»، «گل»، «ميخك»، «بچه آهو» و غيره است. ساخته‌هايش باطراوت و زيباست.
    ديگر عاشيق رجب را مي‌توان نام برد كه به «كور عاشيق» مشهور بود. تغزل او نيز صميمي و جاندار است. در سروده‌هاي غنايي خود از دختري به نام «حوري» ياد مي‌كند كه بر او دل‌باخته بود. عاشيق رجب در خلاقيت خود به مسائل اجتماعي نيز جا داده و از نابرابريها و مصايب اجتماعي سخن گفته است.
    عاشيق جاواد نيز در همين دوره مي‌‌زيست و گذشته از شعرهاي غنايي، سروده‌هاي حكمت‌آميز و پندآموز هم دارد. و هم با اين واسطه ميان روستاييان نفوذ كلام داشت. برخي از اوستادنامه‌هايش ماهيت انتقادي هم دارد.
    در نيمة دوم سدة نوزدهم، ادبيات عاشيقي به اوج سير تكاملي خود رسيد و سه چهرة برجسته پيدا آمد كه عبارتند از: عاشيق حسين شمكيرلي (1891 ـ 1811)، موللا جوما (1919 ـ 1855) و عاشيق علسگر (1926 ـ 1821).
    در ميان آنان موللا جوما درس‌خوانده و تحصيل‌كرده بود. با ادبيات كلاسيك و مكتوب آشنا و به زبانهاي فارسي و عربي مسلط بود. خود در اين باره گويد:
    درس خوانده، از استاد تحصيل كرده‌ام، عربي، تركي و فارسي را فرا گرفته‌ام.
    انديشه‌ام در عرش و كرسي سير مي‌كند،
    من معناي ژرف كتابها هستم.
    نام اصلي «موللا جوما»، سليمان و نام پدرش صالح بوده، و خود در يكي از روستاهاي قصبة نوخه متولد شده است.
    موللا جوما عاشيق توانا و والا‌قدرتي‌ست كه مي‌تواند از گنجينه ادبيات شفاهي به شايستگي بهره گيرد و نغمه‌هايي سيال و جوشان بسازد. و گه‌گاه، به سبب تسلط به زبان ادبي، از كلماتي ثقيل نظير «تقدير قضا» «دلالت»، «تراب» و غيره استفاده مي‌كند، ولي به طور كلي زبان شعري او ساده و روشن است، تشبيهات و استعاره‌هايش نيز طبيعي و جاندار است:

    دل مهمان گرامي‌ات را ننواختي
    تا دم مرگ داغت از سينه‌ام نمي‌رود،
    اي لب زلال من، گريه مكن كه ـ
    مي‌ترسم گونه گلگونت بپژ‌مرد.
    اين گونه خون مريز، گريه مكن،
    حيف است آن چشم خمار كه با اشك پر شود.
    اي آهووش من، گريستي و ـ
    چون «جوما» غم خود را عيان داشتي.

    عاشيق جوما در سرودن تجنيس نيز مهارت داشت و مانند عاشيقهاي برجسته، تجنيسهاي موفق و پرمضموني ساخته است.
    عاشيق حسين شمكيرلي در انواع شعر عاشيقي طبع‌‌آزمايي كرده است. خود در اين باره مي‌گويد:

    ششصد ديواني و تجنيس دارم،
    هفتصد معما، قيفيل‌بند، تخميس،
    هشتاد بحر طويل، نازنينم،
    اگر مولا يارم باشد، اينك به نخجوان مي‌روم.

    از ساخته‌هايش روشن مي‌شود كه به تاريخ كهن و اساطير تسلطي استادانه داشت و داراي جهان‌بيني گسترده‌‌اي بود.
    وي اشعار تربيتي و نصيحت‌آميز نيز دارد. در يكي از سروده‌هايش مي‌گويد:

    آن كس كه عاشيق است، سخن از سر مي‌سرايد،
    از كساني كه سر به زير دارند و دلشان از سنگ است،
    و از دوستان بدجنس و بدنظر،
    تولة قدرشناسان محترم‌تر است.

    عاشيق حسين شمكيرلي در پرورش عاشيقهاي استاد و ماهر نقش بزرگي بازي كرده است. بيشتر عاشيقهاي ماهر سالهاي بازپسين، هنر از او آموخته‌اند. عاشيق ميكيش چارداخلي و فرزند عاشيق چوپان از شاگردان او بودند.
    اما برجسته‌ترين نمايندة شعر عاشيقي در اوايل قرن گذشته، و به طور كلي يكي از تواناترين عاشيقهاي تاريخ ادبيات عاشيقي، عاشيق علسگر است كه در فصلي جدا به شرح زندگي و انديشه‌اش پرداخته‌ايم

  3. #33
    Banned M O H S E N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Islamic Republic Of IRAN
    پست ها
    2,865

    پيش فرض

    خسته نباشین !

    این همه پست دادین یه دونه لینک دانلود نزاشتین !

    خداوند شما ها را محشور نماید !

  4. #34
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    لینک چی بذارم؟
    منبع اگر بخوهید مجله سوره مهر هست
    لینک اهنگ هم نمی شه در صفحه اصلی بذارم

  5. #35
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض

    ایول تاپیک جالبی بود
    دیر متوجه وجودش شدم

صفحه 4 از 4 اولاول 1234

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •