تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 13 اولاول 12345678 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 127

نام تاپيک: معرفی مشاهیر موسیقی ایران

  1. #31
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض منصور رسا



    منصور رسا در سال 1337 در خانواده اي هنرمند متولد شد .

    پدر وي پزشك و اديب بود .

    از اوان كودكي با دنياي باز و گسترده موسيقي آشنا شد . اشتياق وي به آموختن موسيقي سبب شد در 9 سالگي نواختن گيتار را بدون استاد شروع كند .

    در سال 1349 بر اثر تمرينات مستمر و از راه شنيداري توانست قطعات معروف كلاسيك را از جمله آستورياس ، الحمرا ، كاپوچيو عرب ، فوليا ، كاپريس 24 و پاگاني ني را اجرا كند .

    در 16 سالگي شروع به ساختن قطعات كوچك موسيقي كرد ، كه از آنها بعنوان سايه هايي از مهتاب ياد مي كند ، كه تاثير شگرفي در چگونگي نواختن وي داشت .

    در سال 1350 با نوازنده مشهور گيتار فلامنكو جهان سابيكاس آشنا شد كه نقطه عظيمت وي به دنياي پر شور موسيقي فلامنكو بود .

    در بين سالهاي 1350 تا 1365 علاوه بر اجرا كردن كنسرتهاي گيتار به آموزش گيتار كلاسيك و فلامنكو مشغول بود .

    در سال 1365 با يكي ديگر از بزرگان موسيقي فلامنكو "پاكودلوسيا" آشنا شد .

    خود وي در باب اين آشنايي مي گويد : نوازندگي پاكودلوسيا براي من شبيه گشوده شدن دريچه اي خاموش در پس ذهن بود كه با گشايش اين دريچه و گام نهادن در وراي آن توانستم واقعيت موسيقي باراني و پرشور فلامنكو را با همه وجودم احساس كنم .

    در حال حاضر نوازندگي وي تحت تاثير بزرگاني چون پاكودلوسيا و سن لوكارو آميگو است ، قدرت تكنيك و بداهه نوازي وي از او نوازنده اي منحصر بفرد ساخته است . شاعرانگي و بيان حسهاي گوناگون از طريق نواختن در كاروي بسيار مشهود است . و اين امر او را از ديگر نوازندگان متمايز مي سازد .

    تاكنون 28 اجراي كنسرت در شهرها مختلف ايران داشته اس ، كه با استقبال چشمگير مردم روبرو بوده است . وي در حدود 200 قطعه پيانو را براي اجراي گيتار تنظيم كرده است . هم اكنون وي در مراكز فرهنگي و آموزشي و دانشگاهها به آموزش گيتار كلاسيك و فلامنكو مشغول است . لازم به ذكر است كه تلويزيون كشور آلمان تا بحال 2 بار اجراي كنسرت وي را پخش كرده است . و قدرت تكنيك اين نوازنده ايراني در فراسوي مرزها نيز مورد توجه قرار گرفته است

  2. #32
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض سعيد رسا

    سعيد رسا در سال ۱۳۲۲ در مشهد به دنيا امد .سعيد رسا در سن ۱۹ سالگي با گيتار اشنا شد . اولين استاد او سولي اوساريك معلم كنسرواتوار تهارن بود .سپس وي به انگلستان رفت و نزد خوان مارتين و فليپ جان لي به تحصيل فلامنكو پرداخت و در لندن كنسرتهاي مختلفي را اجرا نمود . در بازگشت به ايران در مدرسه ايران و فرانسه به اجراي كنسرت پرداخت و در موسسه سراي هنر به تدريس گيتار مشغول شد . در همان زمان به اجراي برنامه براي راديو و تلويزيون ۲ پرداخت و در كاخهاي جوانان ان زمان كنسرتهاي متعددي را اجرا نمود .
    او در مهاجرات دوم خويش راهي ايتاليا گرديد و به مدت ۱۳ سال در رم زندگي كرد و در فولك استوديو رم برنامه هاي موفقي را اجرا نمود و در حال حاضر مدت ۱۵ سال است مقيم نيويورك (امريكا) است و به فعاليتهاي مختلف موسيقي و هنري مشغول است .
    از شاگردان وي ميتوان به هدايت سهراب پرتوي - ناصر رسا - المكو و...تعدادي نوازندگان ديگر گيتار فلامنكو اشاره كرد .
    در اينده نرديك سي دي از اجراهاي فلامنكو ايشان به بازار موسيقي عرضه خواهد شد

  3. #33
    آخر فروم باز L O V A B's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Dallas, TX
    پست ها
    2,089

    پيش فرض ايرج بسطامى

    ايرج بسطامى در سال ۱۳۳۶ هجرى شمسى در شهر بم متولد شد. اولين استاد آواز وى عمويش يدالله بسطامى بود كه پايه و اصول و مبانى آوازى موسيقى ايرانى را به او آموخت. در اوايل انقلاب براى آموختن موسيقى به تهران آمد تا در نزد اساتيد بزرگ موسيقى تعليم آواز ببيند. از اين رو به نزد محمدرضا شجريان رفته و آزمون آواز داد و پذيرفته شد. بسطامى دو سال در محضر شجريان تعليم آواز مى بيند. وى كه از شاگردان برجسته و بااستعداد شجريان بود براى همكارى با گروه عارف انتخاب مى شود.

    پرويز مشكاتيان كه در آن سال ها در گروه چاووش بود، مى گويد: «اولين بار بسطامى را در خانه شجريان ديدم. در آن زمان ما چاووش را داشتيم. به خاطر شرايط اجتماعى آن زمان به خواننده هاى بيشترى با صداهاى متفاوت نياز داشتيم. من پشت در كلاس شجريان نشسته بودم تا هنرجو ها مرا نبينند. از آنجا بود كه از صداى بسطامى خيلى خوشم آمد. ايشان صداى خوبى داشتند و مثل همه آدم هاى كوير نشين آدم خيلى مهربان و خوبى بود، بعد از كلاس مدتى با او صحبت كردم تا با نقطه نظراتش راجع به هنر و آواز و انگيزه خواندش آشنا شوم. ولى آنقدر ساده يافتم اش كه مصمم شدم تا با او يك سالى در مورد قضاياى پيرامونى سواى موسيقى به گپ و گفت وگو بنشينم...»
    چهار سال بعد اين همكارى به ثمر نشست. مشكاتيان افشارى مركب را ساخت و بسطامى در اوج آمادگى آن را اجرا كرد. قرار بود كه اين برنامه پنج شب در تالار رودكى اجرا شود اما به علت استقبال گسترده مردم اجرا دو شب ديگر تمديد شد. بعد از آن نوار افشارى مركب به بازار آمد. صداى بسطامى با استقبال مردم روبه رو شده بود. گروه عارف به سرپرستى پرويز مشكاتيان و آواز بسطامى براى اجراى كنسرت به اروپا رفت. در آن زمان بسطامى حدود ۳۳ سال داشت و اجراى اين كنسرت ها شروعى براى موفقيت هاى بعدى او به شمار مى آمد.مژده بهار، افق مهر، وطن من ساخته مشكاتيان بر روى شعر ملك الشعراى بهار از كارهاى ديگر ايرج بسطامى به شمار مى آيد.
    ايرج بسطامى در اوج فعاليت هنرى خود با مرگ برادر روبه رو مى شود و از اين رو براى سرپرستى خانواده برادرش به بم بازمى گردد. بسطامى علاقه زيادى به برادر از دست رفته اش داشت. زمانى كه او براى تحصيل آواز به تهران آمده بود برادر مخارج زندگى او را تقبل كرده بود و اين بار نوبت بسطامى بود كه به بازماندگان برادرش اداى دين كند. بسطامى در بم و كرمان به دور از جنجال هاى هنرى مركز به تدريس آواز مشغول شد تا اينكه در حادثه زلزله ۵ دى ماه ۸۲ در شهر بم و زير آوار جان باخت و دوباره در مركز توجه عالم هنر قرار گرفت!

  4. #34
    آخر فروم باز L O V A B's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Dallas, TX
    پست ها
    2,089

    پيش فرض اکبر گلپایگانی(گلپا)



    info@akbargolpayegani.ir
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ● متولد دهم بهمن سال 1312 شمسی ____ 1933 م ، در محله تکيه زرگرها ی تهران .

    ● خواندن اولين اذان برای سلامتی مادر در سال 1317 شمسی ___ 1938 م ، که ايشان در همان سال مادر خود را از دست ميدهند .

    ● ورود به دبستان فرهنگ در محله تکيه زرگرها در سال 1318 شمسی ___ 1939 م ، که ايشان در همان سال قاری قرآن در کلاس درس بودند .

    ● آشنايی با محمود آقا خراز محل و قاری مساجد و ابراهيم گردن تعزيه خوان معروف و آغاز تعليم ابتدايی موسيقی نزد آنها در سال 1319 شمسی ___ 1940 م .

    ● آغاز تعليم موسيقی نزد پدر ، حسين گلپايگانی ، به طور جدی و منظم در سال 1320 شمسی ___ 1941 م .

    ● نقل مکان از محله تکيه زرگرها به خيابان آبشار و ثبت نام در کلاس چهارم ابتدايی در دبستان اقبال در خيابان آبشار و آشنايی با مرحوم جهانگير ملک ( استاد تنبک ) ، در کلاس درس در سال 1321 شمسی ___ 1942 م .

    ● ثبت نام در دبيرستان بدِر در سرچشمه و عضويت در تيم فوتبال باشگاه تهران جوان در رده سنی نوجوانان به مربيگری مرحوم حسين فکری در سال 1324 شمسی ___ 1945 م .

    ● کسب عنوان قهرمانی تهران با تيم فوتبال نو جوانان باشگاه تهران جوان در سال 1325 شمسی ___ 1946 م .

    ● اولين تجربه شرکت در يک گروه ارکستر کر به رهبری ايرج گلسرخی در سال 1326 شمسی ___ 1947 م .

    ● اولين تجربه بازی در يک نمايش در سالن شير و خورشيد و ايفای نقش يک پسر شعر خوان به پيشنهاد شاپور قريب کارگردان سينما در سال 1326 شمسی ___ 1947 م .

    ● ورود به مدرسه نظام و عضويت در انجمن موسيقی مدرسه نظام و آشنايی با حسين خواجه اميری ( ايرج ) ، در سال 1327 شمسی ___ 1948 م .

    ● آشنايی با مرحوم حسن يکرنگی از شاگردان اقبال السلطان و تعليم آواز نزد او در سال 1328 شمسی ___ 1949 م .

    ● آشنايی با دکتر نور علی خان برومند به کمک استاد علی تجويدی و آغاز تعليم تحت نظر ايشان در سال 1330 شمسی ___ 1951 م .

    ● آشنايی با اساتيد برجسته موسيقی ايران و تعليم آواز نزد استاد ابوالحسن صبا ، طاهر زاده ، اديب خوانساری ، عبدالله خان دوامی ، حاج محمد آقا ايرانی مجرد و يوسف فروتن در سال 1331 شمسی ___ 1952 م .

    ● ورود به دانشکده افسری در سال 1332 شمسی ___ 1953 م .

    ● خواندن اولين آواز با ساز دکتر نور علی خان برومند و استاد علی اصغر بهاری برای يونسکو ( در بيات اصفهان و سه گاه ) ، در سال 1335 شمسی ___ 1956 م . که به صورت صفحه بزرگ ضبط شد . که اين اثر در بازار پخش نشد .

    ● ورود به دانشکده نقشه برداری در سال 1336 شمسی ___ 1957 م .

    ● دعوت به راديو توسط مرحوم پيرنيا ، سرپرست و مبتکر برنامه گلها در سال 1337 شمسی ___ 1958 م .

    ● استخدام در سازمان برنامه در سال 1337 شمسی ___ 1958 م .

    ● خواندن اولين آواز بدون ساز ، شعر حافظ ، ( در خرابات مغان نور خدا می بينم ) در اول فروردين ماه سال 1338 شمسی ___ 1959 م . گلپا در اين آواز به عنوان خواننده ناشناس و جوان معرفی شد .

    ● پخش اولين آواز با ساز از راديو در برنامه گلها تحت عنوان ، مست مستم ساقيا دستم بگير ، در مثنوی شور، با شعر بيژن ترقی و آهنگ مرتضی خان محجوبی و پرويز ياحقی در سوم فروردين ماه سال 1338 شمسی ___ 1959 م . که اين آواز از استقبال بی سابقه ای در ميان عامه مردم برخوردار گشت.

    ● ضبط اولين صفحه توسط کمپانی ايران گرام در سال 1339 شمسی ___ 1960 م .

    ● ضبط چهار صفحه توسط کمپانی ايران گرام و سفر به آمريکا به همراه استاد فرهنگ شريف (نوازنده تار ) و مرحوم ويگن جهت اجرای کنسرت برای ايرانيان مقيم آن کشور در سال 1340 شمسی ___ 1961 م .

    ● تدريس موسيقی ايرانیbuilding music در دانشگاه USLE ، به همراه استاد فرهنگ شريف به مدت سه ماه در سال 1340 شمسی ___ 1961 م .

    ● اجرای کنسرت در لندن و هلند در سال 1340 شمسی ___ 1961 م .

    ● ازدواج با خانم گلرخ گلرايلی در سال 1346 شمسی ___ 1967 م . در سن 34 سالگی

    ● اجرای کنسرت در کويت همراه با فرهنگ شريف و مرحوم امير ناصر افتتاح (نوازنده تنبک) در سال 1348 شمسی ___ 1969 م .

    ● بازی در فيلم سينمايی مرد حنجره طلايی به عنوان هنر پيشه نقش اول به کارگردانی مرحوم ميثاقيه در سال 1348 شمسی ___ 1969 م .

    ● تولد اولين فرزند بنام ساقی در يازدهم ارديبهشت ماه سال 1349 شمسی ___ 1970 م . که ايشان هم اکنون پزشک ميباشند .

    ● اجرای کنسرت در لندن با استاد حبيب الله بديعی ( نوازنده ويلون ) و همچنين بازی در نمايشنامه راديويی آتشی بر دل ، در سال 1350 شمسی ___ 1971 م .

    ● تولد دومين فرزند بنام ساغر در سوم فروردين ماه 1350 شمسی ___ 1971 م . که ايشان هم اکنون دارای درجه دکترای بورس آمار و احتمالات ميباشند .

    ● اجرای برنامه در رويال دايان لندن ، در سال 1352 شمسی ___ 1973 م . که در اين برنامه از هر کشور يک خوا ننده منتخب و يک موزيسين شرکت داشتند .

    ● اجرای کنسرت سراسری در آمريکا برای ايرانيان مقيم آن کشور با استاد فريدون حافظی ( نوازنده تار ) ، در سال 1355 شمسی ___ 1976 م .

    ● کنسرت در افغانستان و اجرای آواز دو صدايی با محمد ظاهر خواننده معروف افغانستان و همچنين اجرای کنسرت در پاکستان و هندوستان در سال 1355 شمسی ___ 1976 م .

    ● ممنوعيت برای کار در راديو و تلوزيون در سال 1358 شمسی ___ 1979 م .

    ● اجرای کنسرت سراسری در آمريکا در سال 1371 شمسی ___ 1992 م .

    ● اجرای کنسرت در چين و ژاپن در سال 1372 شمسی ___ 1993 م .

    ● اجرای کنسرت در آمريکا در سال 1373 شمسی ___ 1994 م .

    ● اجرای کنسرت در رويال فستيوال هال لندن در سال 1378 شمسی ___ 1999 م .

    ● آغاز به کار مجدد و ارائه دو کاست تحت عناوين مست عشق و عقيق به بازار و شکست رکورد فروش نوار در بين خوانندگان در سال 1382 شمسی ___ 2003 م .


    :::::::::: بیوگرافی اکبر گلپایگانی ::::::::::

    سال 1312در تهران دیده به جهان گشود . تحت توجهات پدرش با اصول اول موسیقی تا حدودی آشنا شد ، تا این که گذارش به منزل "حسن یکرنگی" که مردی پاک طینت و دارای صدایی خوش بود می افتد او که به خوبی به گوشه ها و ردیفهای موسیقی ایرانی وارد بود گلپای جوان را مورد تشویق قرار می دهد . مدت زیادی از آمد و شد نمی گذارد که او یک شب با استاد نور علی برومند در آن منزل آشنا می شود … استاد نور علی برومند از صدای او خیلی خو شش می آيد و تصمیم به تعلیم وی می گیرد و حدود 8 سال و 9 ماه به طور مداوم وی را تحت تعلیم قرار میدهد. تا این که داوود پیر نیا مبتکر برنامه گلهای جاویدان برای شرکت در برنامه گلها از وی دعوت می کند.

    گلپا از محضر استادانی نظیر : حاج آقا محمد ایرانی، ادیب خوانساری و صفحات طاهر زاده بهره می گیرد ولی به هیچ وجه کوششی به عمل نمی آورد که از آنها تقلید نماید.

    گلپا در سال 1956 میلادی (1334-35 ش) به همراه علی اصغر بهاری (استاد کمانچه) و نورعلی برومند (ردیف دان و استاد تار در سازمان بین المللی "یونسکو" دو تصنیف یکی در دسگاه سه گاه و دیگری در مایه اصفهان با اشعار سعدی و حافظ اجرا نمود و بدین ترتیب می توان گفت گلپایگانی برومندو بهاری از پیشروان معرفی آواز و موسیقی ایرانی در سطح جهان هستند .

    سال 1961 میلادی بنا به دعوت دانشکده "میوزیک بیلدینگ" یو.اس.ال.ا (کالیفرنیا) با فرهنگ شریف و تونی که از استاد تار می باشد 18 جلسه تدریس کرد و اولین ایرانی است که در 21 نوامبر 1995 موفق به دریافت دکترای افتخاری در رشته آواز از دانشگاه کلمبیای آمریکا شده است.

    ايشان دارای چهار برادر بنامهای ، عباس ، حسن (مدرس آواز و استاد دانشگاه)، محمد (با نام هنری گلريز) که خواننده ميباشند، محمود (مهندس و مدرس آواز) ، و يک خواهر بنام مريم ميباشند .

  5. #35
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض صمد نوريان

    صمد نوريان ، به سال 1321 خورشيدي در آذربايجان متولد شد . هنوز بيش از يك سال از سن وي نمي گذشت كه همراه خانواده به تهران آمد و در اين شهر سكني گزيد . پنج ساله بود كه خواندن را از پدر و مادر كه داراي صداي خوشي بودند آغاز كرد ولي بر خلاف ميل و نظر ايشان وي كاملا فارسي مي خواننند ، در صورتي كه آنان مايل بودند فرزندشان تركي بخواند .
    صمد ، از همان كودكي در برنامه هاي مخصوص مدرسه و جشن هايي كه به مناسبت هايي از طرف مدرسه برگزار مي گرديد ، شركت مي كند و كلاس پنجم ابتدايي بود كه از طرف مدرسه به برنامه صبح جمعه مرحوم صبحي معرفي مي شود و كار هنري خود را در راديو از اين زمان آغاز مي نمايد .
    صمد نوريان ، با اين برنامه ها همكاري كرد تا به سن هفده سالگي رسيد و از اين زمان اقدام به ساختن شعر و آهنگ كرد كه مورد تحسين گردانندگان امور هنري راديو قرار گرفت و انوشيروان روحاني وي را مورد تشويق و حمايت قرار داد و با توصيه و راهنمايي ، وي را به كلاس آواز راديو رهنمون كرد و سپس براي خواندن نت و سلفژ نزد خانم ئولين باغچه بان رفت و پس از طي دوره هاي مزبور در راديو و تلويزيون شروع به اجراي برنامه كرد .
    آهنگ هايي كه وي در راديو و تلويزيون اجرا كرد عبارت بودند از : " مادر " ، " تو اي دل " ، " عمو يادگار " ، " عروس بخت " ، " جيك جيك " ، " نارون " ، " الوداع " ، " قاصد " و تعدادي ديگر كه صفحات آن موجود مي باشد ناگفته نماند كه اشعار اين ترانه ها از خود صمد نوريان مي باشد .
    صمد نوريان ، از سال 1348 به علت محدوديت شغلي كه در ارتش داشت خوانندگي در محافل عمومي را تقريبا تعطيل كرد و به ساختن آهنگ و شعر بسنده كرد و آهنگي زيبا را با عنوان " سلام بر عشق " ساخت كه با صداي ايرج مهديان اجرا گرديد و در زمان خود با موفقيت روبرو شد .
    وي شعر و آهنگ هايي ساخت كه با صداي خوانندگان مختلفي ضبطط و اجرا گرديد ، از جمله : " طوطي " ، " كوچمون به خونمون " ، " خواهش مي كنم " ، " سبزه قبا " ، " اي كبوتر " ، " گل مريم " ، " قانون زندگي " ، " باز امشب " و بسياري ديگر كه با صداي خود او و جمشيد نجفي ، فرشيد ، ايرج مهديان و عده يي ديگر اجرا شده است .
    نوريان ، در زمينه آهنگ هاي تركي نيز فعاليت هايي داشت كه بايد از ساختن آهنگي براي خواننده ترك زبان " پيمان " نام برد و چند آهنگ تركي ديگر كه در باكو و تركيه توسط خوانندگان آن ديار خوانده شده است . وي عشق و علاقه فراواني به صدا و هنر محمد رضا شجريان دارد و با عشق و علاقه يي كه به موسيقي سنتي و اصيل ايران دارد و طبق اظهارات وي ، او با همكاري هنرمند ارزنده مجتبي ميرزاده برروي اشعار : مولانا ، سعدي و حافظ ، آهنگ هايي ساخته كه آماده اجرا و ضبط مي باشد

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  6. #36
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض سيد جلال الدين محمديان

    سيد جلال محمديان متخلص به ( سيد ) به سال 1327 در خطه كردستان ديده به جهان باز كرد . دوران كودكي را روزها در دامنه هاي سرسبز اين كوهها ، كنار چشمه سارها (( سيد )) زير نظر پدرش كه خود از خوانندگان خوش صداي كردستان بود ، به خواندن اشعار شعراي بزرگ كردستان نظير : مولانا ، حافظ ، باباطاهر و عراقي مي پردازد و پس از چندي كه صدايش خوب پخته و آماده شد ، در سال 1351 فعاليت رسمي و هنري خود را در فرهنگ و هنر استان باختران ( كرمانشاه ) شروع كرد و در سال 1355 به تهران آمد و براي اين كه بهتر بتواند گوشه ها و رديف هاي موسيقي اصيل ايران را فرا گيرد به عنوان شاگرد نزد محمد رضا شجريان مي رود و در مكتب صبا افتخار شاگردي وي نصيبش مي گردد . مدت سه سال (( سيد )) ضمن كسب علم موسيقي از محضر آقاي محمد رضا شجريان ، همزمان در خدمت آقاي اصغر بهاري با ساز رديف هاي آوازي فرا مي گيرد ، سپس به مدت سه سال ديگر در كلاس شجريان كه در راديو تدريس مي كرد حضور پيدا مي كند و چون هيچوقت دست از فراگيري و يادگرفتن نمي كشيد به طور خصوصي به منزل مرحوم استاد محمود كريمي جهت تكميل نمودن دانش موسيقي خود مي رود و بسيار از اين كلاس استفاده مي برد .
    (( سيد )) در سال 1358 همكاري خود را با مركز حفظ و اشاعه موسيقي سنتي ايران ، آغاز و آهنگ جالبي خواند به نام(( هواي وطن )) با اركستر شمس ، (( قصر شيرين )) با اركستر اين مركز (( مردان خدا )) با اركستر تنبور شمس ، (( مظهر انوار )) با اركستر راديو ايران . وي از سال 1366 همكاري خود را با وزارت ارشاد اسلامي آغاز كرد و بيش از ده آهنگ جالب اجرا كرد و بسياري از آهنگهاي وي كه از ساخته هاي خودش مي باشد ، نظير : (( فضاي سيه حافظ )) ، (( نواي طاهر )) ، (( موسي و شبان )) ، (( ساقي كوثر )) و (( فلك باغبان )) كه قسمتي از آن به ياد مرحوم سيد علي اصغر كردستاني خواندهع شده است . (( سيد )) هنرمندي است متواضع ، مردمي و خوش برخورد و خونگرم كه اميد است هميشه اين روش و خصلت بزرگ را با خود داشته باشد و هيچوقت تحت تاثير به به ها و تحسين هاي اشخاص قرار نگيرد و تكبر و تفرعن و فخر فرو شي جاي اين صفات بارز و پسنديده اش را نگيرد ، زيرا چيزي كه براي يك هنرمند بزرگ و والا با ارزش است در درجه اول صفات بارز انساني او است . (( سيد )) بيشتر كارهاي خود را با هنرمندان خوب و با ارزشي مثل : محمد موسوي ، جليل عندليبي ، جمشيد عندليبي ، حسين بهروزي نيا ، كاظم داوديان ، منصور سينكي ، بيژن كامكار ، علي ناظري ، محمد علي كياني نژاد ، سهيل ايواني ،سيد خليل عالي نژاد ، هادي منتظري و تنظيم بسياري از آنها را فريدون شهبازيان انجام داده است .

  7. #37
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض محمد نوري

    محمد نوري . هنرمندي خوش صدا . متفكري و روشنفكري قابل بحث و صاحب نظر كه در تمام دوران خوانندگي و فعاليت هاي هنري خود . از ابتذال دوري جست و در آن زمان هرج و مرج كه بسياري از بزرگان موسيقي ايران به عنوان اعتراض از جمله استاد غلامحسين بنان دست از خواندن و فعاليت در راديو كشيده بودند . او نيز . خود را از آن معركه در آن سال (1348) دور نگهداشت و خود را هيچگاه آلوده نساخت .
    محمد نوري . به سال 1308 خورشيدي در تهران متولد شد و پس از پايان تحصيلات ابتدايي و متوسطه از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبيات انگليسي فارغ التحصيل گشت و تاكنون چند كتاب را ترجمه نموده كه از جمله رمان (( درخت شيطان)) است . نويسنده اين كتاب (( ايرزي كازنيسكي)) است .
    محمد نوري . ابتدا در هنرستان تئاتر نزد اسماعيل مهرتاش مدت سه سال آواز ايراني را به طور سينه به سينه آموخت . سپس به هنرستان عالي موسيقي رفت و زير نظر استادان مصطفي پورتراب و مهندس سيروس شهردار سلفژ و نت و پيانو را فراگرفت و پس از آن به كلاس خانم اولين باغچه بان استاد ديگر هنرستان عالي موسيقي رفت كه مكتب وسعت صداي خود را پيدا كند .
    از محمد نوري. تاكنون نوارهاي (( اي ايران )) . (( سفرهاي دور )) . (( آواز سرزمين خورشيد )) . (( مريم جان )) . (( عروسي )) . (( چشمان آبي و دريا )) . (( انتظار )) . (( لانه متروك )) . (( باران ها )) . (( ترانه هاي چوپان )) . (( سرزمين گيلان )) . (( شاليزار )) . (( اي خفته دل )) . (( توبيو )) . (( نشو نشو )) . (( لالايي شيرازي )) و (( آواز سرزمين خورشيد )) همراه با موسيقي هنرمند ارجمند و با ارزش فريبرز لاچيني با صداي احمدرضا احمدي با اشعار شاعر بلند آوازه معاصر . شادروان نيما يوشيج ضبط و پخش گرديده است .

  8. #38
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض حسين قوامی

    حسين قوامي در سال 1288 شمسي در تهران چشم به جهان گشود . پدرش رضا قلي قوامي به موسيقي ايراني علاقمند بود به طوري كه درمنزل تمام صفحات خوانندگان آن زمان را داشت و هر روز تعدادي از آنها را روي گرامافون مي گذاشت و ساعتها به نواي آنها گوش مي داد و در اين ميان حسين قوامي كه كودكي بيش نبود كنار پدر مي نشست و گوش مي داد و بيش از همه صداي خوانندگاني نظير : طاهر زاده ، ظلي جلب توجهش را مي كرد و لذت مي برد اغلب در منزل از صداي آنان تقليد مي كرد اين شوق و علاقه موجب شد به كار خوانندگي ادامه دهد تا زماني كه برادرش ، علي قوامي مشغول فرا گرفتن تار شد و در نتيجه با تعدادي از خوانندگان و نوازندگان قديمي امثال : استادان عبادي،حسين ياحقي و حاج علي اكبر خان شهنازي و عده يي ديگر آشنايي پيدا كرد و اين آشنايي موجب دوستي بين آنان و تشكيل محافل و مجالس دوستانه شد .




    حسين قوامي در سنين 16 و 17 سالگي گاهي همراه برادردر مجالس هنري شركت مي كرد و با ساز بعضي از آنان مي خواند ، وقتي اين استادان متوجه قدرت و لطافت صداي او شدند توجهشان نسبت به او جلب شد و او در ادامه خوانندگي البته به صورت صحيح تشويق كردند . همين توجه اساتيد موسيقي ملي موجب ترغيب هر چه بيشتر وي در پيشبرد هنرش شد و بر اثر علاقه و پشتكار فراواني كه به خوانندگي داشت پيشرفت هايي در خوانندگي عايدش شد به طوري كه يكي از استادان زبر دست ولي گمنام آن زمان به نام عبداله حجازي داوطلب تعليم خوانندگي وي طبق اصول علمي و موازين صحيح رديف هاي موسيقي اصيل ايراني گرديد .




    حسين قوامي مدت هفت سال نزد اين شخص هنرمند رديف ها و دستگاههاي موسيقي را به خوبي فرا گرفت . در سال 1325 به دعوت آقاي مستعان كه رئيس وقت راديو بود براي اجراي برنامه هايي به راديو رفت و اولين برنامه را روز جمعه با برادران وفادار مجيد و حميد اجرا مي كند كه مورد تشويق مردم قرار مي گيرد .




    اين همكاري تا سال 1329 ادامه داشت تا حسين قوامي كه در آن ايام در ارتش وارد به خدمت شده بود به مقام افسري نائل شده به يكي از ماموريت هاي اداري از مركز به شهرستان انتقال مي يابد و ناگريز به مدت هشت سال همكاري او با راديو قطع مي شود ، پس از چندي كه ماموريتش پايان مي يابد . در بهمن ماه 1337 به دعوت شادروان داود پيرنيا براي شركت در برنامه (( گلها )) مجددا به راديو وارد مي شود و او در اين دوران به اوج شكوفايي هنر خوانندگي رسيده زيباترين و پربارترين ترانه ها و قطعات اصيل را در اين برنامه ها اغز خود به يادگار گذاشت . قوامي در بدو شركت در برنامه (( گلها )) چون مانع اداري داشت و نمي توانست اسم اصلي خود را از راديو اعلام نمايد ، ناچارا بنا به پيشنهاد روح اله خالقي اسم مستعار ( فاخته ) را براي خود انتخاب كرد ولي در سال 1342 كه بازنشسته شد و مانعي براي اعلام اسم اصلي او وجود نداشت با نام اصلي خود حسين قوامي از راديو معرفي شد .




    حسين قوامي در سال 1309 به خدمت وظيفه احضار و در سال 1311 پس از انجام خدمت به استخدام ارتش در آمد و در سال 1314 وارد آموزشگاه ستواني شد و در سال 1317 با درجه ستوان سومي آموزشگاه را به اتمام رسانيد و در سال 1341 با درجه سرهنگ دومي بازنشسته شد . او درجه ستوان يكمي بود كه همكاريش را با راديو شروع كرد . لازم به تذكر است كه چون استاد حسين قوامي افسر ارتش بود و مشكلات و محظوراتي برايش موجود بود ، لذا بنا به پيشنهاد استاد روح اله خالقي نام (( فاخته )) كه اسمي مستعار بود براي وي انتخاب گرديده بود . استاد قوامي در سنين 80 سالگي به خوبي مي خواند و هنوز اين چشمه فياض الهي در وجودش خشك نشده بود . وي روز پنجشنبه




    17/12/1368 در بيمارستان ايران مهر در ساعت 30/8 شب فوت شد و در امامزاده طاهر كرج در جوار غلامحسين بنان و مرتضي حنانه بخاك سپرده شد ، روانش شاد باد .

  9. #39
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض عارف قزوينی

    شادروان ابوالقاسم عارف در شهرستان قزوين متولد و ديري نپايي كه استعداد سرشار و بخصوص لطف صداي او، وي را به مجامع مختلف اعيان و اشراف وقت كشانيد.




    ابوالقاسم عارف، چون سري پر شور و طبعي آزاده داشت به كمك صداي دلنشين خود، محبوبيت و معروفيت بسيار يافت و چون ارزش هنر خود را شناخته بود در سن 13 سالگي به دنياي موسيقي وارد و تحت تعليم ”حاجي صادق خرازي” به تعليم صدا و فراگرفتن اصول علمي موسيقي پرداخت و در اين راه با سرعتي عجيب و قابل ملاحظه پيشرفت تا آنجا كه تقريبا”‌ در هنر موسيقي به نسبت تحصيل و مطالعه رشد سريعي نمود و به ساختن تصنيف پرداخت. عارف اولين كسي است كه شعر و موسيقي را به صورت ”تصنيف” با مضامين بكر اجتماعي تؤام ساخت و با اين ابتكار كه از نظر روح حساس و محدوديت‌هاي محيط و احتماع بسيار شايان توجه و قابل اهميت بود به انعكاس افكار خويش پرداخت و بدين ترتيب بع سركش و دمكرات خود را در هدايت جامعه و آشنا ساختن مردم به حقوق اجتماعي به كار واداشت.




    عارف سفري هم به بغداد و استانبول رفت كه بعد از ديدن ”دارلالحان”‌ ترك تصميم گرفت به محض بازگشت به ايران با استفاده از مشاهدات خود آموزشگاهي جهت تعليم موسيقي در ايران بوجود آورد. ولي از آنجا كه چنين كاري با وضع محيط و موقعيت بخصوص عارف مطابقت نداشت در اجراي اين تصميم توفيقي حاصل نكرد. ولي هميشه رايج نبودن‌ ”نت”‌و عدم اطلاع موسيقدانان ايراني را به اصول علمي موسيقي، بزرگترين مصيبت براي موسيقي ايران مي‌دانست. از عارف بيست و چهار تصنيف و چند مارش و سرود بجاي مانده است كه اشعار آنها در ديوانش به چاپ رسيده، تصنيف ”آواز بهاري” را او در سال 1286 شمسي ساخته و بواسطه عشق و علاقه‌يي كه ”حيدر عمو اوغلي” به آن آهنگ داشت، آن را به نام وي كرد.




    پس از آن كه نداي مشروطه خواهي، از هر سو بلند شد، عارف كه خود ستم‌ها ديده و روحي آزاده داشت، به آزاديخواهان پيوست او بيشتر از هر كس در تنوير افكار و روشن نمودن اذعان توده مردم، در زمان مشروطيت و آزاديخواهي ملت ايران اثر گذاشت.




    در سالهاي آخر عمر، غم و اندوه او شدت گرفت و در همدان انزوا گريد و در همانجا بدرود حيات گفت. قبر وي در صحن آرامگاه بوعلي سينا است و سنگ مرمري بر سر قبر او نصب كرده‌اند كه اين بيت بر آن منقوش است:




    عمرم گهي به هجر و گهي در سفر گذشت




    تاريخ زندگي همه در دردسر گذشت




    زنده ياد جواد بديع‌زاده كه يكي از مفاخر موسيقي ملي ايران است در مورد عارف در يكي از يادداشت‌هاي خود مي‌نويسد: ”عارف را در بسياري از مجالسي كه در منزل نظام‌الدوله خواجه نوري بر پا بوده مي‌ديدم، با پدرم دوستي نزديكي داشت و مرا آقا جواد صدا مي‌كرد. با وجودي كه از هنر هيچكس تعريف و تمجيد نمي‌كرد، شايد از صداي من كه بسيار جوان بودم بدش نمي‌آمد، چون در اين مجالس به پدرم مي‌گفت: ”‌به آقا جواد بگو كمي هم او بخواند”. و عارف به اصرار ميزبانش نظام‌الدوله خواجه نوري كه منت زيادي بر او داشت و عارف هم متقابلا” احترام زيادي به او مي‌گذاشت شروع به خواندن مي‌كرد. او حتي تصنيفي در مايه سه‌گاه دارد به نام ”افتخارالسلطنه” كه همسر رسمي خواجه‌نوري و دختر ناصرالدينشاه قاجار بود ساخته كه مطلع آن چنين است:” افتخار همه آفاقي و محبوب مني”، با وجودي كه خوانندگان ديگري كه در آن مجلس حضور داشتند از آواز و صدايي بسيار بهتر و قوي‌تر نسبت به عارف برخوردار بودند ولي عارف در آن مجالس بواسطله اين كه با شور و التهاب و انقالبي دوچندان مي‌خواند بيشتر گل مي‌كرد.




    به هر حال پس از چندي عارف را در هيچ مكان و يا مجلسي نديدم تا اين كه در حدود سال 1310 شمسي با عده‌اي از دوستان به همدان سفر كرده بوديم و در يكي از روزها براي تفريح و تفرج به دره عباس‌آباد رفته بوديم و در قهوه خانه‌اي كنار جوي آبي نشسته بوديم و نوازنده‌يي بنام حسين ذوقي كه بسيار خوب تار مي‌زد در كنار ما بود. كمي دورتر بر روي فرش پيرمردي را ديديم كه به حال خو مشغول بود. حسين ذوقي ساز را برداشت و شروع به نواختن كرد، ”شور” و ”دشتي” مي‌زد و من هم به مقتضاي زمان غزلي از حافظ را مي‌خواندم و توجهي به آن پيرمرد نداشتم. پس از چندي صاحب آن قهوه‌خانه نزديك ما آمد و گفت آن آقايي كه آنجا نشسته خواهس كرده به شما بگويم اگر ميل داريد چند دقيقه‌يي پيش او بنشينيد، ما قبول كرديم و به طرف آن مرد مجهول رفتيم، ولي در فاصله دو سه متري وي كه رسيديم تشخيص دادم كه عارف است، در كنارش نستيم، پيرمردي بود كه چهره‌اش پر از چين و چروك و سر و وضعي در هم ريخته داشت به طوري كه واقعا”‌شناخته نمي‌شد. او همان عارف، شاعر آزاديخواه و آزاده بود كه به اين روز افتاده بود.




    عارف كه زماني بلند بالا و كمي زشت منظر ولي خوش لباس بود و در تهران بود عمامه يي سفيد بر سر داشت و پوتين بندداري به پا مي‌كرد و عبايي هم بر دوش مي‌انداخت اكنون حال و هوا و روزگار دگر داشت. عارف اظهار داشت:” عالم ديگري پيدا كردم كه آواز و ساز و حتي شعر مناسبي از حافظس شنيدم و ادامه داد كه اخيرا” هم چند تا صفحه براي من آورده‌اند كه يكي دو تا آواز ضربي در بين آن‌ها بود كه بد نبود و سپس از دو صفحه‌يي كه در آن زمان خواندم يكي ”گرايلي” و ديگري ضربي ”دشتي” بنام ”جانا هزاران آفرين” و گفت نمي‌دانم بديع‌زاده كيست كه اين آواز ضربي را خوانده و در اين لحظه حسين ذوقي بالاخره طاقت نياورد و بي محابا گفت:” آقا ايشان همان بديع‌زاده است”‌و من بعد از آن مجبور شدم خود را به او معرفي كردم و به او گفتم: ”‌شما هم مرا مي‌شناسيد، با عمامه سفيد و عبا شما در در تهران مي‌ديدم و با پدرم آشنايي داشتيد و حتي با دايي من مرحوم ”سعدي الواعظين” آشنا و دوست بوديد، من جواد پس بديع‌المتكلمين هستم، عارف يكبارده بر افروخته شد و گفت:‌”‌ تو فرزند آقا بديع هستي؟!” در اين هنگام بلند شدم و صورت و دست او را بوسيدم و به او گفتم تا شما را از نزديك ديدم شناختم ولي خواهشي دارم، شما تصنيفي داريد در مايه دشتي و من آهنگ آن را كاملا”‌با ضرف مخصوص نمي‌دانم، اگر ممكن است يك بند آن را بخوانيد و او بلافاصله خواهش مرا پذيرفت و شروع به خواندن بند اول تصنيف كرد كه چنين است:‌




    گريه كن كه گر سيل خون ثمـر ندارد




    ناله‌اي كه نايد زناي دل اثر ندارد




    اين تصنيف را او براي كلنل محمدتقي‌خان پسيان ساخته و در مشهد كنسرت داده بد. بعد از آن عارف نگاه سوزنده و مايوس كننده‌يي به من كرد و گفت”‌”عارف مرده و من همان ”شيخ ابوالقاسم قزويني” هستم. و من آن بحث را قطع كردم و حسين ساز را برداشت و باز هم در مايه ”شور”‌و ”دشتي” غزلي از حافظ با اين مطلع خواندم:




    خوشتر ز غيش و صحبت و باغ و بهار چيست




    ساقي كجاست كو سبب انتظار چيست




    بعد از اتمام آواز از او خداحافظي كرديم و رفتيم و ديگر او را نديدم تا در سال 1312 در روزنامه‌ها خواندم كه عارف مرده است. ولي در همان سال او را مرده ديدم”،








    آواز بهاري








    آهنگ و شعر از :‌ابوالقاسم عارف








    هنگام مي و فصل گل و گشت (جانم گشت و خدا گشت و چمن گشت)




    دربار بهاري تهي از زاغ و ) (جانم زاغ و خدا زاغ و ) زغن شد




    از ابر كرم خطه ري رشك ختن شد




    دلتنگ چو من مرغ (جانم مرغ) قفس بهر وطن شد




    چه كنج رفتاري اي چرخ چه بد كرداري اي چرخ سر كين داري اي چرخ




    نه دين داري نه آيين داري (نه آيين داري) اي چرخ








    * * *




    از خون جوانان وطن لاله دميـده از ماتم، سرو قدشان سرو خميده




    در ساه گل بلبل از اين غصه خزيده گل نيز چو من در غم‌شان جامه دريده




    چه كج رفتاري اي چرخ چه بد كرداري اي چرخ




    نه دين داري نه آيين داري (نه آيين داري) اي چرخ








    * * *








    از اشرك همه روي زمين زير و زبر كن مشتي گرت از خاك وطن هست به سر كن




    غيرت كن و انديشه ايام تبر كن اندر جلو تير عدو سينه سپر كن




    چه كنج رفتاري اي چرخ چه بد كرداري اي چرخ سر كين داري اي چرخ




    نه دين داري نه آيين داري (نه آيين داري) اي چرخ








    * * *








    عارف از ازل تكيه بر اندام ندادست جز جاه بكس دست چه خيام ندادست




    دل جز به سر زلف دلارام ندادست صد زندگي ننگ به يك نام ندادست




    چه كنج رفتاري اي چرخ چه بد كرداري اي چرخ سر كين داري اي چرخ




    نه دين داري نه آيين داري (نه آيين داري) اي چرخ

  10. #40
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض پيام جهرمي




    متولد 1360 است و از سال 1377 نوازندگي گيتار را اغاز كرده است و در مدتي كم درجات موفقيت در نوازندگي را سپري كرده است اساتيد او در اين رشته اقايان بابك اميني و اشكان مختاربند بودند . پيام جهرمي علاوه بر اين فارغ التحصيل رشته مهندسي مكانيك نيز ميباشد او بعد از فراگيري موسيقي فلامنكو پيش اساتيد خود به صورت خوداموز اين رشته را ادامه داده است .
    اقاي جهرمي در سال 1381 رتبه اول جشنواره موسيقي فجر جوان در بخش فلامنكو را به خود اختصاص داد وي همچنين در جشنواره موسيقي دانشجويان كشور و اولين همايش موسيقي فلامنكو به عنوان نوازنده حضور يافت و به اجراي قطعات فلامنكو در اين دو رويداد موسيقي پرداخت .

    وي در سال ۱۳۸۵ جز ۱۵ نوازنده گيتار فلامنكو بود كه به مرحله نهايي اولين دوره مسابقات نوازندگي گيتار فلامنكو راه يافته بودند

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •