ادامهء بحث درمورد علت اعتقاد به وجود خداوند قادر مطلق

[aryamehr1368]

اتفاقا بنده از عقل و اثبات استفاده کردم. استدلال کردم که به چه دلیلی در بی اعتقادی به وجود خداوند سود خاصی نیست، ولی در ایمان داشتن به وجود او میتواند سود باشد.
.

در بی خدایی سودی نیست ولی ایمان داشتن میتواند سود داشته باشد حالا خودت به کلمه می تواند دقت کن ,می تواند یعنی شک بعدش در خداپرستی جز رسیدن به آخرت دروغین چه منفعتی هست؟

[Geek1337]

نه بابا سایبری چیه ایشون امام غایب هستن نفرین کنه اساسمون تو کوچست

مگر هرکس به چیزهایی برخلاف خوشایند شما اعتقاد داشت و بعضی مشترکات و شباهت هایی فرضا با بقول شما سایبری ها داشت حتما سایبریست؟
نخیر بنده یک آدم مستقل هستم... حتی در گذشته خودم بسیار در دین شبهه وارد میکردم و با آخوند و ج.ا. هم درمی افتادم... ولیکن کم کم پی بردم که حقیقت و راستی در دین اسلام هست... همچنان هم پیرو این نظام و آخوندها نیستم، ولیکن دیگر دوران جنگ و نبردم با آنها هم تمام شد. یک زمانی در فروم ها زیاد جرقه میزدیم

[Geek1337]

در بی خدایی سودی نیست ولی ایمان داشتن میتواند سود داشته باشد حالا خودت به کلمه می تواند دقت کن ,می تواند یعنی شک بعدش در خداپرستی جز رسیدن به آخرت دروغین چه منفعتی هست؟

بله دوست عزیز چون بنده صادق هستم، از این رو صادقانه نتیجهء عقل و منطق و استدلال خودم را گفتم.
برایتان گفتم که حتی اگر نتوان به اثبات و یقین در باب وجود خداوند رسید، اعتقاد به وجودش یا حداقل فرض امکان وجودش و احتیاط در این باب، عاقلانه ترین گزینه است. از اولش دارم این را میگویم. هرگز نگفتم که اثبات قطعی دارم یا به هر صورت دیگری یقین دارم.
پس این دروغ نیست. میتواند یعنی احتمال، یعنی ممکن است باشد، و وقتی خودت میگویی فرض میکنی و احتمال میدهی و احتیاط میکنی، این دروغ نیست.
گذشته از آن در زندگی شخصی ام هزاران شواهد و معجزه های کوچک و بزرگ تجربه کرده ام... ولیکن اینها را نمیتوان در بحث وارد کرد و به دیگران منتقل نمود. شما باور نخواهید کرد و از نظرتان اعتباری ندارد؛ نهایت میگویید که توهم بوده. پس در اینجا تنها به چیزهای مشترک بین انسانها میتوان توسل جست. مثل عقل و منطق و علم، و همچنین فطرت و ذاتی که در درون تمامی آدمیان بوده و هست. البته توسل به فطرت و ذات هم فقط درمورد آدمهای حقیقت جو و سالم و مستعد میتواند تاثیر داشته باشد، نه مخالفان لجباز و کینه جو و فریبکار و دروغگو و کسانی که میمون نفس بر آنها غلبهء کامل دارد.
بله بخاطر تجربیات شخصی و دریافت های درونی ام، اعتقاد بنده به وجود خداوند و ماورای این ماده و جهان، بیشتر از آن استدلال و دلیل اولیه است (ولیکن هنوز به یقین نرسیده که اگر یقین داشتم احتمالا اینجا نبودم و با شما بحث نمیکردم)، ولی در اینجا صرفا تا همان حد بر اساس عقل و استدلال منطقی میتوانم با شما بحث کنم.
شما که فرق احتمالات و احتیاط را با ادعای اثبات و یقین نمیفهمید... و میگویید دروغ میگویم... در سطح نازلی از عقل و قدرت استدلال بنظر میرسید.
احتمال است میفهمی؟
آیا از وجود علم و ریاضیات احتمالات و کاربردهای آن اطلاعی ندارید؟
در علم فعلی هم نمیتوان خیلی موارد را بصورت قطعی پیشبینی کرد که بشود یا نشود، وجود داشته باشد یا نداشته باشد، ولیکن احتمال هر دو طرف را در نظر میگیرند و جاهایی که لازم است بنابراین احتیاط لازم را میکنند.

[aryamehr1368]

بله دوست عزیز چون بنده صادق هستم، از این رو صادقانه نتیجهء عقل و منطق و استدلال خودم را گفتم.
برایتان گفتم که حتی اگر نتوان به اثبات و یقین در باب وجود خداوند رسید، اعتقاد به وجودش یا حداقل فرض امکان وجودش و احتیاط در این باب، عاقلانه ترین گزینه است. از اولش دارم این را میگویم. هرگز نگفتم که اثبات قطعی دارم یا به هر صورت دیگری یقین دارم.
پس این دروغ نیست. میتواند یعنی احتمال، یعنی ممکن است باشد، و وقتی خودت میگویی فرض میکنی و احتمال میدهی و احتیاط میکنی، این دروغ نیست.
گذشته از آن در زندگی شخصی ام هزاران شواهد و معجزه های کوچک و بزرگ تجربه کرده ام... ولیکن اینها را نمیتوان در بحث وارد کرد و به دیگران منتقل نمود. شما باور نخواهید کرد و از نظرتان اعتباری ندارد؛ نهایت میگویید که توهم بوده. پس در اینجا تنها به چیزهای مشترک بین انسانها میتوان توسل جست. مثل عقل و منطق و علم، و همچنین فطرت و ذاتی که در درون تمامی آدمیان بوده و هست. البته توسل به فطرت و ذات هم فقط درمورد آدمهای حقیقت جو و سالم و مستعد میتواند تاثیر داشته باشد، نه مخالفان لجباز و کینه جو و فریبکار و دروغگو و کسانی که میمون نفس بر آنها غلبهء کامل دارد.
بله بخاطر تجربیات شخصی و دریافت های درونی ام، اعتقاد بنده به وجود خداوند و ماورای این ماده و جهان، بیشتر از آن استدلال و دلیل اولیه است (ولیکن هنوز به یقین نرسیده که اگر یقین داشتم احتمالا اینجا نبودم و با شما بحث نمیکردم)، ولی در اینجا صرفا تا همان حد بر اساس عقل و استدلال منطقی میتوانم با شما بحث کنم.
شما که فرق احتمالات و احتیاط را با ادعای اثبات و یقین نمیفهمید... و میگویید دروغ میگویم... در سطح نازلی از عقل و قدرت استدلال بنظر میرسید.
احتمال است میفهمی؟
آیا از وجود علم و ریاضیات احتمالات و کاربردهای آن اطلاعی ندارید؟
در علم فعلی هم نمیتوان خیلی موارد را بصورت قطعی پیشبینی کرد که بشود یا نشود، وجود داشته باشد یا نداشته باشد، ولیکن احتمال هر دو طرف را در نظر میگیرند و جاهایی که لازم است بنابراین احتیاط لازم را میکنند.

آخه بنده خوب خدا ایمان به خدا چه ربطی به احتمالات داره، وقتی در کاری احتمال رو در نظر میگیری یعنی شک که این تضاده با خداپرستی و مطلق بودن، من بهت توصیه میکنم به این قضیه هم فکر کنی که خودت از روی ناچاری و ندونستن خدا رو قبول داری نه تو خیلی های دیگه بالاخره یک چیز رو باید پرستش کنن و چه چیزی بهتر از خدا که وعده های قشنگ میده و آخرت رویایی، یه عده هم از روی ترس و عذاب و جهنم، واقعا خدای الله خیلی تنهاست و خیلی درمانده است که پیروانش اولا نمیدونن واقعا چی هست و چطور به وجود اومده و فقط از روی احتمالات و تنها گزینه که باید بدون اثبات پرستشش کنن پرستشش میکنن و دوما از روی ترس و از روی وعده های خوشگل موشگل پرستشش میکنن، دلم برای خدای شما میسوزه واقعا خدای الله چقدر درماندست

[Geek1337]

آخه بنده خوب خدا ایمان به خدا چه ربطی به احتمالات داره، وقتی در کاری احتمال رو در نظر میگیری یعنی شک که این تضاده با خداپرستی و مطلق بودن، من بهت توصیه میکنم به این قضیه هم فکر کنی که خودت از روی ناچاری و ندونستن خدا رو قبول داری نه تو خیلی های دیگه بالاخره یک چیز رو باید پرستش کنن و چه چیزی بهتر از خدا که وعده های قشنگ میده و آخرت رویایی، یه عده هم از روی ترس و عذاب و جهنم، واقعا خدای الله خیلی تنهاست و خیلی درمانده است که پیروانش اولا نمیدونن واقعا چی هست و چطور به وجود اومده و فقط از روی احتمالات و تنها گزینه که باید بدون اثبات پرستشش کنن پرستشش میکنن و دوما از روی ترس و از روی وعده های خوشگل موشگل پرستشش میکنن، دلم برای خدای شما میسوزه واقعا خدای الله چقدر درماندست

اتفاقا بنده نشان دادم که آدمهایی که میگویند خدایی نیست یا حتی میگویند نمیدانیم و هیچ عقیده ای در این باب نداریم، عاقل نیستند. اصلا بحث اعتقاد هم نیست... بنده هم میتوانم بگویم نمیدانم و عقیده ای در این باب ندارم، ولی همچنان احتمال وجود خداوند را جدی میگیرم و در این باب احتیاطهای حداقلی که میتوانم میکنم. آنکس که میگوید من احتیاط هم نمیکنم، خب حرفش منطقی نیست. آیا این مسئله روشن نیست؟
خداوند هم به ما نیازی ندارد بدون ما هم خوشبخت است. این ماییم که درمانده هستیم. خداوند نیازی ندارد که ما او را بشناسیم و به او باور بیاوریم. ولیکن این امر لزوما نشدنی هم نیست و خداوند راهش را برای انسانها مشخص کرده... البته منظور از شناخت بازهم شناخت ماهیت و ذات خداوند نیست، بلکه یقین بردن نهایی به وجود و صفات متعالی اوست.
یک مثال از عاقلانه بودن احتیاط میزنم... فرض مثلا شما میخواهی به یک مکان دور افتاده ای بروی که نمیدانی آیا در آنجا حیوانات درنده ای وجود دارد یا نه، ولی احتیاط میکنی و مثلا با خودت اسلحه و تجهیزات لازم را برمیداری خلاصه، با اینکه شاید بارت را کمی سنگین کند و اسباب هزینه و دردسر و زحمت بیشتری باشد. حال شما میتوانی بگویی نه چون اثبات نشده و معلوم نیست و تنها احتمال است، من سلاحی نمیخرم و با خودم حمل نمیکنم! این ظاهرا سطح عقل و استدلال شماست دوست عزیز.
چیزی که بنده از ابتدا بدان اشاره کردم، برهان پاسکال، یعنی همین، یعنی احتیاط عاقلانه است.
قطعا در باب مسئلهء مهمی مثل خداوند و هدف و معنای این هستی و اینکه نهایتا بر سر ما چه می آید و به کجا خواهیم رفت، باید حداقل احتیاط کرد و احتمال وجود خداوند را درنظر گرفت. حال نه اینکه مثلا پیرو دین و مذهب خاصی بشوید و خیلی به خودتان فشار و هزینه وارد کنید، ولیکن یک حداقل هایی را دیگر بنظرم میتوانید و عاقلانه است و صرف میکند که انجام دهید.

[Geek1337]

آخه بنده خوب خدا ایمان به خدا چه ربطی به احتمالات داره، وقتی در کاری احتمال رو در نظر میگیری یعنی شک که این تضاده با خداپرستی و مطلق بودن، من بهت توصیه میکنم به این قضیه هم فکر کنی که خودت از روی ناچاری و ندونستن خدا رو قبول داری نه تو خیلی های دیگه بالاخره یک چیز رو باید پرستش کنن و چه چیزی بهتر از خدا که وعده های قشنگ میده و آخرت رویایی، یه عده هم از روی ترس و عذاب و جهنم، واقعا خدای الله خیلی تنهاست و خیلی درمانده است که پیروانش اولا نمیدونن واقعا چی هست و چطور به وجود اومده و فقط از روی احتمالات و تنها گزینه که باید بدون اثبات پرستشش کنن پرستشش میکنن و دوما از روی ترس و از روی وعده های خوشگل موشگل پرستشش میکنن، دلم برای خدای شما میسوزه واقعا خدای الله چقدر درماندست

خداوند هیچ نیازی به ما ندارد.
شما با همان احتمالات و شک هم به سوی خداوند برو... بنظر بنده خداوند به مرور زمان کمک خواهد کرد و به مرور زمان پیشرفت میکنی... و نهایت آدمی به اطمینان لازم هم میرسد. ولیکن این اطمینان لزوما از تنها یک راهی که شما میشناسی و فکر میکنی نیست... بطور مثال ممکن است خداوند شناخت و یقین لازم را خودش به شما وارد و الهام کند. ما انسانها فکر میکنیم عقل کل هستیم و تنها همین عقل و علم بشری در عالم هستی میتواند وجود داشته باشد و راه و گزینهء دیگری نیست... و این چه دیدگاه بی پایه ایست!

[aryamehr1368]

خداوند هیچ نیازی به ما ندارد.
شما با همان احتمالات و شک هم به سوی خداوند برو... بنظر بنده خداوند به مرور زمان کمک خواهد کرد و به مرور زمان پیشرفت میکنی... و نهایت آدمی به اطمینان لازم هم میرسد. ولیکن این اطمینان لزوما از تنها یک راهی که شما میشناسی و فکر میکنی نیست... بطور مثال ممکن است خداوند شناخت و یقین لازم را خودش به شما وارد و الهام کند. ما انسانها فکر میکنیم عقل کل هستیم و تنها همین عقل و علم بشری در عالم هستی میتواند وجود داشته باشد و راه و گزینهء دیگری نیست... و این چه دیدگاه بی پایه ایست!

کسی که با شک ب سمت چیزی بره چرا چون چاره ای نیست کلا قدرت عقلش رو کنار گذاشته با بی خدایی هم ملیاردها انسان دارن زندگی میکنن که اتفاقا از امثال تو سودمند تر هستند پس چاره دیگه ای هم هست

[بامدادنیکنفس]

رفتارشون رو نمیدونم ولی میتونن بیارن تو خونه هاشون و ازین جهت هیج منعی ندارن
از نظر اهل سنت مالکی و حنفی سگ نجس نیست

سگ زرد برادر شغال است

[messi3]

سگ زرد برادر شغال است

هر چی دوز داری فک کن

[Geek1337]

کسی که با شک ب سمت چیزی بره چرا چون چاره ای نیست کلا قدرت عقلش رو کنار گذاشته با بی خدایی هم ملیاردها انسان دارن زندگی میکنن که اتفاقا از امثال تو سودمند تر هستند پس چاره دیگه ای هم هست

تکرار حرفهای بی پایه تان...
گفتم که چون نتوانستید از پس بنده بربیایید، حال مدام تکرار چرندیات میکنید!
خب شما جایی که نمیتوانی به اثبات و اطمینان کامل برسی، و شما هم نتوانستید خلاف این را نشان بدهید و گزینه های بهتری ارائه کنید، مجبوری با شک و بر اساس احتمالات فکر کنی و تصمیم بگیری.
یک مسئلهء روشن و ساده و منطقیست... و گویی از وجود علم احتمالات نیز آگاهی ندارید یا معتقد هستید در جهان واقع کاربردی ندارد!
سراسر تناقض هستید و حرفهای بی سر و ته میزنید... چرا به این تناقض گویی دچار شدید؟ چون از اولش هم عددی در این وادی نبودید و در برابر قدرت ذهن و استدلال های بی نقص بنده کم آوردید... حال اصرار دارید که بگویید بنده چرند میگویم و بر اساس عقل و منطق نیستم... درحالیکه قضیه برعکس است.

با بی خدایی هم ملیاردها انسان دارن زندگی میکنن که اتفاقا از امثال تو سودمند تر هستند پس چاره دیگه ای هم هست

این هم باز نظر و ادعایی بیشتر نیست... مرد عمل و راستگو آن است که بر اساس عقل و منطق و اسناد واقعی واقعا بتواند ادعایش را ثابت کند. ولیکن شما فقط یک تصوری دارید یا ادعای دروغی میکنید و توجیه و دفاع کورکورانه از نظر خودتان و در مرحلهء بعد جنگ روانی!
این جهان و تاریخ آنقدر گسترده و پیچیده است که کسی نمیتواند به این سادگی ها چنین ادعاهایی بکند... خیلی داستان دارد و خیلی کار سختی است یا حتی غیرممکن، اثبات واقعی چیزی در این زمینه. که مثلا بی خداها سودمندتر از باخداها بوده اند! وقتی هنوز ماهیت خود انسان اثبات و شناخت کامل نشده است... واقعا شما خودتان هم نمیفهمید که از چه چیزی سخن میگویید. یک چیزهایی که از نظر عقل و دانش و بینش ناقص و معیوب خودتان قابل درک و خوب است را فقط میبینید و معیار قضاوت قرار میدهید.
شما نادان ها شاید صد سالی طول بکشد تا بفهمید هیچ چیزی به این سادگی ها نیست.
از آنجا که قدرت ذهن شما حقیر است و میترسید و توانایی مواجه شدن با گستردگی و عظمت و پیچیدگی حقیقت را ندارید، پس سعی میکنید آن را به یک شکل خیلی بیش از حد ساده شده ای کاهش دهید. یعنی حقیقت را در حد ظرفیت درک و تحمل خودتان بکنید.
حال هم که علم و فناوری و پیشرفت های ظاهری و مادی بشریت یک بهانه و گریزگاهی به دست شماها داده است که هرچه بشود بدان گریز بزنید و آن را پتکی بکنید که بر سر افرادی که از نظرشان خوشتان نمی آید بزنید... درحالیکه خودتان هم هیچ عددی در هیچ وادی ای نیستید... در ضمن گنده تر از شماها آخرش به شک و تردید و پشیمانی و تغییر نظر رسیده اند... بطور مثال بروید مطالعه ای بکنید که چه تعداد زیادی از آتئیست های معروف در آخر عمرشان پشیمان شده و نظرشان را عوض کرده اند... این نشان میدهد که آدمی چقدر تحت تاثیر احساسات و شرایط فعلی خود و محیط است و چقدر این اندیشه ها و به اصطلاح اندیشمندان و روشن فکران بزرگ قابل اعتماد و اعتبار هستند!