تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 399 از 433 اولاول ... 299349389395396397398399400401402403409 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,981 به 3,990 از 4326

نام تاپيک: حالات و احوالات کنونی خود را با شعر/نثر بیان کنید [محدودیت: 2 پست در هر روز]

  1. #3981
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    دلم برای کسی تنگ است

    که چشم های قشنگش را
    به عمق آبی
    دریا می ‌دوخت
    و شعرهای قشنگی

    چون پرواز
    پرنده ‌ها می ‌خواند

  2. 8 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3982
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض


    لــــــــحظه های ســــکوتم

    پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند

    مــــــمـلو از آنــــــچـــه

    مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم

    و

    نــــــــــــمی گـــــویم




  4. 8 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3983
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    دل من یه روز به دزیا زد و رفت
    پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
    پاشنه ی کفش فرار و ور کشید
    آستین همت و بالا زد و رفت

    یه دفه بچه شد و تنگ غروب
    سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت

    ... حیوونی تازگی آدم شده بود
    به سرش هوای
    حوا زد و رفت

    زنده ها خیلی براش
    کهنه بودن
    خودش
    و تو
    مرده ها جا زد و رفت

    هوای تازه دلش می خواست ولی
    آخرش توی غبارا زد و رفت
    دنبال کلید خوشبختی می گشت
    خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت



    محمد علی بهمنی









    اگه قراره از این دو تا پست یکیش پاک بشه لطفا همین پست رو پاک کنین...
    Last edited by شاهزاده خانوم; 14-04-2013 at 02:11.

  6. 4 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3984
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    دلم گرفته است ...نه اینکه کسی کاری کرده باشد نه ...


    من آنقدر
    آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد


    دلم گرفته است که آنچه هستم را دوست دارم و آنچه هستند را میپذیرم


    و آنچه هستم را نمی فهمند و دنیا هم به رویش نمی آورد این
    تناقض




    هومن شریفی

  8. 6 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3985
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض

    دلمــــــــ برای دیوار های بلندِ زندانِ چشمانتـــــــ تنــــــگ شده
    آنقدر
    تنگـــــ، که حتی یکــــ
    سلامِ بی جواب نیز در آن جای نــدارد
    ...

  10. 6 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3986
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    انقدر مرا از رفتنت نترسان
    قرار نیست تا ابد با هم بمانیم
    روزی همه رفتنی اند
    ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
    بلند میگویم : رفتی به درررررک ؛ لیاقت ماندن نداشتی !

  12. 7 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3987
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم///// خاک میبوسم و عذر قدمش میخواهم
    من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا ///// بنده معتقد و چاکر دولتخواهم
    بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز ///// آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم


  14. 3 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3988
    پروفشنال urcu's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    643

    پيش فرض

    از نخل برهنه سایه داری مطلب
    از مردم این زمانه یاری مطلب
    عزت به قناعت است و خاری به طمع
    با عزت خود بساز و خاری مطلب


  16. 4 کاربر از urcu بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #3989
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    می ترسم از خودم ...
    از خودی که رامش کرده ام ... آرام شده است ... کمی کم غذا
    دیگر به هیچ کس نمی پرد ... هیچ کافه ای را با حقیقت روبه رو نمی کند ...
    دیگر سوال هایش را به جان ِ نقاب های کسی نمی اندازد ...
    آسه میرود ... آسه می آید


    می ترسم از روز انفجار ... روزی که از تمام اعتبارها بگذرم
    خودم را جدی بگیرم و جاده را .. آنقدر خیالم از رفتنی بودنم راحت باشد
    که به آبروی جا مانده از خودم رحم نکنم ...

    میترسم از شب های آرامم ... از لبخندی که تحویل نگرانی های مادر میدهم ..

    می ترسم ... از این همه که نیستم ....
    می ترسم از آن روی خودم ... که سگ نیست / اما بالا که بیاید
    به هیچ سکوتی قناعت نمی کند

    میترسم از چشم های پدر

    میترسم از تلفن همراهم / که زنگ میخورَد ... که هی خنده پیش فروش کنم ....
    که هی به دست بیایم ... که هی مشترک شوم / با اینکه از سلول هایم
    انفرادی ترم
    که هی در دسترس بمانم / بی آنکه داد بزنم :
    من دستم به خود ِ خودم هم نمی رسد ، ....

    میترسم از سرم / که بزند ... که بزند بر سرم ....
    که " دوستت دارم " هایم را غلاف کنم ....
    لال شوم ...
    سوار خنده دار ترین ماشینی شوم که آرام می آید ...
    تا وقتی نشستم
    آنقدر در آهنگ های رمانتیکش غرق باشد که تا میتوانم در خود فرو بروم

    میترسم از تمام این روز ها / که شب ها رنگشان میکنم
    و جای فردا به / امروزم غالب می کنم
    میترسم از همین حرف ها / که از دستم در می روند ...
    و جای با خود گفتن / فریادشان بزنم

    میترسم از چمدان ها / که دستم برایشان بیشتر از دلم تنگ شده ...

    مـــــــــــی ترسم از اینهمه که هستم و به رویم نمی آورم ...
    از کرنومتری که تو به رویت نمی آوری / اما در من هی کم می شود
    می ترسم از ......................
    صدایی که مهیب نیست / اما خوابم را میپراند ...
    کسی در من / قلاده وا می کند
    دستم را میگیرد / کشان کشان میبرد
    و به هیچ آشنایی / جواب پس نمی دهد

    من کمی تـــــــــــــــــــرسیده ام ...






    هومن شریفی

  18. 4 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #3990
    اگه نباشه جاش خالی می مونه ツツツ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    Թեհրանը
    پست ها
    341

    پيش فرض

    دلم هوای چون تویی را کرده

    که هوایم را نداشتی

    پیش خود چه اندیشیدی؟

    خیال کردی تو را بیهوده " نفس " نامیدم ؟

    پس از رفتن تو

    عاقبت ِ هیچ دمی بازدم نیست

    و هیچ زانوی غمی خلاء آغوشت را جایگزین نمی شود

  20. 6 کاربر از ツツツ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •