مشاعره

[Monica]

ادمي را ادميت لازم است
عشق را مجنون و ليلي لازم است
مي سرايم تا بگويم در نگاه مبهم تو دوست داشتن را يافتم
در نگاه مبهم تو عشق به خويشتن يافتم
در چشمان ابي تو نور مهتاب يافتم
صادقانه مي گويم اي گل بي تو من هيچم
بي تو من از فرش به عرش خواهم گريخت
چون تو را من دوست ميدارم عزيز
ادمي را ادميت لازم است
عشق را مجنون و ليلي لازم است
ادمي را عشق ويران ميكند

[mirmohammadi]

در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا
طاعت همه فسق و کعبه دیرست ترا
ور دل به خدا و ساکن میکده‌ای
می نوش که عاقبت بخیرست ترا

[Monica]

ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد

وجه مي مي‏خواهم و مطرب كه مي‏گويد رسيد

[mirmohammadi]

دی شانه زد آن ماه خم گیسو را
بر چهره نهاد زلف عنبر بو را
پوشید بدین حیله رخ نیکو را
تا هر که نه محرم نشناسد او را

[Monica]

آن كه تاج سر من خاك كف پايش بود

از خدا مي‏طلبم تا به سرم باز آيد

[mirmohammadi]

دل ميرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا

[Monica]

امشب نگاه سرد تو را دار می زنم

باعث تويی که دست به اين کار می زنم

[مومن خدا]

ماه را تا آخر عالم به به خواب خوش نديدم چونكه بيدار ز عشق ماه عالم روي خويش...

[Behroooz]

شكر اين نعمت چگونه گذارم

كه زور مردم ازاري ندارم

[Monica]

من كه قول ناصحان را خواندمي قول رباب

گوشمالي ديدم از هجران كه اينم پند بس