تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 398 از 421 اولاول ... 298348388394395396397398399400401402408 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,971 به 3,980 از 4206

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #3971
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    1,916

    پيش فرض

    ببخشید اما به نظرم شما به سوال من جوابی ندادید فقط نظر خودتونو راجع به این مساله ها گفتید
    اگر قصد راهنمایی بنده رو دارید لطفا بگید چطوری به دختریکه مثلا توی دانشگاه میبینم و فاکتور های مد نظر منو داره و تلاش های اولیه رو هم کردم و یک مقدار بهش نزدیک شدم بعد چجوری بطور جدی بهش فکر و اقدام کنم و رابطه ام فراتر از همکلاسی و اینا بره؟ و چون از سن نوجوانی و تینیجری هم رد شدم خیالتون راحت دنبال روابط تینیج و نامشروع هم نیستم

    اگر هم که بنده اسم متاهل رو آوردم کلا خواستم بگم با همه جور خانوما تجربه ی ارتباط (صرفا کلامی و از روی احترام و نجابت) داشتم و میتونم داشته باشم... و آدم بی همه چیز و بی ناموسی نیستم که به فکر ارتباط جنسی با زن مردم باشم.

    مشکلم هم همونطور که گفتم اینه که اصلا نمیتونم برم دنبال حرفهای جدی حالا ازدواج یا یک دوستی ساده ... یعنی پیش میاد که میگم و میخندم با طرف و طوری میشه که مثلا توی اون جمع رابطه ی دختره با من نزدیکتر از بقیه پسراست... و چون معمولا (بهم گفتند حرف خودم نیست) جوان مودب و مهربونی ام در نظر بقیه خب حس میکنم طرف هم حس قشنگی ممکنه نسبت به من داشته باشه... اما نمیدونم چرا اصلا اون حال و هوا هستا نمیگم نیست اما اصن رفته انگار از سرم ... حدود چهارساله که هیچ ارتباط جدی و هدفمندی نتونستم برقرار کنم ... یعنی اگه بعد یه مدت هم بحثا رو به این سمت و سو ببرم هنوز هیچی نشده و حرف نزدم طرف کلا غیبش میزنه و همون ارتباط معمولی هم به خاطراتم میپیونده ... یکی دوتا رو که از شانس بدم من از طرف کاملا خوشم اومده بعد متوجه شدم نامزد/شوهر / دوست پسر داره ... بعضی از مورد ها هم بودند طفلی ها چون من حرفشو نزدم بیخیال شدند و بعد یه مدت سرد و عادی شدند و بعد منم که دیدم اینجوری شدن بیخیالشون شدم... حتی مورد بوده بعد کشیدن این بحثا وسط و قرار گذاشتن و دیدنش بعد اولین روز همونطور که گفتم بی دلیل خاصی غیبش زده و دیگه جواب اس ام اس و تلفن هم نداده... دیگه یک مشگلی 100٪ از منه و خودم هم دلیلی قطعیشو نمیدونم ... یک مقدار وسواس زیادی دارم روی انتخابی که قراره داشته باشم ... خیلی هم سخت کسی واقعا به دلم میشینه ... و از طرفی خب خیلی وقتا هم بوده که اون طرف (ها) پا نداده.. و یک نوع بیماری روانی هم شاید دارم همین که حس میکنم یه چیزی هس که ازش خبر ندارم ... اصن بعضی وقتا که این حس ها به اوجش میرسه و البته به خصوص با خاطره ای که خط آخر تعریف کردم اصلا میگم یک حرفی پشت سر من هست و انگار همه ی مردم شهر یک چیزی میدونند که خودم هم لابد نمیدونم... نمیدونم والا... بعضی وقتا هم اصلا میگم زنده باد تنهایی و برند به جهنم کل دختر و پسرای این دنیا... حس اون ترانه ی شادمهر رو دارم اون وقتا ؛از آدمای شهر بیزارم چون با یکیشون خاطره دارم.؛
    Last edited by banii; 20-02-2017 at 22:27.

  2. این کاربر از banii بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #3972
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    ببخشید اما به نظرم شما به سوال من جوابی ندادید فقط نظر خودتونو راجع به این مساله ها گفتیداگر قصد راهنمایی بنده رو دارید لطفا بگید چطوری به دختریکه مثلا توی دانشگاه میبینم و فاکتور های مد نظر منو داره و تلاش های اولیه رو هم کردم و یک مقدار بهش نزدیک شدم بعد چجوری بطور جدی بهش فکر و اقدام کنم و رابطه ام فراتر از همکلاسی و اینا بره؟ و چون از سن نوجوانی و تینیجری هم رد شدم خیالتون راحت دنبال روابط تینیج و نامشروع هم نیستماگر هم که بنده اسم متاهل رو آوردم کلا خواستم بگم با همه جور خانوما تجربه ی ارتباط (صرفا کلامی و از روی احترام و نجابت) داشتم و میتونم داشته باشم... و آدم بی همه چیز و بی ناموسی نیستم که به فکر ارتباط جنسی با زن مردم باشم.مشکلم هم همونطور که گفتم اینه که اصلا نمیتونم برم دنبال حرفهای جدی حالا ازدواج یا یک دوستی ساده ... یعنی پیش میاد که میگم و میخندم با طرف و طوری میشه که مثلا توی اون جمع رابطه ی دختره با من نزدیکتر از بقیه پسراست... و چون معمولا (بهم گفتند حرف خودم نیست) جوان مودب و مهربونی ام در نظر بقیه خب حس میکنم طرف هم حس قشنگی ممکنه نسبت به من داشته باشه... اما نمیدونم چرا اصلا اون حال و هوا هستا نمیگم نیست اما اصن رفته انگار از سرم ... حدود چهارساله که هیچ ارتباط جدی و هدفمندی نتونستم برقرار کنم ... یعنی اگه بعد یه مدت هم بحثا رو به این سمت و سو ببرم هنوز هیچی نشده و حرف نزدم طرف کلا غیبش میزنه و همون ارتباط معمولی هم به خاطراتم میپیونده ... یکی دوتا رو که از شانس بدم من از طرف کاملا خوشم اومده بعد متوجه شدم نامزد/شوهر / دوست پسر داره ... بعضی از مورد ها هم بودند طفلی ها چون من حرفشو نزدم بیخیال شدند و بعد یه مدت سرد و عادی شدند و بعد منم که دیدم اینجوری شدن بیخیالشون شدم... حتی مورد بوده بعد کشیدن این بحثا وسط و قرار گذاشتن و دیدنش بعد اولین روز همونطور که گفتم بی دلیل خاصی غیبش زده و دیگه جواب اس ام اس و تلفن هم نداده... دیگه یک مشگلی 100٪ از منه و خودم هم دلیلی قطعیشو نمیدونم ... یک مقدار وسواس زیادی دارم روی انتخابی که قراره داشته باشم ... خیلی هم سخت کسی واقعا به دلم میشینه ... و از طرفی خب خیلی وقتا هم بوده که اون طرف (ها) پا نداده.. و یک نوع بیماری روانی هم شاید دارم همین که حس میکنم یه چیزی هس که ازش خبر ندارم ... اصن بعضی وقتا که این حس ها به اوجش میرسه و البته به خصوص با خاطره ای که خط آخر تعریف کردم اصلا میگم یک حرفی پشت سر من هست و انگار همه ی مردم شهر یک چیزی میدونند که خودم هم لابد نمیدونم... نمیدونم والا... بعضی وقتا هم اصلا میگم زنده باد تنهایی و برند به جهنم کل دختر و پسرای این دنیا... حس اون ترانه ی شادمهر رو دارم اون وقتا ؛از آدمای شهر بیزارم چون با یکیشون خاطره دارم.؛
    سلام
    ظاهراً سوء تفاهم شده . بنده از صیغه ی جمع استفاده کردم تا شما فکر نکنین منظورم فقط شخص شماست . هزاران نفر این مطلب رو میخونند . بنده طوری مینویسم که برای همه قابل استفاده باشه نه فقط سوال کننده
    در ضمن بنده نوشته ام گاهی رعایت نکردن حد و مرزها مشکل ساز و مصیبت ساز میشه
    دو چیز خیلی مهم هست :
    1- هدفمون و نیّتمون از ارتباط با اون جنس مخالف و یا حتی موافق چی هست
    2- چقدر حد و مرزها رو رعایت میکنیم تا این ارتباط به دردسر تبدیل نشه . حتی اگر این ارتباط چند ثانیه بیشتر طول نکشه مثل ارتباط فروشنده با مشتری و یا کارمند و ارباب رجوع
    بنده کارمندی رو میشناختم که بسیار بی شرم و حیا و هوسران بود و با همه ی خانومهای مراجعه کننده نظر داشت و البته خانومهایی هم پیدا میشدند که ازش خوششون میومد و شنیدم با بعضیهاشون هم رابطه ی کثیف برقرار کرده (با همونهایی که مثل خودش بودند و حد و مرزی براشون وجود نداره در رابطه داشتن با دیگران )
    یه روز نامه ای رسید دست رئیسش که توش نوشته بود :
    یا جلو کارمندتون رو بگیرین و وادارش کنین با ناموس مردم درست رفتار کنه یا میکشیمش
    رئیس که میدونست توبه ی گرگ مرگه و این بابا درست شدنی نیست ترتیبی داد تا منتقلش کنند به جائی که اصلاً با ارباب رجوع سر و کار نداشته باشه
    از نظر وجدانی و مردانگی و انصاف هم اگر بررسی کنیم , کسی که باوجدان هست هیچوقت حاضر نمیشه با دیگران طوری رفتار کنه کخ دوست نداره با خانواده ی خودش اونجوری رفتار بشه
    =======================================

    شما برای اینکه ارتباطتون به ازدواج منتهی بشه چند چیز رو باید انجام بدین
    1- هر عیب و ایراد زننده ای در اخلاق و رفتارتون هست سعی کنید برطرفش کنید تا جذابتر بشید
    2- ظاهرتون هم همینطور (تمیزی لباس , بدبو نبودن , وضعیت مو و صورت ) . بعضیها حتی جراحی پلاستیک هم انجام میدند که موضوعی جداگانه هست و بحثش طولانی میشه
    3- وضعیت مالیتون برای ازدواج مناسب باشه که حداقلش داشتن کار شرافتمندانه با حقوق کافی برای چرخاندن یک خانواده دو نفره هست
    بعضیها حتی کار هم ندارند اما خانواده ازشون پشتیبانی مالی میکنند . اما شغل داشتن و درآمدِ مستقل داشتن خیلی بهتر هست
    4- انتخاب یک نفر از کسانی که ظاهرش رو پسندیده اید و ظاهرتون رو پسندیده
    5 - ارتباط بیشتر در اماکن عمومی با رعایت حد و مرزها برای شناخت بیشتر . گاهی باید در قالب شوخی و اینها در مورد ازدواج و علاقمند بودن به تشکیل خانواده حرف زد تا هم شرایطمون رو به اطلاع طرف مقابل برسونیم هم اینکه ازش کسب اطلاع کنیم برای شرط و شروطهاش
    مثلا بگیم : دوست دارم خانواده تشکیل بدم , از مجردی خسته شدم , دلم یه نی نی کوچولو میخواد بهم بگه بَبَیی (بابایی) و از این جور حرفها
    کسی که به شما علاقمنده این رو با نگاه طولانی به شما خبر میده اما برعکسش صحیح نیست یعنی عده ای هم نگاه طولانی دارند اما هدفشون ازدواج نیست
    پس باید عجله نکنین در حرف زدن در مورد علاقمندی و ازدواج تا وقتی که بهتر اخلاق و وضعیت مالی و خانوادگی و شرایط همدیگر رو بهتر بشناسید
    نکته ی مهم
    وقتی کسی شما رو رد میکنه , باید بدونین که این شخص فقط یک نفر از ملیاردها انسان روی زمین هست و رد کردنِ شما دلیل بر این نیست که همه مثل ایشون فکر میکنند
    یعنی باخونسردی فراموشش کنین و به دیگران فکر کنین . وقتتون رو تلف نکنین با کسی که به شما به چشم همسر آینده نگاه نمیکنه یا شرط و شروطهاش براتون قابل اجرا نیست
    در تاپیک زیر هم اطلاعاتی نوشته ام . از صفحه ی آخر جستجو کنید
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  4. 3 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3973
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    6,351

    پيش فرض

    سلام
    دوستان فردی که کسی ازش فوت کرده باشه و تا 40 روز اون میشه بعد عید
    چجور هست بهشون عید نوروز رو تبریک نمیگن؟

  6. #3974
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2016
    پست ها
    734

    پيش فرض

    انسانها شخصیهای آزادی هستن و کسی حق نداره در مورد شیوه زندگیشون تصمیم گیری کنه.

    تصمیم گیری در مورد شیوه زندگی دیگران به معنای سلب آزادی و و این رفتار نشانه عدم انسانیت است.

  7. این کاربر از siava5h بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #3975
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    سلام
    دوستان فردی که کسی ازش فوت کرده باشه و تا 40 روز اون میشه بعد عید
    چجور هست بهشون عید نوروز رو تبریک نمیگن؟
    سلام بر شما. تا جایی که میدونم عید رو یه تبریک ساده میگن مثل " سال نوتون مبارک! " همین فقط.
    به علاوه گفتن " جای فلانی ( فرد مرحوم ) خالی نباشه " به همراه یه " روحش شاد ."
    و البته نوع رفتارم خیلی مهمه.
    لبخند زیاد نزنیم و خیلی بحثای خنده اور نکنیم.
    گفتن خاطراتی درباره فرد فوت شده یا مسایل جدی مثل مسایل کاری موردای خوبی ان برای گپ زدن های نوروزی با خانواده داغ دار.

    و مهمتر از همه مدت نشستن حد المقدور کم باشه. چون طبیعتا اون خانواده جبرا و بر حسب احترام و حرف مردم
    دید و بازدید میکنه وگرنه حوصله زیادی برای این کار نداره.

  9. 6 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #3976
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    6,351

    پيش فرض

    سلام من دایی ام فوت شده و بقیه تسلیت میگن. مثلا تو تلگرام . پاسخ میدم.. ممنون و تشکر....همین خوبه ?

  11. #3977
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    سلام من دایی ام فوت شده و بقیه تسلیت میگن. مثلا تو تلگرام . پاسخ میدم.. ممنون و تشکر....همین خوبه ?
    تسلیت = از همدردی شما سپاسگزارم
    رحمت = خدا جمیع رفتگان رو رحمت کن
    غم آخر = غم نبینید
    مراسم = ایشالا تو شادی هاتون شرکت کنیم

  12. 5 کاربر از Captain_America بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3978
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    318

    پيش فرض

    سلام امشب داشتم برای یه یک میهمان تعریف میکردم که وقتی دبیرستانی بودم یک معلمی داشتم دور از جون شما احمق و بی شعور بود!

    من ناخواسته به میهمان توهین کردم ؟ گفتن دور از جون شما درست بوده ؟

  14. این کاربر از saadat68 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #3979
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    سلام امشب داشتم برای یه یک میهمان تعریف میکردم که وقتی دبیرستانی بودم یک معلمی داشتم دور از جون شما احمق و بی شعور بود!

    من ناخواسته به میهمان توهین کردم ؟ گفتن دور از جون شما درست بوده ؟
    سلام. دور از جون معمولا برای اتفاقات بدی به کار میره که افتادنش دست طرف نیست. نه برای داشتن یا نداشتن یه ویژگی.
    خیر توهین نکردید ولی اینجور مواقع فکر میکنم " بلا نسبت شما " کاربردی تره. یا اینکه فقط بگید " با عرض معذرت "
    اضافه کنم که دور از جان و بلانسبت یه معنی میده ولی هر کدوم جای خاص خودش باید بکار بره.
    Last edited by Demon King; 02-04-2017 at 00:16.

  16. 5 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #3980
    اگه نباشه جاش خالی می مونه غول مرحله اخر's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2012
    پست ها
    312

    پيش فرض

    سلام
    خودم با 2نفر دیگه خونه دانشجویی تو شهر گرفتیم، یه نفرمون پول اجاره این ماه رو نمیده...
    هیچ کدوممون فعلا تو خونه نیستیم!
    هر چه قدر به اون یه نفر زنگ میزنیم طرف چون میدونه ماییم جواب گوشی و پیامک رو نمیده (خیلی آدم بی شعوری هستش)
    حالا موندیم چکار کنیم؟ اسم اون طرف هم تو قرار داد نیست فقط دو نفرمون اسممون تو قرار داد هس

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •