مترجم: اقلیما معنوی / FCBarcelona.ir
منشی فنی بارسا، تیکی بگیریستین، در مصاحبه ای با REVISTA BARÇA، نظرش را در مورد پیروزی و قهرمانی سه گانه بارسا بیان می کند. این اظهارات پس از چیزی که تیکی از آن به عنوان «یک فصل کاملا شگفت انگیز» یاد می کند، بیان شده اند.
اکنون که جشن این قهرمانی سه گانه به اتمام رسیده است، این فصل را چگونه ارزیابی می کنید؟
گفتن هر چیزی به جز خارق العاده، سخت است؛ یک فصل واقعا شگفت انگیز بود.
چنین تیم موفقی را چه کسی کسب کرده است؟
هر کسی کار خودش را به خوبی انجام داده است؛ هر کدام از ما در بخش خودمان.
بسیار خوب؛ اجزای مختلف را مقایسه نمی کنیم؛ اما برایمان از پپ بگویید؛ در مورد گواردیولا، به عنوان یک مربی.
پپ نظم و سازمان دهی است. کاری که او انجام داده است، شورانگیز است.
همه خوبی او را می گویند؛ راز او چیست؟
سخت کوشی. او بسیار سخت کوش است و خوب کار می کند. او با شیوه حرف زدن و متد کار می کند؛ باید ببینید که او چگونه هر جلسه تمرین را آماده می کند و چه طور تاکتیک هایش را مطالعه می کند. این طور نیست که او پپ مربی باشد و بعد از تمرین، کس دیگری باشد. فوتبال زندگی او است.
بنابرین می توان گفت او در سرش یک تخته سیاه برای محاسبات دارد؟
و توپ ... او عاشق کارش است، زیرا او عاشق فوتبال است. وقتی او با شما در مورد رقیبی صحبت می کند، شما می توانید با صرات بگویید که او حداقل سه بار بازی آن ها را دیده است و نظراتش همیشه مطمئن هستند؛ هیچ ریسکی در کار نیست. او شما را به هیجان می آورد و باعث می شود، شما هم بخواهید بیرون بروید و کار کنید.
آیا او شما را شگفت زده کرده است؟
در کل، خیر. ما او را انتخاب کردیم، زیرا می دانستیم که او چگونه بود و، در مورد شخص من، من در همان تیمی بودم که او به عنوان بازیکن، بازی می کرد؛ اما با وجود این که دیده بودم چه طور در بارسا B مربی گری می کند، این حالت که تیم نسبت به او پیدا کرده است، مرا شگفت زده کرد؛ به دلیل سرعت و شدتی که او تیم را از آن خود کرده است؛ و من در در مورد نحوه ای صحبت می کنم که او به طور شخصی پذیرفته است و همچنین در مورد نحوه ای که او هدفش را مشخص می کند و آن را ارائه می دهد.
این پذیرش تغییر، نکته کلیدی برای موفقیتی بوده است که امسال از به دست آوردنش لذت بردیم؟
قطعا. اما این به طور اتفاقی پیش نیامد. ما لازم داشتیم که تیم او را باور داشته باشند و آن ها باور دارند.
شما چه زمانی تشخیص دادید که همه چیز با هم هماهنگ خواهد شد؟
از همان ابتدا. بازیکنان ما افراد فوتبالی هستند و هر فرد فوتبالی در مورد پپ می داند؛ اما بازیکنان هم حرفه ای هستند و هم یک انسان هستند. اگر تیم خود را با تغییراتی که پپ می خواست، وقف داده است، این در جواب کمیت و کیفیت کاری بود که او قرار بود در آن قرار بگیرد. او آینه ای بود که ما در برابر پروژه جدید برای تیم گرفته بودیم و او سخت کار کرد و خوب کار کرد. وسواس به خرج دادن او در کوچکترین جزئیات نیز، یک فاکتور کلیدی بود.
البته این روش کار کردن هیچ وقت به خودی خود تمام نمی شود؛ بلکه باید راهی برای کسب یک پایان مشخص باشد.
البته! ما کار می کنیم که اط بردن مطمئن شویم؛ اما اگر شما با یک نظر کار کنید و آن نظر همه چیز را در کنار یکدیگر بیاورد؛ این راحت تر است که فکر کنیم زمان مناسب کی فرا می رسد، در این صورت شما خواهید برد. وقتی پپ با بارسا B بود، تک تک بازی های تیم های دیگر را مرور می کرد و به هیچ کس دیگری اجازه نمی داد که اخبار تیم دیگر را بدهد، بلکه باید خودش این کار را انجام می داد. این پز دادن نیست؛ بلکه او واقعا به کاری که می کند، اعتقاد دارد. ما دیدم که او بر روی نیکت مینی استادی نشست و می توانست ورای هر حالتی را ببینید و این که او بازی ها را زندگی می کند؛ این یک مربی بود که آن جا بود و همان طوری که در کاتالونیا می گویند: «un señor entrenador»، یک مربی واقعی.
یک سال پیش، صحبتی در مورد اهمیت تجربه بود. او هیچ تجربه ای در آن زمان نداشت.
خب مشکلش کجا بود؟ یک مشکل هم نبود. کسی تصمیم گرفت درهای مینی (استادی) را به روی او باز کند؛ کسی تصمیم گرفت در نیوکمپ را به روی او باز کند. آن عده از ما که این کار را انجام دادیم، این اطمینان را یافته بودیم که کار درستی انجام می دهیم.
چرا؟
چون تجربه یک ارزش نسبی است. این یک بحث غیر قابل حمایت است. ملسما تجربه یک امر اکتسابی است، شما نمی توانید بخریدش و یا در عرض یک شب به دستش بیاورید. اما ارزش های دیگری نیز هستد. در غیر این صورت، شما چگونه می توانید مدیری که در سال 2003 به سر کار آمده است و 2 لیگ قهرمانان را در 6 سال کسب کرده است، درک کنید؟ لاپورتا زمانی که آمد، هیچ تجربه ای نداشت و شما می توانستید این بحث را با من و فرانک داشته باشید. فرانک، زمانی که به این جا آمد، سطح گسترده ای از تجربه نداشت و تنها دو عنوان لیگ را کسب کرده بود. من نیز هرگز قبلا این کار را انجام نداده ام. شاید ما به معنای محض کلمه، تجربه نداشتیم، اما ما مسئولیتی را پذیرفته بودیم و به یک برنامه خیلی خاص فوتبال اعتقاد داشتیم که برای برخاستن و دفاع کردن از آن، آماده بودیم.
همه اش همین است؟ من فکر کردم شما در مورد فاکتورهای دیگر نیز صحبت خواهید کرد.
بله؛ در واقع یک دانش کامل و درک مستقیم از دنیای فوتبال بود؛ اما مهم ترین چیز روش نگاه کردن ما به دنیا بود. اکنون پس از سال ها، ما این جا بوده ایم و موفقیتی که به دست آورده ایم، تجربه کسب کرده ایم؛ اما گذاشتن موفقیت تنها به حساب یک فاکتور اشتباه خواهد بود.
صحبت های زیادی در مورد رفتن بازیکنان و آمدنشان بود. به نظر می رسید رفتن دکو، پایان محدوده رفتن رونالدینیو باشد؛ تیم رهبرانش را تغییر داد.
بله؛ لازم بود. مربی باید تیمی را با گروه کافی داشته باشد. ادامه دادن با همان بازیکنان، ریسک بزرگی بود و ما نمی خواستیم به سمت پایین مسیر برویم. به علاوه، با مهاجرت بازیکنانی که تا آن زمان برای تیم مهم بودند، ما فضا را باز کردیم و نقش هایی که دیگران بر عهده داشتند را بهتر تعریف کردیم. اگر لئو مسی امروز شماره 1 است، این حداقل بخشی است از این واقعیت که کسی ترک کرده است و او جایشان را گرفته است.
آیا فوتبال تماما به اسم های بزرگ بستگی دارد؟
چه اشتباهی! در مورد اسم های ستاره های بزرگ، وسواسی نشوید. چیزی که مهم است، فلسفه باشگاه است.
بسیاری از هواداران دریافت این موضوع را سخت می یابند.
خب من همیشه به آن برخورد نیز احترام گذاشته ام؛ اما بارسا همان گونه است که هست؛ زیرا خود را با شیوه فوتبالی که خالص است و خاص این باشگاه است تعریف می کند. راه همین است، هیچ راه دیگری نیست. وقتی که کسی برای کار به بارسا می آید، باید خودش را وفق بدهد و بر اساس فلسفه باشگاه بازی و زندگی کند. این چیزی است که بسیاری از باشگاه ها سعی می کنند به دست بیاورند و به دست آوردن موفقیت تا زمانی که از این آزمون، عبور نکرده اند، دشوار است، آزمون شخصیت.
با این وجود می گویند تیمی که بهترین بازیکنان را دارد، تیمی است که می برد.
تنها به این دلیل که مردم همیشه این را گفته اند، به این معنی نیست که درست است. البته شما برای بردن به یک تیم خوب احتیاج دارید، بله؛ بهترین بازیکنان ممکن. اما این تضمینی برای هیچ چیز نیست. برای بردن، و برای حفظ روند بردن، شما به یک مدل احتیاج دارید، اندیشه شما از فوتبال. من فکر می کنم یکی از پر افتخارترین چیزها برای این باشگاه، این است که ما روش خودمان از بازی را تحکیم کرده ایم و ما به طور مشخص با دید خاص خودمان از بازی همراه هستیم. هیچ کس نمی تواند در مورد مدل ما بحث کند. چیزی که ما را خاص می کند پرس کردن و پیش بردن توپ و سر باز زدن از عقب نشینی و دفاع است. این علامت ما است و ما این را با دو مدیر مختلف و در زمان نسبتا کوتاهی به دست اورده ایم.
بنابرین هیچ بازگشتی به این بحث که ما چطور باید بازی کنیم وجود نخواهد داشت؟ این دیگر یک موضوع مد روز برای بحث نخواهد بود؟
بیایید در این مورد سطحی نگر نباشیم. این بحث مد روز بودن نیست، بحث نتیجه است. با دو مدیر مختلف، ما بردهای بسیاری را به دست آورده ایم. در تضاد با این، به نظر می رسد که ما اکنون بیشتر به سمت نتیجه متوجه شده ایم؛ اما ما راهی را پیش گرفته ایم که بسیار متفاوت است و اگر امروز ما با نگاه کردن به نتایج خرسند هستیم، به این دلیل است که می دانیم ما با گشودن روش خودمان از بازی، به جایی که هستیم رسیده ایم. هر تیمی می خواهد که ببرد، اما ما اکنون بر روی صحنه هستیم، چون ما از پس روش خودمان بر آمدیم. این سومین قهرمانی لیگ قهرمانان، برای دومین بار در این قرن، باید به این بحث که ما چطور باید بازی کنیم، پایان دهد. ما این طور بازی می کنیم، چون ما بارسا هستیم و این گونه بازی کردن، بهترین روش شده است.
آیا می توانید بردن را تضمین کنید؟
بردن سخت است. هیچ کس نباید این را فراموش کند؛ اما من مطمئن هستم که ما همان قدر شانس خوبی برای بردن داریم که همه دارند. بارسا می داند که به دست آوردن موفقیت تثبیت شده چگونه است و من فکر می کنم ما باید آن را برای 20 آینده یا بیشتر جشن بگیریم. ما بحث هایی در مورد این که چگونه باید بازی کنیم را دفن کرده ایم و ما فلسفه خودمان را تعریف کرده ایم. ما بارسا هستیم و باید همانند بارسا بازی کنیم. ما زمان زیادی را برای این مباحث در گذشته صرف کرده ایم؛ اما اکنون آن ها تمام شده اند و کار ما با آن ها به اتمام رسیده است و ما می توانیم از آن زمان بهتر استفاده کنیم.
بنابرین ما به لذت بردن ادامه خواهیم داد؟
نمی دانم. اما این تیم به نحوی مدیریت شده است که یک نقطه مرجع در تاریخ باشگاه و فراتر از آن تبدیل شود. ما قهرمان هستیم و این تضمین خوبی است.
بار قبل که ما عنوانی را جشن گرفتیم؛ به نظر می رسید که ما فکر می کنیم بردن ساده و از آن ما بود و دیگر آن را از دست نخواهیم داد. از آن زمان، چه چیزی یاد گرفته شده است؟
خب، این همیشه یک اشتباه است که فکر کنید اگر موفق بوده اید، می توانید بدون تغییر به آن ادامه دهید و به دنبال یک محرک جدید باشید. تنها راه برای حفظ موفقیت، تغییر است، نه انقلاب. ما باید رقابت را برای موقعیت های کلیدی در تیم بالا ببریم و با فشار پیش برویم.
شخصیت تیکی بگیریستین را با چه ویژگی هایی همراه می دانید؟
یکی ویژگی است که در بخش زیادی کار مرا توضیح می دهد؛ من سرد و تاثیر ناپذیر دیده شده ام. من در مورد کاری که باید انجام دهیم، روشن هستم. با وجود اشتباهات و لغزش های اجتناب ناپذیر، شما باید به مردمی که در اطراف شما کار می کنند، اعتماد داشته باشید. این چیزی است که من باور دارم که باید انجام دهم و بنابرین باید تلاش کنم و تاثیر از خارج را از میان بردارم. من نمی توانم معیارهای بازی یکشنبه را عوض کنم. من باید تاثیر ناپذیر باشم و اجازه ندهم فشار این زمان و یا ترس باخت روی من تاثیری بگذارم.
شما با ریکارد و گوردیولا کار کرده اید و با هر دو به خوبی کنار آمده اید. چه چیزی پشت این است؟
هیچ رازی در این مورد وجود ندارد. من هرگز سعی نکردم هیچ نوع ستاره ای باشم. فوتبالیست ها کار خودشان را دارند، همان طور که مربی ها و مدیر دارند. در شغل من، اگر شما می خواهید یک ستاره باشید، بسیار خوب پیش بروید اما یک قطع کننده خواهید شد