فقط یکــیو می خوام که باهاش برم کافه گرامافون …
ربات هم بود…بود!
بی احســاسیش شــرف داره به احساس ِ بعضی ها!
فقط یکــیو می خوام که باهاش برم کافه گرامافون …
ربات هم بود…بود!
بی احســاسیش شــرف داره به احساس ِ بعضی ها!
این روزهــــایم به تظاهـ ـر می گــذرد . .
تظاهـر به بی تفـ ـاوتی،
تظاهــر به بی خیـ ـالـی،
به اینــکه دیگـــر هیچ چیـــز مهـ ــم نیـــست . .
امـا . . .
چه سخـ ـت می کاهـد از جــ ـانـم این "نمــایــ ـش"
چه راحت می زنید تـهمـت گــنــاهســت
دلم از رنج تـهمـتها سـیاهـســت
یکی میگفت با من ای (شـب افروز)
دو دنـیـایـت تـبـاه اندر تـبـاهـــســت
از او پرسیدم آخـر مــگر مشکلم چیسـت؟
بجز این دل که چون یوسـف به چاهـســت
نکرد من مگر کار دلــم را
که بر آنــهم خــداونــدم گـواهـســت
نه شـرک دارم نه مـغـرورم نه فـاسـق
نمــی ترســم دگر از حرف مردم
خـداونـدم پناه بی پناهســت
اگــر هم خــاطـــری رنجـیـده از من
دل بـیـچــارهی مــن عذر خواهســت
Last edited by aliaghil; 08-04-2013 at 11:41.
من به « عکس تو »
دست می کشم
تو
« به عکس» من
دست می کشی
از من.
زمین ساکت ، زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستارش رفته از امشب
یه جای دیگه می تابه
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیستمن که یک امروز مهمان تو ام فردا چرا؟شهریار
همیشه در حالی که...
یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده!
یه عالمه اشک توی چشماته!
یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده...
باید بگی : خب... خدافظ ...!
به یادِ اون شعــــر زیبای نیـــــــــما
اول دبیرستان بودیـــــــم:
تو را من چشــــم در راهمــــــ
شباهنگام که می گیرند در شاخِ تلاجن،سایه ها رنگ سیاهـــــی
وزان دلخستگانت راستــــ انـــدوهــی فراهمــــ،
تو را من چشمـــ در راهمــ
شباهنگام در آن دم که بر جا،دره ها چون مرده ماران خفتگان اند
در آن نوبت که بندد دستـــِ نیلوفـــر به پایـــِ سروِ کوهـــی دامــ
گَــــرَم یادآوری یانه؟
.
.
گَـــــرَم یادآوری یا نه؟
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشمــــ در راهمـــــــ
تو را من چشمــــ در راهمـــــــ
تو را من چشمــــ در راهمـــــــ
تو را من چشمــــ در راهمـــــــ
تو را من چشمــــ در راهمـــــــ
عازم یک سفــــــــــــــرم
سفری دور به جایی نزدیـــــــــــــک
سفری از خود من به خــــــــــــــــــــــــ ــــودم
مدتی است نگاهم به تماشای خداســـــــــــــــــــــ ت
و امیـــــــــــــــــدم به خداوندی اوســــــــــــــــــــــ ــــــت…
اینجا زمین است
ساعت به وقت انسانیت خواب است...
دل عجب موجود سخت جانی است!!
هزار بارتنگ میشود؛
میشکند
میسوزد
میمیرد!
ولی باز هم میتپد برای عشق....![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)