تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 395 از 469 اولاول ... 295345385391392393394395396397398399405445 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,941 به 3,950 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3941
    آخر فروم باز Benygh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    5,721

    پيش فرض

    همونطور که خدمتتون عرض کرده بودم بنده امشب دوباره تو همون باغی که قبلا براتون گفته بودم ( جریان دستشویی ) یه عروسی دعوت بودم. همین الان برگشتم از عروسی... بازم همونطور که گفته بودم یه تیپی زدم در حد المپیک تا مثل دفعه قبل مجبور نباشم تو قسمتهای تاریک باغ عین ارواح پنهان بشم کسی منو نبینه.

    خلاصه عروسی شروع شد و بزن و برقص ... عروس رامسری بود و فامیلهاش از رامسر اومده بودن وای وای وای... هر چی بگم کم گفتم. مجلس هم مثل دفعه قبل خیلی باکلاس بود. دختر هم پر بود دیگه همه با لباسهای شب

    منم دو عدد شماره نوشته بودم تو جیبم گذاشته بودم تا در موقع مناسب خرجشون کنم. سرتون رو درد نیارم دو ساعتی گذشت و من هیچ غلطی نکردم. اصلا کسی آمار نمیداد یعنی اینقدر بزن و برقص بود همه حواسشون با وسط مجلس بود ... دخترها هم اکثرا وسط داشتن میرقصیدن. من دیگه کم کم داشتم ناامید میشدم یه گوشه نشسته بودم که یهو احساس کردم باید برم دستشویی... این دفعه دیگه رفتم دستشویی رو پیدا کردم. یکی توش بود. در باز شد دیدم اوه ه ه ه یه دختره خوشگل و ناز با یه دامن کوتاه و یه تاپ مشکی با حالت رقصیدن از دستشویی اومد بیرون و رفت منم همینطوری داشتم نگاش میکردم. بعد همونطوری رفت وسط مجلس منم رفتم تو دستشویی... در حین انجام عملیات بودم که دیدم یه گوشی کنار آیینه دستشوییه... همینجا بود که یاد این ضرب المثل افتادم : خدا گر زحکمت ببندد دری ... ز رحمت گشاید در دیگری ... سریع گوشی رو گرفتم هول کرده بودم سریع شماره خودمو گرفتم که شمارش بیفته برام اما نگرفت. چند بار گرفتم نشد. یه اس ام اس فرستادم واسه خودم اونم سند نشد. دیدم ایرانسل ... شارژش رو چک کردم فقط 5 ریال داشت. چند تا فحش به شانس خودم دادم. از یه طرف میترسیدم دختره برگرده واسه گرفتن گوشیش واسه همین خیلی عجله میکردم. هر کاری کردم نتونستم شمارش رو در بیارم گفتم اشکال نداره شماره خودمو اد میکنم. بعد چند بارم به گوشی خودم زنگ زدم که شمارم سیو بشه تو کال رکورد... بعد گوشی رو گذاشتم سرجاش اومدم بیرون... همون جا دم در دستشویی منتظر موندم که دختره بیاد دیدم نیومد گفتم حتما حواسش نیست. رفتم به پسر صاحب باغ گفتم جریان رو اونم گوشی رو گرفت رفت به خواننده گفت از بلندگو اعلام کنه. یارو خواننده هم گفت : یک عدد گوشی پیدا شده لطفا اگر کسی گم کرده بیاد بگیره ... منم پیروزمندانه منتظر بودم که دختره بیاد و گوشیش رو بگیره یهو دیدم یه یارو سیبیل کلفت گت و گنده اومد جلو گفت سامسونگه ؟ خواننده هم گفت آره.. گفت ماله منه و اومد گوشی رو گرفت . من قیافه ام دیدنی بود نگو این یارو قبل از اون دختره دستشویی بود و گوشیش رو جا گذاشته بود. خدا نصیب کافر نکنه این مرده دهن منو صاف کرد هی چپ و راست اس ام اس میداد. خوشگل چرا ناز میکنی... زنگ میزد. دوباره اس ام اس میداد خودت شمارتو اد کردی فدات شم جواب بده .... بازم زنگ میزد ... آخرش گوشیمو خاموش کردم. این یارو هم دیده بود که بعد از خودش اون دختره رفت تو دستشویی و فکر کرد .... خدایاااااااا چرا من اینقدر بدشانسم !!!!
    دمت گرم ترکیدم از خنده ...........................

  2. #3942
    ناظر انجمن عکاسی masoudtr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    نقطه مرزی
    پست ها
    4,562

    پيش فرض

    همونطور که خدمتتون عرض کرده بودم بنده امشب دوباره تو همون باغی که قبلا براتون گفته بودم ( جریان دستشویی ) یه عروسی دعوت بودم. همین الان برگشتم از عروسی... بازم همونطور که گفته بودم یه تیپی زدم در حد المپیک تا مثل دفعه قبل مجبور نباشم تو قسمتهای تاریک باغ عین ارواح پنهان بشم کسی منو نبینه.

    خلاصه عروسی شروع شد و بزن و برقص ... عروس رامسری بود و فامیلهاش از رامسر اومده بودن وای وای وای... هر چی بگم کم گفتم. مجلس هم مثل دفعه قبل خیلی باکلاس بود. دختر هم پر بود دیگه همه با لباسهای شب

    منم دو عدد شماره نوشته بودم تو جیبم گذاشته بودم تا در موقع مناسب خرجشون کنم. سرتون رو درد نیارم دو ساعتی گذشت و من هیچ غلطی نکردم. اصلا کسی آمار نمیداد یعنی اینقدر بزن و برقص بود همه حواسشون با وسط مجلس بود ... دخترها هم اکثرا وسط داشتن میرقصیدن. من دیگه کم کم داشتم ناامید میشدم یه گوشه نشسته بودم که یهو احساس کردم باید برم دستشویی... این دفعه دیگه رفتم دستشویی رو پیدا کردم. یکی توش بود. در باز شد دیدم اوه ه ه ه یه دختره خوشگل و ناز با یه دامن کوتاه و یه تاپ مشکی با حالت رقصیدن از دستشویی اومد بیرون و رفت منم همینطوری داشتم نگاش میکردم. بعد همونطوری رفت وسط مجلس منم رفتم تو دستشویی... در حین انجام عملیات بودم که دیدم یه گوشی کنار آیینه دستشوییه... همینجا بود که یاد این ضرب المثل افتادم : خدا گر زحکمت ببندد دری ... ز رحمت گشاید در دیگری ... سریع گوشی رو گرفتم هول کرده بودم سریع شماره خودمو گرفتم که شمارش بیفته برام اما نگرفت. چند بار گرفتم نشد. یه اس ام اس فرستادم واسه خودم اونم سند نشد. دیدم ایرانسل ... شارژش رو چک کردم فقط 5 ریال داشت. چند تا فحش به شانس خودم دادم. از یه طرف میترسیدم دختره برگرده واسه گرفتن گوشیش واسه همین خیلی عجله میکردم. هر کاری کردم نتونستم شمارش رو در بیارم گفتم اشکال نداره شماره خودمو اد میکنم. بعد چند بارم به گوشی خودم زنگ زدم که شمارم سیو بشه تو کال رکورد... بعد گوشی رو گذاشتم سرجاش اومدم بیرون... همون جا دم در دستشویی منتظر موندم که دختره بیاد دیدم نیومد گفتم حتما حواسش نیست. رفتم به پسر صاحب باغ گفتم جریان رو اونم گوشی رو گرفت رفت به خواننده گفت از بلندگو اعلام کنه. یارو خواننده هم گفت : یک عدد گوشی پیدا شده لطفا اگر کسی گم کرده بیاد بگیره ... منم پیروزمندانه منتظر بودم که دختره بیاد و گوشیش رو بگیره یهو دیدم یه یارو سیبیل کلفت گت و گنده اومد جلو گفت سامسونگه ؟ خواننده هم گفت آره.. گفت ماله منه و اومد گوشی رو گرفت . من قیافه ام دیدنی بود نگو این یارو قبل از اون دختره دستشویی بود و گوشیش رو جا گذاشته بود. خدا نصیب کافر نکنه این مرده دهن منو صاف کرد هی چپ و راست اس ام اس میداد. خوشگل چرا ناز میکنی... زنگ میزد. دوباره اس ام اس میداد خودت شمارتو اد کردی فدات شم جواب بده .... بازم زنگ میزد ... آخرش گوشیمو خاموش کردم. این یارو هم دیده بود که بعد از خودش اون دختره رفت تو دستشویی و فکر کرد .... خدایاااااااا چرا من اینقدر بدشانسم !!!!
    باز این متالیکای خالی بند از خودش دروغ در کرد
    یک بار که اساس مچت را گرفتم

  3. #3943
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    باز این متالیکای خالی بند از خودش دروغ در کرد
    یک بار که اساس مچت را گرفتم
    آخه چه دلیلی داره که بخواد دروغ بگه ؟ وقتی آدم سرحال باشه تیکه های جالبی واسش اتفاق میوفته . تا حالا توی دوستات همچین کسی ندیدی ؟

  4. #3944
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    آره دیگه ریحانه میخواست گولت بزنه متوجه نشدی؟؟؟ بابا اینا یه باند مخووفن

    اونو بیخیال فرنوش جان بابته حرفی که بهت زدم معذرت میخوام البته الان فهمیدم چی گفتم بعد از نقل قولت
    توضیح:نمیدی نمیدی در حد چی میدی

    به هر حال یه اشتباهی بوود
    اونم فکر نکنم گرفته باشی( توضیح: چرا کاربرا دو تا بودن و ربطش به پست من ) اشکال نداره
    بزرگ میشی یاد میگیری
    جالبی!
    من کوچیک نیستم به خدا! دارم teen رو تموم میکنم!
    خودم هم فهمیدم چی گفتی! برای چی باید ناراحت میشدم!


    ای بابا
    عزیزم چرا نمیزاری به کارمون برسیم؟
    باند کجا بوده
    مخوف کجا بوده؟
    فرنوش جونم بیا پیش خودم عزیزم نترس
    خب درس اول کی هست؟

    خانوم معلم....

    یه جوری میگه انگار خودش خوشش نمیاد اصلا کیه که خوشش نیاد هاااا ؟ هر کی میگه خوشم نمیاد واسه خودش گفته.


    خود جمله ات پر سوتی بود .
    تایید میشه!

    یه سوتی همین نیم ساعت پیش دادم
    این سیستم من بعضی موقع ها قاط میزنه وصل نمیشه به نت باید نیم ساعت باهاش ور برم درست شه منم کلی ور رفتم درست نشد بعد رفتم شام بخورم قبل از این که بخوام برم redial رو زده بودم منم بیخیالش شدم گفتم حتما وصل نمیشه بعد از این که شام خوردم و یه کم تلویزیون دیدم اومدم پشت سیستم دیدم به نت وصله!!!! 40 دقیقه بود که به اینترنت وصل بود منم نفهمیدم!
    منم از این کارا زیاد کردم!
    تازه اونم چی؟ با اون شماره پشتیبانیها که دقیقه ای 4 یا 5 تومن میاد روی قبض تلفن خونه! تازه چی؟ 2 ساعت و 56 دقیقه! بس که خاطره خوبی بود عددش رو حفظم!

    امروز سر کلاس زبان رفته بودیم فیلم ببینیم. اونم همون فیلم مسخره هه که توی همه کلا زبانا میذارن! بعد نشستیم و داشتیم گوشیهامون رو میذاشتیم (مثل همیشه!) بعد من زودتر از همه گذاشته بودم چون همه چیم آماده بود از قبل. بعد معلممون (که مرده) فیلم رو گذاشت و فقط من گوشی داشتم. صداشم متاسفانه زیاد بود! دوستم ازم پرسید گوشیم خرابه میشه اون یکی رو بدی؟ منم آروم گفتم: اونم همینطوری ری...ه ماله. بعد دیدم همه برگشتن طرف من با این قیافه!
    به خدا من آروم گفتم نمیدونم چرا بلند بود!

  5. #3945
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    آخه چه دلیلی داره که بخواد دروغ بگه ؟ وقتی آدم سرحال باشه تیکه های جالبی واسش اتفاق میوفته . تا حالا توی دوستات همچین کسی ندیدی ؟
    تایید میشه. منم باورش دارم. اگه هم دروغ بگه من یکی برام مهم نیست. جون بالاخره وقتی میبینم خندم میگیره! حتی اگه هم خودش بسازه به نظر من که خیلی حرفه ایه

  6. #3946
    پروفشنال leila*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    774

    پيش فرض

    آخه چه دلیلی داره که بخواد دروغ بگه ؟ وقتی آدم سرحال باشه تیکه های جالبی واسش اتفاق میوفته . تا حالا توی دوستات همچین کسی ندیدی ؟
    تایید میشه
    کیان جان راحت باش
    مطمعنم که همش راسته
    اوناییم که مشکل دارن میتونن نخونن

  7. #3947
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض

    وقتي با يک انگشت به طرفه کسي اشاره ميکني و اون رو مسخره مي کني، اگر خوب نگاه کني مي بيني سه ‌تا انگشت ديگه به طرفه خودته!!
    من که وقتی یک نفر و با انگشت نشون میدم میگم عجب آدم باحالیه!

  8. #3948
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    تایید میشه
    کیان جان راحت باش
    مطمعنم که همش راسته
    اوناییم که مشکل دارن میتونن نخونن
    کاملا تایید میشه!
    اما غلط املاییت اصلا تایید نمیشه!

    راستی: 8 نفر دارن نگاه میکنن اینجا رو!!!!!

  9. #3949
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    من که وقتی یک نفر و با انگشت نشون میدم میگم عجب آدم باحالیه!


    کی گفته 3 تا انگشت مهمترن تا 1 انگشت؟ حالا من یه حرفی زدم!!!!!

  10. #3950
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض


    کی گفته 3 تا انگشت مهمترن تا 1 انگشت؟ حالا من یه حرفی زدم!!!!!


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •