تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 395 از 640 اولاول ... 295345385391392393394395396397398399405445495 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,941 به 3,950 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #3941
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    و من همچنان تنهايم و
    اين تنهايي تاريك و تلخ را هيچكس درك نميكند
    هنوز هم من در پيچ و خم نادانسته هايم
    پرسه ميزنم و هنوز راه حلي
    براي اين دلتنگي مرگ آور
    پيدا نكرده ام...

  2. 3 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3942
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    نگو که سیاهپوشی به برق چشم هایم می آید ...
    ع ش ق
    غیر از لباس ، روزگارم را هم سیاه کرد !

  4. 3 کاربر از narmine بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3943
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    نوبت من شده بود

    که معلم پرسید

    صرف کن رفتن را

    و شروع کردم من

    رفتم ، رفتی ، رفت ...

    و سکوتی سرسخت

    همه جا را پر کرد

    سردی ِ احساسش

    فاصله را رو کرد

    آری رفت و رفت

    و من اکنون تنها

    مانده ام در اینجا

    شادی ام غارت شد

    من شکستم در خود

    سهم من غربت شد

    من دچارش بودم

    بغض یک عادت شد

    خاطرات سبزش

    روی قلبم حک شد

    رفت و در شکوه شب

    با خدا تنها شد

    و حضورش در من

    آسمانی تر شد

    اشک من جاری شد

    صرف ِ فعل ِ رفتن

    بین غم ها گم شد

    و معلم آرام

    روی دفترم نوشت

    تلخ ترین فعل جهان است رفتن

  6. #3944
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    یک عشق عروج است و رسیدن به کمال ،
    یک عشق غوغای
    درون است و تمنای وصال ،
    یک عشق سکوت است
    و سخن گفتن چشم ،
    یک عشق خیال است و....خیال است و....خیال

  7. 4 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #3945
    در آغاز فعالیت mehr aeen's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    پشت هیچستان
    پست ها
    5

    پيش فرض

    دوستی
    دختری را دوست داشتم
    او هم مرا دوست داشت
    تنهایش گذاشتم
    متاسفم !
    چرا که تنهایی ام را بیش از او دوست داشتم
    متاسفم !
    85/06/14-R

  9. این کاربر از mehr aeen بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #3946
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    باید باور کنیم
    تنهایی
    تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
    چیزهای بدتری هم هست،
    روزهای خسته‌ای
    که در خلوت خانه پیر می‌شوی …
    و سال‌هایی
    که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
    تازه
    تازه پی می‌بریم
    که تنهایی
    تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
    چیزهای بدتری هم هست:
    دیر آمدن!
    دیر آمدن!

    چارلز بوکوفسکی

  11. #3947
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    در اين خلوت سرا من هم به تنهايی لقب دارم
    پريشانی و شيدايی در اينجا هم شده کارم
    تو دنيای منی و من غزلهايم بنام تو
    ميان عمق رويايم شدم محبوب و رام تو
    صدايت می کنم هر شب ميان خواب و رويايم
    نمی دانی که هستم من ولی ديريست شيدايم
    ميان ظلمت شب ها غمم را با تو می گويم
    تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جويم
    نمی دانم چه خواهد شد اسيرم در دو راهی ها
    غرورم يکطرف ماند و دل ديوانه ام اينجا
    چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را
    بگويم عاشقت هستم بمان با من تو ای زيبا

  12. #3948
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    پشت دلواپسی صخره پلنگی در برف
    ماه پرتاب پریشان قشنگی در برف
    نخل فواره‌ی كوتاه طبیعت خشك است
    تا كلاغی بتكاند دل تنگی در برف
    آسمان، تلخ؛ زمین تا به گریبان تاریك
    مستطیلی ست به تنهایی سنگی در برف
    دشنه‌ای داشت پدر تشنه‌تر از اسبم بود
    یادگار از پدرم كهنه تفنگی در برف ...


    رضا بروسان

  13. #3949
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    انگار نمی آید و هم می آید
    این دور و بر انگار که کم می آید
    او عابر و من پیاده رو ، آه چقدر
    از حاشیه رفتنش خوشم می آید !

  14. 3 کاربر از narmine بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3950
    پروفشنال bushido's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    nowhere
    پست ها
    959

    پيش فرض

    زندگانیم و زمین زندان ماست
    زندگانی درد بی درمان ماست
    رانده‌‌گانیم از بهشت جاودان
    وین زمین زندان جاویدان ماست
    گندم آدم چه با ما كرده‌ است؟
    كآسیای چرخ، سرگردان ماست
    در قمار عشق می‌بازیم ازآنك
    كاسه كوزه‌دار ما، شیطان ماست
    عهد ما، انسان كاملتر شدن
    وآنكه ناقص‌تر، كنون انسان ماست
    هوشیاران آن جهانی، كین جهان
    پایه‌اش بر غفلت و نسیان ماست
    جسم قبر و جامه قبر و خانه قبر
    باز لفظ زندگان، عنوان ماست
    جمع آب و آتشیم و خاك و باد
    این بنای خانه ویران ماست
    كائنات از ما طلبكارانند سخت
    هر یكی را خشتی از ایوان ماست
    چون ادا خواهیم كردن این قروض؟
    باد هم باقی نه در دكان ماست
    مور را مانیم كاندر لانه‌ها
    روز باران، هر نمی طوفان ماست
    احتیاج.! این كاسه دریوزگی
    كوزه آب و تغار نان ماست
    آبروی ما به صد در ریخته است
    لقمه ی نانی كه در انبان ماست
    دزدهای خانگی چون حرص و كین
    روز و شب بنشسته پای خوان ماست
    اصل ما عقل است و باقی هر چه هست
    چون قفس زندان مرغ جان ماست
    عقل ما سلطان و بازش پیروی
    از هوای نفس نافرمان ماست
    عقل را مسلوب دار از سلطنت
    پس هوای نفس ما سلطان ماست
    وآنچه حض نفس حیوانی در او
    علت عقل، آفت ایمان ماست
    گیرم از سرها گسست افسارها
    داغ مهر بندگی بر ران ماست
    باز هم تكرار آن ظلم عظیم
    آنچه شرحش رفته در قرآن ماست
    جز به اشك توبه نتوان پاك كرد
    لكه ننگی كه بر دامان ماست
    عمر می‌آید به پایان، باز گرد
    كین علاج رنج بی‌پایان ماست
    میزبان را نیز با خود می‌برد
    مهلت عمری كه خود مهمان ماست
    زهر این پیمانه باید نوش كرد
    زآنكه شرط لازم پیمان ماست
    خضر راه خویشتن باش ای فقیر
    چشم گریان چشمه حیوان ماست
    شهریارا، هر غمی را دارویی‌ست
    داروی دیوانگان دیوان ماست

  16. این کاربر از bushido بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •