تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 390 از 859 اولاول ... 290340380386387388389390391392393394400440490 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,891 به 3,900 از 8586

نام تاپيک: تر جمه -- Translation 2

  1. #3891
    داره خودمونی میشه yzdn_Satrianisolo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    84

    پيش فرض

    سلام ... من میخوام که 10 دقیقه کنفرانس انگلیسی تو کلاسه دانشگاهم در مورد هر مبحثی که خوب باشه و دلم بخواد صحبت کنم اگه یه چیزی که به نظرتون خوبه دارید بگید...و اینکه خیلی پیچیده نباشه چون باید حفظش کنم و حرف بزنم ... ممنون

  2. #3892
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    بندرعباس
    پست ها
    123

    پيش فرض

    seymour جان دستت درد نکنه، کسی نیست بقیشو چک کنه چون تا فردا باید تحویلش بدم.
    seymour جان فکر کنم خودت باید به دادم برسی.

  3. #3893
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    بندرعباس
    پست ها
    123

    پيش فرض

    seymour جان این جمله رو ویرایش نکردی:
    و با نسخه برداری از مراسم تعزیه سید اسماعیل به اجرای نمایش و تعزیه خوانی در منازل دوستان پرداخت.
    And he performed showings and tragedies at kith and kin homes by make a copy of Seyed Smaiel’s tragedy
    شرمنده به خدا

  4. #3894
    پروفشنال G.D.ragon.Ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    876

    پيش فرض

    سلام


    You have found your "witch of the wild", O Templars
    داری ساحره ی وحشیت رو پیدا میکنی, ______

    I wonder... What will you do with her now
    تعجب میکنم... حالا با اون میخوای چیکار کنی؟

    You may speak, and speak, but we shall not hear you
    اجازه بگیر صحبت کن, و صحبت کن, اما به تو گوش نمی کنیم


    بازم ممنون

  5. #3895
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    سلام ... من میخوام که 10 دقیقه کنفرانس انگلیسی تو کلاسه دانشگاهم در مورد هر مبحثی که خوب باشه و دلم بخواد صحبت کنم اگه یه چیزی که به نظرتون خوبه دارید بگید...و اینکه خیلی پیچیده نباشه چون باید حفظش کنم و حرف بزنم ... ممنون
    منظورت اینه که موضوع پیشنهاد بدیم ... خب خودت به چی علاقه داری؟ ... اون چیزی که آدم دوستش داشته باشه ، راحت تر هم حفظش میشه ... مثلاً من اگه بخوام الان صحبت کنم .. همم ... درباره سفر در زمان حرف می زنم ... یا بحث حذف سلسله های پادشاهی از کتب درسی ...
    سلام


    You have found your "witch of the wild", O Templars
    داری ساحره ی وحشیت رو پیدا میکنی, ______

    I wonder... What will you do with her now
    تعجب میکنم... حالا با اون میخوای چیکار کنی؟

    You may speak, and speak, but we shall not hear you
    اجازه بگیر صحبت کن, و صحبت کن, اما به تو گوش نمی کنیم


    بازم ممنون
    بستگی داره که اون اصطلاح معناش چیه .. the wild میشه حیات وحش ، مکانی که قانون جنگل حاکمه ... اما همین وحشی هم معادل بدی نیست ..

    //

    i wonder یعنی دوست دارم بدونم ... واسه سواله ...

    //

    may در اینجا یعنی "می تونی" ... می تونی هی حرف بزنی و حرف بزنی ...

    (اون شکلی که شما گفتی غلط نیست: اجازه داری صحبت کنی ... ؛ اما این بالایی به نظر نزدیکتر به معنا میاد)

  6. 2 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3896
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    seymour جان دستت درد نکنه، کسی نیست بقیشو چک کنه چون تا فردا باید تحویلش بدم.
    seymour جان فکر کنم خودت باید به دادم برسی.
    seymour جان این جمله رو ویرایش نکردی:
    و با نسخه برداری از مراسم تعزیه سید اسماعیل به اجرای نمایش و تعزیه خوانی در منازل دوستان پرداخت.
    And he performed showings and tragedies at kith and kin homes by make a copy of Seyed Smaiel’s tragedy
    شرمنده به خدا
    shows and ...
    by copying ... یا حتی میشه by رو هم حذف کرد ...

    could you please correct my translation and translate 3 line to the end.
    رفیع حالتی در سال 1275 در تهران متولد شد.
    Rafi Halati was born in Tehran in 1275.
    در مدرسه سنلویی تهران تحصیل کرد.
    He studied at Tehran’s Sanluie school.
    و نزد کمال الملک نقاشی آموخت.
    And he learned painting with Kamal Olmolk.
    در همان مدرسه، کمال الملک با الهام از نمایشی که در یک مجلس عروسی دیده بود بساط نمایش را به راه انداخت.
    At very school, Kamal Olmolk, performed the showing after a showing he had seen in a wedding.
    و با نسخه برداری از مراسم تعزیه سید اسماعیل به اجرای نمایش و تعزیه خوانی در منازل دوستان پرداخت.
    And he performed showings and tragedies at kith and kin homes by make a copy of Seyed Smaiel’s tragedy.
    در سفارشی که برای ساختن دکور نمایشنامه رستاخیز به مدرسه کمال الملک از طرف سید علی خان نثر داده شد، حالتی توسط استادش یه نثر معرفی شد.
    Halti met Nasr by his master in an order thet Seyed Ali Khan Nasr had made to make Rastakhiz play’s décor to Kamal Olmolk’s school.
    و این آغاز ورود جدی او به تئاتر بود.
    And this was his serious beginning to enter theater.
    در سال 1300 نقش کلفت را در مریض خیالی (اثر مولید) بعهده داشت.
    He played (the role of) housemaid in fantastic patient (by Mulid) in 1300.
    به سال 1305 که جامعه باربد توسط استاد مهرتاش تاسیس شد، حالتی از اعضای فعال جمعیت شد.
    ?
    و در کلاس تئاتر آنجا در رشته دکلاماسیون تدریس میکرد.
    And he teached Deklamation in its teater classes.
    حالتی از ابتدای تاسیس هنرستان هنرپیشگی در سال 1318 معلم تاریخ، لباس، گریم و دکور بود.
    Halati was History, clothing, greasepaint and décor teacher from the beginning establishment of the acting academy.
    از جایی که دفعه قبل تموم کرده بودم ادامه میدم:

    جمله ششم:
    بنویس and that was the beginning of his career in theater
    (ببینید متن فارس حتی ایراد داره : "آغاز ورود یه نفر" یعنی چی؟!)

    جمله هفتم :
    عنوان درست تئاتر اینه :The Imaginary Invalid
    مولید نه .. مولیر .. اسپلش اینطوریه : Moliere

    جمله هشتم:
    when master Mehrtash founded the Barbad society in 1305, Halati became one of the society's active member.


    جمله نهم:
    Deklamation نیاز به اصلاح اسپل داره .. با c هستش نه با k.

    جمله دهم:
    establishment رو حذف کن از جمله ...
    میشه بجای acting از actors هم استفاده کرد ...

  8. #3897
    داره خودمونی میشه saman_k2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Mars
    پست ها
    173

    پيش فرض

    Hello friends
    I have some sentence to persian, thet i want to translate these to English
    این چه حرف بدی است که میزنی.
    این حرف ها مسائل شخصی تو است که به هیچ کس نباید بگی.

  9. #3898
    پروفشنال G.D.ragon.Ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    876

    پيش فرض

    سلام.


    Men! Armor yourself with faith!
    مردان! زره تون با ایمان!
    //ببینید اینم میشه؟ "دین محافطتون"

    Your "maker" made me, did he not
    خالقت منو خلق کرده بود, اینطور نبود؟

    Perhaps he knows somthing you don't
    شاید چیزی میدونه که شما نمیدونید


    با تشکر

  10. #3899
    آخر فروم باز panther99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,325

    پيش فرض

    آقا ممنون ميشم متن من رو هم ترجمه كنيد .

    like christians , muslims believe that the present life is only a trial preparation for the next realm of existance. this life is a test for each individual for the life after death. A day will come when the whole universe will be destroyed and the dead will be resurrected for judgment by god. this day will be the beginning of a life that will never end . This day is the Day of judgment .on that day all people will be rewarded by god according to their beliefs and deeds.

  11. #3900
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    Hello friends
    I have some sentence to persian, thet i want to translate these to English
    این چه حرف بدی است که میزنی.
    این حرف ها مسائل شخصی تو است که به هیچ کس نباید بگی.
    that's a bad thing to say ...
    یا بهتر از اون، اینه که عکس اش کنیم : that's not a nice thing to say.

    //

    these things are your personal business.. you should keep them (a secret) from everyone
    بخش دوم جمله رو میشه خیلی ساده تر هم گفت : you shouldn't tell them to anyone
    سلام.


    Men! Armor yourself with faith!
    مردان! زره تون با ایمان!
    //ببینید اینم میشه؟ "دین محافطتون"

    Your "maker" made me, did he not
    خالقت منو خلق کرده بود, اینطور نبود؟

    Perhaps he knows somthing you don't
    شاید چیزی میدونه که شما نمیدونید


    با تشکر
    دومی که گفتی (دین محافظتون) قشنگ تره .. یا مثلا "خودتون رو به سپر ایمان مجهز کنید"

    //

    درسته

    //

    درسته ..

  12. 4 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •