یادم نمی رود تورادیدار اولت
جای نوازشت مرا دستت کتک زده
گفتم برای تو شبی ای عشق اولم
خود را تکاندی وسپس گفتی که فک زده
حالم خراب شد کمی مایل به ابریم
در آسمان خالیم نام تو حک زده
رفتم سراغ خانه ات با حال دیشبم
دیدم که خانه نیستی قلبم ترک زده![]()
یادم نمی رود تورادیدار اولت
جای نوازشت مرا دستت کتک زده
گفتم برای تو شبی ای عشق اولم
خود را تکاندی وسپس گفتی که فک زده
حالم خراب شد کمی مایل به ابریم
در آسمان خالیم نام تو حک زده
رفتم سراغ خانه ات با حال دیشبم
دیدم که خانه نیستی قلبم ترک زده![]()
خواهرم در کوچه آرایش مکن / از جوانان سلب آسایش مکن
گیسوان از روسری بیرون مریز / بر مسیر دیدگان افسون مریز
خواهرم دیگر تو کودک نیستی / فاش می گویم عروسک نیستی
خواهرم ، این لباس تنگ چیست؟ / پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟
خواهرم اینقدر طنازی نکن! / با امور شرع لجبازی نکن
خواهران با شما هستم
قلم چرخید و فرمان را گرفتند
ورق برگشت و ایران را ...گرفتند
به تیتر «شاه رفت ِ» اطلاعات
توجه کرده، کیهان را گرفتند
چپ و مذهب گره خوردند و شیخان
شبانه جای شاهان را گرفتند
همه ازحجرهها بیرون خزیدند
به سرعت سقف و ایوان را گرفتند
گرفتند و گرفتن کارشان شد
هرآنچه خواستند آن را گرفتند
به هر انگیزه و با هر بهانه
مسلمان، نامسلمان را گرفتند
به جرم بدحجابی، بد لباسی
زنان را نیز، مردان را گرفتند
سراغ سفره ها، نفتی نیامد
ولیکن در عوض نان راگرفتند
یکی نان خواست بردندش به زندان
از آن بیچاره دندان را گرفتند
یکی آفتابه دزدی گشت افشاء
به دست آفتابه داشت آن را گرفتند
یکی خان بود از حیث چپاول
دوتا مستخدم خان را گرفتند
فلان ملا مخالف داشت بسیار
مخالفهای ایشان را گرفتند
بده مژده به دزدان خزانه
که شاکیهای آنان را گرفتند
چو شد در آستان قدس دزدی
گداهای خراسان را گرفتند
به جرم اختلاس شرکت نفت
برادرهای دربان را گرفتند
نمیخواهند چون خر را بگیرند
محبت کرده پالان را گرفتند
غذا را آشپز چون شور میکرد
سر سفره نمکدان را گرفتند
چو آمد سقف مهمانخانه پائین
به حکم شرع مهمان را گرفتند
به قم از روی توضیحالمسائل
همه اغلاط قرآن را گرفتند
به جرم ارتداد از دین اسلام
دوباره شیخ صنعان را گرفتند
به این گله دوتا گرگ خودی زد
خدائی شد که چوپان را گرفتند
به ما درد و مرض دادند بسیار
دلیلش اینکه درمان راگرفتند
همه اینها جهنم، این خلایق
ز مردم دین و ایمان را گرفتند
شعری زیبا از سیمین بهبهانی
کسی با ما سر یاری ندارد
دلی سودای دلداری ندارد
شنیدم لیلی و مجنون ولیکن
دل من قصد علافی ندارد
ميازار موري كه دانه كش است .... بترس از عمو يش كه چاقو كش است !
در کوچه های عشق دنبال تو می گشتم . . .
حقیقت ، شب بود ترسیدم و برگشتم . . .
شنیدم خورده ای سرما جدیداً
و حتی می کنی سرفه شدیداً
اگر حالت مساعد گشته امروز
دعایت کرده ام بی شک عمیقاً
حیف پستهایی که پای چشمات پاک شد
پست من کم بود با تو کمتر شد
برو تو آینه ببین از خودت چی ساختی
بگو به چه قیمتی پستمامو پاک کردی
می تراود چراغ ای دی اس ال
می درخشد وی پی ان
غم این نت خفته
خواب در چشم خونینم (از بیداری) میشکند
نازک آرای
فایل رپیدشر 200 مگی
که به جانش کشتم
افسوس که با این نت ایران می شکند
شاعر : خودم به تقلید از یک شعر نیما .
دریای غم ساحــــل ندارد
اگر دارد به تو ربطی ندارد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)