به نظر من که امیر حافظ ثبات اخلاقی نداره.اکرم باید طلاقش بده.![]()
به نظر من که امیر حافظ ثبات اخلاقی نداره.اکرم باید طلاقش بده.![]()
من که هیچ حقی بهش نمیدم .خوب به بنده خدا حق بدید .خودشو برای اسماعیل داره میکشه بعدش حاج آقا چشمش دنبال یکی دیگس
اگه هم داره واسه اسماعیل خودشا می کشه فقط به خاطر این هست که به واسطه اون بتونه امیر حافظ را از اکرم دور کنه .
چون اگه رابطه اسماعیل و بزرگ خوب بشه محاله امیر حافظ از اکرم دل بکنه .
همین طور هم که توی این چند قسمت دیده شده امیر حافظ داره خودشا از اکرم جدا می کنه .
پسر بزرگ که کارش خیلی درسته .این قسمت کاملا تو کف دیالوگ های پسر بزرگ بودم....تو قسمت قبل آقا واسه من جا انداخته وسط حیاط با لپ تاپ درس میخونه تو این آشفته بازار....فکر کنم از اون بی خیالهای منگه....حالا اگه ما بودیم مثل اسپند روآتیش بودیم...[
این همه کامیار به هوشی گفت خودتا و زنتا قاطی این ماجرا نکن . اما هوشی کاری کرد کارستون
اونجا که کنار در با لپ تاپ نشسته بود خیلی جالب بود
یه نکته هم این که علارغم این که توی این سریال هیچکدوم به حرف همدیگه گوش نمیدن ، دو قلوهای هوشی ماشالله چقدر حرف گوش کن هستند .
تمام بدبختی تو این سریال زیر سر امیر حافظه
اگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
اگه این نبود که سر ازدواجش با اکرم داداشا به جون هم نمی افتادن
ریشه همهی بدبختی ها از جناب بزرگه که گذاشت یه صیغه محرمیت بین دختر و برادرزادش خونده بشه و 4 سال ادامه پیدا کنه...![]()
جالب :
بزرگ به کامیار : درز بگیر = خفه شو (مودبانه!)
مامان لطیفه به راننده آژانس: آقا از این گوشی دستیا دارین؟ (=موبایل!)
صحنه ای که انسی داش به اسماعیل آب میداد : مامان لطیفه گفت : سلام بر حسین...موهای تنم سیخ شد
کلا آدم احساس میکنه فضای سریال یه مقدار از این زمان دوره بیشتر به دهه 40-50 یا فوقش 60 نزدیکه: مادرشوهر هی خونه این عروس یا اون یکی، زنها مطیع و مودب، دو تا جوون که آگاهیشون در حد گلابیه! حالا با یه لپ تاپ و گوشی htc شاید فضا عوض شه؟؟!!...نه؟
Last edited by Geronimo_AD; 31-08-2010 at 12:05.
سلام
دوستان یکی لطف میکنه یه توضیح مختصر از قسمت دیشب بگه؟
تکرارشم ندیدم کی داد
مرسی
موهای تنه منم سیخ شد.چه تفاهمی داریمصحنه ای که انسی داش به اسماعیل آب میداد : مامان لطیفه گفت : سلام بر حسین...موهای تنم سیخ
خوب با یکی دیگه ازدواج میکرد بعد حامله یشداگه این نبود که اکرم حامله نمی شد
مگه بازی شطرنجه شوهرشه دوستش دارهچون اگه رابطه اسماعیل و بزرگ خوب بشه محاله امیر حافظ از اکرم دل بکنه
ency
![]()
ency نه NCواقعا ادم مذخرفیه تو قسمت قبل سرنگو ازدست اسماعیل کشید خون فواره زد
![]()
پس چرا امشب نشون نداد...؟
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Last edited by Cleeev; 31-08-2010 at 20:18.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)