تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 39 از 41 اولاول ... 2935363738394041 آخرآخر
نمايش نتايج 381 به 390 از 405

نام تاپيک: سریال زير هشت

  1. #381
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    یه سوال دوستان!
    عطا اینا که پامنار میشینن، چرا مادرشون رو امامزاده پنج تن دفن کردند؟ سفارش مادرش بود؟!

  2. #382
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    حتماً دیگه ...
    عیوضی رو نمی دونین کجا دفن کردن؟ بهشت زهرا که نبود ، شبیه امامزاده بود ...
    Last edited by Kurosh; 11-08-2010 at 20:05.

  3. این کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #383
    آخر فروم باز Maziar_69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    2,491

    پيش فرض

    کلا من کمتر یادم میاد تو سریال های تلویزیونی کسی رو ببرن بهشت زهرا.
    همه رو تو امام زاده دفن می کنن!

  5. #384
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    بالاخره دوری راه و هزینه ی کمتر و ... 

  6. #385
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    یادداشت مجید اسلامی درباره سریال «زیر هشت» ساخته سیروس مقدم
    یک درام اغراق‌آمیز تمام‌عیار


    سینمای ما - «زیر هشت» نوستالژی سینمای قبل از انقلاب را با الگوهای تصویری و موسیقی سینمای معاصر غرب و شعارهای اخلاقی مورد پسند مدیران سیما درهم می‌آمیزد و ترکیب عجیبی را به نمایش می‌گذارد. همین‌جا البته باید فاصله‌ی آشکار میان این سریال و نمونه‌هایی مثل «نرگس» و همین سریال هندی این روزهای شبکه سه («فاصله‌ها») را به رسمیت شناخت. آن نمونه‌ها را از فرط پیش‌پاافتادگی نمی‌توان جدی گرفت. اما «زیر هشت» نمونه‌ای جدی‌ست. جدی‌ست چون بیننده‌اش را دست‌کم نمی‌گیرد و در داستان‌گویی از تخیل خواننده هم کمک می‌گیرد، ایجاز را رعایت می‌کند، سعی‌اش این است که جهانی هم‌جنس و همگن به وجود بیاورد، و از همه مهم‌تر بازیگران خوبی دارد که استاندارد کار را بالا می‌برند. اشکال اما در وهله‌ی اول با نگاه حاکم بر فیلم‌نامه‌ شروع می‌شود. این یک نگاه ناتورالیستی تیپیک است. بسیاری سینماگران ما به سینمای موسوم به موج نوی قبل از انقلاب و فیلم‌هایی چون «خداحافظ رفیق» و «تنگنا» [نادری] و «رضاموتوری» و «گوزن‌ها» [کیمیایی] دلبستگی دارند. برخی فیلم‌های دهه‌های شصت و هفتاد هم نمایانگر این دلبستگی بود (مثلاً «مجنون» ملاقلی‌پور)،



    اما فکر نمی‌کنم این نوستالژی هرگز مثل «زیر هشت» تجسم پیدا کرده باشد: قهرمانی که از زندان می‌آید بیرون، در گذشته نارو خورده و می‌خواهد انتقام بگیرد، زنی که یادآور «زن‌های عاشق‌کش» تیپیک‌ است، در زمان مناسب قول و قرارها را فراموش کرده و رفته زن یک آدم پول‌دار شده؛ مرگ، چاقو، زخم، اختلاف طبقاتی، قبرستان ماشین‌ها، تعلیق، فرار، بیمارستان، پلیس... و از همه مهم‌تر سیاهی. «زیر هشت» شاید سیاه‌ترین چیزی‌ست که بعد از انقلاب ساخته شده. یک درام اغراق‌آمیز تمام‌عیار؛ بن‌بست تمام‌عیار.
    از هر احتمالی بدترین‌ امکان ظهور می‌یابد، همه‌ی راه‌ها به دیوار ختم می‌شوند، هیچ‌کس حاضر نیست بدی را فراموش کند، همه می‌خواهند تلافی کنند، آن دوست کمک‌کننده (آتیلا) دستش خالی‌ست و به‌شدت مریض است، حوادث طوری جلو می‌روند که همه‌ی گناهان نکرده هم به گردن قهرمان می‌افتد … از همه مهم‌تر گناه مرگ بچه‌ای نوزاد. از این به بعد جنون اوج می‌گیرد: مگر می‌شود کسی مرگ بچه‌اش را فراموش کند؟
    درواقع پاسخ به این سوال بیش از هر چیز جهان‌بینی فیلم‌نامه را رقم می‌زند. گرایش حاکم بر فیلم‌نامه، متاثر از ایدئولوژی حاکم بر ادبیات و هنر ایران در دهه‌ی چهل و پنجاه بی‌شباهت به ناتورالیسم زولایی نیست؛ این‌که نکبت و فلاکت در این دنیا اجتناب‌ناپذیر است؛ این‌که خوبی در تنگناست و بدی گریزناپذیر؛ این‌که جواب های هوی است. نتیجه این می‌شود که عادل وقتی بچه‌اش می‌میرد تا آن‌ حد جنون‌زده می‌شود که کم مانده سرایدار بدبخت ساختمان را هم خفه کند، آواره‌ی کوچه و خیابان می‌شود و با کارتن‌خواب‌ها همراه می‌شود؛ منیژه وقتی بچه‌اش می‌میرد با خودآزاری تمام اتاق‌خواب بچه‌اش را شخصا از یادگارها خالی می‌کند (و سریال هم این خودآزاری آشکار را به‌تفصیل نشان می‌دهد)؛ و منصور وقتی خواهرزاده‌اش می‌میرد تا گروگان‌گیری و قصد جان بچه‌ی خواهر عطا پیش می‌رود. اما چگونه می‌شود این همه سیاهی را توجیه کرد؟
    چگونه توانسته‌اند این همه سیاهی را به مدیرانی بقبولانند که سال‌هاست سیاه‌نمایی فیلم‌های جشنواره‌پسند سینمای ایران را (که فرسنگ‌ها با این حد از سیاهی فاصله دارند) محکوم می‌کنند؟ جواب ساده است: با پایان. از همان اول می‌شد حدس زد که داستان به کجا می‌انجامد؛ عطایی که تمام وجودش را کینه گرفته و گوشش به هیچ حرفی بدهکار نیست، در اوج استیصال با خدا راز و نیاز می‌کند و چشمش می‌افتد به پیرزنی که مشغول نمازخواندن است، یاد مادرش می‌افتد و … یکباره از دل این همه سیاهی معنویت فوران می‌کند!
    این یعنی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز: فیلم‌ساز به نوستالژی‌اش رسیده و مدیر هم به پایانش! اما واقعیت این است که معنویت این نیست: ما با تمام این شعارهای اخلاقی عملاً مادی‌ترین نگاه‌ها را به جهان داریم. آن‌چه معنویت را در هنرهای نمایشی می‌سازد، اخلاق نیست، بلکه راز است. و راز با منطق خط‌کشی شده، و نگاه تیپیک به آدم‌ها و جهان جور درنمی‌آید.
    از سوی دیگر آن‌چه این نگاه ناتورالیستی حاکم بر فیلم‌نامه را کامل می‌کند کارگردانی سیروس مقدم است که استفاده از دوربین‌اش، آن زاویه‌های غیرعادی، لنزهای واید و حرکات مدام دور شخصیت‌ها یادآور سکانس‌‌های آغازین «ریورس‌ناپذیر» گاسپار نوئه است. اسم این‌جور استفاده از دوربین را می‌شود گذاشت: «زاویه دید مگس» که البته زحمت زیادی برایش کشیده شده ولی بیش‌تر مرعوب‌کننده است تا کارآمد. در فیلم نوئه هم این استراتژی بیش‌تر در خدمت نمایش پلشتی و پستی بود و این‌جا هم ظاهراً همین‌طور است. این‌جا هم از معنویت خبری نیست و زاویه‌ها غرابتی غیرطبیعی دارند: مثلا نمایی که چهره‌ی شخصیت را از داخل راه‌آب دستشویی نشان می‌دهد یا از پشت سبد ظرف‌ها. چهره‌های دفرمه و دوربینی که از هر جایی می‌تواند سردربیاورد.
    می‌ماند موسیقی که نوای یک‌نواخت گیتاربرقی‌اش را به‌شیوه‌ی «مرد مرده‌»ی جارموش همواره و همیشه تکرار می‌کند. آیا این هم نوای تقدیر ناتورالیستی نیست؟ می‌ماند شعر ترانه، که البته می‌تواند با مفهوم مورد نظر مدیران هم‌سو باشد، که تا حد ممکن هست.
    نکته‌ی دیگر البته دیالوگ‌هاست که به‌جای آن‌که دیالوگ‌ باشد، مونولوگ است. چیزی که کیمیایی خیلی دوست دارد ولی به‌ندرت موفق می‌شود آن را خوب از آب دربیاورد. این‌جا مونولوگ‌ها اغلب خوب‌اند ولی این موقعیت از فرط افراط خودبه‌خود به کاریکاتور بدل می‌شود: همیشه یک‌ نفر ساکت است و دیگری کل حرف‌هایش را یک‌نفس می‌گوید و بعد گاهی نوبت دیگری می‌شود. این موقعیت فقط وقتی موجه از آب درمی‌آید که سکوت دیگری توجیه مشخصی داشته باشد (دلخوری، عصبانیت، قهر) و مکان ایستایی لازم را داشته باشد. توی خیابان وسط کتک‌کاری، یا وقتی تنش بر صحنه حاکم است (کسی در تعقیب است، زمان تنگ است...) البته که کاریکاتور می‌شود... و متاسفانه خیلی‌ جاها شده.
    بازی‌ها واقعاً خوب است. از پانته‌آ و آتیلا انتظار داریم. امیر جعفری هم توانسته به‌خوبی از آن مدل کمیک «بدون شرح»ی فاصله بگیرد و به الگوی وثوقی/سعید راد (زخمی سرگردان) نزدیک شود. ولی شاید بهترین اتفاق بازی کامران تفتی‌ست (در نقش منصور) که از اغراق نقش‌اش استفاده می‌کند و خودش را نشان می‌دهد. در این فیلم پر از سیاهی او می‌تواند در برخی لحظه‌ها سیاه‌ترین باشد.
    چند قسمتی تا پایان مانده ولی عادت کرده‌ایم که پایان‌های سریال‌ها غیرقابل تحمل باشند، چون این بخش‌ها را عملاً مدیران کارگردانی می‌کنند!
    ***
    منبع مطلب: سینمای ما
    لینک منبع مطلب:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    دوستان نقد نسبتا جالبیه... اگه حس مطالعش رو ندارید، بخش های بلولد شده رو بخونید.

    اسم این سبک فیلمبرداری چیه ؟!! فیلمبردار میرفت ادای فیلمبرداری های هالیوودی رو دربیاره بدتر آدم چشم و سرش درد می گرفت اینقدر بی خود و بیش از حد دوربین رو تکون می داد./
    والا من هم نمیدونم، ولی بخش قهوه ای رنگ مطلب بالا یه توضیح جالبی داده.
    یاعلی

  7. 4 کاربر از pcforlife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #386
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    خیلی نقد خوبی بود ...

    با تک تک قسمتاش موافقم ... البته فکر می کنم میزانسن های خاص مقدم به کار لطمه ای نزده ... حس آشفتگی و پریشونی رو به خوبی منتقل می کرد نما ها ...
    و چقدر خوبه که نویسنده این مطلب ، چند قسمت مونده به پایان ، به همون قاطعیتی که ما هم داشتیم ، پایان رو پیش بینی می کنه و میگه که دست مدیرانه پایان این جور کارها ...
    اصلاً این جمله رو باید یکی از بهترین جملات نقادانه درباره صدا و سیما دونست:
    این یعنی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز: فیلم‌ساز به نوستالژی‌اش رسیده و مدیر هم به پایانش
    پ.ن: البته نباید نقد رو متعلق به سایت سینمای ما حساب کرد ... این نقد رو مجید اسلامی در وبلاگش "هفت و نیم" نوشته و سینمای ما فقط نقل کرده ... 
    پ.ن 2: الان که فکر می کنم می بینم مقدم نمای اضافی هم داشت ... اون نیم چهره ها ، کلوز آپ های وحشتناک ، بخار توی شب که بد جوری روش اصرار داشت و ... یه جورایی خودنمایی بود ... اما خب میزانسن تاثیر گذار هم زیاد داشت ...
    Last edited by Kurosh; 12-08-2010 at 00:20.

  9. این کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #387
    پروفشنال Amirdb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    800

    پيش فرض

    میگم دوستان من یه چند روزی نبودم نتونستم درست سریال رو ببینم قاطی پاتی میدیدم ودرست متوجه نشدم
    اون قسمتی که منصور مادرش رو هل داد طرف آکواریوم دیدم بعدش درست ندیدم
    باید از چه قسمتی دانلود کنم؟چه سایتی؟
    قسمت بعد همون هل دادن طرف آکواریوم رو میخوام
    ممنون

  11. #388
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    میگم دوستان من یه چند روزی نبودم نتونستم درست سریال رو ببینم قاطی پاتی میدیدم ودرست متوجه نشدم
    اون قسمتی که منصور مادرش رو هل داد طرف آکواریوم دیدم بعدش درست ندیدم
    باید از چه قسمتی دانلود کنم؟چه سایتی؟
    قسمت بعد همون هل دادن طرف آکواریوم رو میخوام
    ممنون
    ون صحنه ای که شما میگی، آخرین صحنه‏ی قسمت 23 هستش... 4 قسمته بعد اونو باید دانلود کنی...
    از این سایت میتونی بگیریش...
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    یاعلی

  12. 2 کاربر از pcforlife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #389
    آخر فروم باز moslem47's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    1,797

    پيش فرض

    کسی اسم واقعی عادل و خواهرش رو نمیدونه؟

    ---------- Post added at 10:46 AM ---------- Previous post was at 10:45 AM ----------

    در ضمن اون قسمتی که عادل از تیمارستان فرار کرده بود قسمت چندم بود؟

  14. #390
    پروفشنال Amirdb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    800

    پيش فرض

    ون صحنه ای که شما میگی، آخرین صحنه‏ی قسمت 23 هستش... 4 قسمته بعد اونو باید دانلود کنی...
    از این سایت میتونی بگیریش...
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    یاعلی
    ممنون داداش
    ولی این سایته که نمیاد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •