ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
John Locke : It's gonna start raining in one minute.- جان لاک : يه دقيقه ديگه بارون مياد!
Boone : one minute?
John Locke : Give or take a few seconds.
Boone : They teach you how to predict the weather at a box company?
- بن : يه دقيقه؟
- جان لاک : شايدم چند ثانيه!
- بن : اونا توي شرکت جعبه سازي بهت پيش بيني وضعيت هوا رو ياد مي دادن؟
Lost.gif "N Aggressive (39)")
Vampire Diaries
الینا:چرا نمیذاری مردم اون روی خوبتو هم ببینن؟
دیمن:وقتی مردم خوبی میبینن,انتظار خوبی دارن...و من نمیخوام زندگیمو بر اساس انتظارات ادمای دیگه
بنا کنم.
همساده : ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون بزنیم،
یهو نفیمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم! ما که اصلا زن نداشتیم!
الان پنج ساله دارم مهریه میدم نمیدونم به کی ! ینی داغونما له له هستم !
[ کلاه قرمزی 91 ]
Vampire Diaries
ديمن:من...گم شدم
-:اونوقت وسط جاده دراز کشيدين؟
ديمن:اون... گم شدن منظورم نبوداون يک استعاره بود از لحاظ وجودی گم شدم
-:کمک ميخواين؟
ديمن:خوب...آره می خوام!ميتونی کمکم کنی؟!
-:تو مستی
ديمن:نه.خوب،آره.شايد يکم.نه خواهش ميکنم نرو واقعا به کمک نياز دارم.تکون نخور
-:من دنبال دردسر نميگيردم
ديمن:منم همينطور اما تنها چيزی که هميشه نصيبم ميشه دردسره.اسمت چيه؟
-:جسيکا
ديمن:سلام جسيکا.من يه راز دارم يه راز خيلی بزرگ ولی هيچوقت رازمو بلند نگفتم يعنی آخه...چه فايده ای داره؟!گفتنش که چيزی رو عوض نميکنه حال منو که خوب نميکنه يا مجبورم نميکنه که يک توله سگ رو بزرگ کنم.من نميتونم اون چيزی باشم که بقيه مردم می خوان من باشم.چيزی که اون ميخواد من باشم.من همينم،جسيکا.
-:ميخوای بهم صدمه بزنی؟
ديمن: مطمئن نيستم.چون تو...بحران وجودی من هستی.بکشمت؟نکشمت؟
:خواهش ميکنم منو نکش-
ديمن:ولی مجبورم جسيکا آخه من انسان نيستم و دلم براش تنگ شده بيشتر از هر چيزی تو دنيا دلم براش تنگ شده اين راز منه ولی دردش بيشتر از اون چيزی هست که يک مرد بتونه تحمل کنه.
سلام ... ديالوگ مربوط به جايي هستش كه دارن چندتايي سنگ / كاغذ / قيچي بازي ميكنن ... استفاده از چيزايي مثل "آتيش و بالن آب خيلي جالبه : دی
Ross_What is it? : D
Joey _ That's fire . It beats everything : D
Pheobe _ Oh really? Does it beat Water Balloon? : D
راس _ اين ديگه چيه؟
جويي _ اين آتيشه . آتيش همه چيز رو شكست ميده : دی
فيبي _ ئه ! جدا؟! آتيش ميتونه بالن آب رو هم شكست بده؟ : دی
Friends _ Season 10 _ Episode 8
- آقاي مجري: اگه وقتي وارد جايي شديم و يکي دستش رو آورد جلو مي خواد چيکار کنه؟
- پسرعمه زا: مي خواد انگشتشو بکنه تو ناف ما!
- آقاي مجري: نه مي خواد دست بده و سلام کنه!
حالا اگه دستش رو نياورد جلو چي؟
-پسرعمه زا: ما دستمونو مي بريم جلو مي کنيم تو نافش!
[ کلاه قرمزی 91 ]
يکی از فراموش نشدنی ترين ديالوگ های زندگيم ديالوگ زيره
کسايی که سريال هاوس رو ديدن ميدونند با چه پديده ای روبرو هستند انسانی که ميخواد خودشم نقض کنه
تو يکی از قسمت های فصل پنجم يک کشيش بيمار تحت نظر هاوس و تيمش قرار ميگيره و هاوس سعی داره اعتقاد و تفکرات کشيشو نسبت به پروردگار به چالش بکشه اما تو سکانس پايانی کشيش اين ديالوگ رو خطاب به هاوس ميگه که واقعا تو اون لحظه جالبه
"ميدونی مشکل تو چيه هاوس؟ تو از همه ما بيشتر به خدا اعتقاد داری اما به خاطر اينکه می خوای خودتم نقض کنی دنبال کسی ميگردی که باورهات رو ببره زير سوال"
آقاي مجري: اگه رفتيم مهموني و يكي دستشو آورد جلو ما چيكار ميكنيم؟
فاميل دور : آقاي مجري دستشو ميگيرم ميآيم از پشت ميكوبونيمش زمين....
Fringe.S03_E10 :
راسکو جویس یک ستاره کیبوردیست قدیمی از بند Violet Sedan Chair ! به والتر بیشاپ فوق دانشمندی به سبک ابن سینا(همه فن حریف!) و دم دستگاه آزمایشگاهش اشاره میکنه و میگه:
-خوب... اينا چیه... اين همه چیز که اینجاجمع کردی، هان؟
-بتازگی، يه محلولي اختراع کردم که به فرايند نقشه برداري از مغز کمک ميکنه!
-ها.... واقعاً؟ [هیجان زده میشه]
نقشه برداري از مغز(Brain-mapping)...
چه اسم خوبیه برای یک آلبوم.
Californication.S04_E06 :
هنک مودی(نویسنده) و ادی نرو (ستاره سینما، تو مایه های دنیرو D:) در حال بحث...دیالوگهای ابتدای و انتهای بحث هم جالبه که...بگذریم...:دی
ادی- حالا دیگه من یک هنرمندم.
هنک-عجب! گواهینامهای مدرکی چیزی هم براش گرفتی؟
ادی(بدون تـأمل)-آره بهش میگن، اسکار!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
