سلام دوستان من رو به عنوان عضو جديد بپذيريد.من هم علاقه زيادي به فلسه دارم.گاهي اوغات خيلي در مورد مسائل مختلف فكر مي كنم در واقع تمام روز رو. سوالي يا بهتره بگم عقيده اي كه مدتي هست كه دلايل زيادي و مطمئني براي انكارش ندارم ذهنم رو مشغول كرده خوشحال مي شم كه عقيده ي خودتون رو درباره اش بگيد.
عقيده ي من در مورد قيامته.خداوند توي قران گفته كه كسي زمان وقوع قيامت رو نمي دونه حتي پيامبر.من اعتقاد دارم كه زمان قيامت تقريبا مشخصه.و اون هم زمان مرگ هر شخص خواهد بود.دلايلم رو به اين صورت ذكر مي كنم كه, هر فردي بعد از فوتش ديگر زمان برايش معني پيدا نخواهد كرد.چنانچه كه در قرآن هم اومده در جايي عزير (اگر اشتباه نكنم) با چهارپايش از كنار دهكده اي عبور مي كردن كه اين سوال رو از خودش حيرت زده مي پرسد چطور خدا مي تواند موجودات رو دوباره زنده كند و در همين حال او مي ميرد و بعد از 100 سال(مدت دقيقش رو نمي دانم) زنده مي شود خدا ازش مي پرسه كه چه مدت درنگ كردي جواب داد 1 روز يا نيمي از روز و خدا بهش گفت كه به چهارپايت نگاه كن كه استخوناش باقي مونده و به بارت نگاه كن كه (ظاهرا انگور بوده) مانده است.خوب يه داستان ديگه هم كه خودتون مي دونيد كه عده اي به غار پناه برده و بعد از سالياني از خواب بيدار شدن به همراه سگشان كه اونها هم گمان مي كردن كه مدت اندكيست كه خوابيدن.و دليل ديگر خود ما هستيم.2 نفر رو در نظر بگيريد كه يكي در ساعت 12 شب به سر كار مي رود و تا 7 صبح كارش به اتمام ميرسد و ديگري در ساعت 12 شب مي خوابد و در ساعت 7 صبح بيدار مي شود.آيا زمان از نظر هر دو يكسان گذشته؟اگر اين دلايل رو در رابطه با قيامت در نظر بگيريم مي توانم بگويم كه به عنوان مثال پس از مرگ من مرحله ي بعدي كه وجود دارد باز كردن چشمهايم است.زيرا در اين بين زمان برايم معني پيدا نخواهد كرد و اگر برزخ را هم در نظر بگيريم رويايي است كه همانند خواب است.پس به نظر شما با توجه به اينكه بعد از مرگ زمان برايمان مفهوم بسيار كمي پيدا خواهد كرد مي توانم بگويم كه قيامت لحظه اي است كه مي ميرم؟