كسي نمي دونه ؟بچه ها همه كه رمز شبو ديدين . نه ؟
به نظر شما چرا توي كيش نوازنده ها رفتن ؟ من كه نفهميدم !![]()
كسي نمي دونه ؟بچه ها همه كه رمز شبو ديدين . نه ؟
به نظر شما چرا توي كيش نوازنده ها رفتن ؟ من كه نفهميدم !![]()
بچه ها من که عمرا آلبومو بخرم
واقعا به نظرم ما بازیچه شدیم
چقدر امروز و فردا از طرف ایرانگام و رضا صادقی
از وقتی آلبوم مجوز گرفت مشکل ایرانگام بود
ولی حالا دوباره خود رضا داره مشکل درست میکنه
منم دیگه نمیخرم 3 ماهه به خودم این قولو دادم که دیگه نخرم من پول سی دی رو وقتی برابر زمانی که برای البوم منتظر موندم قرار میدم میبینم اونا باید به من 20-30 تومن پول بدن
در ضمن با دانلود ما فقط به ایران گام ضرر میرسه نه به رضا
رضا البوم رو به اونا فروخته پس تمام
من خودم با دانلود اثرات مخالفم و همه ی سی دی هارو اورجینال میخرم ولی به خاطر این 2 سال بد قولی هم که شده
با افتخار دانلود میکنم
بنده نیز به جمع دانلودی ها پیوستم و فقط امیدوارم ارزش این همه صبر و داشته باشه چون اینقدر این تاپیک و رفرش کردم اعصابم خورد شد !!!!!![]()
سه شنبه 10/09/1388
تهران
فرودگاه مهرآباد
پرواز شماره 091 هواپیمایی ماهان
مقصد: جزیره کیش
ساعت پرواز: 19:00
پس از 50 دقیقه تاخیر، هواپیما در ساعت 19:50 به سمت جزیره کیش پرواز کرد.
کیش
فرودگاه کیش
ساعت: 21:07
"پرواز شماره 091 هواپیمایی ماهان از فرودگاه مهرآباد تهران هم اکنون به زمین نشست."
سلطان مشکی آمد...
رضا صادقی به همراه صدرالدین حسین خانی ( مدیر برنامه ها ) و محمد اسدیان ( همراه همیشگی ) وارد سالن فرودگاه شدند. 2 پرواز دیگر همزمان با این پرواز نشسته بودند و سالن مملو از جمعیت بود.
مثل همیشه برخورد گرم و دوستانه ی سلطان مشکی دلنشین بود.
به هنگام انتظار برای دریافت بار، رضا صادقی با مردم خوش و بش کرد و عکس یادگاری انداخت.
هنگام عبور از سالن، هیچ سلامی از سوی رضا صادقی بی پاسخ نماند.
همه و همه مرد مشکی پوش را نظاره می کردند که عصا به دست و با لبی خندان عبور می کرد.
پس از خروج از سالن، رضا صادقی و همراهان به سوی هتل محل اقامتشان حرکت کردند.
در طول مسیر، مشکی پوش از موج مشکی گفت، از همدلی و از یکرنگی...
هتل پنج ستاره پارمیس، میزبان مشکی پوش عاشق و گروهش بود.
( گروه مشکی پوشان با پروازی دیگر و حدود ساعت 07:00 وارد جزیره شده بودند. )
اتاق 202 انتظار سلطان مشکی را می کشید و...
ساعت 23:10
مقابل تالار شهر غوغایی برپاست.
صف طویلی از جلوی درب ورودی تا درب انتهای سالن ایجاد شده.
مردم بی قرارند. بی قرار دیدن سلطان مشکی.
شور و شوق آن ها با کنسرت های دیگر متفاوت است.آن ها می دانند که این کنسرت، کنسرتی متفاوت است.
همچنان به خیل مشتاقان اضافه می شود.
اما...
خبری از گروه نیست.
آیا باز هم تاخیر؟
ساعت 00:30
درب های سالن باز می شود.
مردم برای گرفتن جای مناسب هجوم می برند.
سالن پر نشد!!!
کمی بیشتر از نصف.
همه ی دست اندرکاران تعجب می کنند!
تا به امروز و در تمام کنسرت های رضا صادقی در جزیره کیش، تالار به طور کامل پر شده.
علت چیست؟
ساعت 01:00
خبری از رضا صادقی و گروهش نیست.
همه نگرانند.
ساعت 01:15
گروه مشکی پوشان وارد تالار شهر می شوند.
ساعت 01:20
سلطان مشکی هم می آید.
برخورد تند و زننده ی ... جوی سنگین و نگران کننده را حاکم می کند.
همه نگاه ها به حسین خانی و ذاکری ست.
کنسرت فردا شب لغو! این را ... می گوید.
سکوت...
رضا صادقی وارد سالن می شود.
مردم سر از پا نمی شناسند.
اما...
رضا صادقی به استیج خیره شده...
لحظاتی مکث می کند.
"نور سالن رو قطع کنید"
نور سالن قطع می شود و همه جا در تاریکی فرو می رود.
رضا صادقی به زحمت و با کمک اطرافیان از پله های سن بالا می رود.
( ارتفاع استیج 80 سانتیمتر افزایش پیدا کرده و تعداد پله های آن هم بیشتر شده. پله هایی که از داربست ساخته شده. یکی از عوامل توصیه می کند که "دو پله ی اول رو با احتیاط طی کن. تازه گذاشتنش، یه خورده لق می زنه. مراقب باش" )
به خیر گذشت.
ساعت 01:30
مشکی پوشان می نوازند...
سلطان مشکی وارد می شود.
"من دیگه خسته شدم، بس که چشام بارونیه..."
شور و شوقی وصف نشدنی به پاست.
پس از پایان "وایسا دنیا" به همه سلام می کند و تشکر از اینکه باز هم به کنسرت او آمده اند.
مثل همیشه گرم و دوست داشتنی.
احوالپرسی های معمول و مژده به همشهریانش. "بعد از هشت سال می خوام تو شهر خودم و برای همشهریام کنسرت بذارم"
شعف در چشمانش موج می زند.
یادی از ناصر عبداللهی، احمد شاملو، خسرو شکیبایی، فروغ فرخزاد و...
"به افتخار پدر و مادراتون بایستید و ده ثانیه دست بزنید"
احترام، احترام و احترام...
"عشق تازه نواخته می شود"
همه دست می زنند.
"داشتم فراموشت می کردم اما باز دوباره ..."
اوج هیجان و شادی در بین مردم.
از گروهش تشکر می کند.
از مردم تشکر می کند.
از خدا تشکر می کند.
صدای سوت و جیغ همه را به وجد می آورد.
"ممنونم اجازه دادی با تو زندگی کنم"
"ممنونم" را اجرا می کند.
"بده دستاتو به من..."
سالن غرق در هیجان و عشق!
اما...
انگار صدای ساکسیفون شنیده نمی شود.
قسمت اول آهنگ بدون شنیدن صدای ساکسیفون اجرا می شود.
رضا نگاهی به صدابردار می اندازد.
"تو این قسمت از برنامه می خوام یه آهنگ بخونم از آلبوم جدید. آلبوم یکی بود یکی نبود به امید خدا فردا یا پس فردا منتشر می شه. بعد از سه سال دوری ..."
ترانه ای با کلام جنوبی اجرا می شود.
"زنده باد عشق، زنده باد هر چی جوان عاشقه ... زنده باد عشق، زنده باد هرچی گل شقایقه"
و پس از آن... "آسمان چه رنگه، رنگ و وارنگه، دل بگه چی دل بگه، مشکی قشنگه"
مردم علاقه خاصی به آهنگ های شاد دارند!
نوبت به "بغض ترانه" می رسد.
"دلم برات تنگ شده جونم، می خوام ببینمت نمی تونم..."
"برای تمام کسانی که دوست داشتین الان کنارتون بودن و نیستن، دست بزنید"
صدای گیتار الکتریک واضح نیست.
"صدای الکتریکو تو مونیتوره من بده"
کیفیت کنسرت افت کرده.
همه ی نگاه ها به صدابردار است.
فردی از میان جمعیت فریاد می زند. "وایسا دنیا رو بخون"
"چشم، چرا می زنی؟ اونم می خونم ( با خنده )"
"پیرهن مشکی" و پس از آن "مشکی رنگ عشقه را می خواند"
تشویق استقلال، پرسپولیس و مشکی. مثل همیشه. مشکی ...
باز هم آهنگی جدید.
"به تو مدیونم" اجرا می شود.
باز هم ضعف در صدابرداری.
رضا سکوت می کند.
تشویق حضار.
"امیدوارم کسی بی خداحافظی از پیشمون نره"
با تمام وجود "بی خداحافظ" را می خواند.
سالن به مرز انفجار می رسد. صدای سوت و تشویق...
"این آهنگو تقدیم می کنم به اونی که لبخندش همیشه با ماست"
"خدارو می خوام، نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام ... خدارو می خوام نه واسه مشکلو حل غصه هام"
همه این آهنگ را دوست دارند.
بلافاصله پس از آهنگ "خدا رو دوست دارم"، ترانه معروف "آشنا" را می خواند.
"تو با منی، هر جا برم..."
همراه با مردم می خواند.
"واست دلم، واست تنم، اصلا" تمام زندگیم..."
فضایی زیبا و عاشقانه.
فردی از میان جمعیت فریاد می زند: "الهی قربونت برم" و... لبخندی شیرین از مرد مشکی پوش.
اعضای گروه را معرفی می کند. از تک تک آن ها تشکر می کند. تشکر از این که بد اخلاقی های او را تحمل می کنند.
احترام خاصی بین گروه حاکم است.
نوبت به تکنوازی بهنام ابطحی می رسد.
سالن غرق در شوق و هیجان.
"وایسا دنیا" حسن ختام برنامه است.
به همه پیشنهاد می کند که سری به دریا بزنند!
"به آن عده که از باده ی وفا مستند، سلام ما برسانید هر جا هستند."
ساعت 02:40
مردم برای گرفتن عکس از سلطان مشکی به طرف سن هجوم می برند.
مردم توسط عوامل حراست به بیرون از سن هدایت می شوند.
رضا صادقی در پشت سن به انتظار نشسته.
انتظار برای خروج از سالن.
اما باز هم مشکل...
هنگام پایین آمدن از استیج، دستش با نرده ی پله ها برخورد می کند و آسیب می بیند.
عصبانی و ناراحت.
گلایه می کند...
از صدا، از نور، از استیج غیر استاندارد.
دورش را خلوت می کنند.
درد و خستگی در ظاهرش موج می زند.
به تک تک نوازندگان خسته نباشید می گوید. از همه تشکر می کند.
قدم زنان و لبخند بر لب به سوی درب خروجی حرکت می کند.
ساعت 03:15
خسته نباشی سلطان قلب ها.
همین...
مجله موسیقی ایرانیان - ابراهیم مولائی : هفته پیش خبری بر روی خروجی سایت موسیقی ما قرار گرفت که حاکی از منتشر شدن آلبوم جدید رضا صادقی در روز یکشنبه ( 8/9/88 ) بود. البته دیروز هیچ خبری از انتشار این آلبوم نبود و هواداران رضا صادقی شاهد بدقولی چند باره شرکت ایران گام بودند !
امروز طی تماسی که با شرکت ایران گام داشتیم مشخص شد این آلبوم اواخر همین هفته به بازار عرضه خواهدشد ! ما از مسولین شرکت ایران گام درباره آلبوم هشت هم پرسیدیم که این آلبوم بالاخره منتشر می شود ؟ که ایران گام حاضر به اعلام تاریخی برای منتشر کردن این آلبوم نشد ، وقتی هم درباره ماجرای سیروان خسروی سوالاتی رامطرح کردیم بدون هیچ توضیحی گوشی قطع شد !
بالاخره رمز شبو دیدم
به نظرم عالی بود
Last edited by asextor1; 03-12-2009 at 03:27.
تا ببینیم![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)