تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 39 از 52 اولاول ... 2935363738394041424349 ... آخرآخر
نمايش نتايج 381 به 390 از 513

نام تاپيک: دانستنيهاي حيوانات

  1. #381
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    5 روباه

    روباه شنی
    روباه هابه رنگهای گوناگونی از سرخ پریده تا طلائی تا قهوه‌ای شدید می‌‌باشد. برخی از روباهان موی سیاه خالص دارند. روباه سرخ ممکن است آنرا روباه نقره‌ای گفت. خطوط پوشش سرخ با خطوط سیاه روی پشت وشانه اش داردو به هرصورت روباه را از پشت گوش های سیاه و سر دم سفید میتوان تشخیص داد. شکارچیان گاهی روباهان را برای پوست پرمو ونرمشان بدام می‌‌اندازند. ودر بعضی نقاط دنیاگوشتش را نیز می‌‌خورند. روباه خاکستری تقریبا درمیان صخرها وبرگهای سایه دار جنگلها ظاهر می‌شود. یا به رنگ محیط‌ها ونواحی دیگر در می‌‌آید. روباهائی که در بیابانها بسر می‌‌برند موهای پاهایش حرکت را برای روباه آسان می‌‌کند. گوشهای روباه بیابانی خیلی بزرگ است تا صداهای خفیف شکارچیان یا دشمن خودرا میان شن‌ها بشنود. روباه سرخ در جنگلها وکشتزارها زندگی می‌‌کند. جنگلها جای خوب وامنی برای لانه سازی روباها است. در کشتزارها، روباهان خرگوش، موش، وپرندگان را شکار می‌‌کند. روباه نیز در بعضی اوقات به مرغ‌های خانه‌ای برای جوجه وتخم می‌‌تازد. در تابستان در بعضی اوقات به مزارع نیز حمله می‌‌کند. گوجه وآلو نیز می‌‌خورند. بیشتر روباهان به تنهائی شکار و با یک دیگر هنگام پرورش توله‌های خود زندگی می‌‌کنند. اما برخی از روباهان بصورت گله‌ای وگروهی در طول سال زندگی می‌‌نمایند. هرچند برخی از روباهان برای خود زمین را برای لانه خود می‌‌کنند. روباهان دیگر ممکن است از لانه‌های آماده جانوران دیگر سود جویند یا ممکن است زیر بوته‌ها یا در شکاف درخت ‌های کهن سال بسر ببرند. روباهان بیابانی شبکه هائی از تونل‌ها زیر شن‌ها می‌‌کنند. لانه آنها حتی در گرمترین هوا خنک باقی می‌‌ماند. سالی یک بار روباه ماده دو تا دوازده توله می‌‌ زاید. مادر از توله در حدود دوماه پرستاری می‌‌کند. پدر نیز کمک به نگهداری توله‌ها می‌‌نماید. در حالیکه توله‌ها هنوز خیلی کوچک هستند روباه نر لانه را ترک می‌‌گوید وشکار را برای مادر به لانه می‌‌آورد. کمی بعد پدر ومادر هردو برای تغذیه توله‌ها به شکار می‌‌روند. توله‌های روباه بازیگوش هستند. توله‌ای روی توله دیگر می‌‌پرد وبازی‌های شیطنت آمیز می‌‌کنند. برای تمرین شکار نیز پدر ومادر شکار هائی به لانه می‌‌آورند. چون توله روباه شش ماهه شد لانه را برای جستجوی خوراک ترک می‌‌گویند.



    روباه‌ها نيز در لانه‌هايی كه حفر می‌كنند، زندگی می‌كنند. در مناطق کویری می‌توان روباه‌های شنی را به فراوانی مشاهده كرد. دليل آن، وجود شرايط زيست محيطی مناسب در منطقه برای آنهاست. شرايطی مانند آب و هوای مناسب و گرمسيری، دارا بودن دشت‌ها، شنزارها برای استتار و پوشش مناسب، و وجود شكارها و غذاهای فراوان، از مهمترين اين شرايط هستند. به گونه‌ای كه در يك تپه لانه‌ای با 9 روباه يافت شد. روباه‌ها بسيار زيرك هستند. لانه‌های آنها به طور معمول چند دهانه دارد. كاربرد اين دهانه‌ها برای در اختيار داشتن چند مسير فرار، برای گريز از دست دشمنان است. معمولا در اطراف لانه، دالان‌های ديگری نيز حفر می‌كنند تا در هنگام احساس خطر بتوانند در اين دالان‌ها مخفی بشوند. اين دالان‌ها نيز ممكن است در سمت ديگر دهليز راه خروجی برای فرار داشته باشند.

  2. این کاربر از taraneh_2002 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #382
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض روباه تركمني

    روباه تركمني




    روباه تركمني يا روباه «سر دُم سياه» نژادي است كه در ايران فقط در استان گلستان و در دشت تركمن‌صحرا زيست مي‌كند.
    جثه اين روباه، كوچك‌تر و دست و پاي آن، بلندتر از روباه معمولي است و مشخصه اصلي آن دم نسبتا كوتاهي به شمار مي‌رود كه برخلاف ساير گونه‌ها، انتهاي آن به زمين نمي‌رسد.
    در روباه تركمني، رنگ موهاي انتهايي دم برخلاف روباه معمولي و روباه سني، قهوه‌اي تيره يا سياه است.

    روباه تركمني در فصل زمستان، موهايي بسيار بلند و به رنگ خاكستري متمايل به سفيد دارد كه اين رنگ در تابستان، به رنگ نخودي مايل به قرمز و موها تغيير پيدا كرده و موهاي آن نيز كوتاه مي‌شود.

    روباه تركمني شبگرد است و در روز، كمتر ديده مي‌شود. اين روباه نسبت به روباه‌هاي ديگر اجتماعي‌تر است به طوري كه برخي از آنها به صورت گروهي در يك لانه هم زندگي مي‌كنند و در مناطق خاصي نيز لانه‌هاي آنها به يكديگر ارتباط دارد.

    اين روباه‌هاي كوچك‌تر معمولا در حفره‌هايي كه توسط حيوانات ديگر مانند گوركن يا سنجاب كنده شده است، زندگي مي‌كنند و در فصل زمستان، براي تهيه غذا، گروه‌هاي كوچك شكار تشكيل مي‌دهند تا موفقيت شكار را افزايش دهند.

    روباه تركمني مي‌تواند در حالي كه با حداكثر سرعت مي‌دود، مسير خود را تا 180درجه تغيير دهد و تعقيب‌كنندگان خود را به هر طرف بكشاند. روباه تركمني و روباه خاكستري آمريكايي، تنها گونه‌هايي هستند كه قادرند در هنگام خطر، از درخت بالا بروند.

    روباه تركمني در ايران فقط در نواحي تركمن‌صحرا زندگي مي‌كند و تاكنون وجود آن در گميشان گزارش شده است. پراكندگي جهاني اين روباه از آسياي مركزي تا تبت يعني در جنوب شرقي شوروي سابق، تركمنستان، مغولستان، شمال منچوري، تركمنستان چين، افغانستان و شمال شرقي ايران است.

    زيستگاه اين حيوان اغلب در زمين‌هاي باز، استپي، خشك بياباني و نيمه بياباني يا داراي درختچه بوده و از زندگي در سرزمين‌هاي جنگلي، مخصوصا جنگل‌هاي انبوه اجتناب مي‌كند.

    تغذيه روباه تركمني را معمولا جوندگان كوچك مانند خرگوش، موش، پرندگان و تخم آنها، خزندگان، قورباغه و حشرات تشكيل مي‌دهد.

    عجيب آنكه اين روباه، شكارچي ماهري است كه خارپشت‌ها را شكار مي‌كند و معمولا در نزديكي لانه‌اش مي‌توان لاشه و پوست خارپشت‌ها را پيدا كرد.

    زمان جفت‌گيري روباه تركمني در فصل زمستان (ماه‌هاي دي و اسفند) است. طول بارداري روباه ماده 49 تا 51 روز است كه فاصله زماني تولد نوزادان توسط حيوان ماده، صرف آماده‌كردن لانه مي‌شود. در هر زايمان، روباه تركمني بين 2 تا 7 نوزاد با وزن 50 تا 80 گرم به دنيا مي‌آورد.

    نوزادان كوچك روباه تركمني تا پاييز و بهار سال بعد از تولد، نزد پدر و مادر خود مي‌مانند و اواخر پاييز و با نزديك‌شدن به فصل زمستان، از آنها جدا مي‌شوند. آنها در يك‌سالگي بالغ و قادر به توليدمثل هستند.

  4. #383
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض روباه قرمز

    روباه قرمز


    روباه قرمز که به نام روباه معمولی نیز معروف است در بسیار از نقاط دنیا از جمله آسیا و شمال آفریقا و اروپا و آمریکا و حتی در استرالیا پراکنده شده.این روباه فراوان ترین گونه سگسانان است که در ایران مخصوصا به علت فرهنگ غلط عامه در مورد رفتار این حیوان بسیار مورد آزار و اذیت و کشتار قرار گرفته است.با این حال این کشتارها خوشبختانه هنوز باعث تهدید نسل این حیوان به صورت جدی نشده است.این حیوان دشمنان بسیاری دارد که بجز انسان که یکی از اصلی ترین دشمنان این حیوان است میتوان به خرس و گربه وحشی و پلنگ و گرگ و همچنین به پرندگان شکاری مانند عقاب و جغد اشاره نمود که بعضا خود این حیوان یا توله هایش را شکار میکنند.این حیوان در تمامی زیستگاهها زندگی میکند اما معمولا از مناطق بسیار خشک و جنگلهای انبوه دوری میکند به طور مثال تنها در ایران در جنگلهای گلستان دیده شده.

  5. #384
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض روباه قُطبی


    در نواحی قطبی اروپا و آسیا و آمریکای شمالی زندگی می کند. اندازه بدن آنها بین چهل و شش تا شصت و هشت سانتیمتر است و اندازه دم آنها تا سی و پنج سانتیمتر می شود. روباه قطبی از معدود جانورانیست که می تواند در برف و یخ زندگی کند. آنها پاهای کوتاه و پرمو دارند و گوشهای آنها کوچک و تقریباً گرد است. این روباه ها از جوندگان کوچک، پرندگانی که بر روی زمین زندگی می کنند، باقی مانده غذای خرس قطبی و حتّی لاشه حیوانات تغذیه می کنند. سوراخهای پای تپّه ها و صخره ها پناهگاه های خوبی برای روباه ها می باشند ولی آنها در طول زمستان نمی خوابند و می توانند دمای پنجاه درجه زیر صفر را نیز تحمّل کنند.روباه های قطبی در ماه های مه و ژوئن پس از پنجاه و یک تا پنجاه و هفت روز بارداری چهار تا یازده توله به دنیا می آورند و پدر و مادر هر دو از توله ها نگهداری می کنند.

  6. #385
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    5 خرس

    مقدمه

    خرسها [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستند با جثه بزرگ و تنومند و دم خیلی کوتاه که تقریبا در میان موها مخفی شده است. سر پهن و گردن کوتاه است. در دست و پا هرکدام پنج انگشت وجود دارد و از لحاظ طرز قرار گرفتن روی زمین کف‌رو هستند. رنگ از سفید در خرس قطبی تا قهوه‌ای و قهوه‌ای تیره و مایل به سیاه در سایر گونه‌ها تفاوت می‌کنند. دندانهای آسیای بالا با سطح زیاد ولی برجستگیهای روی دندان کند و صاف هستند.





    خرس قهوه‌ای

    خرس قهوه‌ای حیوانی است بزرگ و تنومند که طول بدن بالغها ممکن است به 2 متر و وزن آنها به 480 کیلوگرم برسد. سر پهن و پوزه کوتاه و گوش نسبتا کوچک و راست و گرد و چشمها نسبتا کوچک و گردن کوتاه و کلفت است. دستها و پاها بلند و کلفت و هرکدام با پنج چنگال و پاها از دستها بلندتر هستند. دم خیلی کوچک و تقریبا در زیر موها مخفی شده است.

    بدن از موهای انبوه و زبر و بلند پوشیده شده است. رنگ موها از قهوه‌ای تیره تا قهوه‌ای زرد و خاکستری تغییر می‌کند. گاهی لکه کوچکی با رنگ روشن در سینه دیده می‌شود. جمجمه بزرگ و حجیم با فکهای قوی ، طول کندیل و بازال در نرها بین 418 - 261 میلیمتر و در ماده‌ها 258 تا 373 میلیمتر ، پهنای زیگوماتیک در نرها 175 تا 277 و در ماده ها 147 تا 247. طول ناحیه پوزه تقریبا به اندازه جعبه جمجمه است.

    محل زندگی و تغذیه

    خرس قهوه‌ای در ایران در نواحی جنگلی کوههای البرز و کوههای زاگرس زندگی می‌کند. تعداد آنها در سالهای اخیر بسیار کم شده است. خرسها از غذاهای مختلف گیاهی و حیوانی تغذیه می‌کنند. غذای اصلی آنها از قسمت سبز گیاهان و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و مهره‌داران کوچک تشکیل می‌شود. به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و کندوهای آنها دستبرد زده و عسل آنها را می‌خورند. خرسها ممکن است با شکستن شاخه درختها و خراب کردن کشتزارها خساراتی به بار آورند.





    تولید مثل

    جفت‌گیری معمولا در تابستان انجام می‌شود و در این هنگام میان نرها نزاع می‌شود. دوران آبستنی در حدود 7 ماه است و بچه‌ها اوایل تا اواسط زمستان و زمانی که ماده در لانه دوران خواب زمستانی را می‌گذراند متولد می‌شوند. بچه‌ها بعد از یک ماه چشم باز می‌کنند. در ابتدا رشد آنها خیلی کند است و بعد از اینکه از لانه بیرون آمدند به سرعت رشد می‌کنند. خرسها در سال سوم زندگی از لحاظ جنسی بالغ می‌شوند.

    خواب زمستانی

    شروع و مدت خواب زمستانی در خرسها با ارتفاع و آب و هوای محل زندگی آنها بستگی دارد. در نقاط کم ارتفاع و گرم ممکن است اصولا خواب زمستانی نداشته باشند. خرسها قبل از خواب زمستانی تغذیه زیاد کرده و لایه ضخیمی از چربی در زیر پوست آنها ذخیره می‌شود. معمولا با ریزش اولین برف در داخل لانه مستقر می‌شود هنگامی که لانه بوسیله برف کاملا پوشیده می‌شود فقط سوراخ کوچکی لانه را به محیط خارج مربوط می‌سازد.

    پراکندگی در ایران

    خرس قهوه‌ای در ایران در نواحی جنگلی کوههای البرز و زاگرس زندگی می‌کند. در خراسان ، آذربایجان ، کرمانشاه ، لرستان ، کردستان ، همدان و اصفهان گزارش گردیده‌اند.

    پراکندگی جهانی

    در اسپانیا ، فرانسه ، ایتالیا ، یونان ، ترکیه ، عربستان ، ایران و آمریکای شمالی گزارش شده است.





    خرس سیاه یا خرس هیمالیایی

    خرس سیاه در اندازه کوچکتر از خرس قهوه‌ای است. صورت نسبتا باریک است و گوشها بزرگ و لوله‌ای شکل و بطور واضح از داخل موها خارج شده‌اند و بدو طرف پهلوهای سر امتداد پیدا می‌کنند. دستها و پاها به ضخامت خرس قهوه‌ای نیست. کف پا برهنه است و چنگالها خیلی بلند نشده و خمیده و به رنگ سیاه هستند. موهای بلند بدن و به رنگ قهوه‌ای تیره متمایل به سیاه و براق هستند. جمجمه حجیم ولی کمی کوچکتر از جمجمه خرس قهوه‌ای است. پوزه پهن است.

    محل زندگی و تغذیه

    از لحاظ طرز زندگی این خرس خیلی شبیه خرس قهوه‌ای است با این تفاوت که خرس سیاه بیشتر برای زندگی روی درخت آماده شده است، جثه کوچکتر و طرز قرار گرفتن چنگالها این حیوان را برای بالا رفتن از درخت مساعد ساخته است. خرس سیاه از گیاهان سبز ، میوه‌ها ، حشرات ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و همچنان مهره‌داران کوچک مانند پرندگان و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تغذیه می‌کند. خیلی کم به حیوانات دیگر حمله می‌کند. جفت‌گیری در اوایل بهار و اوایل تابستان صورت می‌گیرد و بچه‌ها اوایل تا اواسط زمستان متولد می‌شوند.

    پراکندگی در ایران

    خرس سیاه در ایران تاکنون از بلوچستان و کرمان و بم گزارش شده است.





    پراکندگی جهانی

    در نواحی جنگلی مشرق آسیا از جنوب شرقی سیبریه و در جنوب تا چین ، کامبوج وتایلند و کوههای هیمالیا در کشمیر ، ایران و برخی از جزایر ژاپن دیده شده است.

  7. #386
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض خرس پاندا

    پاندا یک پستاندار از خانواده خرسها است که پیش از این تصور می‌شد که از خانواده راکونها باشد. این حیوان در نواحی مرکزی و جنوب غربی چین زندگی می‌کند. پاندا به سادگی توسط لکه‌های سیاه روی گوش و دور چشم و دور بدنش قابل شناسایی است. رژیم غذایی این حیوان گوشتخوار ۹۹٪ از گیاه بامبو است و البته پاندا ممکن است غذاهایی مانندعسل، تخم پرندگان، ماهی مرکبات موز، برگ بوته‌ها ،سیب زمینی را اگر در دسترس باشند بخورد.

    زیستگاه پاندا در چین


    پاندا در برخی از مناطق کوهستانی در مرکز چین مثل سیچوآن و شاآن‌شی و گانسو زندگی می‌کنند. پاندا ها زمانی در نواحی پایین تر زندگی می‌کردند اما با پیشرفت زمین‌های زراعی و همزمان از بین رفتن جنگل‌ها و برخی از عوامل دیگر پانداها به مناطق مرتفع پناه آوردند.
    نسل این جانور به شدت در معرض تهدید است. بر اساس گزارش‌ها ۲۳۹ پاندا در چین در باغ وحش و ۲۷ پاندا نیز در باغ وحش‌های بیرون از چین می‌زیند. همچنین تخمین زده می‌شود حدوداً ۱٬۵۹۰ پاندا در طبیعت زندگی می‌کنند اما یک مطالعه از طرف دی ان ای آنالایز تخمین زده که بین ۲٬۰۰۰ تا ۳٬۰۰۰ پاندا می‌تواند در طبیعت وجود داشته باشد و گزارش‌هایی نیز نشان می‌دهند که پانداهای موجود در طبیعت در حال ازدیاد می‌باشند. اما سازمان بین‌المللی حافظ طبیعت اعتقاد دارد این گزارشها برای بیرون آوردن نام پاندا از جانوران در معرض خطر انقراض کافی نیست.

    تمبر پاندا منتشر شده در هنگ کنگ


    در حالی که همچنان اژدها اثر ملی و تاریخی چین است در این اواخر پاندای بزرگ نیز به یک علامت و مشخصه برای چین تبدیل شده است. تصویر خرس پاندا روی بسیاری از سکه‌های نقره و طلا و پلاتینیوم مربوط به چین مدرن حک شده و حتی تمبر با عکس و اسم خرس پاندا منتشر شده است. حالت خوردن گیاه بامبو توسط خرس پاندا به یک نماد صلح‌جویی در مقابل شکارچیان تبدیل شده است. گفته شده خرس پاندا یک حیوان اهلی و آموزش‌پذیر است و حمله آن به انسان اغلب به خاطر آزار و اذیتی بوده که از انسان به آن رسیده تا به علت خوی وحشی خود جانور.
    شکل ظاهری


    پاندا در باغ وحش آتلانتا


    پوست پاندا سیاه و سفید است. نوع بالغ این حیوان عرضش به یک متر و نیم و اندازه شانه‌اش ۷۵ سانتیمتر است. نرها ۱۰-۲۰٪ از نوع ماده درشت‌تر هستند. نرها می‌توانند به ۱۱۵ کیلوگرم هم برسند اما ماده‌ها کوچکترند. با این وجود می‌توانند به ۱۰۰ کیلوگرم نیز برسند.
    از نظر رنگ‌بندی گوشها و دستها و دور چشم پاندا، سیاه و بقیه بدن سفید است. دانشمندان نمی‌دانند به درستی چرا بدن این خرس به این رنگ درآمده اما حدس می‌زنند که به علت ایجاد توانایی استتار در میان برف و سنگ این طور شده باشد. پاندا دندان‌های آسیاب بزرگ با فکی قوی دارد که برای خوردن گیاه بامبو مناسب است. بسیاری از مردم پاندا را حیوانی خپل و بانمک می‌پندارند اما این حیوان نیز می‌‌تواند به اندازه سایر هم‌نوعانش خطرناک باشد. پنجه پاندا پنج انگشت و یک شست دارد. انگشت شست حیوان برای راحتی در گرفتن و خوردن گیاه بامبو به مرور زمان تغیر شکل یافته است. پاندا دومین دم بلند در میان خانواده خرس‌ها را دارد. دم این حیوان ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر است. اولین دم بلند در میان خرسها متعلق به خرس تنبل است. پانداها ۲۰ تا ۳۰ سال عمر می‌کنند.

    عادت‌ها

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پاندای تنها


    در حیات وحش پانداها جزو جانورانی هستند که بر روی زمین زندگی می‌کنند و وقتشان را به گشت و گذار و در تپه‌ها و تغذیه از گیاه بامبو می‌گذراند. پانداها چه نر چه ماده به تنهایی زندگی می‌کنند و حتی حیوانات ماده حضور یک ماده دیگر در محدوده خود را تحمل نمی‌کنند. پانداها با صداهایی که از خود تولید می‌کنند با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و همچنین با پنجه کشیدن بر درخت و همچنین با بوی ادرار خود محدوده خود را نشانه گذاری می‌کنند. این حیوان می‌تواند از درخت بالا برود و در درختان توخالی و یا شکاف سنگ‌ها پناه بگیرد اما برای خود لانه دائمی نمی‌سازد. پانداها مانند سایر خرس‌ها به خواب زمستانی نمی‌روند بلکه در زمستان‌ها به ارتفاعات گرمتر نقل مکان می‌کنند. نکته دیگر درباره پاندا این است که این حیوان بیشتر روی حافظه فضایی تکیه می‌کند تا حافظه دیداری.
    پانداها تنها در طول دوران کوتاه جفت گیری در کنار همدیگر جمع می‌شوند اما بعد از جفت گیری، نر ماده را تنها می‌گذارد و ماده، توله‌اش را به تنهایی بزرگ می‌کند.

    تغذیه


    پانداها در حال خوردن بامبو در پارک ملی واشنگتن


    با اینکه پاندا در رده حیوانات گوشتخوار است اما خوراک غالب این حیوان گیاه و به‌ویژه گیاه بامبو است. با این وجود سیستم گوارشی پاندا ویژهٔ خوردن گوشت است و نمی‌تواند به خوبی سلولز گیاهی را هضم کند. در نتیجه انرژی و پروتئین کمی از خوردن بامبو بدست می‌آورد. پانداها به طور معمول روزانه ۹ تا ۱۴ کیلوگرم بامبو مصرف می‌کنند و به علت فقر ارزش غذایی بامبو برای خرسهای پاندا، آنها مجبورند شکمشان را کاملا پر کرده و تا آنجا که می‌توانند بخورند. پانداها بسیار دقت می‌کنند تا انرژی‌شان بیهوده تلف نشود و به این ترتیب از گذشتن از شیب‌های تند و یا عکس‌العمل‌های زیاد نسبت به سایر خرس‌ها پرهیز می‌کنند.
    دو خرس پاندا از نظر ظاهر و اندازه صورت و اندازه بدن و حتی میزان خوردن بامبو با هم متفاوت هستند، «راسل سیچون» پژوهشگر پاندا‌شناس مشاهده نموده است که: «(پاندا) بیشتر شبیه یک گوریل گیاه‌خوار است و اندازه پایین تنه به حجم کلی بدن نشان دهنده سوخت و ساز پایین بدن است. این سطح پایین سوخت ساز بدن و همچنین روش زندگی پاندا به وی اجازه می‌دهد که توسط منابع غذایی ضعیفی چون بامبو بتواند به زندگی ادامه دهد.» پاندا دارای یک آرواره‌ای قوی و دندان‌های آسیای بزرگ است که به وی اجازه می‌دهد به راحتی گیاهان را بخورد.

    پاندا در حال خوردن بامبو


    بر اثر تجارت پر سود الوار پانداها به سوی مناطق مرتفع‌تر رانده شده‌اند و همین خود باعث از بین رفتن مناطق جنگلی و از بین رفتن بامبوها که غذای اصلی پاندا را تشکیل می‌دهند شده است و به خاطر این اقدامات از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۴ یعنی در حدود تنها ۱۱ سال چیزی حدود ۵۰٪ از تعداد این حیوان کاسته شده است.
    ۲۵ نوع بامبو توسط این حیوان در طبیعت مصرف شده است و تنها تعداد کمی از انواع بامبو در ارتفاعات رشد می‌کنند یعنی همان جایی که پانداها اکنون زندگی می‌زیند. برگ‌های بامبو پروتئین زیادی دارند اما ساقهٔ آن از پروتئین کمی برخوردار است. به خاطر شکوفه‌دهی، مرگ و گرده‌افشانی همزمان انواع گیاهان بامبو، پانداها باید حداقل به ۲ نوع بامبو دسترسی داشته باشند تا گرسنه نمانند. اما تا زمانی که پانداها دندان‌های خرس مانند خود را حفظ کرده‌اند می‌توانند گوشت، ماهی و تخم پرندگان را در صورت در دسترس بودن بخورند. در باغ وحش‌ها نیز به خرسها بامبو می‌دهند اما مقداری بیسکویت تقویتی نیز برای حفظ سلامت بهتر به آنها می‌دهند.

    تولید مثل


    بچه پاندا در ۱۸ روزگی


    سابقاً در تکثیر نسل پانداها در اسارت مشکل وجود داشت و آن مشکل عدم تمایل پانداها به برقراری ارتباط جنسی با یکدیگر در اسارت بود و این مشکل دانشمندان را بر آن داشت که راهی برای حل این مشکل بیابند. آنها راه‌هایی چون نشان دادن فیلم نزدیکی پانداها با هم و حتی دادن داروی ویاگرا (تحریک کننده جنسی) را امتحان نمودند اما نتیجه دلخواه را نگرفتند. از روشهای ابتدایی دیگر لقاح مصنوعی بود. فقط اخیرا با استفاده از راه‌هایی توانستند هر دو سال یک نوزاد به دنیا بیاورند.

    بچه پاندا در ۷ ماهگی


    توانایی جنسی پانداها از ۴ تا ۸ سالگی شروع و ممکن است تا ۲۰ سالگی ادامه یابد. دوره جفت گیری در سه ماه بهار می‌باشد که ماده‌ها برای ۲ تا ۳ روز که آن هم فقط یک بار در سال است آماده جفت گیری می‌شوند. در طول مدت زمان جفت گیری ۲ تا ۵ نر برای بدست آوردن یک ماده با هم به رقابت می‌پردازند و نر غالب ماده را بدست می‌آورد. مدت زمان برقراری ارتباط جنسی بسیار کم است و از ۳۰ ثانیه تا ۵ دقیقه طول می‌کشد ولی ممکن است حیوان نر برای اطمینان از حسن انجام کار، عمل لقاح را چند بار تکرار کند. دورهٔ آبستنی ۹۵ تا ۱۶۰ روز طول می‌کشد. توله پاندا بین ۹۰ تا ۱۳۰ گرم وزن دارد که یک نهصدم وزن مادرش می‌باشد. پاندا بین ۱ تا ۲ توله به دنیا می‌آورد و اگر توله‌ها ۲ تا باشند پاندای مادر یکی از آنها را رها می‌کند و توله فورا می‌میرد. فعلا دانشمندان نمی‌دانند پاندای ماده چگونه و بر چه مبنایی یکی از دو توله را انتخاب می‌کند. شاید توله ضعیفتر را رها کند اما چیزی ثابت نشده است. پدر هیچ کمکی به بزرگ شدن توله نمی‌کند.

    بچه پاندا درحال بازی


    هنگامی که توله بدنیا می‌آید صورتی، بی مو و نابینا است و ۶ تا ۱۴ دفعه در روز و هر دفعه تا ۳۰ دقیقه از مادرش شیر می‌خورد. مادر ممکن است ۳ تا ۴ ساعت توله خود را در پناهگاه رها کند و بدنبال غذا خوردن برود و در طول این چند ساعت توله کاملا بی‌دفاع است. یک تا دو هفته بعد از تولد، نقاطی از پوست که قرار است سرانجام خز سیاه درآورد تغییر رنگ داده و سیاه می‌شود. مقدار کمی رنگ صورتی ممکن است روی خز توله به وجود آید که حاصل واکنش شیمیایی بین آب دهان مادر و خز توله است. یک ماه پس از تولد رنگ توله کامل می‌شود اما هنوز نمی‌تواند راه برود بلکه تنها در ۷۵ تا ۹۰ روزگی شروع به خزیدن می‌کند. مادر با غلتاندن و کشتی گرفتن با توله‌اش بازی می‌کند. توله تا ۶ ماه فقط شیر می‌خورد و تازه بعد از شش ماهگی می‌تواند تنها مقدار کمی بامبو بخورد. به هر حال شیر مادر تا ۱ سالگی مهمترین منبع غذایی توله حساب می‌شود. توله در پایان یک سالگی به ۴۵ کیلوگرم می‌رسد و تا یک سال و نیم تا دو سالگی با مادر زندگی می‌کنند. مدت زمان بین دو زایمان برای خرس پاندای ماده ۲ سال می‌باشد و بعد از ۲ سال از زایش نوزاد، دوباره آماده جفت گیری و تولد نوزاد بعدی می‌شود.

    نام

    هیچ منبع قطعی در مورد مبدا نام پاندا در انگلیسی وجود ندارد و نزدیکترین احتمال این است که از کلمه تبتی «پونیا» که احتمالا به خاطر انگشت شست تغییر یافته خرس پاندا است، مشتق شده باشد. در غرب نام پاندا در اصل فقط برای پاندای قرمز که حیوانی دیگر و بسیار کوچکتر از خرس پاندا است، بکار می‌رفت. تا زمان شناخته شدن رابطه خویشاوندی بین خرس پاندا و پاندای قرمز خرس پاندا به نامهای خرس خالدار یا خرس ابلق شناخته می‌شد. پیش از آن مجموعه‌ای از نوشته‌های چینی، ۲۰ نام مختلف را برای این حیوان استفاده کرده بودند که یکی از آنها که حتی امروزه هم به‌کار می‌رود، «خرس گربه‌ای بزرگ» و یا تنها «خرس بزرگ» که ممکن است این اسم به خاطر شباهت مردمک چشم خرس پاندا به چشم گربه باشد، چراکه هر دو عمودی هستند. در برخی از محل‌ها در استان‌های چین از نام‌های کهن مانند «خرس خالدار» یا «خرس بامبو» استفاده می‌کنند. در تایوان نام جدیدش، «خرس گربه‌ای» است که در اینجا گربه صفت است و خرس اسم و چون از لحاظ دستوری درست است، تلاشی برای عوض کردن آن نمی‌شود.

    نگار خانه




    [






































    Last edited by taraneh_2002; 13-01-2009 at 20:46.

  8. #387
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض

    اين خرس‌هاي پاندا براي المپيک چين آماده و تربيت شده‌اند و قرار است در مراسم افتتاحيه اين المپيک به اجراي مراسم بپردازند.






























  9. #388
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض گربه پالاس

    گربه پالاس

    نام علمی: Otocolobus manul
    نام انگلیسی: Manul, Pallas Cat
    توصیف: نام این گونه از پیتر سیمون پالاس، طبیعی*دان آلمانی، گرفته شده که در اکتشاف علمی امپراتوری روسیه نقش تعیین کننده ای داشت. موهای گربه پالاس به نسبت جثه از تمام گونه های دیگر گربه بلندتر و متراکم تر است. کمی بزرگ تر از یک گربه اهلی است اما بدنش نسبتا حجیم تر و سنگین تر و پاهایش کوتاه تر و محکم ترند. پوزه کوتاه، صورت پهن و گوش ها بسیار کوتاه و گرد هستند. از آنجا که پایین و بافاصله از هم قرار گرفته اند تنها اندکی از لابه لای موها بیرون می زنند. این ویژگی ها حکایت از سازش با محیط سرما دارد. چشم ها درشت اند و مانند جغد در جلوی سر قرارگرفته اند. احتمالا به خاطر اهمیت بینایی در شکار بوده که به این شکل تکامل یافته اند. رنگ پوشش بدن خاکستری روشن است که گاهی به زرد نخودی یا نارنجی سوخته و خرمایی می زند. در افراد بالغ نوک موها سفید است که به آنها ظاهری یخ زده می بخشد. روی پیشانی اش خال های تیره ای دارد و دو نوار تیره به شکل مایل در امتداد هر گونه کشیده شده است. لب، چانه و گلو سفید است. آثار نوارهای عرضی ممکن است روی پشت و دست و پا دیده شود و دم علاوه بر چهار حلقه که آن را دربر گرفته است، در انتها نیز تیره است. ابعاد اصلی بدن عبارتند از: طول سر و بدن: cm 65 - 50 طول دم: cm 31 - 21 وزن: kg 5/3 - 5/2 رده بندی: دانشمندان بر این باورند که گربه پالاس که مدت ها در جنس Felis رده بندی می شد، خویشاوند نزدیک گربه وحشی یا Felis silvestris است. با وجود این در بازنگری جنجالی تاکسونومی گربه سانان در سال 1993 که توسط C.Wozencraft در شماره 18 خبرنامه گربه ها به چاپ رسید، به این گونه جایگاهی منحصر به فرد در سطح جنس اختصاص داده شده است: Otocolobus. علت این تصمیم گیری وجود برخی ویژگی های جمجمه ای است که بیشتر شبیه سیاه گوش ها است. علاوه بر این برخلاف بیشتر گربه های کوچک یا اعضای جنس Felis، مردمک چشم گربه پالاس گرد است. در این گونه سه زیرگونه توصیف شده است: مغولستان، غرب چین O.m.manul آسیای میانه، افغانستان و ایران O.m.ferrunginea تبت و کشمیر O.m.nigripecta پراکندگی و زیستگاه: گربه پالاس در سرتاسر آسیای میانه از ماورای قفقاز و ساحل شرقی دریای خزر تا ترکمنستان، ازبکستان، شرق و مرکز قزاقستان، تبت تا آلتایی، تووا (منطقه ای در جنوب سیبری هم مرز با مغولستان)، مغولستان، سیچوآن و از جنوب تا ایران، افغانستان و شرق لاداخ (منطقه ای کوهستانی در شمال شرقی کشمیر). این ناحیه شامل زیستگاه های مختلفی همچون دشت، بیابان، فلات های مرتفع و دامنه های صخره ای بی درخت است. زیرگونه O.m.nigripectus در مجاورت کشمیر یافت می شود. در طول آخرین عصر یخبندان گربه پالاس در اروپا حضور داشت و اکنون در منطقه لاداخ در ارتفاع بالاتر از چهارهزارمتری دیده شده است. در نقشه روبه رو پراکندگی کنونی پالاس به رنگ خاکستری دیده می شود. این نقشه بر اساس اطلاعاتی ترسیم شده که در بررسی وضعیت گربه های وحشی و برنامه عمل حفاظتی توسط گروه متخصصان گربه (CSG) وابسته به IUCN در سال 1996 تهیه شده است. رژیم غذایی: گربه پالاس عمدتا از پایکا یا همان خرگوش موش، موش ها، سنجاب زمینی و پرندگان تغذیه می کند. در یک بررسی مشخص شد که 89 درصد از طعمه ها را پایکا و چهاردرصد آنها را حشره خواران تشکیل می دهند. رفتار: گربه پالاس، تک زی و پنهانکار، در سوراخ هایی که مارموت ها می کنند و حفره های جانوران دیگر لانه می کنند. اگرچه عمدتا شبگرد هستند، در طول روز هم مشاهده شده اند. برآوردها نشان می دهند که جولانگاه (home range) گربه پالاس نر حدود چهار کیلومترمربع است. گفته شده است که گوش های گربه پالاس به خاطر آن کوچک شده، پایین آمده و دیده نمی شود که نیمرخ کوتاهی داشته باشد و به آسانی پنهان شود. در مناطق باز با پوشش گیاهی و موانع بسیار اندک، این شکل سر به کمین کردن و تعقیب مخفیانه خیلی کمک می کند. از دیواره های سنگی به راحتی بالا می روند. در تماس های اجتماعی ظاهرا بیش از همه روی به هم مالیدن بدن هایشان تاکید دارند. تولیدمثل: گربه پالاس در فروردین و اردیبهشت تولیدمثل می کند. دوره آبستنی 66 روز گزارش شده است. در هر زایمان سه تا چهار بچه گربه به دنیا می آورد. وضعیت حفاظتی: ظاهرا تعداد گربه پالاس از گربه بیابانی چین بیشتر است زیرا تعداد پوست های آن كه در بازارهای غیرقانونی فروخته می شود بیشتر است. میزان صید سالانه آن در ایالت سیچوآن در سال 1980 حدود صد گربه بود. طبق گزارشی كه در سال 1989 در شماره 11 خبرنامه گربه ها به چاپ رسید، مغولستان در فاصله سال های 1978 تا 1988 بیش از 4356 پوست گربه پالاس صادر كرده است. CITES (پیمان بین المللی داد و ستد گونه های در خطر انقراض)، گربه پالاس را در ضمیمه شماره دوی خود قرار داده كه خرید و فروش آن را به تعداد بسیار محدود و كاملا ضابطه مند مجاز می سازد. فهرست سرخ گونه های در خطر انقراض IUCN، زیرگونه گربه پالاس قرمز O.m.ferrugineoa كه در ایران دیده می شود را تقریبا تهدید شده اما زیرگونه های دیگر گربه پالاس را در گروه «با كمترین نگرانی» جای داده است. استدلال چینی ها برای آنكه این گربه را یك گونه حفاظت شده به حساب می آورند آن است كه مقادیر زیادی از جوندگان موذی را می خورند. اگرچه تكثیر این گونه در اسارت در آمریكای شمالی تا حد قابل قبولی موفق بود، اما این جمعیت در حال حاضر از بین رفته است. این امكان وجود دارد كه گربه پالاس در بخش هایی از گستره پراكندگی اش كاملا فراوان باشد. این گربه در اسارت تنها در باغ وحش های ایالات متحده، روسیه، لیتوانی، ژاپن، فرانسه، فنلاند، چك و كانادا وجود دارد

  10. #389
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    پيش فرض


    یک گربه پالاس در باغ وحش زوریخ آلمان


    گربهٔ پالاس یا مانول یک گربه‌سان وحشی کوچک بومی آسیای میانه است. این جانور تقریبا به اندازهٔ یک گربه خانگی است و دارای حدودا ۶۰ سانتی‌متر طول (بدون احتساب دم ۲۵ سانتی‌متری‌اش) و به طور متوسط ۳٫۶ کیلوگرم وزن است. رنگ موهای بدن‌اش خاکستری روشن یا زرد تیره همراه با نوارهای عمودی است که گاهی در میان موهای انبوه و متراکم بدن، دیده نمی‌شوند.
    این گربه شکل‌های گوناگونی دارد که آن را از دیگر گربه‌سانان متمایز می‌سازد. چشمان گرد این جانور، برجسته‌ترین ویژگی‌اش به شمار می‌آید. پاهایش کوتاه هستند، سرین‌اش نسبتا بزرگ است و موهایش بلند و انبوه هستند.

  11. #390
    پروفشنال taraneh_2002's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    یه حا میشینیم دیگه
    پست ها
    550

    5 گور ایرانی

    گور ایرانی زمانی پراکندگی وسیعی داشت؛ از منطقه مرزی سرخس تا بیابان های شرقی فارس، از جنوب ورامین و دشت های مجاور کلاه قاضی در اصفهان تا سیرجان و بافت در کرمان. اما اکنون در دو نقطه می توان گورهایی را مشاهده کرد که آزادانه در طبیعت زندگی می کنند؛ منطقه حفاظت شده بهرام گور در فارس و مجموعه حفاظت شده توران در سمنان با جمعیتی کم شمار که امروزه حدود ۴۰۰ رأس برآورد می شود.
    گام های اولیه برای افزایش شمار این جانور در حال برداشته شدن است؛ گام هایی که بیش از امیدواری، نگرانی را میان کارشناسان راستین حیات وحش رواج داده است. بر اساس مبانی اولیه علم اکولوژیک، هر گونه یی مناسب منطقه یی است که به طور طبیعی در آن زیست می کند و انتقال آن به عرصه یی دیگر با شرایط متفاوت موطن اصلی، عملی نابجا و نابخردانه است.
    شنیده می شود برای افزایش جمعیت گورها قرار است این جانوران کویری به مناطقی کوهستانی در همدان و کرمانشاه منتقل شوند، اما این تمام ماجرا نیست، عده یی به انگیزه افزایش تعداد گورها با جدیت به دنبال پرورش و ازدیاد این جانوران منحصر به فرد در اسارت هستند. به عقیده این گروه -خارج و داخل سازمان محیط زیست- لازم است دور مناطقی که هنوز گور ایرانی در آنها حضور دارد حصارکشی شود و در مناطقی دیگر که زمانی گور در آنها وجود داشته با هزینه بسیار سنگین حصارکشی تعدادی از این جانوران در اسارت نگه داری شود. بر اساس این عقیده قرار است پارک ملی توران در سمنان، بهرام گور در فارس، پارک ملی خبر در کرمان، منطقه حفاظت شده و پارک ملی کویر در سمنان و نقاطی در همدان و کرمانشاه حصارکشی شود که در دو منطقه نخست گورهای موجود افزایش نسل داشته باشند و در سایر مناطق نیز تعدادی از این جانوران منتقل شوند.
    افزایش تعداد گور ایرانی هدف و تفکری ستودنی است اما هدف به هیچ رو، وسیله را توجیه نمی کند. تمامی کارشناسان راستین حیات وحش عقیده دارند برای بهبود شرایط زیستی و افزایش شمار جانوران باید شرایطی فراهم شود که جمعیت آنها به طور طبیعی افزایش یابد که هم هزینه کمتری دارد و هم می توان به آینده آن امیدوار بود. در غیر این صورت با آمیزش های درون گروهی و پدیدار شدن اختلال های ژنتیکی باقی مانده جمعیت گور ایرانی نیز از دست خواهد رفت.
    سیوا سندرسون عضو هیات علمی دانشگاه پرینستون و کارشناس بنیاد حیات وحش دنور وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که آیا انتقال گور ایرانی در زیستگاهی متفاوت و پرورش آن در اسارت عملی منطقی است، گفت؛«به عقیده من، انتقال گورخر در اسارت برای پرورش و افزایش تعداد آنها نمی تواند یک استراتژی بلند مدت و موفقی باشد.»
    این زیست شناس که در کینا مشغول مطالعه گورخر گروی است، افزود؛«باید دید مهمترین تهدید گورها در ایران چیست؛ شکار یا از دست رفتن زیستگاه؟ و بر اساس پاسخ به این پرسش بهترین راه حفاظت از آن را انتخاب کرد. گورهای ایرانی در مناطق خشکی زیست می کنند و به طور عمده دور از جوامع انسانی هستند به طوری که کمترین جمعیت انسان و جانوران شکارگر در آنها یافت می شوند. اگر حفاظت از زیستگاه اعمال شود پس از مدتی می توان شاهد افزایش قابل توجه جمعیت آنها بود. در عین حال لازم است مردم محلی در ارتباط با اهمیت و جایگاه این گونه آموزش ببینند. همچنین قوانین سختگیرانه یی وضع و اجرا گذاشته شود تا شکار و تهدیدهای انسانی این زیرگونه در معرض انقراض محدود شود.»
    این کارشناس به نکته دیگری نیز اشاره کرد؛«معرفی دوباره این جانور در مناطقی که امروزه فاقد گور است، عملی است که می تواند به افزایش جمعیت آن منجر شود و در این ارتباط بررسی نمونه های مشابه نظیر اسب پرژواسکی در مغولستان می تواند سودمند باشد.»
    با این حال هنوز معلوم نیست چرا چنین تصمیم هایی در ایران گرفته می شود. برخی به بهانه جلب توریسم درصدد توجیه چنین طرح هایی هستند اما این افراد شاید به نکته یی بسیار مهم توجه نمی کنند. طبیعت گردان علاقه دارند جانوران را در حالتی طبیعی مشاهده کنند.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •