تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 39 از 137 اولاول ... 293536373839404142434989 ... آخرآخر
نمايش نتايج 381 به 390 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #381
    آخر فروم باز MILIN3M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    IN SHIT
    پست ها
    2,244

    پيش فرض

    من و آوای گرمت را شنودن
    بدین آوا غم دل را زدودن

    از اول کار من دلدادگی بود
    ولیکن شیوه ی تو دل ربودن

    گرفت از من مجال دیده بستن
    همه شب بر خیالت در گشودن

    قرار عمر من بر کاستن بود
    تو را بر لطف و زیبایی فزودن

    غم شیرین دوری بر من آموخت
    سخن گفتن غزل خواندن سرودن

    من و شب های غرببت تا سحرگاه
    چو شمعی گریه کردن نا غنودن

    چه خوش باشد غم دل با تو گفتن
    وزان خوشتر امید با تو بودن

  2. #382
    آخر فروم باز MILIN3M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    IN SHIT
    پست ها
    2,244

    پيش فرض

    گل بارون زده ي من گل ياس نازنينم مي شكنم پژمرده ميشم نذار اشكاتو ببينم تا هميشه تو رو داشتن داشتن تمام دنياست از تو و اسم تو گفتن بهترين همه حرفاست با تو , با تو اگه باشم وحشت از مردن ندارم لحظه هام پر ميشه از تو وقت غم خوردن ندارم

  3. #383
    آخر فروم باز MILIN3M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    IN SHIT
    پست ها
    2,244

    پيش فرض

    پرسید: به خاطر کی زنده هستی؟

    با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم به خاطر تو

    بهش گفتم : به خاطر هیچکس

    پرسید: پس به خاطر چه چیز زنده هستی؟

    با اینکه دلم فریاد میزد به خاطر تو

    با یک بغض غمگین گفتم : به خاطر هیچ چیز

    ازش پرسیدم : تو به خاطر چی زنده هستی؟

    در حالیکه اشک در چشمانش جمع شده بود گفت : بخاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است

  4. #384
    آخر فروم باز MILIN3M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    IN SHIT
    پست ها
    2,244

    پيش فرض

    موقعی كه می خواستمت مي ترسيدم نگات كنم،
    موقعي كه نگات كردم ترسيدم باهات حرف بزنم.
    موقعي كه باهات حرف زدم ترسيدم نازت كنم،
    موقعي كه نازت كردم ترسيدم عاشقت بشم
    حالا كه عاشقت شدم ميترسم از دستت بدم

  5. #385
    آخر فروم باز MILIN3M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    IN SHIT
    پست ها
    2,244

    پيش فرض


    در چشمانت چیست که مرا به سوی خود میکشد؟
    در گرمی دست هایت چیست که دستهایم انها را می طلبند
    در ایینه چشمهایم بنگر چه میبینی؟
    ایا میبینی که تو را میبیند؟
    صدای طپش قلبم را میشنوی که فریاد میزند دوستت دارم
    دوست ندارم که بگویم دوستت دارم که بدانی دوستت دارم

  6. #386
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    من از خاك گذر چون لاله ي داغدار بر خيزم ود داغ عشق عشق تو ميان و مركز دل من ميشود...
    اي گوهر يكدانه تو آخر خودت كجا هستي؟كه از غصه ي تو چشم همه مردم درياست؟؟!!!
    از بيخ و ريشه ي هر مژه اشك اشك جاري ست ...اگر تمايل بر نشستن لب جوي و تماشا داري بيا...چون گل از پرده ي غنچه و چون باده از حجاب خم بيرون بيا و به محفل ما گام بگذار كه بار ديگر زمان ديدار ما معلوم نيست و مسير نميشود...
    سايه گستر خم زلف تو بر سرم باد ...زيرا در اين سايه دل شيدا آرام ميگيرد .
    چشمت از ناز و كرشمه به من ميل نميكند ..آري بي اعتنائي و كم التفاتي صفت نرگس شوخ چشم توست....

  7. #387
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    گل بدون سيماي يار چندان خوب و پسنديده نيست...
    بهار بدون وجود باده لذت بخش نميباشد...
    گوشه كنار چمن و گشت و گدار بوستان بدون لاله رخسار يار دلپذير نيست...
    جنبش نشاط آميز و ميل سرو و لطف گل بي آواي هزار دستان دلپذير نيست...
    با يار نوشين بسي كه اندامش چون گل است بدون بوسه و در آغوش گرفتن دلپذير نيست...
    هر تصوير كه دست خرد بنگارد جز صورت يار در آن ميان نكو و دلپذير نيست...
    اي تكيه گاه من جان نقد خرد و بي اعتبار و ناچيز است...از براي پراكندن و افشاندن در راه جانان دلپذير نيست

  8. #388
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    روز جدائي و فراق يار به پايان رسيد.
    فالي گرفتم و در همان ستاره نيكبختي يا اختر سعد در حركت بود و در نتيجه كار فراق پايان گرفت.آن پريشان حالي شبهاي طولاني و غم دل همه در سايه ي گيسوي نگار به پايان رسيد.از سست عهدي و پيمان شكني روزگار هنوز نميتوانم
    داستان اندوه گلوگير فراق را كه به اقبال بلند پايه به پايان رسيده است باور كنم و يقين بشمارم...
    اي ساقي لطفي از خود نشان دادي قدحت پر از مي باشد چون در سايه ي تدبير تو تشويق خمار به پايان رسيد اگر چه كسي از دوستان و محبوبان حافظ را به حساب نياوردم غم ما را نخورد ....
    سپاس خداي را كه غم بي پايان ما خود به خود به پايان رسيد....

  9. #389
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    يك شب با فريب و بازي به من گفت:يك شب امير مجلس تو ميشوم...
    با ميل و رغبت او كمترين چاكر او شدم اما او امير مجلس من نشد. پيغام داد كه هم صحبت قلنداران خواهم گشت .نامم به قلندري و ميخوارگي مشهور گشت ولي كار با دلدار ميسر نشد.
    بسيار به جاست كه كبوتر دل در سينه بتپد و بي قرار باشد به جهت اينكه در راه خود پيچ و تاب دام زلف جانان را ديده است اما نتوانست به آنجا وارد شود .
    به هوس اينكه در حال بي خبري لب لعل يار را ببوسم چه خون دلها خوردم و دلم مانند جام پر خون شد.اما اين كار صورت نگرفت!
    بي راهنماي دل پير دليل به كوي معرفت عشق گام منه كه من در اين راه صدبار كوشيدم و كارم به جائي نرسيد.
    حيف كه در طلب گنج نامه مقصود خراب و تباه شدم اما گنج نامه به دستم نيامد...
    افسوس و اندوه است كه من در يافتن گوهر جمعيت خاطر و گسستن از خودي خود به گدايي نزد آنان كه مدعي كرامتند رفتم ولي حضور قلبي حاصل نشد ...
    حافظ از راه انديشه هزار چاره جست به هوس آنكه آن نگار رام شود ولي نشد...

  10. #390
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    غربت ديرينه ام را با تو قسمت مي كنم........ تا ابد با درد و رنج خويش خلوت مي كنم ....رفتي و با رفتنت كاخ دلم ويرانه شده....... من در اين ويرانه ها احساس غربت مي كنم...... چشمهايم خيس از باران اشك و انتظار......... من به اين دوري خدايا كي عادت مي كنم ؟ مي روم قلب تو را پيدا كنم........ برق چشمان تو را معنا كنم....... مي روم شايد كه در دشتي بزرگ معني عشق تو را پيدا كنم........ مي روم تا با نگاه گرم تو اين دل ديوانه را شيدا كنم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •