تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 39 از 43 اولاول ... 29353637383940414243 آخرآخر
نمايش نتايج 381 به 390 از 424

نام تاپيک: موسیقی سنتی ایران، میراث جاودان

  1. #381
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    دوازده گروه موسيقي در جشنواره مقام‌نوازان روي صحنه مي‌روند

    واحد مرکزی خبر، فارس: همزمان با ميلاد امام هشتم شيعيان امام رضا (ع)، 7 آبان جشنواره موسيقي مقام نوازان جوان در فرهنگسراي نياوران آغاز به كار مي‌كند. خسروزينال پور، رييس فرهنگسراي نياوران با اعلام خبر فوق گفت: اين جشنواره در زمينه موسيقي مقامي و شناساندن نوازندگان جوان موسيقي نواحي ايران به مدت سه روز در فرهنگسراي نياوران برپا مي‌شود. وي گفت: ساعت 18 پنجشنبه 7 آبان، جشنواره با گروه موسيقي گيلان كار خود را آغاز و در ادامه در پنج سانس گروه هاي خراسان رضوي، كرمانشاه، ايلام خواهند نواخت.

    اجراي آخر پنجشنبه شب به استاد علي اكبر بهاري از شمال خراسان اختصاص دارد. خسرو زينال پور اضافه كرد: در روز جمعه 8 آبان همزمان با روز ميلاد رضا (ع) برنامه از ساعت 18 آغاز و گروه‌هاي آذربايجان، خراسان شمالي، لرستان، مازندران، انديمشك، تركمن به روي صحنه مي‌روند و در آخر گروه استاد حبيب‌الله از سيستان موسيقي مقامي زابل را اجرا مي‌كنند. روز شنبه پس از كنسرت گروه‌هاي مختلف، مراسم اختتاميه در سالن اصلي فرهنگسراي نياوران برگزار خواهد شد.

    نیکی پناهتان

  2. #382
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    يادداشت استاد لطفي درباره اقتصاد موسيقي ايران

    محمد رضا لطفي، آهنگساز ، رديف‌دان و نوازنده نامدار تار و سه‌تار در نوشته‌اي ،‌تحليلي از وضعيت توليد و هزينه‌‌هاي موسيقي در سال 87 داده است كه بخش‌هاي مهم آن را با اندكي تلخيص مي‌آوريم

    محمد رضا لطفي پيش از اين هم در بروشور آلبومي كه از سوي موسسه آواي شيدا در اوايل امشال منتشر شده بود به وضعيت ناگوار اقتصادي در حوزه موسيقي اشاره كرده بود.[انتقاد لطفي از وضعيت توليد و پخش موسيقي] و اين بار البته تفضيلي تر در بولتن شماره هفت داخلي موسسه آواي شيدا با آمار و ارقام به نقد اين وضعيت پرداخته است.

    هزينه برپايي كنسرت در ايران دوبرابر ديگر نقاط دنياست

    توليد هر كشور در هر زمينه، متكي به نيروهاي مولده‌ي آن است،چه در عرصه مادي و چه در عرصه معنوي و همواره توليدات مادي زمينه‌ساز توليدات معنوي نيز هست و اين اتفاق زماني رخ مي‌دهد كه روابط اقتصادي در امر توليد شفاف بوده و فساد روابط مالي وجود نداشته باشد، در غير اين صورت منجر به پرورش نسل‌هايي مي‌شود كه سودجويي ناسالم را تجربه كرده‌اند و در نهايت تمدن كشور فرو مي‌پاشد بدون اين كه دشمني از خارج در كار باشد.


    در كشور ما ايران و در بيشتر عرصه‌ها توليدات مادي به رشد توليدات معنوي نمي‌انجامد.اگرچه برنامه‌هاي نسبتا زيادي در حوزه‌ي هنر رخ مي‌دهد، اما بيشتر آنها فرمايشي و سودجويانه بوده و در نتيجه، آثاري كه نقش هدايت كننده‌ي روح اجتماعي را داشته باشد زايش نمي‌يابد. براي بيشتر روشن شدن اين موضوع بايد به آمار توليدات موسيقي امسال توجه نماييم.

    در تهران اگرچه چند ميليون فروشگاه در انواع مختلف وجود دارد، اما شركت‌هاي توليد كننده موسيقي جدي هنري انگشت شمار است. شايد به جرات بتوان گفت 6 عدد!شما مي‌توانيد اين رقم را باور كنيد؟هرگز!اما اين واقعيت دارد. تازه در ميان اين شركت‌ها، بعضي براي توليد موسيقي ايراني سرمايه‌گزاري نمي‌كنند، و بيشتر آنها توليد كنندگان كارهاي گذشته هستند كه بيشتر تكثير مي‌كنند تا توليد. با اين حال كل توليدات اين چند شركت به ده‌ها اثر نمي‌رسد. اگر فرض را بر اين بگذاريم كه علاقه‌مندان به موسيقي ايراني پانصد هزار نفر باشند كه البته بيشتر هستند، نگاه كنيد كه چه فاجعه‌اي رخ مي‌دهد!ده تا بيست اثر شنيداري براي نيم ميليون نفر.

    در حوزه موسيقي پاپ توليد و مشاركت افزونتر است، اما كپي‌هاي غيرمجاز از اينترنت كه به وسيله شبكه‌هاي داخلي سوداگران شكل سازماني يافته ، سبب شده‌است تا سرمايه‌گزاران پاپ هم نگران شوند.در سالي كه گذشت بيشتر اين گروه‌ها از كار كناره‌گيري كرده و سرمايه‌هاي خودشان را صرف خريد و فروش زمين و آپارتمان نموده و يا با سود 20 درصد نزول بانك‌ها سر مي‌كنند.

    قيمت‌هاي تكثير بسيار بالاست و جا دارد بگويم كه توليد يك سي دي موسيقي حتي در دبي و تركيه و آذربايجان با يك سوم قيمت ايران انجام مي‌شود.در آمريكا توليد يك سي دي با چاپ چهار رنگ با حدود پنجاه سنت ، يعني كمتر از پانصد تومان انجام مي‌شود، در حالي كه در ايران اين رقم بسيار بيشتر است.تازه ما(موسسات توليدي موسيقي) نمي‌توانيم كمتر از هزار عدد سفارش داشته باشيم. براي مثال اگر ما به تكثير 5 هزار عددي نياز داشته باشيم ، بايد ده هزار عدد سفارش دهيم در صورتيكه‌ فروش هر يك ا زكارهاي ما مشابه نبوده و انبوهي كالاي اضافه در انبار ما باقي مي‌ماند و اينگونه بخش‌ عمده‌اي ا زسرمايه ما خاك مي‌خورد.

    كنسرت‌هاي ايراني

    قيمت سالن‌هاي كنسرت به شرح زير است .رقم‌ها براي يك شب اجراست.
    - سالن وزارت كشور 30 هزار دلار(30 ميليون تومان) براي يك شب(سه هزار صندلي)
    - سالن برج ميلاد،20 هزار دلار(20 ميليون تومان)(1859 صندلي)
    - سالن كاخ نياوران،24هزار دلار(24 ميليون تومان)(سه هزار صندلي)
    - سالن سعد‌آباد، 20 هزار دلار همراه با سيستم صوتي و صندلي(5 هزار نفر)
    - تالار وحدت هر شب 12 هزار دلار با سرويس‌هاي لازم.


    در اكثر كنسرت‌ها هزينه‌هاي جانبي هم به موارد بالا اضافه مي‌شود. در آخرين برآورد مالي مدير كنسرت اينجانب، براي دو شب كنسرت تالار كشور 80 هزار دلار بودجه مصرف شده است! كجا مي‌شود شكايت يا حداقل درد دل نمود. آيا رواست دولت از سالن‌هايي كه با بودجه ملت ساخته شده تا اين اندازه پول دريافت كند؟

    مردم هم آگاهي چنداني ندارند و گمان مي‌كنند كه دوش كنسرت براي هنرمندان و صدها ميليون تومان درآمد دارد. در حالي كه با هزينه‌هاي ذكر شده در بالا،‌عوامل موسيقي شايد ده درصد از درآمد را كه اندك است دريافت كنند.

    اگر نگارنده به تنهايي يك شب كنسرت برگزار برگزار كنم ده‌ها برابر درآمد خواهم داشت تا با گروه بزرگ كنسرت برگزار كنم، اما من به عنوان هنرمند و مسئول آؤاي شيدا، سوبسيد مي‌دهم با وجود اين، حكومت ما ،‌به خصوص دولت، جيب مردم را خالي مي‌كند.اگر پول مخارج كنسرت نجومي نباشد يك بليط سي‌هزار توماني از مرز 15 هزار تومان بالا نمي‌رود. ما كار مي‌كنيم و با زحمت تمرين مي‌كنيم ، مي‌سازيم و رياضت مي‌كشيم و از هفت خان رستم هم بايد بگذريم،‌اما تنها براي سالن‌هاي آنها و فروش‌بوفه‌هاي‌آنها ايجاد درآمد مي‌كنيم. اينجانب بيش از 400 كنسرت در كشورهاي مختلف داده‌ام ؛ هزينه‌ بهاي بزرگترين سالن‌هاي دنيا با سرويس كامل به نصف اين قيمت نمي‌رسد!

    نیکی پناهتان

  3. این کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #383
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    محمدرضا شجريان، بزرگ استاد آواز ايران گفت: به زودي در نيشابور براي استاد مشكاتيان آواز مي‌خوانم.

    محمدرضا شجريان كه پنج‌شنبه شب از سفر ناتمام خود از فرانسه براي مراسم چهلم استاد پرويز مشكاتيان به اين شهر آمده بود، اظهار داشت: آوازي در رثاي استاد مشكاتيان را در حال آماده‌سازي دارم تا آن را در نيشابور براي مردم فرهيخته آن اجرا كنم.


    وي اضافه كرد: من و پرويز رابطه دوستانه نزديكي با هم داشتيم تا جايي كه همديگر را به اسم كوچك صدا مي‌زديم.


    بزرگ استاد آواز ايران با بيان اينكه پرويز زود از ميان ما رفت درباره داماد فقيدش خاطرنشان كرد: بين ما و او احساسي چون پدر و پسر حاكم بود.


    شجريان تصريح كرد: از پرويز دو دسته گل به يادگار مانده است كه وظيفه ما را بسيار سنگين‌تر كرده است.


    در ابتداي اين مراسم حسن رمضاني، قائم مقام اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي در سخناني كوتاه با تسليت مجدد درگذشت فيروزه موسيقي ايران‌ زمين از رسانه‌هاي گروهي و ادارات و نهادهاي نيشابور به ويژه شهرداري كه در برگزاري مراسمات مختلف نكوداشت اين هنرمند را وظيفه خود دانستند تقدير به عمل آورد.


    وي همچنين از اينكه پرويز مشكاتيان در كنار آرامگاه شيخ عطار و ديگر مشاهير اين ديار ادب و هنر آرام گرفته است اظهار خوشحالي كرد.


    قائم مقام اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي متوازعانه پنج بار از همراهي و همدلي جميع مردم نيشابور در سوگ استاد مشكاتيان اظهار تقدير و تشكر كرد.


    در اين مراسم كه استادان بزرگ موسيقي ايران چون كيوان ساكت، عثمان محمدپرست، جواد بطحايي و... حضور داشتند همايون شجريان با عرض تشكر از مردم و مسئولان نيشابور آوازي را در دستگاه ابوعطا تقديم حضار كرد.


    همچنين كمال اشرف‌زاده از مداحان اهل بيت (ع) نيشابور شعري از استاد شهريار را كه با مصرع
    "زين سرا رفتي ايستم بمانيم كه چه " در دستگاه دشتي خواند.


    شهرداري و شوراي اسلامي شهر نيشابور با ايجاد ستادي به سرپرستي محمد فتح‌آبادي از اعضاي شورا با آسفالت اطراف آرامگاه مشاهير و چيدمان جايگاه فضاي مطلوبي را براي هر چه بهتر برگزار شدن اين مراسم فراهم كرده بودند.

    نیکی پناهتان

  5. 2 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #384
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    معاون هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي گلستان از برگزاري جشنواره استاني موسيقي اقوام استان گلستان (كنولي، محلي، تركمن) در نيمه اول آذر ماه خبر داد.

    ابوالحسن امامي گفـت: كشور ما از فرهنگهاي مختلفي تشكيل شده و بسياري از اين فرهنگها توسط موسيقي انتقال مي‌يابند.


    وي هدف از برگزاري اين جشنواره را فراهم كردن زمينه رشد و شكوفايي استعدادهاي نسل جوان با رويكرد حفظ فرهنگ و هنر بومي برشمرد و افزود: تقويت موسيقي‌هاي استان و انتقال اين هنر به نسل‌هاي جوان‌تر از ديگر اهداف برگزاري اين جشنواره است.


    امامي با اشاره به اين كه اين جشنواره در دو بخش مسابقه و تجليل از پيشكسوتان در شهرهاي گنبد كاووس و علي آباد كتول برگزارمي‌شود، اظهار داشت: بخش مسابقه شامل گروه‌نوازي، گروه‌خواني، تك نوازي، بخشي‌گوي، ني‌نوازي، و حركات و آيين‌هاي بومي خواهد بود.


    وي تجليل از افرادي كه سالها براي گسترش و پرورش فرهنگ و هنر اصيل ايراني تلاش كرده‌اند، را امري نيكو و ضروري دانست و يادآور شد: در اين جشنواره از پيشكسوتان بالاي 60 سال موسيقي استان تجليل خواهد شد.


    معاون هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد استان گلستان از هنرمندان استان خواست تا آثار توليدي خود را در قالب يك CD و يا DVD به دبيرخانه ارسال كنند.

    نیکی پناهتان

  7. این کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #385
    داره خودمونی میشه binaeram's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    180

    پيش فرض

    با سلام خدمت دوستان
    بنده چند تا سوال تخصصی در مورد تحریر های موسیقی سنتی داشتم.کلا 10 نوع تحریر وجود داره که من 5 تا از اونا رو نمیتونم درک کنم که چیه.1-تحریر فلکی 2-تحریر مقطع 3-خورده تحریر 4-تحریر زیر و رو 5-تحریر قنه
    اگه دوستان از اثار موسیقی سنتی بتونن مثالی واسه تحریر های بالا ذکر کنن بسیار ممنون میشم.

  9. #386
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    با سلام خدمت دوستان
    بنده چند تا سوال تخصصی در مورد تحریر های موسیقی سنتی داشتم.کلا 10 نوع تحریر وجود داره که من 5 تا از اونا رو نمیتونم درک کنم که چیه.1-تحریر فلکی 2-تحریر مقطع 3-خورده تحریر 4-تحریر زیر و رو 5-تحریر قنه
    اگه دوستان از اثار موسیقی سنتی بتونن مثالی واسه تحریر های بالا ذکر کنن بسیار ممنون میشم.

    1- دقیق نمیدونم
    2- وقتی که خواننده یه تحریری را با قطع و وصل کردن ادامه میده انگار که اونو میشکنه.
    3- همه اونچه که در اخر یه جمله آوازی به عنوان تحریر زده میشه. البته فقط همونی که در اخر گفتن یه جمله یا کلمه خونده میشه.
    4- شما یه نت را میتونید مثلادر چنتا گام بخونید. خب اگه هی تحریر را در مثلا دو گام مختلف اجرا کنید میشه زیر و رو. من موردی فعلا یادم نیست. که براتون بزارم
    5- وقتی تحریر از توی دماغ زده میشه. امتحان کنید مشه

  10. این کاربر از sise بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #387
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    گزارش مفصلی از حضور استاد شجريان در خانه‌ی سينما
    شجريان: «دل‌شدگانی که شما ديده‌ايد آنی نبود که علی حاتمی ساخت»



    موسیقی ما- محمدرضا شجریان شامگاه سه‌شنبه -15 دی‌ماه - رودرروی اعضای انجمن بازیگران خانه سینما نشست تا به سوالات آن‌ها پاسخ بدهد.

    شانزدهمین نشست تخصصی انجمن بازیگران سینمای ایران با حضور محمدرضا شجریان استاد آواز ایران برگزار شد.

    داود رشیدی رییس انجمن بازیگران سینمای ایران با اظهار خرسندی از حضور محمدرضا شجریان در جمع بازیگران گفت: نمی‌دانید كه امروز چه حالی دارم و چه بغضی از حضور ایشان گلویم را می‌فشارد؟ همه ما عاشق ایشان و هنرشان هستیم و خوشحالم كه بعد از مدت زیادی از اولین درخواستم برای حضور ایشان در جمع بازیگران، بالاخره این درخواست به نتیجه رسید.

    او سپس به جایگاه ویژه محمدرضا شجریان در هنر ایران زمین اشاره كرد و افزود: پی‌گیری و كار مستمر و اهمیت‌دادن به هنر در وجود این استاد برجسته دیده می‌شود.

    این بازیگر با یادآوری خاطره‌ای ادامه داد: پشت‌كار شجریان برای یادگیری قابل توجه بود و نشان می‌داد كه او تا چه اندازه به حرفه‌اش اهمیت می‌دهد و از این‌روست كه امروز او به چنین جایگاه شایسته‌ای دست یافته است.

    رشیدی سپس با تشریح چگونگی دعوت انجمن بازیگران برای این نشست، گفت: از آن‌جا كه ایشان یكی از برجسته‌ترین اساتید ما هستند و خیلی‌ها علاقه به حضور ایشان دارند،اگر ما این برنامه را به صورت رسمی اعلام می‌كردیم امروز اینجا جای سوزن انداختن هم نبود به همین دلیل عذر ما را بپذیرید كه این نشست را به صورت تلفنی به هنرمندان اطلاع دادیم.

    در ادامه محمدرضا شجریان نیز از حضور در جمع هنرمندان اظهار خرسندی كرد وگفت: قطعا امروز یكی از روزهای خوب زندگی‌ام است كه در كنار تمام گرفتاری‌هایمان در كنار هم جمع شده‌ایم و قطعا این روزها در زندگی همه ما خواهد ماند و نقش ارزنده‌ای دارد.

    او ادامه داد: من سخنران نیستم و فقط آواز می‌خوانم. پس نمی‌توانم از قبل سخنانی را آماده كنم. اما اگر شما سوالی دارید من اینجا حاضر هستم تا به این سوال‌ها پاسخ بدهم.

    شجریان سپس در پاسخ به پرسش داود رشیدی درباره معرفی اساتید تأثیرگذار او در عرصه آواز، گفت: قطعا اساتید من یكی دو نفر نبودند بلكه من از هر كسی چیزی یاد گرفتم و زندگی‌ام چیزی جز تقلید نبوده است.

    او با اشاره به شروع فعالیتش در مشهد ادامه داد: نتوانستم در حوزه موسیقی كسی را پیدا كنم و تنها از برنامه‌های رادیو استفاده كردم. اما با ورود به تهران و رادیو نزد احمد عبادی رسیدم و از او بسیار آموختم. هفته‌ای یكی دو روز هم نزد اسماعیل مهرتاش در جامعه «باربد» و یا در منزل‌اش ردیف‌ها و تصانیف را آموختم. فرامرز پایور هم دیگر استادی بود كه سنتور و ردیف‌های صبا را از او فرا گرفتم و در تالار رودكی و رادیو در كنار او و گروهش كار كردم.

    شجریان، استاد دوامی و برومند را از دیگر اساتید خود دانست و گفت: اساتید بسیاری بودند كه من از هركدام‌شان چیزی یاد گرفتم. اما جلیل شهناز هنرمندی بود كه آن‌قدر كه ساز او را گوش كرده بودم به ساز دیگری گوش نداده بودم و قطعا بیشترین موفقیت من آشنایی با توانایی و خلاقیت او بود. در این میان نوازنده‌های دیگری هم وجود دارند كه مجموع آموخته‌هایم از آن‌ها، شجریان امروز است.

    استاد آواز ایران در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره نقش اسماعیل مهرتاش و «جامعه باربد» در عرصه موسیقی و تئاتر و لزوم شناخت خوانندگان از اصول فن بیان و تئاتر، تصریح كرد: نوع خوانندگی كه پی‌گیری می‌كردم، بازیگری همراه خود نداشت اما هر خواننده‌ای باید به گونه‌ای شعر را بیان كند كه انگار بازیگری در صحنه درحال بیان است.

    او اضافه كرد: در كارگاه‌هایی كه در فرهنگستان هنر با شاگردانم برپا می‌كنم تأكید دارم كه شعر را روایت نكنند بلكه آن را بازی كنند. هنرمند تئاتر وقتی روی صحنه می‌آید با بیان خود بازی را آغاز می‌كند و همه‌چیز را از دل آن نشان می‌دهد، این بیان بیننده را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد پس خواننده هم باید شعر را به گونه‌ای بیان كند كه با كلمات و فرم بیان آن‌ها شنونده تحت‌تأثیر قرار بگیرد.

    خواننده «مرغ سحر» تاكید كرد: یك خواننده نباید ردیف را صرفا ارایه و شعر را روخوانی كند، بلكه باید به گونه‌ای آن را بیان كند كه مثل یك هنرپیشه بر بیننده‌ی خود تأثیر بگذارد. از این رو بود كه اسماعیل مهرتاش در «جامعه باربد» به شدت روی فن بیان تأكید داشت. خواننده به اعتقاد او باید از تحریرهای نابه‌جا و نادرست پرهیز كند تا شعر به درستی به شنونده منتقل شود.

    او همچنین درباره اهمیت لطافت و زیبایی گفتار در ادای كلمات به ذكر خاطره‌ای بسنده كرد و گفت: در سال‌های 1347 و 1348 در رادیو، زنده‌یاد «بنان» كه دوران بازنشستگی خود را سپری می‌كرد هرچندگاهی با حضور در استودیو خواننده‌های جوان را چك می‌كرد. در یكی از همین روزها به من گفت كه شجریان وقتی شعر می‌خوانی همان‌طور عمل كن كه حرف می‌زنی، یعنی از تأكید نادرست و بی‌خود روی كلمات پرهیز كن،زیرا كشش‌های بیجا باعث می‌شود كه شعر از فرم درست خود خارج شود.

    شجریان در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به اهمیت شخصیت یك هنرمند در مقابله با مخاطبان خود، گفت: در هر شرایطی باید دید كه پشت هنر چه كسی قرار دارد؟ پشت این صدا چه كسی زندگی می‌كند؟ زیرا مردم ناخواسته آن شخصیت را دنبال می‌كنند و هنرمند در این مسیر باید به گونه‌ای خود را نشان دهد كه در برابر مخاطب خود ارزش هنرمندی داشته باشد. هنرمند باید سعی كند در راه انسانیت قدم بردارد و با عاطفه و وجدان خود حركت، فكر و عمل كند.

    استاد آواز ایران خطاب به حاضران گفت: هنرمان را دست‌كم نگیریم و در هرجا كه سزاوار هنر است آن را عرضه كنیم. ارزش هنر والاست و باید جایگاه آن را پیدا كرد، زیرا هنر بدون هنرمند وجود ندارد و به همین دلیل رفتار هنرمند باید هنرمندانه باشد.

    او همچنین درباره نقش اعتماد در هنر تصریح كرد: قطعا خواننده باید به گونه‌ای اجرا برود كه مردم در شروع به او اعتماد كنند. یادم است یكی از اساتیدی كه از محضر او علوم انسانی را فرا گرفتم، استاد «دادبه» بود كه تأكید داشت هیچ هنرپیشه‌ای نمی‌تواند پشت دفتر نگاه خود پنهان شود.

    شجریان ادامه داد: هرچه‌قدر شما به‌عنوان بازیگر نقش یك شخصیت مثبت و یا منفی را بازی كنید، باز این نگاه شماست كه شخصیت واقعی‌تان را برای تماشاگران آشكار می‌كند. «نگاه» و «صدا» دو عاملی است كه بازگوكننده حقیقت هنرمند است و من كه سال‌ها با صدا زندگی كرده‌ام به راحتی با گوش‌دادن به صدای هر فردی می‌توانم شخصیت او را تشخیص دهم و نوع ارتباطم با او را مشخص كنم. نگاه هم به همین شكل است. موجی كه از نگاه انسان‌ها بیرون می‌آید به صورت مستقیم بر شنونده و بیننده تأثیر می‌گذارد به همین دلیل هم همواره سعی كرده‌ام ارتباطم با افراد به گونه‌ای باشد كه در نگاه و صدایم، فردی متظاهر و ریاكار دیده نشوم.

    این استاد آواز كه سال‌هاست به كار ساخت ساز هم مشغول است در بخش دیگری از این نشست درباره دغدغه‌هایش در این حوزه توضیح داد: هنرمندان هرچه‌قدر ابزار و وسایل بیشتری داشته باشند با تنوع بیشتری هم می‌توانند كار كنند. در ایران بیش از 120 نوع ساز وجود دارد، اما آن‌چه در اركسترهای ما استفاده می‌شود گاه خلأ «رنگ» و «وسعت» صدا را نشان می‌دهند. به خصوص در حوزه سازهای بم، توان ما كافی نیست و من كه در این سال‌ها بسیار به صحنه رفته‌ام و در استودیو با ساز و آواز سروكار داشته‌ام این خلأ را همواره احساس كردم و از آن‌جا كه كسی در این حوزه به فكر ما نبود و دستی بالا نمی‌برد ترجیح دادم تا خودم این كار را شروع كنم.

    او اضافه كرد: از سال‌ها قبل مطالعه درباره سازها را شروع كرده بودم و حتی تجربه‌هایی در این زمینه داشتم و با این اتفاق تصمیم گرفتم تا دست به كار شوم و سازهای جدیدی ارایه كنم. امیدوارم هنرمندان به این عرصه ارزش دهند تا این سازها ماندگار شوند. من این سازها را براساس صداهایی كه نیاز داریم طراحی می‌كنم.

    تا امروز 9 ساز طراحی و ساخته‌ام و چند ساز دیگر را در مرحله تست دارم. خوشحالم كه این 9 ساز هیچ‌كدام رد نشده است و در اجراهای ما جواب داده است. زیرا در هنگام ساخت آن‌ها توجه داشتم كه هر هنرمندی بتواند به راحتی با آن كار كند و اذیت نشود. البته هنرمندان بعد از كار با این سازها نظرات خودشان را به من منتقل می‌كنند و من هم بر اساس ایده‌ها و مشكلات طراحی خود را كامل می‌كنم اما سازندگان دیگر هم باید بدانند كه در كنار سازهای سنتی باید سازهای جدیدی هم درست كرد تا برای سلیقه‌ها و رنگ‌های مختلف صدا قابل استفاده باشد.

    او همچنین در پاسخ به اهمیت «ریتم» و ارزش «سكوت» در موسیقی، گفت: ریتم در زندگی همه ما حضور دارد و وقتی این ریتم در چرخش كائنات به هم بخورد همه‌چیز به هم می‌خورد. پس آواز و موسیقی هم برای این ریتم در بستر زمان حركت می‌كنند. از سوی دیگر سكوت هم باید ریتم داشته باشد. سكوت خودش بخشی از موسیقی است و تمام شرایطی كه در نت‌ها وجود دارد در مورد سكوت هم باید رعایت شود.

    محمدرضا شجریان در بخش دیگری از سخنانش درباره ارتباط ادبیات، موسیقی و شعر مطرح كرد: شعر و موسیقی مكمل هم هستند، اما موسیقی همواره فراتر از شعر و هر هنر دیگری حركت می‌كند و به این هنرها جان می‌بخشد. مثلا اگر شما در سینما موسیقی را از كار خود بردارید دیگر آن كار روح ندارد. موسیقی روان شعر، زبان و ادبیات است. در سخن ما نیز موسیقی وجود داشته باشد و اگر نبود بیان درست به وجود نمی‌آمد.

    این هنرمند با بیان اینكه موسیقی فراگیرترین هنر است، ادامه داد: می‌تواند در همه‌حال و همه‌جا شنیده شود و تأثیر خوب و یا بد بگذارد. اما وقتی هنرمند دست به كار می‌شود، باید موسیقی كلمات و مفاهیم را پیدا كند. شاعر و نویسنده این موسیقی را درون كلام خود گذاشته‌اند و هنرمند باید موسیقی كلام را كشف كند همان‌طور كه سازنده موسیقی فیلم باید براساس محتوای آن فیلم دست به كار شود.

    او در بخش دیگری از این نشست درباره ارتباط جوانان با موسیقی و دلایل گریز آن‌ها از موسیقی سنتی گفت: موسیقی به هر شكلی خوب است و به شخصه تعصبی روی گوش‌دادن به موسیقی سنتی و یا غربی ندارم. زیرا ما نمی‌توانیم برای كسی نسخه بپیچیم و او را وادار به گوش‌دادن به سبك خاصی كنیم. اما در عین‌حال وظیفه داریم تا موسیقی خود را به شكلی درستی ارایه دهیم تا جوانان نسبت به آن تمایل پیدا كنند.

    استاد آواز ایران سپس به اهمیت دوران جنینی كودكان در نوع انتخاب آن‌ها اشاره كرد و افزود: موسیقی كه كودك در دوران جنینی می‌شنود زمینه‌ساز علاقه او در دوران جوانی می‌شود. یعنی اگر ما در دوران جنینی موسیقی سنتی گوش دهیم، قطعا گرایش فرزندمان در نوجوانی به این سبك بیشتر است. اما فراموش نكنید كه موسیقی سنتی برای بچه‌ها كمی سنگین است، مگر این‌كه در دوران جنینی آن را شنیده باشند و كمی بعدتر بتوانند شجریان گوش دهند. اما نباید روی بچه‌ها فشار آورد زیرا موسیقی، موسیقی است. حال چه تار باشد و چه گیتار.

    او در پاسخ به سوال دیگری درباره غم‌انگیزبودن موسیقی سنتی ایران گفت: موسیقی هر ملتی در گذر زمان همراه با آن ملت حركت كرده است و در دل خود مجموعه‌ای از شكست‌ها، پیروزی‌ها، عروسی‌ها، عزاداری‌ها و غیره را دارد ،پس برای بررسی موسیقی هر ملتی باید نگاه كرد كه در گذر تاریخ چه چیزی بر مردم آن كشور گذشته است، زیرا موسیقی تمام این حالات را در دل خود دارد.

    شجریان سپس به تفاوت دو واژه سنتی و اصیل اشاره كرد و افزود: اصالت همواره وجود دارد اما سنت ما را در یك چهاردیواری قرار می‌دهد كه از هر طرف محصور آن هستیم. سنت‌ها در گذر زمان و در طول تاریخ ساخته می‌شوند و از یك نسل به نسل بعدی این سنت‌ها تغییر پیدا می‌كنند و این خاصیت بشر است. اما اصالت چیزی است كه ما به هر طریقی می‌توانیم از آن استفاده كنیم. كودكان ما موسیقی سنتی را دوست ندارند اما خود را در چهارچوب اصالت‌ها نگه می‌دارند پس نباید آن‌ها را وادار كرد تا در سنت باقی بمانند. بلكه باید به سنت احترام گذاشت و آن را نگه داشت ولی در كنارش حركت كرد.

    او عنوان كرد: موسیقی ما غم‌انگیز نیست بلكه موسیقی ما موسیقی تفكر است. این غم نیست بلكه چیزی است كه ما را به عنوان شنونده به فكر می‌برد. فراموش نكنید كه كشور ما یكی از غنی‌ترین موسیقی‌ها را به لحاظ درونی و بیرونی دارد و اگر در موسیقی جهان دو گام وجود دارد در موسیقی ایران پنج گام دیده می‌شود. اما باید دید كه در طول تاریخ چه بر موسیقی ما گذشته است كه به این شكل ارایه می‌شود. موسیقی ایران در ذات خود پتانسیل و استعداد بالایی دارد، اما باید برای اعتبار آن هنرمندانی تقویت كرد.

    شجریان درباره استفاده از شعر نو در موسیقی امروز نیز، گفت: آن‌چه برای هنرمند مهم است مفاهیم درونی اشعار است كه یا به اوزان عروضی برمی‌گردد و یا به شكل كلمات است. اما امروز هم شعر نو و هم شعر كلاسیك جایگاه خود را در جامعه باز كرده است و به خصوص شعر نو در این سال‌ها جایگاه ویژه‌ای در میان هنرمندان دارد.

    استاد آواز ایران درباره اهمیت بداهه‌خوانی در موسیقی و سایر هنرها نیز توضیح داد: هرچه‌قدر هنرمند از هنرش آگاهی بیشتری داشته باشد نكات بیشتری را می‌تواند از آن دریافت كند. در كار خوانندگی در كشور ما نیز ارزش كار هنرمند بر بداهه‌خوانی اوست. درحالی‌كه در سایر كشورها این‌گونه نیست و همه‌چیز از قبل آماده می‌شود. اما در كشور ما هر اجرا با اجرای دیگر تفاوت دارد و كار هنرمند وابسته به بداهه‌گویی اوست.

    شجریان در بخش دیگری از نشست درباره اهمیت اذان- موذن‌زاده اردبیلی- و پیوند آن با قلب و جان مردم ایران گفت: این اذان دو ویژگی قابل توجه دارد، یكی این‌كه زنده‌یاد موذن‌زاده آن را در «بیات ترك» خوانده است. زیرا بیات ترك همواره پیام می‌دهد و نویددهنده و آگاه‌كننده است و این انتخاب به درستی از سوی ایشان انجام شده است تا در هر زمانی به شما نوید دهد.از سوی دیگر او با خلوص نیت این اذان را خوانده است و من كه سال‌هاست در عرصه موسیقی كار می‌كنم بیش از 60 سال است كه این اذان را شنیده‌ام و با آن زندگی كردم.

    او در بخش پایانی این نشست و با یاد از علی حاتمی و فیلم «دل‌شدگان» خاطرات خود را از حضورش در این فیلم بازگو كرد.

    شجریان گفت: علی حاتمی برای من مرد بزرگی در سینمای ایران بود و وقتی درباره ساخت موسیقی این فیلم پیشنهادهایش را مطرح كرد آن را به فال نیك گرفتم و بعد از برگزاری كنسرت‌هایم در آمریكا به ایران آمدم تا درباره این كار بیشتر صحبت كنیم. حتی یادم است آن زمان حسین علیزاده كه موسیقی فیلم را ساخته بود عنوان كرد كه اگر شما در این فیلم حاضر نشوید من هم آهنگ‌هایم را برمی‌دارم.

    او یادآور شد: سناریو را خواندم و عكس‌های فیلم را دیدم . نظرات حاتمی و علیزاده را شنیدم، اما از آن‌جا كه هیچ‌وقت موسیقی سینما شرایط خوبی نداشت از خواندن در سینما پرهیز داشتم و معتقد بودم كه مردم صدای مرا می‌شناسند و نمی‌توان این صدا را روی چهره دیگری لب‌خوانی كرد. خلاصه به سختی خودم را راضی كردم تا در سینما بخوانم. اما همان زمان هم این شرط را گذاشتم كه در فیلم اعلام شود كه شجریان افتخاری این كار را انجام داده تا به دنبال آن حرف و حدیث در نیاید كه شجریان قرار است از این پس در سینما بخواند و پول درآورد. حتی بعد از اتمام فیلم حق آن را از آقای حاتمی خریدم تا از طریق نشر دل‌آواز منتشر كنم.

    شجریان تصریح كرد: بعد از خواندن سناریو، شعرهایی انتخاب كردم اما احساس كردم كه در تمام صحنه‌ها نمی‌توانم در استودیو بخوانم. به همین دلیل با ضبط‌ صوتی كه داشتم به كوه‌های پونك رفتم و آن‌جا برخی از قطعات را خواندم تا حال و هوای فیلم را داشته باشد. بخشی از كار را هم حسین علیزاده مجددا با ساز خود كار كرد. در این میان نباید نقش و توجه زنده‌یاد «فریدون مشیری» را برای این كار فراموش كرد. به خوبی یادم است كه برای هر بیتی كه می‌ساخت به من زنگ می‌زد و با تركیب شعر و موسیقی آن را تست می‌كردیم.

    او در پایان گفت: فیلم «دل‌شدگان» مثله شد و آن‌چه شما دیدید آن‌چیزی نبود كه حاتمی ساخته بود. وقتی من فیلم را دیدم هیچی از آن باقی نمانده بود. تمام ارتباطات فیلم از بین رفته بود و چیز بی‌سروتهی شده بود اما زنده‌یاد حاتمی به خوبی آن را درست كرد.

    در پایان این مراسم لوح تقدیر و هدایای خانه سینما به شجریان اهدا شد.

    محمد سریر، مهتاب نصیرپور،ستاره اسكندری، مریم بوبانی،فرخ نعمتی،بیتا فرهی، سهیلا رضوی، فریده سپاه‌منصور، اكبر زنجانپور، بیژن امكانیان، هما روستا، افشین هاشمی، مهدی میامی، آتش تقی‌پور و.... از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.


    منبع : ايسنا

  12. این کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #388
    داره خودمونی میشه alfredgohar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    20

    پيش فرض

    حسین علیزاده؛ جانفشانی برای موسیقی ایرانی

    شهرام میریانتوسط
    درباره بررسی موانع و مشکلات دست اندرکاران موسيقی در ايران و تلاش اين هنرمندان برای بهبود وضعيت اهل موسيقی و کيفيت اين نوع هنر، بسيار گفته شده است.

    اما اين بار با حسين عليزاده -رديف‌دان، پژوهشگر، آهنگساز و استاد موسيقی شناخته شده ایران، در مورد موانع و مشکلات پيش روی اهالی موسيقی برای بهبود شرايطشان گفت‌وگو می کنيم.

    حسین عليزاده، نوازنده تار و سه تار و خالق نزديک به ۳۰ آلبوم موسيقی از جمله نينوا، ترکمن، نوروز و سواران دشت اميد، نامزد سال ۲۰۰۶ جايزه گرمی –یکی از معتبرترين جايزه‌های موسيقی در جهان برای آلبوم « به تماشای آبهای سفيد»- و همچنين سازنده موسيقی فيلم آواز گنجشک‌ها، لاکپشت ها هم پرواز می کنند، زمانی برای مستی اسب‌ها، دلشدگان ، گبه و دوازده فيلم ديگر است.

    رادیو فردا: آقای عليزاده ، آيا در ايران تشکل يا نهادی وجود دارد که هنرمندان عرصه موسيقی را دور هم جمع کند تا از اين طريق بتوانند خواسته‌ها و انتظارات صنفی خود را طرح کنند، درد دل کنند يا با همديگر ديدار داشته باشند؟

    حسين عليزاده :
    کلا در جوامعی که از نظر تاريخی ، مدت زمانی طولانی دارای سيستم دموکراتيک نبوده‌اند يا تجمعات در آن ممنوع بوده است، هنر موسيقی و کلا ساير هنرها بايد در خدمت دولت باشد؛ اين است که وقتی تاريخ را نگاه می‌کنيم تشکل‌هايی که مربوط به رشته‌های مختلف هنری بوده‌اند هميشه در سايه دولت قرار گرفته‌اند.

    طبيعی است که روند اين سه دهه طلب می کند که هنرمندان در تلاش باشند که جامعه را دموکراتيک‌تر کنند تا گروه‌های مختلف قادر باشند حقوق خودشان را از طريق تشکل‌های صنفی احيا کنند. در اين جا فقط مسئله حق و حقوق نيست . جا انداختن هنر در کل جامعه هم نيازمند تشکيلاتی است که من معتقدم اين مسئله در ايران طول می‌کشد.

    راه بسيار طولانی است که ما به مرحله‌ای برسيم که کشورهای غربی الان به تشکل‌های مربوط به موسيقی رسيده‌اند . در غرب کلا هنر، شکل کاملا مستقل خود را دارد. هر چيزی نبايد از طريق دولت انجام شود. از گرفتن سالن برای اجرای کنسرت گرفته تا انتشار مجوز آلبوم و هر امر ديگری نبايد از طريق دولت انجام شود.

    اين مسير الان ايده آل و درست نيست. بسياری از هنرمندان و حتی خود من تلاش بسياری کرديم که اين مسير را تصحيح کنيم.

    موانع کدامند؟

    متاسفانه در ايران امروز مردم و هنرمندان آنقدر درگير مسائل روزمره و فشارهای اقتصادی و مشکلات و قوانينی که دست و پای هنرمند را می‌بندند هستند که کارها با مشکل پيش می‌رود.

    اين که هنرمندان با همديگر ارتباط دارند يا اينکه ندارند و اگر ندارند چرا؟ بايد بگويم صرفا اين هنرمند نيست که مقصر است. ما خودمان از نظر تاريخی اين فرهنگ در درونمان رشد و نمو نيافته است که بتوانيم کاری را با همکاری پيش ببريم . شما می‌بينيد که اصولا انجام کارهای جمعی در ايران با مشکل مواجه می‌شود و کارهای فردی معمولا (راحت تر ) پيش می‌رود.

    به این ترتیب معتقد هستید که پیشرفت‌هایی هم به دست آمده طی این سال‌ها ...

    در اين چند ساله جايی به نام خانه موسيقی در ايران راه‌اندازی شده است که خود من يکی از بنيانگذاران آن بودم و واقعا ايده‌امان اين بود که مرکزی را تاسيس کنيم که مستقل از دولت باشد و کارش دفاع از هنرمندان و تامين نيازهای آنان ، چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی و پشتيبانی از حق و حقوقشان باشد.

    در اين زمينه بسيار سعی شد اما ما کلا در ايران در اين زمينه به يک تشکيلات ايده آل نرسيده‌ايم که بتوانيم يک تشکيلات غير دولتی تاسيس کنيم که قادر باشد از نظر اقتصادی خودکفا بوده، سرپای خودش بايستد.

    از آنجايی که حمايت از اين تشکيلات در قانون اساسی جزء وظايف دولت در نظر گرفته شده است و کمک کردن به صنف هنرمندان از وظايف دولت است به هر حال وقتی کمک می‌کند طبيعی است که توقعاتی هم دارد. شايد به اين دليل است که اين تشکلات کاملا به استقلال نزديک نمی‌شوند و چيزهايی را که خواست هنرمندان و به نفع آنان است به خواست خودشان جلو ببرند.
    به اعتقاد من در تمام جوامع پيشرفته يک هنرمند دغدغه تنهايی ، ناامنی ، بيکاری و آينده خود را ندارد. با قوانينی که در کشورهای پيشرفته وضع شده است يک هنرمند از آسايش بيشتری برخوردار است. اما در ايران ناامنی شغلی و بيکاری برای هنرمند وجود دارد. اين تشکيلات که حدود هفت يا هشت هزار عضو هم در سراسر ايران دارد برای رفع اين قبيل مشکلات به طور نسبی سعی می‌کند و فعال است ولی با اين اوصاف جامعه موسيقی ايران هنوز به مرحله‌ای نرسيده است که يک تشکيلات غير دولتی در اختيار داشته باشد.

    بر همگان روشن است که وقتی نويسنده‌ای می‌خواهد کتابی را منتشر کند بايد برای دريافت مجوز آن را به وزارت ارشاد بدهد و چه بسا دخل و تصرفاتی هم در اين راستا به وجود می‌آيد. آيا در زمينه ساير عرصه‌های هنری هم وضع به همين منوال است؟ آيا هنرمندان موسيقی و خود شما هم با اين معضل روبه‌رو هستيد؟

    دخل و تصرف وقتی در دراز مدت اتفاق می‌افتد خود به خود تبديل به خودسانسوری می‌شود.

    تجربه ثابت کرده است با موانعی که هميشه هست فکر هنرمند ناچار است فقط در يک چارچوب مجاز رشد کند . من حتما نمی‌گويم هنرمند بايد کار سياسی کند يا اينکه توطئه کند اما به هر شکل وقتی برای هنر چهارچوب مشخصی تعيين می‌شود و از آغاز تدريس هنر به کودکان به آنان حد و حدود هنر مجاز آموزش داده می‌شود در دراز مدت و در طول تاريخ يک فاجعه است.

    هر کدام از رشته‌ها در حوزه موسيقی از اجرا و انتشار متاسفانه درگير اين قبيل بوروکراسی‌ها است و البته بوروکراسی‌های موازی! گاهی چندين قسمت متفاوت هستند که بايد روی کارت نظرت بدهند و اين اظهار نظر و نظارت اصلا از نظر کيفی نيست . بلکه بيشتر مربوط به قوانين و حد و مرزهايی است که بيشتر برای خودشان قائلند.

    حالا موسيقی از نظر کيفی خوب است يا بد؟ بايد بگويم موسيقی دراين ۳۰ سال نه تنها رشد نکرده که خيلی هم نزول کرده است . به اين علت که ذهن آزاد و حس آزاد هميشه با موانع روبه‌رو بوده است.

    سهم مردم در پیشرفت موسیقی و هنر تا چه اندازه است؟

    شما نگاه کنيد مثلا کسانی مثل ما که ۴۰ سال است در حوزه موسيقی فعاليت می‌کنيم و کارمان را از پيش از انقلاب آغاز کرده‌ايم و يا جوانان بعد از ما وقتی می‌خواهيم برای ارتباط با مردم کنسرت اجرا کنيم نياز به مجوز دولتی داريم.

    يک هنرمند برای اينکه بتواند با مردم ارتباط داشته باشد بايد مجوز بگيرد. تا مجوز بخواهد صادر شود بايد چند تشکيلات موازی با همديگر توافق کنند که آيا به شما مجوز بدهند يا ندهند؟

    تازه بعد ازاين که مجوز صادر شد مسئله سالن مناسب پيش می آيد. ما در ايران سالن مناسب نداريم .به غير از تالار رودکی که از قديم داشته ايم و در زمانی ساخته و طراحی شد که جمعيت ايران فقط ۲۰ ميليون نفر بود. اما الان ما جمعيتی قريب به ۷۰ ميليون نفر داريم اما تعداد سالنها افزايش نيافته است . اجاره سالن وزارت کشور هم که پيش از انقلاب ساخته شده است و اصولا سالن مناسبی برای اجرای کنسرت نيست بسيار گران است و شبی چند ميليون بايد بابت اجاره دريافت می کنند و البته ارگانهای ديگری هم هستند که مکان اجرا دارند اما باز هم بايد به آنان پول پرداخت کرد.

    نتيجه اين می شود که بليط کنسرت در ايران از بليط کنسرت در آلمان گران‌تر می‌شود . يعنی اگر شما نسبت درآمد را در نظر بگيريد کسی که می‌خواهد در ايران کنسرت ببيند بايد ۳۰ تا ۴۰ ميليون پول بليط پرداخت کند و اين طبيعی است که اعضای يک خانواده نمی‌توانند با همديگر برای تماشای کنسرت بيايند . فقط عده کمی می‌توانند برنامه را ببينند و اين جور می‌شود که يواش يواش ارتباط مخاطب و هنرمند قطع می‌شود.

    راه ديگری که وجود دارد استفاده از تلويزيون و وسايل ارتباط جمعی است که آن هم اکثر برنامه های راديو و تلويزيون از هويت موسيقی ايرانی خارج است .

    موسيقی پخش شده در راديو و تلويزيون بسيار فکر نشده و برنامه ريزی نشده پخش می‌شود. يا شايد هم برنامه ريزی شده است که هر چه بيشتر اين فرهنگ از بين برود. اين است که مجموعه شرايط به طور زنجير وار روی موسيقی ايران سايه می‌اندازد.

    تمام اين‌ها مسائلی است که می‌شود در موردش گفت‌وگو و بحث و تبادل نظر کرد و سعی در حل و فصل آن داشت . همه ما که به نوعی دست اندرکار هنر هستيم دلمان برای هنر اين مملکت می‌سوزد و مايليم آن را ارتقا دهيم و حفظش کنيم . من نمی‌دانم اين چه نيرويی است که مانع اين امر می‌شود. اين در حالی است که من تصور می‌کنم اگر موسيقی خوب در جامعه رواج پيدا کند. راديو و تلويزيون موسيقی خوب پخش کنند و مردم بشنوند شايد ملت ايران از نو روحيه خود را بازيابند و اين افسردگی که امروز در تک تک چهره مردم شاهد آنيم از بين برود و به شادی مبدل شود.

    آيا شما و ساير هنرمندان شاخص موسيقی تا به حال دور هم نشسته‌ايد در مورد اين مشکلات حرف بزنيد ؟ آيا سعی کرده‌ايد نماينده‌ای را به عنوان نماينده اهالی موسيقی بفرستيد تا با مسئولين و مقامات اين حوزه گفت‌وگو کنند ؟ آيا سعی کرده‌ايد مشکلات موجود را طرح کنيد و اگر اينکار انجام شده است پاسخ آنان به شما چه بوده است؟

    بله، از همان زمان‌ها که سر ِ بود و نبود موسيقی دعوا بود ما خيلی سعی و تلاش کرديم . شايد اگر موسيقی الان وجود دارد به علت جانفشانی بعضی از هنرمندان است . البته تعداد جمعيت جوانی که امروز در ايران موسيقی کار می‌کنند بخصوص جوان‌ها بسيار بيشتر از سابق ا ست . اگر اين جمعيت خوب راهنمايی شوند و امکانات کافی در اختيارشان باشد ما سرمايه خوبی داريم . نسل جوان ما ضريب هوشی بالايی دارد و دنيا را بخاطر شرايطی که در آن زندگی می‌کند به خوبی می‌شناسد . ما اميدهای زيادی در نسل جوان داريم.

    راستش من الان خيلی وقت است که ديگر گوشه‌ای نشسته‌ام و کار خودم را انجام می‌دهم . اما در گذشته بسيار بحث کرده‌ايم، تلاش کرده‌ايم، بسياری مواقع کسانی طرف مقابل بحث ما بودند که اصلا اين مباحث را درک نمی‌کردند يا جزء اهدافشان نبوده است . اگر قرار است شما بحث کنيد و وارد جدل بشويد حتما بايد يک ارتباط دولتی داشته باشيد که فکر کنند شما هم خودی هستيد. مطيع دستورات دولتيد، ضمن اينکه تخصص هم داريد . من با اين ديدگاه کاملا مخالفم . من بر اين باورم که هنرمندانی که وابسته به روابط دولتی نيستند بايد برای موسيقی تصميمات نهايی را بگيرند چون بقيه فقط از روی دستورالعمل و مصلحت تصميم می‌گيرند و اين روش تا به حال ثابت شده است که به نفع موسيقی نبوده است.

    گاهی شرايطی بوجود می آورند که جنبه اقتصادی دارد و درآمد خوبی نصيب هنرمند می‌شود . اين جور است که برخی از هنرمندان جذب اين شرايط می‌شوند و کارهای سفارشی بسازند . حتی ممکن است آن کار را جامعه هم نشوند. دولت هم که به ابعاد هنری کار زياد اهميت نمی‌دهد، چون اصولا از اين زاويه به هنر نگاه نمی‌کند. بيشتر از زاويه تبليغ است که نگاه می‌کند. اما خود هنر والاست . بايد کاملا مستقل باشد. وقتی که هنر خالص باشد و از درون هنرمند رشد کرده باشد هم می‌تواند هنرمند را دگرگون کند و هم تبديل به «هنر الهی» بشود. اما هنر الهی که با سفارش دادن و دستورالعمل به وجود نمی‌آيد.

    بله ، صحبت زياد شده است. تلاش زيادی انجام گرفته است. يکی از مشکلات حوزه موسيقی اين ا ست که حرف زياد می‌زنيم اما راه عمل به آن حرف‌ها مشکل است .

    آیا در مجموع امیدی هست که موانع در کوتاه مدت به طور چشمگیر کاهش پیدا کند؟

    البته من مايوس نيستم . با وجود همه چيزهايی که گفتم نسل جديد چهره بسيار خوبی در موسيقی از خودش نشان داده است . اين مستلزم اين امر است که بمانند و در جامعه رشد کنند. نه اينکه همچون ساير رشته‌ها از ايران هجرت کنند و برنگردند که در آن صورت متاسفانه ما در موسيقی همين سرمايه‌ها را هم از دست خواهيم داد . شايد اگر دولتهايی به سر کار بيايند که به هنر و فرهنگ اهميت بيشتری قائل باشند، هنرمند را يک فرد آزاده ببينند . آنوقت است که نسلی بسيار برتر از نسل گذشته پا به عرصه وجود خواهد گذاشت.

  14. #389
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    همزمان با تولد استاد در 29 بهمن ماه؛
    سایت رسمی شهرام ناظری آغاز به کار کرد

    موسیقی ما - همزمان با تولد شهرام ناظری استاد آواز ایران در 29 بهمن سایت رسمی ایشان با نشانی
    کد:

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    شروع به کار کرد.
    درزمانه‌ای که خواننده‌های سطخ‌پائین تنها با انتشار یک آلبوم برای خود سایت رسمی دست و پا می کنند عجیب بود که شوالیه ی آواز ایران بعد از مدت ها و با تاخیر بسیار زیاد این کار را انجام داد.
    ناظری امسال کنسرت های متفاوت زیادی را در آمریکا همراه با پسرش اجرا کرد
    Last edited by tirdad_60; 18-02-2010 at 18:14.

  15. 4 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #390
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض




    در قالب يک کتاب و يک آلبوم موسيقي منتشر شد؛
    پايان سال با دو اثر جديد محمدرضا لطفي

    «مجموعه مقالات موسيقي» و «يادواره عارف قزويني» عنوان دو اثر جديد از محمدرضا لطفي آهنگساز نامي کشور است که موسسه آواي شيدا به سرپرستي لطفي چند روز پيش منتشر کرده است. اولي-«مجموعه مقالات موسيقي»- کتاب است. محسن حجاريان پژوهشگر شناخته شده موسيقي ايراني مقدمه اش را نوشته؛ «کتاب حاضر در زمينه هاي متفاوت ديدگاه هاي ديگران را با بينش و اسلوب خاصي مورد توجه و نقد قرار داده است.

    چنين بينش ها و اسلوب هايي- که خواننده را به انديشه وا مي دارد- راه را براي نقد جدي تر موسيقي ايراني هموارتر خواهد ساخت. از اين رو آنچه موجب بالندگي موسيقي ايراني خواهد شد نگاه نقادانه صاحب نظران موسيقي به نوشته هاي ديگران است. يکي از اهداف اين کتاب گشايش همين گونه از نقدها و بررسي هاي موسيقي شناسانه ايراني است.» کتاب، 330 صفحه دارد و شامل مقالات جديد و قديم لطفي است که اکنون در يک مجلد جمع شده اند. دومي- آلبوم «يادواره عارف قزويني»- موسيقايي است.

    گروه همنوازان شيدا به سرپرستي محمدرضا لطفي اين آلبوم را به ياد عارف قزويني آهنگساز و شاعر وطن پرست و سياسي ساخته و نواخته اند. خواننده کار محمد معتمدي است که دو تصنيف «نمي دانم چه...» و «از کفم رها» هر دو از عارف را در اين اثر خوانده است. اين آلبوم که سومين اثر منتشرشده لطفي پس از بازگشت اش به ايران است در مايه افشاري است و قطعات ديگري هم دارد. با پيش درآمدي از رضا محجوبي آغاز مي شود و درآمد کار هم تکنوازي سه تار محمدرضا لطفي است.

    اين پيش درآمد پيشتر در آلبوم «آرام جان» اثر مشترک محمدرضا شجريان و گروه آوا اجرا شده بود اما در اين آلبوم با سازبندي جديد و متفاوت ضبط شده است. گروه بعد از اجراي تصنيف «نمي دانم چه...»، رًنگي قديمي را نواخته اند. تکنوازي سه تار لطفي به مدت 11 دقيقه قطعه بعدي اين اثر تازه است. پس از اين تکنوازي است که تصنيف معروف «از کفم رها» ساخته عارف قزويني را مي شنويم. قطعه پاياني آلبوم هم رنگي از درويش خان است. تار ابريشم گروه را فرخ مظهري نواخته، سه تار را حميد سکوتي و تار را مازيار شاهي زده اند.

    هوشمند رنجبر عبادي ني زده و حميدرضا خلعتبري کمانچه. آريا محافظ (سنتور)، هادي آذرپيرا (عود) و احمد مستنبط (تنبک) ديگر نوازنده هاي گروه همنوازان شيدا در اين آلبوم هستند. لطفي در جلد اين آلبوم درباره عارف قزويني نوشته است؛ «عارف مانند خيلي از منورالفکرها تصور مي کرد حکومت آينده ايران به سوي جمهوري در حرکت است و با توجه به دوستي که با سيدضياءالدين طباطبايي داشت، اين خيال واهي بيشتر در دل او جان مي گرفت. متاسفانه سيدضياء که عامل انگليسي ها بود، پس از اينکه امورات اداري و نظامي را به خوبي آرايش داد، حکومت را به رضاخان ميرپنج سپرد و پس از کودتاي او عازم انگلستان شد و هرگز برنگشت.

    از اين رو عارف به اعتراض درآمد و مبارزه را ادامه داد اما قدرت رضاخاني او را ابتدا به بروجرد و سپس به همدان تبعيد کرد... روحش قرين رحمت باد که جان خود را براي سربلندي ايران فدا کرد.»


    منبع : اعتماد

  17. 3 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •