روزی می آید
ناگهان روزی می آید
که سنگینی رد پاهایم را
در درونت حس می کنی
رد پاهایی که دور می شوند
و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود...
روزی می آید
ناگهان روزی می آید
که سنگینی رد پاهایم را
در درونت حس می کنی
رد پاهایی که دور می شوند
و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود...
جقدر دلم میخواست کودکی بودم
عشقم عروسکم بود
گریه ام برای بیرون رفتن مادرم
دنیایم زیر پایم بود
آسمانم موهای مادرم
و . ح . بیدار
من نباشم، دنیا یک من کم دارد...
تو که نباشی، من یک دنیا کم دارم...
گذشت اون زمانی که آدما همدیگرو دور میزدند
الان از روی هم رد میشن
خریدار ندارد ..
دلی کــــــــــــــه برایت " لکـــــــــــــــ " زدہ است !.!.!
وقتی به تو فکر میکنم
میگذرد از کنار من "تو"
و من در لا به لای افکار
گم می شوم در "تو"
از وقتــی که نیسـتی،خـدا می دانـد، چقــدر آب به صـورَتـم پـاشیـدم ..
لعنــتی ..
این کـابوس انقــدر واقعی ست که از خواب بیــدار نمی شـوم ...
غصه نخور . . . کنار آمده ام با نبودنت . . .
خيلی که دلم ميگيرد ، گريه ميکنم . . .
آرام تر سکوت کن ، صدای بی تفاوتی هایت آزارم میدهد
زندگی شکلِ طنابیست که ازسقف قراراست زِهجرِتو بیاوزم من...
که تودرجمعِ منومن همه منهاي تواَم...
زندگی یعنی...تو
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)