مرغک زیبا ، برنگرد اینجا
میبرد طوفان ، آشیــان ما
و سکوت میکنی
فریاد زمانم را نمی شنوی!
یک روز
من سکوت خواهم کرد
و تو آن روز برای اولین بار
مفهوم "دیر شدن "را خواهی فهمید.
کجا نوشته بودم
اول و آخر دفترم که دلتنگت می شوم؟!
من که دلی نداشتم
تو آب آوردی و کوزه!
تو دل دادی و دلواپسی!
وگرنه من همان کویر بودم و خاک...
امضایی بزن زیر تمامی تقصیرهایم!
من به بودن محتاج خواهم بود...
مـن
ویـرانــے ِ بعــد از
عـــُـــبور ِ تـوام ...
اشكاتو كي ميشمره وقتي كه
دستاي من از گونه هات دوره
رفتن هميشه اختياري نيست
آدم يه جاهايي رو مجبوره...
...
ما قول داديم مال هم باشيم
ما قول داديم اينو ميدونم
با گريه ميگي مرده و قولش
نامردمو قولم رو ميشكونم
...
ميرم با اينكه عاشقت هستم
با اينكه چشماي تري دارم
اي كاش بفهمي براي تو
آرزوهاي بهتري دارم
...
من عاشقانه ميگذرم از تو
گاهي چه دلچسبه فراموشي...
...
با گريه گم ميشم تو مهمونا...
ديدي يه جاهايي رو مجبوري...
میــگویـــند شکســ ــ ـتــ ــنی رفــع بلاســـ ـــتــــــ
ای دلـــ ـــ ـ تحمـــل کــــن.......شایــــد حکمتـــــیـستـــــــــــ.. ........
حرفهایم را تعبیر میکنی ، سکوتم را تفسیر ، دیروزم را فراموش ، فردایم را پیشگویی
به نبودنم مشکوکی ، در بودنم مردد ، از هیچ گلایه میسازی ، از همه چیز بهانه
من ؛ کجای این نمایشم ؟
زیر این باران به سیگارم که پوک میزنم
انگار به گذشته هایم پوک میزنم
ریه هایم پرمیشود از دود و آه...
باید ترک کنم این فکر هارا...
خانه بهبودی کجاست؟
![]()
گــــــــــــــره می خورم در آشفتگی صورتت
مـن .... زنـــــــــــــــــم
مـرا پـریـشـانـی مـوهـایـت کـه نـه
مـرا.....
تــــــــــه ریـش خـسـتــــــــــه ی صـورتـت
آشـفـتــــــــــهــ مـی کـنـد ...
ایــن روزهــــا کـــﮧ مـــﮯ گـــذرد
شـادم
ایـن روزهــا کــﮧ مـﮯ گـذرد
شـــادم
کــﮧ مـﮯ گــذرد
این روزهـا
شـــــادم
کــﮧ مـﮯ گــــــذرد .. / .
" قیصــر امیــن پــور "
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)