وقتی شما دو تا سوتی ندین همه عزا میگیرن و حوصله ندارن سوتی بدن!
بالاخره پایین گاوه یه نفر با IQ پیدا شد.
حالا درست بود یا نه؟
بالاخره لو دادی!
تایید میشه!
بیشتر توضیح بده ببینیم چطوری ضایع شدی!با تمام جزئیات بگی ممنون میشیم!
![]()
--
--
وقتی شما دو تا سوتی ندین همه عزا میگیرن و حوصله ندارن سوتی بدن!
بالاخره پایین گاوه یه نفر با IQ پیدا شد.
حالا درست بود یا نه؟
بالاخره لو دادی!
تایید میشه!
بیشتر توضیح بده ببینیم چطوری ضایع شدی!با تمام جزئیات بگی ممنون میشیم!
![]()
من 7ماه پیش همراه دوستام رفته بودیم اروا کلمون دعوت اونا پیتزا......
اقا از خوشحالی دیگه به مرز سیری رسیده بودیم....
بالا خره پیتزا مکزیکی را زدیم تو رگامون که تا 2 هفته پارگی رگ داشتیم....
بعد از غذا دوستان با مرام وشوخ طبع گفتن احتیاج مبرمی به توالت دارن(روم به حیاط)
ماهم با غبغبی پر باد رخصت را دادیم حالا حدس بزنید چی شد....
اقایون فلنگ را با پیچ ومهره بسته بودن ....
ماهم دریغ از 1 شایی پول درون جیب با سری به تخته کلوخ خرده موبایل زیبا مون دراوردیم وبا زنگ به اون نامردا تا میخوردن فهش بارشون کردیم بعد هم زنگ مادر خدابیامرزمون زدیم وگ فتیم 20000تومان پول ناقابل را تقدیم صاحب مغازگان کند وما هم تا 2ماه بعد در پی کتک زدن دوستان دست و دل باز بودیم...
بله اتفاق افتاده... اما ما مثل یه بچه خوب رفتیم به صاحب مغازه گفتیم. اونم یه تی داد دستمون گفت کل مغازه رو تی بکش. شوخی نمیکنما جدی میگم همینو گفت. منم با یک سطل و یک عدد تی مغازه رو برق انداختم. بدبختی اینه که اکثر مشتری ها هم جریان رو فهمیده بودن و داشتن میخندیدن.
اغلب پیتزا فروشی ها که اول پولشونو میگیرن!
چرا مادر خدا بیامرز ؟
اگه فوت کردن خدا رحمتشون کنه
به نظر منم اول بگیرن بهتره. یه بار تو یه رستوران تو محمود آباد نشسته بودیم. 6 تا پسر اومدن کلی چیز سفارش دادن . بعد من و دوستم غذامونو خوردیم پول حساب کردیم اومدیم نشستیم تو ماشین داشتیم یه عقابی روشن میکردیم که یهو دیدیم در رستوران باز شد و این 6 تا پسر دونه دونه با فاصله یک متر از در خارج شدن و همینکه پاشون به بیرون رسید با سرعت نور شروع به فرار کردن و هر کدوم یه طرفی رفت پشت سرشونم صاحب رستوران اومد بیرون و زد تو سرش من بهش اشاره کردم که بیا اینجا... اومد نشست تو ماشین ما ... ما هم که عاشق این حرکات گازو تخت کردیم دنبال یکیشون رسیدم جلوش یه دستی کشیدم خیابون بسته شد دوست منم جوگیر عین فیلمای پلیسی از ماشین پرید بیرون و پسره رو گرفت تا میخورد زد. صاحب رستوران هم زنگ زد 110 اومد دیگه ما واینسادیم ببینیم چی میشه. ولی خیلی باحال بود . این دوست من تا یک هفته شده بود سوپرمن و به همه کمک میکرد ( جوگیر شده بود در حد لایه اوزون )
سلام
امروز با دوستم توي پارك نشسته بوديم مشغول صحبت بوديم.
راستي اينو به عنوان يه نكته مد نظر داشته باشيد كه من بينهايت از گربه و ...اين جور حيوانات اهلي و يا غير اهلي ميترسم در حد مرگ....
خوب ،در حال صحبت بوديم كه يه دفعه يه صدايي شبيه صداي گربه شنيدم 2 تا پا داشتم 2 تا ديگه هم قرض كردم از رو صندلي پريدم
به سمت جلو فكر كردم اومده زير پام گفتم واييييييييييييييييييييييي گربهههههههههه
نگو تو رديف پشت يه دختر خانم و آقا پسري نشسته بودن كه يهو دختره يه صدايي از نوع جانوران موزي از خود در مياره ،پسره كه
خيلي تعجب كرده بود از حركت من زد زير خنده ، ما هم خنديديم ،بيچاره ها پا شدن رفتن يه جاي ديگه
برو حسابش پسره داشت چیکار میکرد که دختره بنده خدا صدای گربه از خودش در آورد![]()
پیش دانشگاهی بودم
تو امتحانات ترم اول بودیم
منم شب رفته بودم خونه داییم که اونجا درس بخونم شب هم همونجا بخوابم
شارژ گوشیم تموم شده بود شارژرشم باهان نبود
به داییم گفتم گوشیتو بزار واسه ساعت 6 تا صبح بیدار شم برم امتحان بدم
خواستم ازش بپرسم زنگ گوشیت چی هستا
بعد پشیمون شدم گفتم بالاخره یه چیزی هست دیگه
خلاصه صبح دیدم داره صدای خروس میاد تو خواب هزار تا فحش دادم به همسایه که ادم عاقل مگه کسی تو شهر تو خونش خروس نگه میداره
بابا اینجا که روستا نیست
خلاصه هی از این دنده به اون دنده
منتظر بودم خروسه خفه شه
5 دقیقه خفه میشد دوباره شروع میکرد
سرتونو درد نیارم
ساعت 8 که از خواب بیدار شدم
بدو بدو رفتم مدرسه اما دیگه دیر شده بود امتحان تموم شده بود و من جا مونده بودم
نگو زنگ موبایل داییم صدای خروس بوده
اونوقت من..........![]()
لطفا فكر بد نكنيد ،هيچي به قول دوستم دختره داشت خودشو لوس ميكرد اما، واقعا چه راه احمقانه اي
اما انگار پسره از بس ما خنديديم خندش گرفت يه جورايي آبروشو ن رفته بود بيچاره ها...... چند نفر ديگه هم فهميدن اونا هم هر هر
زدن زير خنده
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)