تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 381 از 934 اولاول ... 281331371377378379380381382383384385391431481881 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,801 به 3,810 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3801
    داره خودمونی میشه ZIBAYEKHOFTE's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    180

    پيش فرض

    در تنهاییهایم ، تنها یاد تو مونس دل بی کسم است !!
    در ناباوری هایم ، تنها نگاه تو باور دل غمدیده ام است !!
    در دلتنگی هایم ، تنها حضور تو رهایی بخش دلم از غم و غصه است !!
    در نا امیدی هایم ، تنها نام تو امید بخش دل درمانده ام است !!
    قلبم سرشار از توست...
    در نگاهم ، تنها نگاه توست ...
    بر لبانم ، تنها نام توست ...
    بر مشامم ، تنها عطر دلنشین توست ...
    و تو...
    تنها تکیه گاه من هستی ؛

  2. این کاربر از ZIBAYEKHOFTE بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #3802
    داره خودمونی میشه ZIBAYEKHOFTE's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    180

    پيش فرض

    همسفر خسته ام از این همه راه
    خسته از نای و نی و این همه اه
    راه ، تکرار زمان است چرا
    همسفر فاش بگو راز چرا
    اری از ایینه ها نیست نشان
    ان نشان های نهان نیست عیان
    اندر این نبض ِ زمان ، گیج منم
    مات و مبهوت ِ دل ِ ریش منم
    هوشیارم ز دل ِ خویش چرا
    ان که مستم بکند ، نیست چرا
    همسفر گرچه رهایم کردی
    راست گو ، ره به کجا اوردی
    نکند باز به من می خندی
    زین که پروانه شدم می خندی
    خنده کن تا که منم سوز شوم
    بنواز تا که منم کوک شوم
    ره به تنهایی من می گرید
    همسفر ، باش ، دلم می گرید
    خُنک ان روز که اندر پیش است
    دل ِ زهر خورده ی من در نیش است
    باش تا سایه ای بر من باشی
    وین دل زخم ، تو ، مرهم باشی

  4. #3803
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض غزل تو!

    من تو را درکدامین باران سرودم
    که اینگونه
    به هیبت
    غزلواره ای در آمدی ،
    سپید
    بر بلندای آبشار زرین گیسوانت
    و مردمان تو را می خوانند
    و مرا شاهد این تفال می گیرند
    با من در جدالند
    این اسطوره ها
    برای تصاحب
    شاه بیت غزلی که به نام توست
    تمام قافیه های دنیا
    برای
    حضور در شعر تو ردیف شده اند .....
    من یقین دارم
    این مردم، لمس خواهند کرد
    گرمای مهتاب پائیزی را
    در فاصله ی دو اندوه
    همه زیر لب تو را زمزمه خواهند کرد!
    وآنگاه ست که من به واسطه ی سرودنت
    دیگر شاعری گمنام نخواهم بود.
    Last edited by iranzerozone; 20-06-2009 at 15:43.

  5. این کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #3804
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض قاصدک

    خواب روياي فراموشيها ست!
    خواب را دريابم
    كه در آن دولت خاموشيهاست.
    من شكوفايي گلهاي اميدم را در روياها مي بينم
    و ندايي كه به من گويد:
    گر چه شب تاريك است
    دل قوي دار
    سحر نزديك است
    دل من
    خواب پروانه شدن مي بيند
    صبحگاهان خورشيد
    اولين تابشش از ديده من
    شبنم خواب مرا مي چيند
    آسمانها آبي
    پرمرغان صداقت آبي است
    ديده در آينه صبح تو را مي بينند
    از گريبان تو صبح صادق
    مي گشايد پرو بال
    تو گل سرخ مني
    تو گل ياسمني
    توچنان شبنم پاك سحري
    نه
    از آن پاكتري
    توبهاري ؟
    نه
    بهاران از توست
    از تو مي گيرد وام
    هر بهار اينهمه زيبايي را
    هوس باغ و بهارانم نيست.
    اي بهين باغ و بهارانم تو!
    سبزي چشم تو
    درياي خيال
    پلك بگشا كه به چشمان تو دريابم باز
    مزرع سبز تمنايم را
    اي تو چشمانت سبز
    درمن اين سبزي هذيان از توست
    سبزي چشم تو تخديرم كرد
    حاصل مزرعه سوخته برگم از توست
    سيل سيال نگاه سبزت
    همه بنيان وجودم را ويرانه كنان مي كاود
    من به چشمان خيال انگيزت معتادم
    و در اين راه تباه
    عاقبت هستي خود را دادم
    آه سرگشتگي ام در پي آن گوهر مقصود چرا
    در پي گمشده خود به كجا بشتابم؟
    مرغ آبي اينجاست
    در سحرگاه سر از بالش خوابت بردار!
    كاروانهاي فرومانده خواب از چشمت بيرون كن!
    باز كن پنجره را!
    تو اگر باز كني پنجره را!
    من نشان خواهم داد
    به تو زيبايي را
    من تو را با خود تا خانه خود خواهم برد
    كه در آن شوكت پيراستگي
    چه صفايي دارد
    اري از سادگيش
    چون تراويدن مهتاب به شب
    مهر از آن مي بارد
    باز كن پنجره را
    من ترا خواهم برد
    به شب جشن عروسي عروسكهاي
    كودك خواهر خويش
    كه در آن مجلس جشن
    صحبتي نيست زدارايي داماد و عروس
    صحبت از سادگي و كودكي است.
    چهره اي نيست عبوس
    كودك خواهر من
    امپراتوري پروسعت خود را هر روز
    شوكتي مي بخشد
    كودك خواهر من نام تو را مي داند
    نام تو را مي خواند!
    گل قاصد آيا
    با تو اين قصه خوش خواهد گفت؟!
    (از حميد مصدق )

  7. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #3805
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    با تو نگاهم مي‌چرخد
    دنبال ستاره‌اي كه هر شب‌
    راهش را گم مي‌كند
    به سوي كهكشان نارنجي آن‌سوي درياها

    با تو زبانم مي‌گردد
    گرد واژه‌هايي كه طعم دهان تو را دارند
    و فوج فوج بال در بال كلنگان
    زنجيره‌ي زمان را پر از وقفه‌هاي فصل‌ها و فاصله‌ها مي‌كنند

    با تو خواب مي‌بردم
    براي ديدن روياهايي كه از بيداري‌ام گريخته‌اند

    و بيدار مي‌شوم با تو
    لب به لب، حسرت آوازهاي ناسروده
    دم به دم، لحظه‌هاي از هم گريزنده
    سر به سر، خيال‌هاي تكه تكه
    و سينه به سينه، عرياني حافظه‌اي از ياد رفته

  9. این کاربر از barani700 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #3806
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    هیچ‌کس مثل تو احساس مرا درک نکرد
    و نفهمید که عشق
    مثل الماس تراشیده پُر از ابعاد است
    تو فقط دانستی
    چون‌که نایاب ترین الماسی
    دوستت می‌دارم
    ای که احساس مرا می‌فهمی
    ای که می‌دانی عشق
    مثل یک مثنوی شورانگیز
    پر زِ ابیات قشنگی‌ست
    که هریک از آن
    معنی ناب و لطیفی دارد
    عشق آن تابلو زیباست که در آن پیداست
    گذر سخت زمان دوری
    گذر ساعت وصل
    به یکی چشم زدن
    روح مشتاق و ستایشگر دوست
    لب خندان و رضامند نگار
    ناز معشوق و نیاز عاشق
    بارش گریه شوق
    سرخی شرم حضور
    پیچش موی بلند
    دور انگشت نوازشگر یار
    لذت بوسیدن
    تپش تند نفس وقت وصال
    همدلی همنفسی همکاری
    روح ایثار وصبر
    وقت ناهمواری
    وهزاران تصویر
    که تو در یاد آری
    ای که در مرتبه و معنی عشق
    قافله سالاری

  11. 7 کاربر از barani700 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3807
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض رویای مردم

    چشامو میبندم و تو خیالم تورو میبینم که هستی،



    مث همون موقع ها که بودی و دیوونت بودم!!

    رویا داره به جای قشنگش میرسه...

    چشامو باز میکنم، خیس خیسه!!

    نمیخوام با چشای بسته دوباره شکستنامو ببینم...

  13. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #3808
    داره خودمونی میشه ZIBAYEKHOFTE's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    180

    پيش فرض

    احساساتم درد می کند ... افکارم ورم کرده اند ...
    انگار هر روز کسی
    چاقویی تیز را تا دسته در من فرو می کند ...
    و من سگ جان تر از آنم که بمیرم ...
    دلم
    چینی بند زده ایست ...
    که هر روز می شکند و خردتر می شود ...
    باشد که پودر شود ...
    هر حرکتی که می کنم
    اشتباه است!
    انگار روی شیشه خرده راه می روم...
    می خواهم شخصیتم را بشویم! چیزی نمی یابم...
    انگار محو شده ام ... !
    دلم تنگ است
    دلم برای خنده هایم تنگ شده!!!
    امروز لبانم به خطی صاف تبدیل شده
    اگر بخواهم خنده را به آن بنشانم
    باید کنار لب هایم را جر بدهم ...!
    خون می ریزد...!
    من می ریزم...!

  15. 3 کاربر از ZIBAYEKHOFTE بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #3809
    داره خودمونی میشه ZIBAYEKHOFTE's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    180

    پيش فرض

    می دانی ...


    احســاســـــاتم ایـــن بــــار درد نمــی کنند ...


    نــــم کشیده است ...


    انگار برای گفتن چیزی ندارد ...


    هر چه صدایـــش می کنم ساکــت است ...


    با هیـــچ کدام از این عابر ها کاری ندارد ...


    شاید مریـــض شده اند ...


    تو هیـــچ دکتری می شناسی؟ ...


    نه ...! اصـــلا بی خیال! این طوری بهتر است ...


    وقتی ساکـــت یک گوشه بنشیند و مزاحمتــی ایجاد نکند ...


    خیـــالم راحت تر است ...


    بهتر می توانـــم به آینده فکر کنم ... بدون هیـــــــــچ احـــــســـــــاســــــــ ی ...


    می دانی ...


    افکارم ورم نکرده اند ...


    گره خورده اند ...


    گاهی فکر های زیادی هست که منتظرند نوبتــشـــان شود ...


    ولی من هیچ اولیتی برایشان ندارم ...


    همه با هم در ســرم می پیچند و یک دفـعــــــــه ...


    گره می خورند ...


    به هر حـــال امروز یک عالــمه حـــس شـیــرین دارم ...


    می تـــرســـم همه را با هم بخورم ...


    مبـــادا دلم را بزند ...


    بهتـــر است جیره بندی شان کنم ...


    هـــشــــت ماه وقت لازم دارم تا تمام این شیرینی ها را بخورم ...


    نگران نباش سعی می کنم مریض نشوم ...


    مراقبم ...

    تــــــــــو با من بــــــــاش ...


    و سعی کن ، دردســــری درست نکنی ...


    تا مجبور شوم مثل آشغال پرتت کنم بیرون ...


    آخر می دانی ...


    احســـاســــاتـــم نــــــم کشـــیـــده ...


    می دانــــــی که ...

  17. #3810
    داره خودمونی میشه ZIBAYEKHOFTE's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    180

    پيش فرض

    آنها که می مانند ...

    همیشه یک روز رفته اند ...


    تا که امروز مانده اند ...



    شاید رفته اند تا سقف آرزوهایشان را بلند کنند ...


    شاید برای ارزش لبخندی کوتاه ...


    شاید برای آویختن پنجره ای زیبا ...


    و شاید برای خوشبختی ...


    خوشبختی مگر چیست ...؟


    جز تک تک ثانیه های زیبا از زندگی که تو را ...


    غرق لذت می کند ...؟





    گاهی باید رفت ...


    تا بتوان ماند ...


    مــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــن ...


    می خواهم از سقف های بلند چراغ های بلند بیاویزم ...


    می خواهم قشنگ ترین منحنی های دنیا را به صورت ها بنشانم ...


    می خواهم بر دیوار های تاریک پنجره های روشن قاب کنم ...


    می خواهم ثانیه های زیبا داشته باشم ...


    از زندگی ...


    که مرا ...


    غرق در لذت کنند ...


    گاهی باید رفت ...


    تا بتوان باقی ماند ...

  18. این کاربر از ZIBAYEKHOFTE بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •