دریا همیشه زیباست.
گذشت مثل باد پاییزی،
مثل پاییزی که در سرمای زمستان گم می شود.
و آرزوی بهار را در امید برگ های ریخته از یاد می برد.
روز رفتنش در هیچ تقویمی ورق نخورد.
ثبت نبود تا ورق بخورد.
آرام و بی صدا رفت. ...
آنقدر آرام که صدای شکستن قلبم را هم نشنید.
رفت بی اعتنا به آرزوهای بلندم.
گفته بود که در کنارم می ماند،
هر جا که باشم.



جواب بصورت نقل قول
اینه دیگه.بیخود نیست که رامبد جلویه من پرچمه سیفید تکون داد آقا
