تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 380 از 934 اولاول ... 280330370376377378379380381382383384390430480880 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,791 به 3,800 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3791
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    نفرين به عشق و عاشقي
    نفرين به بخت و سرنوشت
    به اون نگاه كه عشقتو، تو سرنوشتِ من نوشت!
    نفرين به من... نفرين به تو... نفرين به عشقِ من و تو!
    به ساده بودنه منو... به اون دلِ سياهِ تو

  2. #3792
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    از وقتي رفتي هيچ کسي هم درد و هم رازم نشد
    هيچ کسي حتي يک دفعه هم غصهء سازم نشد
    رفتي ولي بدون هنوز عاشقتم تا پاي جون
    دل بهاريم عاشقه چه تو بهار چه تو خزون

  3. #3793
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
    مثل آسمانی که امشب می بارد....
    و اینک باران
    بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
    و چشمانم را نوازش می دهد
    تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

  4. این کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3794
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض افسانه سیب

    چه تصوری داشتم از آتش
    چه تصوری از خاکستر
    نشستم بر توده ای از خود
    به تماشای قایقی که از دور می آمد
    و عطر خوش سیب با خود داشت
    و تو را در خود گم
    ...
    نشستم بر موجکوب آتش به تماشای خود
    که مژگان باد را به کناری می بوسید
    و اشک سیب را از مژه می زدود ...
    آبی من
    مهتاب
    بیا که افسانه سیب را با هم باز خوانیم
    دلتنگم

  6. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3795
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض بیقرار


    در یلدای خویش
    از بی کران تاریکی
    مست گذشتم
    تا از سیاهی چشمانت
    جرعه ای نوشم
    جرعه ای از آن شراب

    در یلدای خویش
    از بیکران گم گشتگی
    تنها گذشتم
    تا در خلوت خیالت
    گم شوم
    گم شوم شبی خراب

    در یلدای خویش
    از بیکران جنون
    رسوا گذشتم
    تا در هوای مویت
    زنجیر پاره کنم
    دل سپارمت به تاب

    در یلدای خویش
    از بی کران خود
    شیدا گذ شتم
    تا در کران تو
    آرام
    سر نهم دمی به خواب...


  8. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3796
    داره خودمونی میشه Ali sepehri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    زير آسمان خدا
    پست ها
    143

    پيش فرض

    امیدوارم سگی رانوازش کنی، به پرنده ای دانه بدهی،به آوازسهره ای وقتی آوای سحرگاهیش راسرمی دهد گوش فرادهی، چراکه به این طریق به رایگان احساس زیبایی خواهی یافت.امیدوارم که دانه ای هم برخاک بفشانی هرچندخردبوده باشدوباروئیدنش همراه شوی تادریابی چقدرزندگی دریک درخت وجوددارد.

  10. این کاربر از Ali sepehri بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #3797
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    آنکه ميگويد دوست ات مي دارم
    خنياگر ِ غمگيني ست
    که آوازش را از دست داده است.


    ای کاش عشق را
    زبان ِ سخن بود


    هزار کاکُلي شاد
    در چشمان ِ توست
    هزار قناری خاموش
    در گلوی من.


    عشق را
    ای کاش زبان ِ سخن بود


    آنکه ميگويد دوست ات مي دارم
    دل ِ اندُه گين ِ شبي ست
    که مهتاب اش را مي جويد.


    ای کاش عشق را
    زبان ِ سخن بود


    هزار آفتاب ِ خندان در خرام ِ توست
    هزار ستاره ی گريان
    در تمنای من.


    عشق را
    ای کاش زبان ِ سخن بود


    احمد شاملو

  12. 4 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3798
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    تازه از راه رسیده بودم
    پر از غربت سالهایی که با خویش زمزمه می کردم
    پر از خستگی هایی که بر دوش می کشیدم
    آسمان صاف و بی نهایت بود
    و چشمان خسته من پر از حس دلواپسی
    جاده ها پر از حس همیشگی
    و من خسته تر از آن که انتظاری تازه را تاب بیاورم
    در امتداد جاده گام بر می داشتم
    طنین گام های سنگینم
    دلواپسی های جاده را تشدید می کرد
    به خود نهیب می زدم که شاید این همه انتظار را مقصدی باشد
    اما هیچ چیز نبود تا این همه انتظار را نوید دهد
    گونه های آسمان پر ازسرخی شعرم بود
    و جاده ها پر از فریادهای خاموشی که مرا می آزارد
    باید می رفتم
    به پایان این همه انتظار می رسیدم...
    تازه از راه رسیده ام
    باکوله باری از عشق...
    به دور دست ها می نگرم...
    هنوز هم باید رفت

  14. #3799
    حـــــرفـه ای mahdi7610's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    قـــــــم
    پست ها
    6,150

    پيش فرض

    گل فرستادم تو بو کن ، اگر رفتم تو با گل گفتگو کن

    اگر مردم فدای تار مویت ، اگر ماندم که باز ایم به سویت

  15. #3800
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض

    حلقۀ بازویت......
    باز کن از کمرم
    کنج آغوش تو من
    تنگ نفس
    در خطرم!!
    بگذار که منهم
    نفسی تازه کنم
    کورۀ آتش خود را بردار
    از سرِ
    نبضِ تبم
    و.....
    لبت ، ...
    از گلوگاه لبم
    بگذار که منهم
    نفسی تازه کنم
    دیده ات را بر گیر
    از آینۀ صاف وزلالِ
    بدنم
    دمی آرام نشین...
    به تماشای خمِ
    راه شیری تنم
    بگذار که منهم
    نفسی تازه کنم
    دل من
    آب شد از
    بارش داغ سخنت
    بیش از اینهم
    مگداز
    تنم از آتش سوزان تنت
    بگذار که منهم
    نفسی تازه کنم
    نرم وُ آهسته
    دَمی....
    ترک کن بستر من
    تا نگیرد
    نفس از
    تودۀ خاکستر من
    بگذار که منهم
    نفسی تازه کنم
    همچو پروانه نچرخ
    تا سحر
    دُور وُ بَرَم !
    حلقۀ بازویت
    باز کن از کمرم
    بگذار که منهم
    نفسی تازه کنم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 5 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 5 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •