.................
.................
Last edited by Last Night; 12-10-2010 at 01:05.
من مرغکی پربستهام زان در قفس بنشستهام
گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
عشق
Last edited by F l o w e r; 12-10-2010 at 09:27.
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس
سلام
.
ای سلام تو درنگنجیده
در خم آسمان سلام علیک
غم
ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی
همه شب نهادهام سر، چو سگان، بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانهی گدایی
شاد یا شادی
شادی بی غم در این بازار نیست
گنج بی مار وگل بی خار نیست
مهر..
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
صدا
.
Last edited by hossein-p30-f; 12-10-2010 at 11:22.
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
گرفتار
امان از آن زمان که قلب عاشق
گرفتار خزان یک جدایی ست
تو در آن سوی مر مرها ی احساس
و من در جستجوی یک بهانه
که شاید روزی از فصل شکفتن
به تو گویم کلامی عاشقانه
پرواز
پایت را برای همراهی می خواهم
عطرت را برای مستی می بویم
خیالت را برای پرواز می خواهم
و
خودت را نیز برای پرستش ..
خیانت
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)