تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 38 از 100 اولاول ... 283435363738394041424888 ... آخرآخر
نمايش نتايج 371 به 380 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #371
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    دیار یارا
    پست ها
    14

    پيش فرض

    خدايم، خدايم آه اي خدايم
    صدايت مي‌زنم بشنو صدايم
    شكنجه‌گاه اين دنياست جايم
    به جرم زندگي اين شد سزايم
    آه اي خدايم بشنو صدايم
    مرا بگذار با اين ماجرايم
    نمي‌پرسم چرا اين شد سزايم
    آه اي خدايم بشنو صدايم
    گلويم مانده از فرياد و فرياد
    ندارد كس غم مرگ صدا را

    به بغض در نفس پيچيده سوگند
    به گلهاي به خون غلطيده سوگند
    به مادر سوگوار جاودانـــــه
    كه داغ نوجوانان ديده سوگند
    خدايا حادثه در انتظار است
    به هرسو باد وحشي در گذار است
    به فكر قتل عام لاله‌ها باش
    كه خواب گـل به گـل كابوس خار است

    خدايم اي پناه لحظه‌هايم
    صدايت مي‌زنم با گريه‌هايم
    صدايت مي‌زنم بشنو صدايم

    الهي در شب فقرم بسوزان
    ولي محتاج نامردان مگردان
    عطا كن دست بخشش همتم را
    خجل از روي محتاجان مگردان
    الهـــــي كيفرم را مي‌پذيرم
    كه از تو ذات خود را پس بگيرم
    كمك كن تا كه با ناحق نسازم
    براي عشق و آزادي بميــرم

    خدايم اي پناه لحظه‌هايم
    صدايت مي‌زنم با گريه‌هايم
    صدايت مي‌زنم بشنو صدايم

  2. #372
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    پروردگارا٬
    دعايم به درگاه تو اين است:
    بی نوايی و تنگ چشمی را از دلم ريشه کن ساز و از بيخ وبن برکن.
    اندکی نيرويم بخش تا بتوانم بار شادی ها و غم ها را تحمل کنم.
    نيرويی به من ارزانی فرما تا عشق خود را در خدمت و کمک ثمر بخش سازم.
    توانی به من عطا فرما که هيچ گاه چيزی از بي نوايی نستانم و در برابر گستاخ
    و مغرور زانوی دنائت خم نکنم. قدرتی به من بخشا تا روح خود را از تعلق به
    جيفه های ناچيز روزگار بی نياز کنم و از هرچه رنگ تعلق پذيرد آزادش سازم.
    و نيرويی به من ده تا قدرت و توان خود را از روی کمال عشق و نهايت محبت
    تسليم خواسته ها و رضای تو کنم.

  3. #373
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    طپیتن های دلها ناله شد آهسته آهسته
    رساتر گر شود این ناله ها فریاد میگردد
    دگر فریادها در سینه تنگم نمیگنجد
    دگر جز خون غم پرور به رگهایم نمیجوشد
    دگر از فرط می نوشی ، میم مستی نمیبخشد
    دگر سیگار و چرس و شیره آرامم نمیسازد
    دگر در بین رگهایم شراب عشق و سرمستی به جریان است
    مـرا از خویش مطـرودم مسازید
    مرا با کاروان ناله زین شهر مرانید
    که کوی هستی و آرامشم هست
    به صـحرای جـنـون دیگـر مرانیــدم
    دلــی پـــر از شــرار آرزو دارم
    لبـی دور از لبانش تشـنـه خو دارم
    ز دست غم هزاران گفتگو دارم .
    به حدی درد تنهایی دلم را رنج میداد که با
    دادی شررآسا دلم خواهد زند فریاد و
    گویم پس خدا کو … پس خدا کو ؟
    خدایی کز سرشک شعله آلودم بدینسان بیخبر باشد خدا نیست .
    خدایی که فغان آتشینم در دل او بی اثر باشد خدا نیست .
    شما ای مدعیانی که میگوئید او هست ،
    شمایی که صفتهای توانایی و دانایی و بویایی و صامع را در او دارید
    بگوئیدم بفهمم پس چرا اشک مرا هرگز نمیبیند !
    چرا بر ناله پرخواهشم پاسخ نمیگوید ،
    چرا او اینچنین لال و کر و کور است
    شاید این که دیگر پیر گشته،
    طاقت و صبرش کنون از دست رفته ،
    گوشه گیری را میان خانقاه خود گزیده ،
    چرا در پرده میگویم خدا هرگز نمیباشد .
    خدا هیچ است، خدا پوچ است،
    خدا نه شعله نه دود است .
    به روی پاک صحبتهای گلرنگ ،
    به داغ سینه آن لاله سوگند ،
    به رویاهای آن دیوانه منگ ،
    که من هرگز نه بشناسم خدا را ،
    خدا یعنی غم و درد ،
    من این پیمانه می را خدا دانم ،
    من اکنون ناله نی را خدا خوانم ،
    خدای من شراب کهنه و خونرنگ میباشد
    زبانم لال ، چشمم کور ،
    عجب بی پرده من امشب سخنراندم ،
    چرا توهین به درگاه خدای خویش میکردم ،
    چرا بی آنکه خود خواهم دلمراضی بیان بنمود ،
    اگر مستانه گناهی ز من دیوانه سرزد ،
    ببخشیدم ، ببخشیدم ، ببخشیدم .
    و اما نه ،
    چرا من روسیه باشم ،
    چرا قلاده تهمت مرا در گردن اندازد ،
    نوای ساز رامشگر ،
    لب مستانه دلبر ،
    می رقصند در ساغر ،
    همه و همه گناه کارند که از خویشم به در کردند
    و بین هست و هوشیاری مرا
    وادار بر این یاوه ها کردند
    بله
    من بی گناهم …
    بی گناهم …
    بی گناهم
    Last edited by دل تنگم; 04-05-2008 at 03:25.

  4. #374
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    اگر روزي دلم گرفت يادم باشد
    که خدا با من است،
    که فرشته ها برايم دعا ميکنند،
    که ستاره ها شب را برايم روشن خواهند کرد.
    يادم باشد که قاصدکي در راه است،
    که بهار نزديک است،
    که فردا منتظرم مي ماند،
    که من راه رفتن مي دانم و دويدن،
    و جاده ها قدم هايم را شماره خواهند کرد.
    اگر روزي دلم گرفت يادم باشد
    که خداي من اينجاست همين نزديکيها،
    و من، تنها نيستم.

    =================================

    خـدايـا ! مرا معبر آرامش كن ؛‌

    تا آنجا كه نفرت هست ، عشق جاري سازم

    آنجا كه خطا هست ، بخشايش بگسترم
    آنجا كه جدايي هست ، وصل بيافرينم
    آنجا كه لغزش و دروغ هست ، حقيقت بياورم
    آنجا كه ترديد هست ، ايمان بياورم
    آنجا كه ظلمت هست ، نور بتابانم
    و آنجا كه اندوه است ، شادي منتشر كنم
    خــدايــا !
    مرا موهبت آن عطا كن
    تا به جاي آسودن به ديگران آسايش بخشم.
    و به جاي آنكه ديگران دركم كنند ، دركشان كنم
    و به جاي آنكه عشق دريافت كنم ، عشق بورزم ....

  5. #375
    داره خودمونی میشه یاس و دلتنگی's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    قصد ما عزیمت به سوی توست((اون تو ،تو نیستییا:))
    پست ها
    74

    پيش فرض

    خدایا اومدم از ته دلم یه دعا برای یه نفر کنم،من اینجا رو خیلی دوست دارم،و می دونم برای تو فرقی نداره که چه جوری دعا کنم،اما خدا جونم تو همین لحظه ازت می خوام کمکش کنی، من آدم درستی نیستم،اما می دونم که تو گوش می دی خدایا تو این لحظه یه کمک حسابی بهش بکن
    خواااااااااااااهش می کنم

    دوستم و کمکش کن

  6. #376
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    وقتي‌ قلب‌هايمان‌ كوچك‌تر از غصه‌هايمان‌ مي‌شود،

    وقتي‌ نمي‌توانيم‌ اشك ‌هايمان‌ را پشت‌ پلك‌هايمان‌ مخفي‌ كنيم‌

    و بغض‌هايمان‌ پشت‌ سر هم‌ مي‌شكند،

    وقتي‌ احساس‌ مي‌كنيم‌ بدبختي‌ها بيشتر از سهم‌مان‌ است‌

    و رنج‌ها بيشتر از صبرمان؛ وقتي‌ اميدها ته‌ مي‌كشد و انتظارها به‌ سر نمي‌رسد،

    وقتي‌ طاقتمان‌ طاق‌ مي‌شود و تحملمان‌ تمام...

    آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ مطمئنيم‌ به‌ تو احتياج‌ داريم‌ و مطمئنيم‌ كه‌ تو،

    فقط‌ تويي‌ كه‌ كمكمان‌ مي‌كني...

  7. #377
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    الــــــــــــهی

    نظر خود بر ما مدام کن
    و به وقت رفتن بر جان ما سلام کن

    الـــــــــــــهی

    می دانی که ناتوانم پس از بلا برهانم

    الــــــــــــــهی

    قصه به این درازی ! من در یافتم به بازی

    الـــــــــــــــهی

    بر آن روز می خندم که یافته می جستم
    دل و دست از دانش نشستم به نا بینایی می نگریستم
    به مردگی می زیستیم

    الــــــــــــــهی

    نا دیده و ناجسته حاصل ! ای جان و دل را زندگانی و منزل
    از پیش خطر و از پس نیست راهی
    بپذیر که جزدوستی توام نیست پناهی

    الــــــــــــــهی

    اکنون چون بر من است تاوان
    آفتاب صدق و صفت بر من تابان
    که بشر از شرک جستن نتوان
    و به نجاست نجاست شستن نتوان

    الـــــــــــــــهی

    تو غیب بودی و من عیب بودم
    تو از غیب جدا شدی من از عیب جدا شدم

    الـــــــــــــــهی

    می پنداشتم که ترا شناختم
    اکنون آن پنداشت و شناخت را در آب انداختم

    الـــــــــــــــــهی

    در ملکوت تو کمتر از مویم
    این بیهده تا کی گویم

    الـــــــــــــــــهی

    نه نیستم نه هستم نه بریدم و نه پیوستم . نه به خود میان بستم
    لطیفه ای بودم از آن مستم. اکنون زیر سنگ است دستم

    الــــــــــــــــــهی

    "همه شادی ها بی یاد تو غرور است و همه غم ها با یاد تو سرور است"

    الــــــــــــــــــهی

    بنیاد توحید ما را خراب مکن و باغ امید ما را بی آب مکن .


  8. #378
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خدایا !
    گرسنه ایم، دانایی را غذایمان کن.
    خدایا !
    برهنه ایم، دانایی را لباس مان کن.
    خدایا !
    گم شده ایم، دانایی را چراغ مان کن.
    ***
    حکیمان گفته اند: دانایی بهشت است و جهل، جهنم.
    خدایا!
    اما به ما بگو از جهنم جهل تا بهشت دانایی چند سال نوری، رنج و سعی و صبوری لازم است!؟

  9. #379
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    31

    پيش فرض

    پروردگارا
    مرا به انچه روزی فرموده ای قانع کن
    که از آن چه از نعمت هایت دارم راضی باشم
    ومرا با الطاف ومحبت هایت پوشش بده
    وبرای همیشه به من عافیت،
    دوری از امراض روحی وجسمی،عنایت فرما.
    پروردگارا
    مرا ببخش و به من رحم فرما
    آن گاه که مرا از دنیا می بری
    پروردگارا
    در جستجوی آنچه برایم در نظر نگرفته ای
    سرگردان و عاجزم مفرما
    وآن چه را برایم خواسته ای
    به آسانی وسهولت در اختیارم قرار ده.
    خدایا
    پاداش نیکو به پدر ومادرم مرحمت فرما
    و به هرکس که حقی برگردن من دارد با او چنین کن.
    پروردگارا
    مرا برای آنچه آفریده ای برای همان قرار ده
    و به انچه که خود متکفل انجام آن برایم شده ای ،
    مشغولم مفرما.
    خدایا
    مرا عذاب مفرما
    در حالی که من از تو طلب بخشش دارم
    ومحرومم مفرما
    درحالی که از تو تقاضا و خواهش می کنم.
    الهی
    مرا نزد خودم ذلیل و بی مقدار قرار ده
    ولی مقام خودت را نزد من عظیم
    فرما و اطاعت خویش و انجام آن چه رضای تودر آن است.
    را در همه امور به من الهام فرما ای مهربانترین مهربانان.

  10. #380
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    محبوبم ٬

    اگر برای آن به سوی تو می آیم

    که مرا از شعله های دوزخ نجات بخشی ،

    بگذار که در آنجا بسوزم .

    و اگر برای آن به سوی تو می آیم

    که لذت بهشت را به من بخشی ،

    بگذار که درهای بهشت به رویم بسته شود .

    اما اگر به خاطر تو به سویت می آیم ،

    محبوبم ٬ مرا از خویش مران .

    متبرکم کن تا در کنار
    زیبایی جاودانه ات٬

    تا ابد لانه کنم.


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •