تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 38 از 638 اولاول ... 283435363738394041424888138538 ... آخرآخر
نمايش نتايج 371 به 380 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #371
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض




    تو در معادله هاي چهار مجهولي

    به ضرب و جمع عدد هاي فرد مشغولي

    ببين! دوباره مرا در خودت كم آوردي

    كه ضلع گمشده ام توي خواب هذلولي

    من آن سه نقطه ي گيجم پس از مربّع ها

    كه مي رسد به تو از اين روابط طولي

    ¨¨¨

    دو تا پرنده كه از پشت بام مي افتند

    دو تا پرنده در اين اتفاق معمولي

    « شبيه بچگياي من و تو هي مردن »

    « دو تا پلندمو كشتي؟ چرا؟ همين جولي؟ »

    ¨¨¨


    ...

    نگاه كن ! پس از اين گريه چي بجا مانده؟

    دو چشم قرمز خسته شبيه گلبولي

    كه ليز مي شود از بوسه هاي غمگينت

    تو در تصّور من شكل فعل مجهولي!



    فاطمه اختصاری

  2. #372
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    مادر، بهار بود
    كال و سبز رنگ
    پدر، تابستان
    با خوشه هاي رسيده
    و مادربزرگ زمستان بود.....
    آن فصلها رفتند
    اينك منم ، پاييز
    با دستهاي زرد خالي...

  3. #373
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    صداي آب مي آيد
    در حوض دلتنگي من چه ميشويي؟
    كمي آهسته تر
    ماهي كوچك دلم را
    در ميان دستانت نمي بيني.....

  4. #374
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    مرا بغل کرد
    به چشمانش خيره شدم
    چشم هايش پر از فاصله بود
    اشک از چشمهايش جاری گشت
    همه فاصله ها را شست
    مرا از خود جدا کرد و نگریست
    چشم هایش پر از خاطره بود
    ترسیدم!
    گفتم گریه نکن!
    نکند خاطره ها پاک شود!...

    پونه پژمان پناه

  5. این کاربر از negar20 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #375
    حـــــرفـه ای wordist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ‡‡‡ Icy Heart ‡‡‡
    پست ها
    7,604

    پيش فرض

    مرا بغل کرد
    به چشمانش خيره شدم
    چشم هايش پر از فاصله بود
    اشک از چشمهايش جاری گشت
    همه فاصله ها را شست
    مرا از خود جدا کرد و نگریست
    چشم هایش پر از خاطره بود
    ترسیدم!
    گفتم گریه نکن!
    نکند خاطره ها پاک شود!...

    پونه پژمان پناه
    سلام

    و فقط مي تونم بگم مرسي

    همين

  7. #376
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    سلام

    و فقط مي تونم بگم مرسي

    همين
    خواهش ميكنم

  8. #377
    حـــــرفـه ای wordist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ‡‡‡ Icy Heart ‡‡‡
    پست ها
    7,604

    9 شاعر و تاجر

    شاعري خون قي كرد

    تاجري ديد و خيال مي كرد

    گربه اي

    دور لبش را ليسيد

    عابري راه خودش را طي كرد


    -------

    تاجري دسته گلي پرپر ديد

    ياد پروانه كسبش افتاد !!

    -------

    شاعري روي زمين

    سيب سرخي را ديد

    زير لب فاتحه‌اي خواند و گذشت !!


    ------------------------------------
    سيدحسن حسيني

  9. #378
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    صبر من لبریز است

    دست من بند که نیست

    من دلم می خواهد

    بروم

    دور شوم

    آخرین نقطه ی این گره ی کور شوم

    این همه اشک اگر

    سهم چشمان من است...

    چه جوابی دارد

    لب خندان تو پس؟؟؟

    بی خیالت...

    اما

    در دلم غوغایی است

    از خودم می پرسم...

    عشق عجب آوایی است

    گیج هستم

    فقط ...

    از دلم می ترسی

    آه من می گیرد

    تو چرا می لرزی؟؟؟

    رزا افروزيان

  10. #379
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    عزيز من
    تو رفتي و گم شدي توي سايه ها
    منو رها كردي ميان اين همه سياهه ها
    عزيز من
    تو بستي و شكستي
    پنجره ي نگاه را
    به سوي عشق به سوي خود
    عزيز من
    تو بردي و تشنه گذاشتي مرا
    بر ساحل عشق
    خط سياه زدي به دفتر قشنگ خاطرات من
    بكش هنوز هم بكش
    سياه كش
    عزيز من
    گلهاي رازقي باغ
    بدون دست مهربان
    بدون باغبان
    به خشكي دلم شبيه شده است
    صداي من به سان خستگي پنجره
    زوار در رفته ي در و نالش حنجره
    و سوت سوز
    شبيه شده است
    عزيز من تو رفتي و تنها گذاشتي مرا
    با اسم خود
    با كلك
    منم داد مي زنم
    به درك درك !!!

    محمد نظريان پور

  11. #380
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    وقت رفتنه عزيزم
    اما پای رفتنی نيست
    چرا دل نمی کنی تو
    وقتی اين عشق شدنی نيست

    وقتی با نرفتن تو
    درد من دوا نمی شه
    وقتی سرنوشت دستام
    خالی بودنه همیشه

    اگه امروز دلبریدیم
    همچی تقصیر من بود
    اشکاتو پاک کن عزیزم
    سرنوشت جدا شدن بود

    این نفس افتاده هیچ وقت
    سر راهت نمی شینه
    غیره رفتن چاره ای نیست
    اخه سرنوشت همینه

    اخه بی ستاره بودن
    عادت این مرد تنهاست
    واسه دلبریدن از هم
    لب ساحل بهترین جاست

    اگه امروز دلبریدیم
    همچی تقصیر من بود
    اشکاتو پاک کن عزیزم
    سرنوشت جدا شدن بود

    حسين پور فرج

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •