تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 38 از 43 اولاول ... 28343536373839404142 ... آخرآخر
نمايش نتايج 371 به 380 از 424

نام تاپيک: موسیقی سنتی ایران، میراث جاودان

  1. #371
    آخر فروم باز Rude Boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    1,715

    پيش فرض

    نتشار آلبوم رندان مست از روز شنبه






    آلبوم صوتي رندان مست از روز شنبه ، هفتم شهريور ماه منتشر خواهد شد.
    رندان مست اولین اثر استاد محمدرضا شجریان به همراهی گروه شهناز است.
    این اثر در دستگاه همایون بوده و اشعار منتخب آن از مولانا، حافظ، سعدی و ملک الشعرای بهار می‌باشد.





    ***********************************
    قسمتی از تصنیف رندان مست برای دانلود :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    رندان سلامت می کنند ، جان را غلامت می کنند / مستی ز جامت می کنند ، مستان سلامت می کنند
    غوغای روحانی نگر ، سیلاب طوفانی نگر / خورشید ربانی نگر ، مستان سلامت می کنند
    افسون مرا گوید کسی ، توبه ز من جوید کسی / بی پا چو من پوید کسی ، مستان سلامت میکنند
    ای آرزوی آرزو ، آن پرده را بردار ز او / من کس نمی دانم جز او ، مستان سلامت می کنند
    ای ابر خوش باران بیا ، وی مستی یاران بیا / وی شاه طراران بیا ، مستان سلامت می کنند
    آن دام آدم را بگو ، وان جام عالم را بگو / وان یار و همدم را بگو ، مستان سلامت می کنند
    منبع : دل آواز
    Last edited by Rude Boy; 26-08-2009 at 12:44.

  2. 5 کاربر از Rude Boy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #372
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    تصنیف زبان آتش:
    با شعری از فیدون مشیری شاهکاری دیگر از استاد آواز ایران محمد رضا شجریان



    تفنگت را زمین بگذار
    که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار
    تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
    من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کن
    ندارم جز زبان دل، دلی لبریز مهر تو،
    تو ای با دوستی دشمن!
    زبان آتش و آهن
    زبان خشم و خونریزی ست
    زبان قهر چنگیزی ست
    بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن ـ شاید
    فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید
    برادر گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار
    تفنگت را زمین بگذار،
    تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
    این دیو انسان کش برون آید.
    تو از آیین انسانی چه می دانی؟
    اگر جان را خدا داده ست
    چرا باید تو بستانی؟
    چرا باید که با یک لحظه، غفلت، این برادر را
    به خاک و خون بغلطانی ؟
    گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
    و حق با توست،
    ولی حق را ـ برادر جان ـ به زور این زبان نافهم آتشبار
    نباید جست!
    اگر این بار شد وجدان خواب آلوده ات بیدار
    تفنگت را زمین بگذار . . . !!

  4. 3 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #373
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    مراد شرفایی، آخرين «چوب پاي» نوازنده درگذشت

    واحد مرکزی خبر، فارس: «مراد شرفايي» آخرين چوپ پاي نوازنده روز گذشته در سن 78 سالگي در كرمان درگذشت. فواد توحيدي» پژوهشگر موسيقي نواحي با اعلام اين خبر گفت: اين هنرمند كه آخرين نسل چوب پا در ايران بود روز گذشته در سن 78 سالگي به علت ايست قلبي در گذشت. وي در خصوص «چوپ پا» افزود: چوپ پا فردي است كه چوب‌هاي بلندي را به پا مي‌‌كرده و جلوي كاروان‌هاي عروسي تنبك مي‌زد و آواز مي‌خواند حتي اين هنرمندان گاهي با اين چوب‌ها فرسنگها از روستايي به روستايي راه مي‌رفتند. اين پژوهشگر موسيقي نواحي كرمان بيان داشت: چوب‌هاي چوب‌پاها حدود 2 متر و نيم ارتفاع دارد كه معمولا خود اين هنرمندان آنها را با پارچه‌هاي رنگي تزئين مي‌كردند و چوب‌ها را با طناب‌هاي كنفي به ساق پا مي‌بستند و با آنها راه مي‌رفتند. سرپرست گروه موسيقي ارفع كرماني با اشاره به شيوه نوازندگي چوب‌پا گفت: چوب‌پاها تنبك را به وسيله يك تسمه چرمي به شانه خود آويزان مي‌كردند و بالاي چوب در عين حال كه آواز مي‌خواندند، تنبك هم مي‌نواختند. توحيدي در خاتمه خاطر نشان كرد:«مراد شرفايي» اهل روستاي بيدخون مرغك بم بود كه در واقع آخرين بازمانده نسل چوب‌پاها محسوب مي‌شد.

  6. #374
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    عليرضا قرباني و گروه رومي در اروپا كنسرت مي‌دهند
    واحد مرکزی خبر، ایسنا: تور كنسرت‌هاي اروپايي عليرضا قرباني و گروه «رومي» از اواخر ماه سپتامبر ( اوايل مهر ماه) آغاز مي‌شود. در اين تور اروپايي عليرضا قرباني با همراهي گروه «رومي» در كشورهايي همچون نروژ،سوييس،سوئد و اسپانيا كنسرت مي‌دهد. اين خواننده، قرار است يك شب در مادريد، چهار شب در شهرهاي گوتنبرگ، كارلزبورگ،... سوئد، يك شب در نروژ و يك شب در ژنو كنسرت بدهد. در اين كنسرت جاويد افسري‌راد: آهنگساز و نوازنده سنتور، پژمان حدادي:تنبك، بهنام ساماني:تنبك، دف، كوزه، داوود ورزيده: ني، رضا ساماني: تنبك، دف و با صداي عليرضا قرباني و همچنين با همراهي گروهي از نوازندگان بين‌المللي اجرا

  7. #375
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    نوای خوش در دوران های صفویه، زندیه و قاجار:

    دوران صفویه

    در دوران صفویه (907 تا 1148 هجری قمری) به رغم نگاره های بازمانده مانند «چهلستون»، «عالی قاپو» و ... آگاهی چندانی از موسیقی آن دوران در دست نیست.
    «فارمو» به نقل از «اولیا چلبی» اختراع «شش تار» را در دوران صفویه به «رضا الدین شیرازی» نسبت می دهد و اضافه می کند که یک گونه ساز بادی به نام «بالابان» در شیراز رایج شد، یا سازی با سه سیم به اسم «قرادوزن» که شخصی به نام «قدور فرهادی» در اصفهان ساخت و «رباب» را «عبدالله فارابی» و «قیچک» یا «غیزک» را «قلی محمد» تکمیل و اصلاح کرد.
    «انیس الارواح» تالیف «کاشف الدین محمد ابراهیم یزدی» ‌و «بهجت الروح» از کتاب هایی است که احتمال می رود در دوره ی صفویه تالیف شده باشند.

    در آن دوران جهانگردان بیگانه ای که به ایران آمدند، اشارات پراکنده ای در زمینه ی موسیقی آن زمان دارند که نمی تواند سیمای راستین این هنر ظریف و والا را نشان دهد. برای نمونه، «شاردن» در سفرنامه اش می گوید :
    «ابوالوفا بن سعید از کسانی است که با نظام علمی موسیقی ایران آشنایی دارد و با آن که این نظام قدیمی رواج دارد اما در عمل از نظام ساده تری پیروی می شود».
    جهانگردان دیگری مانند رافائل، پوله و کامفر نیز در سده ی هفدهم میلادی به ایران آمده و به رواج موسیقی در ایران اشاره کرده اند. همچنین سازهایی را که متداول بوده است نام برده اند؛ عود،‌رباب، ‌چنگ، قانون، کرنا، ‌کنگره، ‌نفیر،‌شاخ ِنفیر، کوس، نقاره، طبل، باز، دنبل، دنبک، دُهُل، دایره و سنج.

    ادوارد براون، ایران شناس معروف انگلیسی !! ضمن اشاره به موسیقیدانی «ابراهیم میرزا» برادر شاه اسماعیل صفوی (اسماعیل دوم، ‌سومین فرد از سلسله ی صفوی) نام عمده ای از موسیقیدانان آن دوران را گفته است از جمله :‌«حافظ جلاجل باخزری» که ظاهرا در نواختن «چلچل» یعنی زنگ یا زنگوله مهارت داشته است، و همچنین «میرزا محمد کمانچه ای»، ‌«شهسوار چهارتاری» ،‌«میرزاحسین تنبوره ای» و «سلطان محمد چنگی» زیرا در قدیم هر موسیقیدان را با نام ساز اختصاصی اش منسوب می کردند.
    دوران زندیه و قاجاریه

    در زمان «کریم خان زند»، بنیانگذار سلسله ی زندیه (1163 تا 1193 هجری قمری) «پری خان» شهرت داشته است. همچنان «جالانچی خان» (در تـُرکی معنی نوازنده یا سنتورزن دارد) در عهد فتحعلی شاه قاجار می زیسته و «مینا» و «زهره» که هر کدام دسته ای خنیاگر داشته اند. در دوران محمدشاه قاجار، «حاجی محمد»،‌«لـله حضور» خواننده، «زاغی تارزن» و «اکبری و احمدی ضربگیر» از هنرمندان نامدار اواخر دوران قاجاریه بوده اند.
    در دوران ناصرالدین قاجار،‌ چهارمین فرد از سلسله ی قاجاریه (1264 تا 1314 هجری قمری) موسیقی درباری و به تعبیری موسیقی مجلسی، گسترش کم نظیری پیدا کرد ولی ارزش هنر تا آن حد کاستی گرفت که به موسیقیدان «مطرب» می گفتند و موسیقیدانان یا نوازندگان درباری را که ظاهرا اعتبار بیشتری داشتند «عمله طرب خانه» نامیدند.

    دومین خاندان هنر


    پس از «خاندان موصلی» که نخستین خاندان هنر باید نامیده شوند، خاندان هنر دیگری در تاریخ موسیقی ایران ظاهر شد که سهم بزرگی در تکوین نظام دستگاهی و تنظیم هفت دستگاه در موسیقی ایرانی دارد. سر دودمان این خاندان، «آقا علی اکبر فراهانی» فرزند شاه ولی است که «عارف قزوینی» شرحی درباره ی وی در مقدمه ی دیوان اشعارش آورده است. عارف او را تربیت یافته ی دربار ناصری می داند و می گوید بی اندازه مورد تشویق و محبت شاه بوده است.
    «گوبینو»ی فرانسوی در کتاب «سه سال در ایران» می نویسد :
    «‌آقا علی اکبر را نوازنده ی تار معرفی می کنند و او را تندخو می شناسند و می گویند بایستی خیلی اصرار کرد تا او را مجبور به تار زدن نمود».
    و نیز می گوید اروپاییان که به موسیقی شرق هیچ توجه ای نداشته اند در موقع شنیدن ساز آقا علی اکبر دچار تاثر شده اند و گفته اند بر اثر مشاجره ای که با همسایگان درباره ی صدای ساز داشته، شب با تار مخصوص خود به نام «قلندر» به بالای پشت بام می رود و بامدادان او را مرده می یابند.

    «آقا علی اکبر» برادرزاده ای به نام «آقا غلامحسین»، فرزند محمدرضا، داشت که نزد عمویش موسیقی و تار زدن را فراگرفته بود و پس از درگذشت آقاعلی اکبر سرپرستی فرزندان او را به عهده گرفت و به آن ها موسیقی و نوازندگی تار را آموخت.
    «آقاحسینقلی» و «میرزاعبدالله» که فرزندان آقاعلی اکبر بودند و مایه ی اشاعه ی ردیف ها شدند، تربیت یافتگان آقاغلامحسین، پسر عموی خود بودند.
    آقاحسینقلی (درگذشت 1334 هجری قمری) هنرمندی بود که عارف قزوینی در یادداشت های خود درباره ی وی می نویسد :
    « تار هم پس از میرزاحسینقلی چراغش تقریبا خاموش شد».
    ردیف آقاحسینقلی را با آن که مختصرتر از ردیف میرزاعبدالله است، پرکارتر و زیباتر توصیف کرده اند که قسمتی از آن (بخشی از شور و ماهور) را شادروان «موسی معروفی» به نت درآورده است.
    به علاوه، در سفری که استاد به پاریس داشته اند، صفحاتی از ماهور، سه گاه، شور، همایون رهاب و ... پر کرده اند که با تار تنها یا تکنوازی است و می تواند نموداری از هنر این هنرمند والامقام باشد.[1]
    یادگار آقاحسینقلی، برادران شهنازی بوده اند؛ علی اکبر، عبدالحسین و محمدحسن که «علی اکبر شهنازی» با استفاده از آموزش های پدر و عمویش؛ میرزاعبدالله، به عنوان معروف ترین استاد تار شناخته و مشهور شد.
    میرزاعبدالله فرزند دیگر آقاعلی اکبر فراهانی در تار و سه تار استاد بود. بخشی از ردیف دستگاه چهارگاه او را شادروان «علی نقی وزیری» که مدتی شاگرد وی بوده اند از روی پنجه استاد به نت درآورد که تمام یا قسمتی از آن از بین رفته است ولی خوشبختانه چند صفحه گرامافون از آثار او ضبط شده است.[2]

    میرزاعبدالله دو پسر و دو دختر داشته که همگی ذوق موسیقی را از پدر به ارث برده بودند. «احمد عبادی» کوچک ترین فرزند

    میرزاعبدالله که در سال 1372 هجری خورشیدی درگذشت از نوازندگان زبردست و مشهور سه تار دوران معاصر به شمار می رفت.
    Last edited by tirdad_60; 18-09-2009 at 15:38.

  8. 2 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #376
    داره خودمونی میشه nima643's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    59

    پيش فرض

    استاد پرویز مشکاتیان درگذشت

  10. #377
    پروفشنال vahide's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    628

    پيش فرض پرویز مشکاتیان، نوازنده و آهنگساز ایرانی درگذشت

    پرویز مشکاتیان، نوازنده و آهنگساز برجسته موسیقی سنتی ایرانی روز دوشنبه، 30 شهریور بر اثر ایست قلبی در خانه اش در تهران درگذشت.

    پرویز مشکاتیان در اردیبهشت 1334 در نیشابور به دنیا آمد، آموزش موسیقی و نواختن سنتور را از کودکی نزد پدرش، حسن مشکاتیان آغاز کرد.

    او سپس به تهران رفت و در کنار آموختن آکادمیک موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا، ردیف میرزا عبدالله را نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت فرا گرفت و در کنار آن ریزه کاری های نوازندگی (به ویژه سه تار)، گوشه های مهجور و ناشناخته و ضربی های موسیقی ایرانی را از کسانی دیگری چون سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی می آموخت.

    مشکاتیان به جز فراگیری سینه به سینه موسیقی سنتی ایرانی، یادگیری هارمونی، آهنگسازی و ارکستراسیون و آشنایی با موسیقی علمی را از طریق موسیقدانانی چون مهدی برکشلی و محمد تقی مسعودیه ادامه داد.
    مشکاتیان درسال ۵۴ در آزمون باربد به اتفاق پشنگ کامکار رتبه نخست نوازندگی سنتور را به دست می آورد و درهمان سال به اتفاق داریوش طلایی (نوازنده تار) مقام ممتاز را کسب می کند.

    او در اوایل سالهای 1350 به عنوان مدرس موسیقی فعالیتش را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی که زیر نظر داریوش صفوت اداره می شد، آغاز کرد.
    نسلی از برجسته ترین آهنگسازان، خوانندگان و نوازندگان موسیقی در آن سالها در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی مشغول به فعالیت بودند؛ کسانی چون محمدرضا شجریان، پریسا، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، داریوش طلایی، داود گنجه ای، نورالدین رضوی سروستانی و جلال ذوالفنون که هرکدام بعدها به وزنه های موسیقی ایران تبدیل شدند.

    اما بسیاری از این افراد با اختلافی که با مرکز پیدا کردند، از آنجا بیرون آمدند. پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده گروه عارف و محمدرضا لطفی و پشنگ کامکار گروه شیدا را پایه گذاشته اند. دو گروهی که بعضا با هم ادغام می شدند و بیشترین سهم را درارتقاء موسیقی سنتی در سالهای پایانی حکومت پهلوی و سالهای آغازین پس از انقلاب داشتند.

    مشکاتیان در این سالها در حالیکه بیست و چند سال بیشتر نداشت، تصنیف هایی را سرود که به اعتقاد برخی کارشناسان، از بهترین های موسیقی سنتی ایرانی در نیم قرن اخیرمحسوب می شوند.

    در آن سالها گروه عارف بیشتر با پریسا همکاری می کرد و گروه شیدا با محمدرضا شجریان.

    کنسرت نوا (با تصنیف پیر فرزانه) که با همکاری گروه عارف با خوانندگی پریسا در جشن هنر شیراز، در حافظیه برگزار شد شاید اوج کار این گروه در آن دوران باشد.

    کنسرت افشاری و کنسرت ماهور (با تصنیف "ای تیر") از دیگر فعالیتهای گروه عارف و پریسا در پیش از انقلاب بود.

    مشکاتیان در سال 1356 همراه با دیگر نوازندگان و خوانندگان جوان آن زمان مانند لطفی، علیزاده، پشنگ و بیژن کامکار، شجریان و شهرام ناظری زیر نظر هوشنگ ابتهاج کانون فرهنگی – هنری چاووش را پایه گذاشت. کانون چاووش از آن سال تا 1362 8 کاست منتشر کرد.محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، بیژن کامکار و صدیق تعریف از خوانندگان این مجموعه بودند.

    تعدادی از تصنیف های این مجموعه که بعدها به "سرودهای میهنی" مشهور شد را مشکاتیان ساخته بود.

    تصنیفهای "همراه شو عزیز"، "ایران" (ایران خورشیدی تابان دارد) و "ایرانی" (ایرانی بسر کن خواب مستی) از جمله های سرودهای میهنی ساخته مشکاتیان است که شجریان آنها را خوانده است.

    مشکاتیان و شجریان

    در سالها پس از انقلاب فعالیت مشکاتیان با شجریان که نسبتی سببی نیز داشتند (مشکاتیان مدتی داماد شجریان بود) بیش از گذشته شد.

    کنسرت "آستان جانان" که مشکاتیان و شجریان با همراهی تمبک ناصر فرهنگ فر در سالهای نخستین 1360 در سفارت ایتالیا در تهران برگزار کردند، ابتدا به صورت پنهانی به بازار راه پیدا کرد و در سالهایی که موسیقی ایران در محاق بود، استقبال فوق العاده ای از این آلبوم در ایران شد.
    این آلبوم در کنار کارهای مشترک دیگری از شجریان و مشکاتیان همچون "سرّ عشق" (با سه تار نوازی مشکاتیان)، "نوا و مرکب خوانی"، "دستان" و "دود عود" هنوز از محبوبترین آثار موسیقی ایرانی نزد دوستداران موسیقی محسوب می شوند، به طوری که بسیاری بر این عقیده اند که این دو پس از قطع همکاری، هیچکدام نتوانستند از نظر کیفی اثری شبیه آثار مشترک شان منتشر کنند.

    آخرین آلبوم مشترکی که از این دو هنرمند به طور رسمی در ایران منتشر شد، آلبوم دستان بود که با اجرای گروه عارف در سال 1366 ضبط شد.

    هر چند بعدها نیز مشکاتیان و شجریان همکاری های جسته و گریخته ای داشتند، از جمله کنسرتی که در پاریس در سال 1995 برگزار کردند. تصنیف "قاصدک" ساخته مشکاتیان با شعری از مهدی اخوان ثالث در این کنسرت اجرا شد.

    مشکاتیان با خواننده های دیگری چون شهرام ناظری (آلبوم "لاله بهار")، علیرضا افتخاری ("مقام صبر") علی جهاندار و حمیدرضا نوربخش نیز همکاری کرده بود.

    اما پس از شجریان، او مدتی به طور مستمر با ایرج بسطامی (خواننده ای که در زلزله بم کشته شد) همکاری کرد که حاصل آن آلبومهایی چون "افشاری مرکب"، "مژده بهار" و "افق مهر" شد.

    مشکاتیان در سالهای میانی دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به جز انتشار نت نوشته آثارگذشته اش، نزدیک به هشت سال اجرای کنسرت را متوقف کرد تاسال ۸۴ که کنسرتی را در تالار وزارت کشور با ترکیبی از اعضای قبلی گروه عارف و اعضای جوانتر با خوانندگی شهرام ناظری اجرا کرد.

    آخرین کنسرت مشکاتیان در تهران با خوانندگی حمیدرضا نوربخش برگزار شد.

    از پرویز مشکاتیان دو فرزند به نامهای آئین و آوا بر جا مانده است.



    مشکاتیان در نوجوانی

    =====
    به نقل از وبسایت فارسی بی بی سی

  11. #378
    آخر فروم باز N O V A L I S's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    1,197

    پيش فرض باران آرشه هاي جان پرور باز ايستاد (نوشته ای از مرحوم استاد مشکاتیان در مورد مرحوم استاد پرویز یاحقی)

    از سالروز تولد استاد پرویز یاحقی 18 روز می گذره.. از فوت استاد پرویز مشکاتیان هم 18 روز می گذره!
    استاد مشکاتیان در شب سالروز تولد استاد یاحقی زندگی رو وداع گفتند.. نوشته ی زیر از استاد مشکاتیان در روزهائی که ایران و ایران پرستان این اعجوبه ی ویولون رو از دست داد در روزنامه ی اعتماد ملی چاپ شد..

    البته همون طورکه می دونید تا سومین سالگرد فوت ایشون کمتر از 4 ماه مونده.. اما نمی دونم چی باعث شد که این نوشته رو این جا نقل کنم..

    خداوند روح هر دو رو در آرامش قرار بده...




    باران آرشه هاي جان پرور بازايستاد

    نويسنده: پرويز مشكاتيان


    گردون ز جمع ما همه تفريق مي كند

    روزي رسد كه هيچ نيابي تفاضلي


    پرويز هم رفت... به همين سادگي، باران ممتد آرشه هاي جان پرور بازايستاد. مي انديشم كه شايد من يكي از خوش اقبال ترين كارگزاران موسيقي در اين سرزمين بوده باشم كه افتخار هم نفسي با سه نسل از بهترين موسيقيدان هاي اين مرز و بوم را داشته ام؛ نسل برومند، دوامي، هرمزي، فروتن، صفوت وعبادي. نسل پرويز ياحقي، جليل شهناز، حسن كسايي و فرهنگ شريف و نسل سوم كه برآمدگان هنرهاي زيباي دانشگاه تهران باشند. مي توان گفت، سه نسل عاشق. تولستوي مي گويد: <زيبايي، عشق نمي آفريند بلكه عشق است كه زيبايي مي آفريند.> و همه اين عشاق )باشد كه باشندگان اين راه تا جاودانه عمر سايه شان بر سر ما بماناد( ژرف ترين و زيباترين نغمات را به جغرافياي فرهنگ بشري تقديم داشته اند. پرويز ياحقي يكي از پرتپش ترين و تاثيرگذارترين اين عشاق، در گستره دهه هاي فعاليتش بود. كاويدن آثارش را مي سپارم به ياران هم دوره اش. بي نهايت متاثرم براي از دست دادنش.

    بر سان باده كه غم روي نمود اي ساقي
    اين شبيخون بلا باز چه بود اي ساقي
    در فروبند كه چون سايه در اين خلوت غم
    با كس ام نيست سر گفت وشنود اي ساقي


    Last edited by N O V A L I S; 10-10-2009 at 22:38.

  12. 2 کاربر از N O V A L I S بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #379
    آخر فروم باز tirdad_60's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    روی کلید سل
    پست ها
    1,356

    پيش فرض

    یکی از وسایل موسیقی که در آثار دوره ی ساسانی به چشم می خورد «چنگ» است. به عنوان نمونه در نقش برجسته ی شکارگاه گراز در تاق بستان که در نمای زیر دیده می شود


    دو قایق حامل دختران چنگ نوازان وجود دارد. این دو بخش را می توان به تفکیک در دو شکل زیر دید:





    در تاق بستان همچنین نقش دیگری از شکارگاه وجود دارد که در آن به شکار گوزن پرداخته می شود. این دیوار از تاق بستان را می توان در شکل زیر دید:



    در اینجا نیز مانند شکارگاه گراز، گروهی از دختران نوازنده ی چنگ دیده می شنوند. این گروه چنگ نوازان با وضوح بیشتری در عکس زیر نشان داده شده است:



    چنگ نوازی تنها اختصاص به آثار تاق بستان ندارد بلکه در موزاییک های به جا مانده از کاخ بیشاپور در استان فارس نیز به چشم می خورد. موزاییک بانوی چنگ نواز که اکنون در موزه ی لوور قرار دارد را می توان در عکس زیر دید.



    همچنین بر روی ظروف دوره ی ساسانی می توان نقش هایی از نوازندگان موسیقی یافت. مانند دو نوازنده ای که در روی بشقاب زیر دیده می شوند. این اثر اکنون در موزه ی بریتانیا قرار دارد.



    دو بانوی نوازنده ی دیگر را نیز می توان بر نقشهای زیر دید





    نگاره ای که در این عکس نشان داده شده، از نگاره های مانوی به جای مانده از دوره ی ساسانی است. در این نگاره نیز شخصی به نواختن سازی شبیه آنچه در آثار بالا دیده می شود می پردازد.


    هنر فلزکاری و نقش برجسته بر روی ظروف نقره ای از هنرهای شناخته شده ی دوره ی ساسانی است. بسیاری از این آثار شاهان ساسانی را در شکارگاه به تصویر کشیده اند. ولی علاوه بر نقش های مربوط به شکار، رقص و بزم نیز از جمله موضوعاتی است که بر روی این ظروف ماندگار شده اند. آثار زیر نمونه هایی ار نقش برجسته های دختران رقصنده را نشان می دهد. این عکسها را به ابیاتی از شاهنمامه ی فردوسی که در وصف بزم بود آراستم.



    بزرگان به شادی بیاراستند / می و جام و رامشگران خواستند



    نبیذ آر و رامشگران را بخوان / بپیمای جام و بیارای خوان



    که گفتی همی جان برافشاندند / ز هر جای رامشگران خواندند


    ابا ژنده‌پیلان و رامشگران / زمین شد بهشت از کران تا کران



    همه شهر ایران بیاراستند / می و رود و رامشگران خواستند



    به هر جای جشنی بیراستند / می و رود و رامشگران خواستند



    نشستند یک هفته با نای و رود / می و ناز و رامشگران و سرود

    نیکی پناهتان
    Last edited by tirdad_60; 19-10-2009 at 21:22.

  14. 8 کاربر از tirdad_60 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #380
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گردهمايي براي ثبت جهاني رديف‌هاي موسيقي با سخنان عليزاده، سرير و شجريان

    اهالي موسيقي دور هم جمع شدند تا ثبت رديف‌هاي موسيقي ايراني را به عنوان ميراث جهاني بعد از چند قرن هم‌زمان با روز جهاني موسيقي و دهمين سال تأسيس خانه موسيقي جشن بگيرند.

    به گزارش خبرنگار موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران، روز چهارشنبه 29 مهرماه خانه موسيقي مملو از جمعيتي بود كه سال‌ها دغدغه رديف‌هاي موسيقي ايراني و انتقال آن را به صورت سينه به سينه برعهده داشتند و حال به پاس ثبت اين رديف‌ها به عنوان ميراث جهاني كشور خود جمع شده بودند تا اين اتفاق را در كنار يكديگر جشن بگيرند.

    محمد سرير مديرعامل خانه موسيقي در ابتداي اين مراسم گفت: معمولا اين جمع‌شدن‌ها كم‌تر اتفاق مي‌افتاد، پس جاي خوشحالي دارد كه هم‌زمان با دهمين سال تأسيس خانه موسيقي و روز جهاني موسيقي همه ما دور هم جمع شديم تا جشني كوچك برگزار كنيم.

    او سپس به دهمين سال تأسيس خانه موسيقي اشاره كردو افزود: سال 76 عده‌اي از ما تصميم گرفتيم تا مركز صنفي براي موسيقي‌دانان فراهم كنيم و هيچ‌وقت فكر نمي‌كرديم كه امروز چنين جمعي داشته باشيم.

    او اضافه كرد: با وجود تمام ممنوعيت‌ها و محدوديت‌هايي كه آن سال‌ها براي تشكيل چنين مراكزي وجود داشت اما در سال 78 اين اتفاق افتاد و امسال دهمين سال تأسيس خانه موسيقي است.

    سرير در ادامه يادي از هنرمندان درگذشته‌اي همچون پرويز مشكاتيان، حسن يوسف‌زماني، شهريار فريوسفي و گرگين‌زاده كرد و گفت: تا امروز خانه موسيقي با حضور مديراني همچون حسين عليزاده، شريفيان، ناصري، روشن‌روان، گنجه‌اي، نوربخش و ... اداره شده است و در هر دوره نيز قدم‌هايي براي ارتقاي موسيقي برداشته شده است.

    مديرعامل خانه موسيقي سپس به دهمين جشن اين مجموعه اشاره كرد و افزود: از چهارسال پيش قرار بود سالروز تولد فارابي به عنوان روز موسيقي در تقويم رسمي كشور ثبت شود كه با وجود تأييد اوليه شوراي فرهنگ عمومي با اين موضوع مخالفت شد، اما خانه موسيقي از همان سال تأسيس هرساله و هم‌زمان با سالروز جهاني موسيقي جشني برپا مي‌كند كه امسال و در دهمين دوره آن به دلايلي كه ترجيح مي‌دهم در اين نشست از آن صحبت نكنم اين مراسم برگزار نخواهد شد.

    سرير همچنين با اظهار خوشحالي از ثبت رديف‌هاي موسيقي ايراني در فهرست جهاني يونسكو عنوان كرد: چهارسال قبل خانه موسيقي پروژه‌ي ثبت رديف‌ها را در كميته ملي يونسكو شروع كرد، اما به دليل هزينه‌هاي مالي اين پروژه آن را رها كرديم و همه‌چيز نيمه‌كاره باقي ماند، تا زماني كه با پيگيري‌هاي آقاي وكيل در سازمان ميراث فرهنگي موفق شديم بار ديگر با حمايت آن‌ها اين پروژه را احيا كنيم.

    او خاطرنشان كرد: پروژه‌هاي ميراث معنوي هردوسال يك‌بار در يونسكو مطرح مي‌شود و از آن‌جا كه ما دوسال اول را از دست داده بوديم و براي دوسال دوم نيز تنها دوماه فرصت داشتيم كار سخت‌تر بود، اما به اين نتيجه رسيديم كه اگر اين دوماه را هم از دست بدهيم پروژه‌ي ثبت رديف‌ها دوسال ديگر به تعويق مي‌افتد كه خوشبختانه با همكاري تمام دوستان اسناد و مدارك اين پروژه تهيه شد و در اجلاس دوبي به نام ايران به ثبت رسيد.

    سرير در پايان گفت: ثبت رديف‌هاي موسيقي ايراني به نام ايران يك اعتبار و افتخار براي كشور است، زيرا امروز موسيقي ما در دنيا به عنوان ميراث جهاني بشريت ثبت شده است و ديگر هيچ تفكري نمي‌تواند آن را از صحنه ايران حذف كند. در عين‌حال ثبت اين پرونده وظيفه‌ي سنگيني را براي بخش‌هاي فرهنگي جهت حفاظت از اين ميراث ملي ايجاد مي‌كند تا از اين پس به بهترين شكل اين هويت ملي را حفظ كند.

    به گزارش ايسنا، در ادامه اين مراسم فيلم 10 دقيقه‌اي كه توسط مصطفي شيري درباره رديف‌هاي موسيقي ايراني ساخته شده بود پخش شد و سپس حسين عليزاده سخن گفت.


    حسين عليزاده نيز از ثبت اين پرونده به نام ايران اظهار خرسندي كرد و گفت: همواره در تاريخ كشورمان رديف‌هاي موسيقي باعث جدايي و اختلاف‌نظر ميان اساتيد موسيقي مي‌شد، اما امروز جاي خوشحالي دارد كه اين رديف‌ها همه ما را در كنار هم جمع كرده است و باعث دوستي ما شده است.

    او سپس با يادكردن از علي‌اكبر شهنازي و ديگر اساتيد موسيقي كه رديف را به اين نسل موسيقي منتقل كرده‌اند،خاطرنشان كرد:علي‌اكبرخان شهنازي از معدود افرادي بود كه نسل ما اولين برخورد واقعي را براي آموختن رديف با آن‌ها داشت و در اولين برخوردي كه ما در هنرستان با ايشان داشتيم، چنان اثر مطلوبي به ما منتقل شد كه ناخودآگاه جذب رديف شديم.

    عليزاده سپس از داريوش صفوت ياد كرد و گفت: در آن دوره رنسانسي در موسيقي ايراني در مركز حفظ و اشاعه موسيقي ايجاد شد، زيرا در آن سال‌ها جامعه در شرايطي به سر مي‌برد كه موسيقي فقط در شكل مردمي و پاپ وجود داشت، اما اين مركز با پرداختن به رديف‌هاي موسيقي ايراني تحولي جدي در فرهنگ عمومي ايجاد كرد.

    عليزاده رديف را همچون دستور زبان موسيقي دانست و افزود: رديف حاصل يك دوران و تاريخ خاص از خاطرات يك ملت است كه به اعتقاد من قدمتي بيشتر از قاجار دارد، هرچند كه در آن زمان براي حفظ رديف‌ها آن را تدوين كردند و به شكلي جديد آموزش دادند.

    اين آهنگساز متذكر شد: اگر اين اساتيد رديف‌دان نبودند، قطعا نسل ما با رديف پيوند نمي‌خورد، درحالي‌كه امروز خيلي‌ها هستند كه شايد ما نام‌شان را نمي‌آوريم اما تلاش‌هايي كردند تا اين رديف را حفظ كنند.

    سازنده قطعاتي همچون تركمن و عصيان تصريح كرد: ما هميشه براي حفظ ميراث فرهنگي خود دچار يك تأسف مي‌شويم و گاه حفظ آن‌ها تحت‌تأثير علت وجودي‌شان قرار مي‌گيرد، درحالي‌كه اين ميراث بايد هميشه تازه باشد و مورد استفاده قرار بگيرد تا در عين‌حال هويت خود را نيز حفظ كند.

    عليزاده خاطرنشان كرد: رديف موسيقي ايراني در يك‌ جامعه بي‌فرهنگ معنا ندارد و جامعه بافرهنگ هم به اين معنا نيست كه ما در يك گرداب رديف گير بيافتيم، بلكه جامعه‌ي بافرهنگ بايد با حسي خلاقانه نسبت به رديف برخورد كند و امروز كه اين امنيت جهاني براي رديف‌هاي موسيقي ايراني ايجاد شده است، بهتر است در داخل هم براي آن نگران نباشيم، بلكه به اين فكر كنيم كه از اين پس چگونه مي‌توانيم اين رديف را به درستي و بامفهوم واقعي آن به نسل بعد منتقل كنيم.

    عضو سابق گروه عارف در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود عنوان كرد: ما همواره دچار اين نگراني هستيم كه همه‌چيز را داريم از دست مي‌دهيم، اما در برابر اين نگراني هيچ كار منطقي انجام نمي‌دهيم. درواقع درست است كه امروز رديف‌هاي موسيقي ثبت شده است، اما اين اتفاق هم خيلي دير حاصل شد چه بسا كه در كشور ما كه مهد موسيقي است، هميشه موسيقي آن زير سوال است و حتي در تقويم آن روزي به نام موسيقي ثبت نمي‌شود.

    عليزاده گفت: امروز ما امنيت جهاني را به لحاظ حفظ رديف پيدا كرده‌ايم، پس در داخل هم بايد اين نگراني را به شكل درستي برطرف كنيم و ببينيم آيا امروز آموزش رديف هم‌سطح ارزش‌هاي رديف بوده است؟ درحالي‌كه محدوديت و عدم خلاقيت در كشورمان بيشتر از گنجينه‌اي است كه ما در دست داريم.

    اين آهنگساز و نوازنده متذكر شد: براي آموزش اين گنجينه مهم موسيقي بايد فكر تازه‌اي كرد و اي‌كاش امروز كه ما در اينجا گردهم جمع شده‌ايم، پايه‌اي بگذاريم تا در نشست‌هاي تخصصي آموزش صحيح رديف را پيدا كنيم و از انتقال اشتباه آن، جلوگيري كنيم.

    حسين عليزاده گفت: امروز كه رديف‌هاي موسيقي باعث دوستي ما شده است، بهتر است به چشم يك تولد دوباره به آن نگاه كنيم، زيرا زماني رابطه استاد و شاگردي در موسيقي تعريف مقدسي داشت و با آن آداب رديف‌ها نسل به نسل و سينه به سينه منتقل مي‌شدند، اما امروز نمي‌توانيم با آن آداب رديف را آموزش دهيم لذا اين سيستم آموزشي نيازمند يك تحول جدي است، چه‌ بسا كه شاگردان امروز رديف را از عمق درك نكردند.


    در ادامه اين مراسم محمدرضا شجريان در سخناني مطرح كرد: اي‌كاش شرايطي فراهم شود تا ما حداقل سالي يك‌بار همديگر را ببينيم و سعي كنيم تا زنده هستيم قدر يكديگر را بدانيم و امروز در اين مراسم از تمام آن‌ها كه با جان و دل اين رديف‌ها و هويت ملي ما را ثبت كردند، سپاسگزارم.

    به گزارش ايسنا، در بخش بعدي اين مراسم لوح تقدير و هداياي خانه موسيقي به مصطفي شيري، بهروز وجداني، داريوش طلايي، حاتم عسگري، احمد ابراهيمي، حسين عليزاده، داود گنجه‌اي، مجيد كياني، محمد سرير، محمدرضا شجريان، داريوش پيرنياكان و ليلا صمدي كه در جمع‌آوري اين اسناد كمك كرده بودند اهدا شد و سپس قطعه‌اي از مجيد درخشاني كه براي سازهاي ابداعي شجريان نوشته شده بود، پخش شد.

    شجريان بعد از پخش اين قطعه گفت: من مرتكب كارهايي در حوزه ساخت ساز شدم و مجيد درخشاني كه از اين سازها خوشش آمده بود، يك قطعه 25 دقيقه‌اي براي آن نوشت كه امروز پنج، شش دقيقه آن پخش شد.

    او سپس از حضور خود در يك فستيوال مرتبط با سازسازي و آهنگسازي در دانشگاه سربن فرانسه خبر داد و گفت: اين فستيوال به صورت يك سمينار طي چهار روز در فرانسه برگزار مي‌شود و قرار است در روز آخر آن سازهاي ابداعي من معرفي شود.

    او اضافه كرد: از مدت‌ها قبل شكل اين سازها و محتواي آن‌ها را به اين فستيوال فرستادم و بعد از هفت هشت ماه آن‌ها قبول كردند تا در اين سمينار حضور پيدا كنم و يكي از دوستانم به عنوان نماينده بنده قرار است، اين سازها را معرفي كنند.

    گفتني است: در اين مراسم همچنين علي جهان‌دار بخش‌هايي از رديف‌ها را به صورت زنده اجرا كرد.

  16. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •