تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 379 از 421 اولاول ... 279329369375376377378379380381382383389 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,781 به 3,790 از 4206

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #3781
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    من بشدت نسبت به بوهای بد حساس هستم بخصوص بوی بد زیر بغل و بدن و عرق و دهان و....

    متاسفانه چندتا از دوستان نزدیک که همه آدمهای جا افتاده و دارای خانواده و همسر و فرزند هستند، بشدت بوی بدی از بدن اونها متصاعد میشه و دقیقا مشخصه که به نظافت شخصی خودشون رسیدگی نمیکنن و بدتر اینکه بخاطر رفاقتی که با من دارن و خیلی روی این رفاقت حساب میکنن و کمکهایی که به اونها کردم ( مثلا در تعمیرات ماشین) خیلی به من لطف دارن و من هیچوقت نتونستم راهی پیدا کنم که به اونها بفهمانم بدجوری از بوی بد اونها اذیت میشم.

    این وضعیت گاهی آنقدر شدید و بد میشه که نزدیک به حالت تهوع میرسم و به معنای واقعی وقتی کنار اونها هستم باید هر 30 تا 40 ثانیه یکبار نفس بکشم تا بوی بد کمتری به مشام من برسه!

    بیشتر اوقات سعی میکنم در فضای آزاد با اونها برخورد داشته باشم تا با حفظ فاصله و استفاده از جریان هوا، وضعیت بهتری برای خودم بوجود بیارم، اما همیشه این اتفاق پیش نمیاد و بعضی اوقات واقعا راه فراری وجود نداره...
    گاهی اوقات دیگه توان و تحمل من تمام میشه و میخوام بدون رودربایستی بهشون بگم ولی در ثانیه های آخر خودم را جای اونها میگذارم و میبینم خیلی خیلی حرف سنگینی هست که به یک مرد بالغ و زن و بچه دار بگی بوی بدی داره و آزار دهنده است و باید به نظافت شخصی خودش بیشتر رسیدگی بکنه....
    مطمئن هستم اگر این کار را بکنم تا ابد دل اونها میشکنه و از من دلخور میشن،بخصوص که یکی از اونها چند سال از من بزرگتره و از طرفی حرف نزنم باید این شکنجه روحی و جسمی طاقت فرسا را تحمل بکنم!!

    چندتا راه حل به فکرم رسید اما وقتی خوب فکر کردم متوجه شدم بازم میفهمن و این کار هم دست کمی از اشاره و گفتن مستقیم به خودشون نداره، مثل هدیه دادن اسپری بدن و لسیونهای ضد بوی بد بدن و غیره که البته اینها همه مکمل هستن و اصل قضیه استحمام مرتب هست.
    بنظر شما دوستان که احتمالا مشکلی مشابه من دارید، چه راهی هست که بشه به این دوستان گرامی توصیه کرد که به وضعیت نظافت خودشون بیشتر رسیدگی بکنن که در عین حال بهشون برنخوره و دلخور نشن و رفاقت بهم نخوره و...؟؟؟؟




    سلام

    بنظرم اگه دوستانتون روی شما خیلی حساب میکنن و شما رو فردی میدونن محترم، معقول و با شخصیت بهتره خودتون انتقادتون رو مطرح نکنید، بلکه به یکی از دوستان مشترکتون که معروف هست به رک گویی بسپارید که که مستقیما و ترجیحا نه جلوی شما، از زبون خودش انتقاد شما رو مطرح کنه. چون معمولا ما از ادمای رک گو زیاد ناراحت نمیشیم و میگیم چیزی تو دلشون نیست و با همه اینطورن. اما اگر شما (بفرض رک گو نبودن) خودتون مطرح کنید ممکنه اسیب جدی به رابطتون بزنه ...

  2. 3 کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3782
    پروفشنال jahangir1400's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    592

    پيش فرض

    یه راهی هم که به ذهن من میرسه اینه که یک نامه یا نوشته بدون نامی بنویسید و موضوع رو به شکل دوستانه در اون مطرح کنید و به طریقی که نفهمه از کجا و چه کسی اومده بهش برسونید، اینجوری کمترین احتمال ناراحتی وجود داره و اگه قرار باشه به فکر این بره که بیشتر به بهداشت خودش برسه محتمل ترین روشه، چون به این فکر میره که نکنه همه مثل همین کسی که این نامه رو نوشته همین حس رو میکنن اما خجالت میکشن چیزی بگن، و مجبور میشه برای حفظ آبرو هم که هست بهداشت خودش رو بیشتر رعایت کنه.

    گفتن مساله به شکل رو در رو حالا چه مستقیم یا غیرمستقیم، به نظرم بیشتر غرور و لجبازی انسان ها رو بر می انگیزه و احتمال تاثیر گذاریش کمه.

  4. 3 کاربر از jahangir1400 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3783
    ناظر خودروهای امریکایی camaro lt's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    3,608

    پيش فرض

    یه راهی هم که به ذهن من میرسه اینه که یک نامه یا نوشته بدون نامی بنویسید و موضوع رو به شکل دوستانه در اون مطرح کنید و به طریقی که نفهمه از کجا و چه کسی اومده بهش برسونید، اینجوری کمترین احتمال ناراحتی وجود داره و اگه قرار باشه به فکر این بره که بیشتر به بهداشت خودش برسه محتمل ترین روشه، چون به این فکر میره که نکنه همه مثل همین کسی که این نامه رو نوشته همین حس رو میکنن اما خجالت میکشن چیزی بگن، و مجبور میشه برای حفظ آبرو هم که هست بهداشت خودش رو بیشتر رعایت کنه.

    گفتن مساله به شکل رو در رو حالا چه مستقیم یا غیرمستقیم، به نظرم بیشتر غرور و لجبازی انسان ها رو بر می انگیزه و احتمال تاثیر گذاریش کمه.
    اینهم ایده جالبیه اما با توجه به شرایطی که وجود داره و نوع ارتباط و وضعیت تماسهای بین من و اونها، به احتمال خیلی زیاد متوجه خواهند شد که نویسنده نامه چه کسی هست و میتونه باعث رنجش بشه.








    سلام

    بنظرم اگه دوستانتون روی شما خیلی حساب میکنن و شما رو فردی میدونن محترم، معقول و با شخصیت بهتره خودتون انتقادتون رو مطرح نکنید، بلکه به یکی از دوستان مشترکتون که معروف هست به رک گویی بسپارید که که مستقیما و ترجیحا نه جلوی شما، از زبون خودش انتقاد شما رو مطرح کنه. چون معمولا ما از ادمای رک گو زیاد ناراحت نمیشیم و میگیم چیزی تو دلشون نیست و با همه اینطورن. اما اگر شما (بفرض رک گو نبودن) خودتون مطرح کنید ممکنه اسیب جدی به رابطتون بزنه ...

    خوشبختانه یا متاسفانه رک گو ترین فرد توی اون جمع خودم هستم!! که البته من هم همیشه و همه جا، همه چیز نمیگم و خیلی خیلی مراعات میکنم و بخاطر همین هم دوستان لطف زیادی به من دارن و برای مشورت در مورد خیلی مسائل حتی مسائل خصوصی زندگی با من صحبت میکنن، اما توی این یکی مورد واقعا نمیدونم چکار کنم چون انگار یک ترمز ذهنی خیلی محکم جلوی گفتن مطلب را میگیره و اجازه نمیده تا بتونم مثل بقیه موارد با اونها مستقیم حرف بزنم.
    توی این چند روز و بعد از خواندن نظرات بقیه دوستان کم کم مجاب شدم که به هر صورت باید از یک جایی شروع کنم و درنظر دارم موضوع را با یکی از کوچکترین و آرامترین اون افراد در میان بگذارم و ببینم نتیجه چی میشه؟ اگر مثبت بود با خودش مشورت میکنم که ببینم به بقیه چطور بگم و اگر منفی، دنبال یک راه دیگه بگردم.
    Last edited by camaro lt; 05-04-2016 at 05:54.

  6. #3784
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    اما توی این یکی مورد واقعا نمیدونم چکار کنم چون انگار یک ترمز ذهنی خیلی محکم جلوی گفتن مطلب را میگیره و اجازه نمیده تا بتونم مثل بقیه موارد با اونها مستقیم حرف بزنم.
    حق دارید، واقعا سخته مطرح کردن چنین چیزی

    توی این چند روز و بعد از خواندن نظرات بقیه دوستان کم کم مجاب شدم که به هر صورت باید از یک جایی شروع کنم و درنظر دارم موضوع را با یکی از کوچکترین و آرامترین اون افراد در میان بگذارم و ببینم نتیجه چی میشه؟ اگر مثبت بود با خودش مشورت میکنم که ببینم به بقیه چطور بگم و اگر منفی، دنبال یک راه دیگه بگردم.
    اگه طوریه که خیلی با هم هستین، بیش از اینکه بتونید تحمل کنید، عاقلانه همین کاریه که میخواید انجام بدید، فقط بنظرم طوری مطرح کنید که دوپهلو باشه، که اگه اونطور که انتظار داشتید پیش نرفت بتونید درستش کنید و بگید منظورت چیز دیگری بوده

  7. 3 کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #3785
    در آغاز فعالیت the.dude's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2016
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    14

    پيش فرض خوشوقتم

    من تازه عضو شدم و دارم کیف می کنم از دیدن جاهای مختلف. در زمینه فروم گردی ید دراز دارم ولی بیشتر فرومهای فنی و علمی و غیره (به جز یک مورد همه غیر فارسی). عادتی که فروم گردی به این شکل ایجاد می کنه اینه که بیشتر شنونده باشی، چشمت رو باز کنی، بخونی، بگردی، و خلاصه در خفا (اصطلاحاً Lurking) بهره ببری و جایی صحبت کنی که یا واقعاً چیزی برای گفتن داشته باشی، یا سوالی داشته باشی که مطمئن باشی پرسیده نشده.
    اینجا احساس گردم باید بگم که چقدر کیف کردم از این تاپیک، تنوع و حجم پرسش ها و پاسخ ها و نحوه برخوردها و کلاً همه چیز. پس از آشنایی با همه شما خوشوقتم.

    چیزی هم که چند بار دیدم یکی از اشتباهات شایع گفتاری نوشتاری فارسیه. اون هم این که "از دیدار شما خوشوقت شدم" درسته و "از آشنایی با شما خوشبختم" غلط. این اصطلاح به احتمال قریب به یقین وارداتی و ترجمه "Nice to meet you" یا شاید معادل فرانسوی این جمله باشه. و خوب برخوردن به هر فرد یا افراد نایسی شما رو حتماً خوشوقت می کنه ولی کم پیش میاد خوشبخت بشین.

    یک نقل قول بامزه هم از خانم فرورتیش رضوانیه (روزنامه نگار) از وبلاگ شخصیشون:

    وقتی کسی را برای نخستین‌بار دیده‌اید، نباید بگویید:
    «از آشنایی با شما، خوشبخت شدم!»

    باید بگویید: «از آشنایی با شما، خوش‌وقت هستم!»

    معنای «خوشبختی» با «خوش‌وقت بودن» فرق دارد، مگر این که ملاقات با آن شخص چنان زندگی شما را متحول کرده باشد که احساس خوشبختی کنید. انتخاب با خودتان است.

  9. 5 کاربر از the.dude بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #3786
    ناظر خودروهای امریکایی camaro lt's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    3,608

    پيش فرض

    یکی از اولین کانالهای ارتباط با دیگران " صحبت کردن " هست که با توجه به موقعیت هر فرد، موضوع صحبت، مکان و زمان و شرایط گوناگون و جایگاه اجتماعی و بسیاری دیگر از مسائل میتونه دارای حد و حدودهای متفاوتی باشه، اما یک مورد معمولا در همه این موارد وجود داره و آن " حفظ و احترام گذاشتن به حریم خصوصی مخاطب " است.

    حریم خصوصی در بسیاری از موارد فرق میکنه اما در اینجا موضوع مورد نظر " حریم خصوصی فیزیکی " افراد هست.
    بطور معمول وقتی با یک نفر صحبت میکنیم، حدود 70 سانت تا 1 متر از مخاطب فاصله داریم( تقریبا به اندازه یکی از دستها که به سمت جلو کشیده شده باشه) که این مقدار میتونه گاهی کمی بیشتر هم باشه، که این مقدار فضای خالی بین ما و مخاطب به نوعی " حریم فیزیکی " محسوب میشه.

    بعضا میبینیم که یکی از طرفین برای صحبت کردن ، بیش از حد لازم به طرف دیگه نزدیک میشه و به نوعی وارد این حریم فیزیکی خصوصی طرف مقابل میشه که کار شایسته ای نیست، زیرا ممکنه به هر دلیلی طرف از این کار احساس خوبی نداشته باشه و یا به دلایل خاصی ترجیح بده که با حفظ فاصله با دیگران صحبت بکنه.

    این مسئله ارتباط خاصی به اینکه فرد مورد نظر دوست بسیار صمیمی و نزدیک یا معمولی و یا حتی غریبه باشه نداره و باید در همه موارد رعایت بشه بخصوص در رابطه با افرادی که سن بیشتری از ما دارن و همچنین خانمها.

    متاسفانه این مسئله در جامعه ما چندان رعایت نمیشه و خیلی وقتها حتی رفتارهای نچندان مناسب دیگه ای هم به همراه این مسئله انجام میشه که بارزترین اون " تلنگر و دست زدن " به بدن فرد مقابل هست.

    خیلی ها عادت دارن موقع صحبت کردن به بدن مخاطب دست بزنن و هر چند ثانیه یکبار و بین هر چند جمله، برای تاکید بیشتر بر گفته های خودشان، یک ضربه به بدن شنونده وارد کنند.

    این حرکت برای بسیاری از افراد بشدت ناخوشایند و زشت هست و حتی باعث آزار روحی شدیدی میشه که نباید انجام داد و البته میتونه در ادامه نوعی حس خشونت فیزیکی را القاء بکنه که نتیجه چندان خوبی نداره.

    بهترین کار اینه که همیشه به حریم فیزیکی افراد، اعم از آشنا و دوست و فامیل ، تا غریبه و رهگذر و نا آشنا و... احترام گذاشته بشه ، بخصوص موقع صحبت کردن بیش از حد نزدیک نشویم و به این حریم خصوصی فیزیکی احترام بگذاریم.





  11. 7 کاربر از camaro lt بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3787
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
    توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.

  13. #3788
    ناظر خودروهای امریکایی camaro lt's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    3,608

    پيش فرض

    با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
    توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.
    از نظر من این قضیه پیچیدگیهای فوق العاده ای داره و تضادهای بسیار زیادی توی اون هست که میتونه به راحتی باعث آسیب رساندن به شما و فرد مورد نظر بشه.
    راهنمایی کردن اونهم بدون داشتن اطلاعات کامل و صد البته صحبت با طرفین، تقریبا غیر ممکنه و نتیجه خوبی نداره.
    اگر واقعا خیلی روی این قضیه مُصٌر هستید، بهترین کار مراجعه به مشاور اجتماعی و خانواده است تا با هر دو نفر شما و یا بصورت جداگانه صحبت بکنه و تمام حقایق را بشنوه و راهنمایی بکنه.

  14. این کاربر از camaro lt بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #3789
    کاربر فعال انجمن ادبیات dourtarin's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    528

    پيش فرض

    با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
    توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.
    بهترین راه حل برای ایشون کمک گرفتن از یه مشاوره هست..

  16. این کاربر از dourtarin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #3790
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض

    با یه عشق قدیمی (۱۰ سال پیش) که دوباره میبینمش یعنی یه جوری میخواد برگرده! و به کمک هم نیاز مبرم داره چیکار کنم؟
    توضیح بیشتر من دبیرستانی بودم ایشون ۴ سال از من بزرگتر که ازدواج کرد ولی یه سالی هست که جدا شده و وضع روحی و مالی مناسبی هم نداره با خانواده اش هم مشکل داره نمیتونه برگرده پیششون چون والدینش جدا شدن و هر دو ازدواج مجدد کردن یه جورایی تنها کسی که الان داره من هستم.

    با توضیحاتی که دادید ایشون الان دنبال یه ساحل نجات میگردن. با اوضاع روحی که دارن ممکنه نزدیک شدن به ایشون ایجاد وابستگی کنه.
    لزومی نداره نقش منجی عالم بشریت رو بازی کنید مخصوصاً اگه خودتون هم درگیر مشکلاتتون هستید.
    بهترین کمک برای ایشون همون مشاور هست

  18. 5 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •