تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 378 از 469 اولاول ... 278328368374375376377378379380381382388428 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,771 به 3,780 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3771
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    شما راحت باش
    ولی فعلا که تیرت خطا رفت
    بله شما هم به ما تیکه بنداز اشکال نداره

    یه سوتی همین الان... اومدم با تلفن اتاقم شماره خونه دوستمو بگیرم بهش بگم من امشب نمیرم پیشش اشتباهی شماره خونه خودمون رو گرفتم ( در اتاقم بسته بود و صدای آهنگم تقریبا بلند بود صدای زنگ رو نشنیدم ) بعد دیدم یه نفر خواب آلود گوشی رو گرفته میگه بفرمایید. منم گفتم : مهران تویی ؟ خواب بودی دهن تورو سرویس و .... مقداری فحش نثارش کردم.... همینطوری در حین ادای کلمات محبت آمیز بودم که یهو دیدم در اتاقم باز شد پدرم گوشی به دست تو چارچوب در وایساده داره اینجوری منو نگاه میکنه ( توضیح اینکه شماره خونه این دوستم خیلی شبیه شماره خونه ماست ) هیچی نگفت بهم براش عادی شده ....

  2. #3772
    آخر فروم باز EHHASSATNI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پشت pc یا جلوی PS3
    پست ها
    1,169

    پيش فرض

    عجب راه حلی به ذهنت رسیدا من اگه تو اون شرایط بودم هول میکردم با لگد میرفتم تو تلویزیون ...
    به ذهنم نرسید حرکت کاملا از روی غریزه انجام شد خودم نقشی نداشتم

  3. #3773
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    بعد من با دوتا از دخترها که دو غلو هم بودن داشتیم بازی میکردیم
    فرنوش جان دوقلو درسته . یکی به نفعه پسرا .

  4. #3774
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    به ذهنم نرسید حرکت کاملا از روی غریزه انجام شد خودم نقشی نداشتم
    چه میکنه این غریزه انسانی....

  5. #3775
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    فرنوش جان دوقلو درسته . یکی به نفعه پسرا .
    بیا... حالا میاد از من سوتی لپی میگیره . خودشون سرشار از انواع سوتی هستن

  6. #3776
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    بله شما هم به ما تیکه بنداز اشکال نداره

    یه سوتی همین الان... اومدم با تلفن اتاقم شماره خونه دوستمو بگیرم بهش بگم من امشب نمیرم پیشش اشتباهی شماره خونه خودمون رو گرفتم ( در اتاقم بسته بود و صدای آهنگم تقریبا بلند بود صدای زنگ رو نشنیدم ) بعد دیدم یه نفر خواب آلود گوشی رو گرفته میگه بفرمایید. منم گفتم : مهران تویی ؟ خواب بودی دهن تورو سرویس و .... مقداری فحش نثارش کردم.... همینطوری در حین ادای کلمات محبت آمیز بودم که یهو دیدم در اتاقم باز شد پدرم گوشی به دست تو چارچوب در وایساده داره اینجوری منو نگاه میکنه ( توضیح اینکه شماره خونه این دوستم خیلی شبیه شماره خونه ماست ) هیچی نگفت بهم براش عادی شده ....
    اقا دیدی بهت گفتم ، بازم پای دوستات اومد وسط .

  7. #3777
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    من دوست و رفیق زیاد دارم البته الان یه تعدادشون رو فر دادم ولی در کل هستن یه چندتایی مشوق ما هستن در امر خطیر سوتی دادن...

  8. #3778
    اگه نباشه جاش خالی می مونه p 3 0 world's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    381

    پيش فرض

    سلام
    چند وقت بود نیومده بودم
    حالا عوصش یه سوتی دادم ماه
    چند روز پیش رفته بودیم دکتر از این دکتر ها که چند ماهه وقت میده و چند تا چند تا راه می ده تو
    وقتی نوبت ما شد بابام با منشی رفتم تو و من موندم بیرون (بیمار من بودم )
    نمی دوم برای چی توی اتاق یه نفر را بیشتر راه نیمی دادند
    حلا من موندم پشت در از این ور هل می دادم و منشیه هم (مرد بود ) از اون ور نمی زاشت برم تو
    حالا توی مطب هم پر بود و من هم هی می گفتم آقا آقا مریپ منم
    چشمتون روز بد نبینه وقتی رفتم تو دیدم از اینها به در وصله که خودش در را میبنده (نمی دوم اسمش چیه )
    اینقدر ضایعه ین سوتی که باور کردنش سخته
    وقتی کارمون تموم شد من را بگو سرم و انداختم زیر و ز گوشه ی مطب رفتم
    هنوز هم که یادم می افته خندم می گیره

  9. #3779
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    همه گفتن ما هم میگیم البته این سوتی شاید خنده دار نباشه ولی نزدیک بود جنگ جهانی سوم رو به وجود بیارم
    داستان از این قرراه که ما یه بچه محل داریم که واقعا بچه خوشکله یه روز ما اینو با دوزو طرفندو ... اوردیمش خونه و براش cd خفن گذاشتیم که ... آره منظورم همون CD هاست که فکر میکنین وسطای فیلم بود که شنیدیم بیرون سر و صدای زیادی میاد منم سریع دستگاهو در همون وضعیت خاموش کردم رفتیم بیرون دیدیم که بچه های یه محل دیگه اومدن عربده کشی خلاصه دعوا تموم شد ما هم رفتیم با رفقا پارک سرگرم بحث در مورد دعوا و کتک خوردن فلانی بودیم که بابام زنگ زد به گوشیم گفت پاشو بیا خاله و عمه ودختر خاله ها و پسر خاله ها خلاصه ایل و طایفه موم اومده بودن خونه من هنوز حواسم نیود که اون Cd کذایی تو دستگاه است آروم راه افتادیم رفتیم خونه پس از خوش و بش نشستم تو همون اتاقی که مهمونا بودن آقام به داداشم که کنار دستگاه نشسته بود گفت یه سیدی شاد بذار نگاه کنیم منم داشتم با پسر خالم صحبت میکردم که دیدم روی صفحه تلویزیون نوشت WARNING یه هو با سرعتی که شاید از سرعت نور 100 کیلومتر کمتر بود به سمت دستگاه رفتم و cd رو در اوردم گفتم این cd ویروس داره دستگاهو خراب میکنه در اوردم رفتم کوچه شکوندمش ......... نمیدنین که که چه اوضاعی بود هر چند یه سریها متوجه شدن داستان چیه ولی در کل بد جوری فلاکت رفتیم .
    غیر از سوتیت که جنبه ی قضایی داشت. آواتارت هم جنبه ی سیاسی داره هااااااااا.
    من یه بار تا مامانم اینا اومدن خونه اومدم Eject رو بزنم رو LCD دستگاه نوشت ERROR و سی دی در حال پخش بود ولی دستگاه کار نمیکرد.
    جالبه دیگه بعد از اون ماجرا دستگاه اینطوری نشده و قبلش هم نشده بود.
    ببخشید یه درخواست از خانم frnsh اگه امکان داره بعد هر سوتی نیاین و سوتی را تفسیر کنین....
    باعث میشه که صفحات الکی بره بالا بدون اینکه چیز خاصی توش دیده بشه

    ممنون
    این بنده ی خدا هنوز زیاد سوتی نمیده. سوتی های بقیه رو تحلیل میکنه تا یه چیزی یاد بگیره.
    همین کار رو هم نکنه دیگه زندگی بدون سوتی چی میشه؟؟؟ متالیکا رو ببین چه شاده...
    فکر کنم برداشت اقایون از پست قبلیت چیزه دیگه بود که خواستار توضیحات بیشتر شدند
    آقایون منظورت متالیکاست دیگه
    من یه دونه آقا هستم ای بابا از خودش که محرومیم . برداشتم نمیتونیم بکنیم ؟
    منم نفهمیدم سوتی FRNSH کجاش بود. خب اون رو برداشتی چه ربطی به سر دو قلوهه داشت؟ گفتم حتما غرق میشه میخندیم.
    شما راحت باش
    ولی فعلا که تیرت خطا رفت
    سخنی از خودم: تیر پسرها خطا نمیره. اگر هم رفت مطمئن باش یکی دیگه رو کور میکنه.
    __________________________________________________ __________________________
    سوتی دادم در حد شماره 10 بارسلونا

    دیشب تو پارک (همه ی سوتیهام شده تو پارک. اقا به خدا ما تو پارک زندگی نمیکنیم) با بچه ها نشسته بودیم. رفته بودیم تو نخ یک اهنگ linkin Park که توش آفریقایی های سوء تغذیه رو نشون میداد.
    صداش بلند بود و دو تا صندلی کنار ما که دختر بودن داشتن سرک میکشیدن ببینن چی نگاه میکنیم.
    آهنگ که تمام شد بحث رفت رو آفریقا و سوء تغذیه و نلسون ماندلا و باقالی پلو
    من یهو با یه حس شبیه آدمای متفکر (اومدم جلوی دخترها کلاس بزارم) گفتم:
    اون عکاسه یادتونه که عکس گرفته بود از بچه هه که داشته میمرده. گفتن خب. گفتم خودکشی کرد.
    بعد بقیه پرسیدن چرا؟
    منم شروع کردم: گفتم یه بچه آفریقایی بوده از بس سوء تغذیه داشته؛ داشته میمرده و شغال ها بالا سرش پرواز میکردن تا وقتی بمیره بخورنش.
    این عکاسه هم عکس گرفته و بعدش افسردگی گرفته و خودکشی کرده.
    یهو دختره نامرد گفت از کی تا حالا آقای فیلسوف شغال پرواز میکنه.
    یکم تفکر کردم گفتم من کی گفتم شغال. منظورم کفتار بود.
    همه زدن زیر خنده.
    بعدا فهمیدم لاشخور بودن.
    خوب بود نگفتم کرگردن.
    ____________________________
    یه بار یکی از دوستام داشت با GFش صحبت میکرد. با لهجه ی بسیار با کلاس (یه چیزی شبیه پشتو با ته مایه ی تهرانی)

    بلند بلند هم حرف میزد.
    یهو گفت:
    حالا مارو میبینی خودت رو میزنی به علی کوچه چپ دیگه.
    بعد گوشی رو سریع قطع کرد گفت دیدی چطوری آبروی چند صد سالمو بردم.

  10. #3780
    آخر فروم باز vahid78's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    yazd.php
    پست ها
    1,895

    پيش فرض

    سلام به بچه ها
    دو سوتي يادم اومد...گفتم بنويسم كه تايپك بياد بالا ملت حال كنند
    يه روز دوستم زنگ زد گفت كجايي گفتم پارك سر كوچه نشستيم گفت كه ميخوام برم كفش بخرم ميايي؟؟؟؟گفتم بيا اينجا با ماشين ميريم همين كه اومديم سوار ماشين بشيم چهار تا ديگه از بچه ها اومدن گفتن كجا ميريد گفتيم ميريم كفش بخريم گفتن ما هم ميايم كمكتون
    خلاصه رسيديم به كفش فروشي كه كل مغازش 3 متره!!!!!! 6 نفر رفتيم داخلشو شروع كرديم به كفش پسند كردن واسه رفيقمون البته با 98 درصد غلضت مسخره بازي....... يهو ديديم يه دختره اومده داخل مغازه كفش بخره مثل اينكه خيلي هم عجله داشت... ميخواست چسي بياد چند تا كفش امتحان كرد يه كفش كه برداشت پاش كرد نميدونم چه جور بود فكر ميكردي برعكس پا كرده .....من گفتم يارو را نگاه كنيد چه جور كفش پا كرده .......ديدم همه نگام كردند به من زدند زير خنده بعدشم كه رفتيم تو ماشين از بچه نفري يك پس گردني خورديم .......
    Last edited by vahid78; 05-08-2008 at 08:17.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •