تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 377 از 934 اولاول ... 277327367373374375376377378379380381387427477877 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,761 به 3,770 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3761
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    اي صبح، اي بشارت فرياد!

    امشب، خروس را

    در آستان آمدنت سر بريده اند

  2. 2 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3762
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    " دست عشق از دامن دل دور باد/
    می توان آیا به دل دستور داد؟
    / می توان آیا به دریا حکم کرد /
    که دلت را یادی از ساحل مباد؟ /
    موج را آیا توان فرمود: ایست!/
    باد را فرمود: باید ایستاد؟/
    آنکه دستور زبان عشق را /
    بی گذاره در نهاد ما نهاد /
    خوب می دانست تیغ تیز را در کف مستی نمی بایست داد !!!

  4. 5 کاربر از eMer@lD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3763
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دستانم را

    حصاری می کنم برايت،
    حصاری از عشق،
    حصاری از بوسه،
    تا آنجا که نتوانی،
    جهان را
    بی عشق من ببينی..

    safeye-aval.blogfa

  6. 6 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3764
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    وقتي چشمام پر اشكه وقتي قلبم بي قراره
    وقتي پابه پاي ابرا چشم من بارون مي باره
    وقتي مثل يه پرنده ميرم و گوشه مي گيرم
    وقتي با نبودن تو توي هر لحظه مي ميرم
    با يه حس عاشقونه انتظار تو رو دارم
    من يه ماهي تو يه دريا تو كه نيستي بي قرارم بي قرارم
    وقتي خواب تو مي بينم خواب عاشقونه ي تو
    وقتي كه قطره ي اشكو مي بينم رو گونه ي تو
    وقتي قلب عاشقم رو پيش پاي تو مي ذارم
    وقتي كه بلور اشكو واسه تو هديه مي يارم
    با يه حس عاشقونه انتظار تو رو دارم
    من يه ماهي تو يه دريا تو كه نيستي بي قرارم
    تو كه نيستي تو كه نيستي قلب عاشق بي قراره
    آرزوي تو رو داشتن باز تو رو يادم مي ياره
    هنوزم حس نيازت از تو قلب من نرفته
    كاش بدوني كاش بدوني زندگي بي تو چه سخته

  8. #3765
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    زيادي خوبي كردم
    رفتي نموندي با ما
    آخر خط رسيده
    دوسم نداري حالا
    ***
    با رقيبم نشستي
    گفتي همين كه هستي
    رفتي و بي تفاوت
    دل منو شكستي
    *****
    يه روزي بر ميگردي
    وقتي كه خيلي ديره
    خيال ميكردي قلبم
    بدون تو ميميره
    *****
    خيال ميكردي هيچوقت
    دست تو رونميشه
    بازي ديگه تمومه
    برو واسه هميشه
    ****
    دلم گرفته از تو
    از عاشقي حرف نزن
    آخر قصه ما
    نه تو ميموني نه من

  9. این کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #3766
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    پیكر تراش پیرم و با تیشه خیال
    یك شب تو را زمرمر شعر آفریده ام
    تا در نگین چشم تو نقش هوس زنم
    بر قامتت كه وسوسه شست و شو در اوست
    پاشیده ام شراب كف آلود ماه را
    تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
    وزدیده ام زچشم حسودان نگاه را
    تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین كنم
    دست از سر نیاز به هر سو گشوده ام
    از هر زنی، تراش تنی وام كرده ام
    از هر قدی، كرشمه رقصی ربوده ام
    اما تو چون بتی كه به بت ساز ننگرد
    در پیش پای خویش به خاكم فكنده ای
    مست از می غروری و دور از غم منی
    گویی دل از كسی كه تو را ساخت ، كنده ای
    هشدار ! زانكه در پس این پرده نیاز
    آن بت تراش بلهوس چشم بسته ام
    یك شب كه خشم عشق تو دیوانه ام كند
    بینند سایه هاكه تو را هم شكسته ام !

    نادر نادر پور

  11. 5 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3767
    داره خودمونی میشه paiez's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    146

    پيش فرض

    آنگه كه به احساس به من خنديدي
    ميناي رخت را افسوس كه دزديدي

    آن دم كه توعشقم را در چشم نمي ديدي
    اي گل چه مطلب به چه انديشيدي؟


    آن دم كه به احساس كمي خنديدم
    گلگون شدم و رخ را ناچار بدزديدم
    من جز تو به اغيار نيانديشيدم
    من برق نگاهت از دور مي ديدم

    اما دل من اي دوست از دور شد بي تاب
    من جز تو نمي ديدم شبانه و در خواب
    افسوس قدر اين بود بر ضد من اين اسباب
    شد ماهي احساسم از جور دور از آب
    خورشيد

  13. این کاربر از paiez بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #3768
    داره خودمونی میشه paiez's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    146

    پيش فرض

    هرروز بميرم ز فراق و سفر تو
    هر روز بگيرم ز جماعت خبر تو
    اي دوست چرا رفتي و بنهاديم اكنون
    با اين دل خو كرده به شور و شرر تو
    خورشيد

  15. 2 کاربر از paiez بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #3769
    داره خودمونی میشه paiez's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    146

    پيش فرض

    من مثل یک سرگیجه می مانم،بین زمین و آسمان گاهی
    تب می کنم،دلشوره می گیرم،از حرفهای دیگران گاهی
    یک وقتهایی مثل کوه یخ در انجمادم،قطبیم،ماتم
    اما به وحشت می کشد کارم مانند یک آتشفشان گاهی
    مادر نمی گوید که می داند اما خودم حس می کنم، شاید -
    می بیندم در حال خندیدن با گریه های بی امان گاهی
    من هیچ چیزم نیست می دانم،دیوانگی؟ اینها همه حرف است
    تنها کمی روحم پریشان است از دوریت ای مهربان گاهی
    من مشکلی مانند یک دردم،درمان من مرگ است،باور کن
    این را خودت گفتی که مشکل را حل می کند تنها زمان گاهی

  17. این کاربر از paiez بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #3770
    داره خودمونی میشه paiez's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    146

    پيش فرض

    برو قبل از طـــلوع این سپیــــــــــــــده

    بزار تنـــــــها بمونم با خیــــــــــــالت
    بخـــونم از دو چشـــــــــم بی مثالت
    بزار ایــن قلـــب خسته تا قیـــــــامت
    بــــــمونه عاشــــق اون قد و قـــامت
    بـــــزار چشـــمای غمگینم ببـــــــاره
    دلــــــی که عاشقه آروم نـــــــــداره
    بــــــزار باشه برامون یادگــــــــــــاری
    غـــــــم و گریه تو بارون بهــــــــــاری
    نــــزار چشـــمام ببینن رفــــــتنت رو
    آخـــــــه ســــخته براشون رفتــن تو
    نزار دستـــام توی دستات بشـــــینه
    اگــــر ایـــــن گفتگوی آخـــــــــــــرینه
    نزار قلــــــــــبم بفــــــــهمه بی وفایی
    برو اما نـــــــــــگو هـــــــرگز کجــــــایی
    برو قبل از طـــلوع این سپیــــــــــــــده
    برو تا قــــلب غمگینم نـــدیــــــــــــــده
    برو فکر من و این قلب خـــــــــــــــسته
    نباش و فکر نکن قلبم شکـــــــــــسته
    نشو راضــــی که قلب من بمـــــــــیره
    بــــــزار با یــــــــــاد تو آروم بگــــــــــیره
    اگــــر تو راحـــــــــتی با این جــــــدایی
    برو این خســـــــته هم دارد خــــــدایی
    حــــلالت می کــــــــــنم ای نازنیـــــنم
    نزار اشـــــــکو توی چشــمات ببینـــــم
    فقط می خوام بدونی تا همیــــــــــشه
    دلم بی تو دیگه عاشق نمیــــــــــــشه
    اگر چه راه سینه می شه مســــــــدود
    عـــزیزم قســـــــــــمت ما رفتنت بـــــود
    اگر چــه با غــــــــــم تو در ســــــــــتیزم
    برو وجـــدانتم راحت عــــــــــــــــــــــزی زم
    تو رو میسپــــــــارمت دست خـــــدامون
    هـمین قدر عاشقی بسه برامـــــــــــون
    حالــــــــــــا که داری از این خونه مـیـــری
    بــــــــــــــــدون ای نازنینـم بی نـظـــیـری
    می دونـم این جــــــــــدایی سخته امـــا
    یه جــوری تاب میــارم بی تو لیـــــــــــلا
    کسی رو غیر تو هـرگز نمی خـــــــــــوام
    تویی تا وقتی هستم دین و دنـــــــــــیام

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •