تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 377 از 640 اولاول ... 277327367373374375376377378379380381387427477 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,761 به 3,770 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #3761
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    خیالت را راحت کنم
    دیگر نه به گل ،نه به باد
    نه حتی به نیلوفرگان روی مرداب
    اعتقادی ندارم

    اعتقادم را بخشیدم به همان بادی که ردش روی صورتم ماند
    تو حق داشتی دلیل رفتنت هر چه که بود باشد
    دل چرکینی من با هیچ دستمال محبتی پاک نمی شود

    دارم بخشیدن را به نخ می کشم
    صبر را خجالت می دهم
    چه خوب توی دلم نبودن را کاشتی
    که میان زمستان بی رنگ اینجا!
    خون گریه کردن قرمز قلبم
    تا آنسوی پر رنگ جهان تپید و تو ندیدی

    حالا که می خواهی باشد برو ولی
    دیگر پشت سرت را نگاه هم نکن!!!
    من به بی معرفتی سرنوشتم ایمان آوردم.......

    اما گمان مبر كه فراموشم شوی!!

  2. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3762
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    باران می بارد

    با این دو نفره بودن هوا...


    من تنها !

    تو تنها !

  4. 4 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3763
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض


    روزی که بود ندیدم....

    روزی که خواند نشنیدم

    روزی دیدم که نبود....

    روزی شنیدم که نخواند (دکتر شریعتی)

  6. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #3764
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    تنها ترين تنهاي تو زخم زبونا خورده بود
    خداحافظي نكردو رفت
    چون قبل رفتن مرده بود
    مسافر دلتنگي ها از بعد تو بيچاره شد
    بعد وداع آخرش رفتو ديگه آواره شد

  8. این کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #3765
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    آینه پرسید كه چرا دیر كرده است

    نكند دل دیگری را اسیر كرده است؟

    خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است

    تنها دقایقی چند تاخیر كرده است

    گفتم امروز هوا سرد بوده است

    شاید موعد قرار تغییر كرده است

    خندید آینه به سادگیم و گفت

    احساس پاك، تو را زنجیر كرده است

    گفتم از عشق من چنین سخن مگوی

    گفت خوابی، سالها ست كه دیر كرده است

    در آینه به خود نگاه كردم

    آه! عشق تو عجب مرا پیر كرده است

    راست گفت آینه كه منتظرنباش

    او برای همیشه دیر كرده است...


    ---------- Post added at 04:05 PM ---------- Previous post was at 04:01 PM ----------



    رها در باد...بی غم...بادبادک

    ببر با خود مرا هم، بادبادک!

    کجای زندگی زیباست آخر؟

    دلش می گیرد آدم، بادبادک!

    بگو از آسمان...از مردمی شاد

    زمین را برد ماتم بادبادک!

    چه دوری از زمین، انگار دیشب

    تو را در ماه دیدم بادبادک!

    دلم را باد با خود برد وقتی

    تو را می برد کم کم بادبادک!

    برای بال هایت چتر داری؟

    ببین باران چه نم نم...بادبادک!

    دلم می ترکد از بی همزبانی

    ببر با خود مرا هم ، بادبادک


  10. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #3766
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض




    بفرمایید ...


    یک فنجان خاطره ..


    تلخ می خورید !!


    یا با شکر دروغ شیرینـش کنم !...

  12. 6 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3767
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    سپیده دم اومدو وقت رفتن
    حرفی نداریم ما برای گفتن
    هر چی که بوده بین ما تموم شد
    اینجا برام نیست دیگه جای موندن
    من میرم از زندگیه تو بیرون
    یادت باشه خونمو کردی ویرون خونمو کردی ویرون.

  14. #3768
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض



    منو ببین

    ایستاده ام

    تنها ...

    پشت میله های خاطرات دیروز

    این جا ...

    انگشت هایم را می شمارم

    یک ...

    دو ...

    سه ...

    ودست های تو در هم فرو رفته اند








    تو ...

    غزل را مشت مشت به حراج گذاشتی

    که مهربا نی ات را ثابت کنی

    ولی ...

    ولی نفهمیدی که من

    آن سوی خیابان

    انتظارت را می کشم

    تو بی وقفه فریاد کشیدی...

    و من ...








    دیگر آزارت نمی دهم

    زین پس ...

    قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم

    مطمئن باش...

    هنوز هم قافیه را به چشمان تو

    می بازم ...

    مطمئن باش ... !

    من دیگر آزارت نمی دهم ....





    در پس نداشتن هم...

    معرفتی است

    که نصيب هر کس نمی گردد!



  15. #3769
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض




    رفت ..

    و ندانست پس از رفتنش ..
    چه ویران شدم !
    رفت!..


    بی خداحافظی..
    بی آنکه بگوید می خواهد برود !.

    رفت ..


    و ندید ..
    چه اشکهایی که چکید !
    چه امیدی که به باد رفت ..
    و چه قلبی در سکوت مُرد !!


    او ..

    فقط رفت ..!!

  16. #3770
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    برو دیگه فک نکن واسه تو میمیرم
    باید دل تنگمو از تو پس بگیرم
    گرمی عشقمو به چشات نمیدم
    میبینی با عشق تو به کجا رسیدم
    برو دیگه نبینمت تو شبای سردم
    میای یه روز بهم میگی دیگه توبه کردم
    برو حلالت میکنم قلبمو شکوندی
    خدا فقط بگذره از دلی که سوزوندی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •