خوب چیو ویرایش کردی؟؟؟ میزاشتی ما هم میخوندیم!![]()
--
--
خوب چیو ویرایش کردی؟؟؟ میزاشتی ما هم میخوندیم!![]()
چیز بدیو ویرایش کرد![]()
نه به اون موقع که اصلا نمیاد نه به حالا که دوتا دوتا میاد!!!!
Last edited by frnsh; 04-08-2008 at 23:32.
ایول خیلی باحال بودمنم مشابهش رو دادم...
جریانش اینه که سالها پیش که هر کسی سی دی رایتر نداشت ما داشتیمیکی از دوستام که تازه دستگاه VCD گرفته بودن. رو انداخت بهم گفت واسه مادرم یه سی دی MP3 آهنگهای حمیرا رو بزن خیلی دوست داره. منم یک ساعت قبلش واسه یکی از دوستان یه سی دی 18+ زده بودم و رو میز بود قرار بود بهش بدم
... خلاصه MP3 رو رایت کردم و سی دی رو در آوردم اونم گذاشتم رو میز...پدرم صدام کرد بیا ناهار... هیچی دیگه بعد از ناهار زنگ زدم به دوستم گفتم بیا سی دی MP3 رو بگیر اونم اومد و منم سی دی رو بهش دادم اما چون پشت هیچ کدوم هیچی ننوشته بودم و سی دی خامها هر دو عین هم بودن و منم اصلا حواسم نبود .... چشمتون روز بد نبینه این دوست ما با ذوق شوق سی دی رو میبره خونه و با مامانش میشینن جلو دستگاه و PLAY میکنن. بازم ماله تو WARNING داشت فرصت جبران بود این از همون اولش دقیقا اوج صحنه بود
فرداش دوستم زنگ زد گفت آبرومو جلو مادرم بردی. البته میدونست که اشتباهی دادم. بیچاره تا چند روز رنگش عین گچ سفید بود... از اینکه بگذریم اون یکی دوستمم که سی دی 18+ میخواست خیلی باحال بود خونشون خالی شده بود اومد جیرینگی سی دی رو از من گرفت بدو رفت سمت خونشون که .... بعد از یه ربع دیدم اومده قیافش اینجوریه
ضدحال خورده بود اساسی تازه دوباره هم براش رایت کردم مادرش برگشته بود خونه
( داغ دیده ها میدونن چی میگم )
مگه اینجا ملک شخصیه که بگه نیاد ؟ اتفاقا ایشون جز بروبچز پای اینجاست.
اقا دمت گرم اصل خنده بود
ماله مام اینطوری بود
ما کلا تو ساختمون قبلی کل واحد ها فامیل بودیم یکی دایی یکی خاله خلاصه به خاطر همین هم کلید هر واحد همیشه روی در بود و هر کی میخواست مثل خر وارد میشد در هم نمیزد
یه روز ما تا دیدیم خونه خالیه کلید رو برداشتیم و یه Cd از همونا که خودتون می دونید گزاشتم
داشتم با کیف میدیدم که در زدن tv رو خاموش کردم در رو باز کردم و دیدم خواهرمه وقتی داش می رفت کلید رو گذاشت رو در اما من نفهمیدم داشتم با خیال راحت نگاه میکردم که دیدم در باز شد (Tv ما هم جایی که هر کی بیاد تو میبینه) خواهر اومد تو فیلم هم داره پخش میشه سریع پریدم چشاشو گرفتم تا نبینه بعد همون جوری بردمش دم کنترل تا خاموشش کردم
بد جور گرخیده بودم اما اونم بروش نیاورد
خب دارم دیگه!!!
ممنون!
زبونتو گاز بگیر!!![]()
یاد یه سوتی افتادم:
تازه برای شلوارم کمربند گرفته بودم. (نه که گشاد باشه برای قشنگی) بعد از چند روز رفتم بیرون تنها. کلی هم مثل همیشه خودم رو گرفته بودم. بعد دیدم همه دارن یه طوری بهم نگاه میکنن. فکر کردم مشکلی دارن و محل ندادم و بعد از حدود 3 ساعت رفتم خونه. چشمتون روز بد نبینه. یادم رفته بود کمربندم رو ببندم و طی این همه راه همش از پشتم آویزون بوده!!!
کارا خدا!!!!
پس خلافکار هم بودی!!!(غیر از سوتیست)
منم باور نکردم.
اما خداییش قشنگ بود!
منم یه بار توی استخر ضایع شدم و همش زیر آب سیر میکردم!
به نظر من که اگه فقط اینجا سوتی داده بشه بدون نقل قول خیلی تاپیک خشک میشه. شما هم اگه خیلی ناراحتین میتونین پستهای منو نخونین.
تایید میشه!
امروز با خواهرم که به سلیقه من اعتماد داره رفتیم کفش براش بخریم. دم در یه کفش فروشی وایسادیم و کفشهاشو دید میزدیم. یارو اومد دم در تا ببینه که خواهرم چی میپسنده. خوارم گفت فرنوش کدوم خوبه؟ منم گفتم برو این یکی رو یه پایی بزن!!!یارو نامرد هم که فکر کرد ما خیلی تو کف خودمونیم و انگار منتظر آتو بود زد زیر خنده.
![]()
تعریف کن به نظر جالب میادمنم یه بار توی استخر ضایع شدم و همش زیر آب سیر میکردم!![]()
عجب راه حلی به ذهنت رسیدا من اگه تو اون شرایط بودم هول میکردم با لگد میرفتم تو تلویزیون ...
شوما لطف داری!!![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)