وا!
نیازی به این همه دنگ و فنگ نیست!
همون صرف فوت شدن پدر موجب میشه که بیفته شهره خودش.فقط باید مدارکشو ارائه کنه توی آموزشی.همین.
وا!
نیازی به این همه دنگ و فنگ نیست!
همون صرف فوت شدن پدر موجب میشه که بیفته شهره خودش.فقط باید مدارکشو ارائه کنه توی آموزشی.همین.
سلام دوستان
من دو هفته پیش نامه ی کسری جانبازی پدرم و بسیجی فعال رو گرفتم و طبق کسریا یکماه دیگه تقریبا ترخیصم
حالا امروز رفتم تحویل بدم گفتن قبلش باید برگه اعزام بری از پلیس +10 بگیری و کسریات داخل اون برگه اعزام مشخص باشه یعنی پلیس +10 کسریا رو ثبت کرده باشه. من برگه اعزامم رو هفته پیش گرفتم و چیزی در مورد کسری داخلش نبود، فکر کنم هنوز پلیس +10 ثبتش نکرده
حالا من باید چیکار کنم. کسریام دیر بیاد باید اضاف خدمت کنم
الان خودم باید نامه های کسریم رو ببرم پلیس +10؟ یا اینکه خود بنیاد جانبازان و بسیج یه کپی از نامه ها رو واسه پلیس +10 فرستادن و اونا هنوز ثبتش نکردن؟ و سوال آخر اینکه این فرایند چقدر طول میکشه؟ و چطوری باید پیگیری کنم؟
با تشکر
Last edited by Y@var; 23-10-2016 at 15:59.
آره حتما باید برگ اعزام که توش کسری ثبت شده باشه رو داشته باشی. معمولا حداکثر بعد از یک هفته که نامه کسری رو می گیرین در سیستم پلیس +10 هم ثبت میشه. فردا دوباره یه برگه اعزام بگیر احتمالا ثبت شده. اگه نشده بود برو همونجا که نامه کسری رو گرفتی پیگیری کن بفرستن که تو سیستم هم ثبت بشه.
دیر هم بشه متاسفانه بله باید بیشتر خدمت کنید چون نظامی ها اکثرا چیزی حالیشون نیست!
سلام
ببخشید یه سوال . تو ارتش نیررو زمینی باید ریش و سبیلو بزنیم ؟؟ من ریشم کم پشته ولی یکم بلنده باید حتما بزنم ؟؟؟
بعد اینهمه دویدن تنها جایی که دوس نداشتم بیفتم افتادم، نیرو زمینی ارتش ! الانم که 5 ماه خدمت شدم موهای سرم ریخت تو کوه ها دارم خدمت میکنم
تو این مملکت بدون پارتی نمیشه زندگی کرد اصلا !!
ببین دودستگی هستش!شایدم سه دستگی!
اون دسته از فرمانده ها که شاحین میگن حتما سه تیغ باید باشه البته غیر مستقیم میگن!
اون دسته فرمانده ها که مذهبین میگن حق ندارید با تیغ بزنید!
و خود آیین نامه ی ارتش میگه که ریش باید 4 باشه!
پس خیلی حرص اینجور چیزارو نخورید.
فقط مرتبش کنید و انکاردش کنید و حد بندازید زیره گلو را.
تقریبا هیچ کس نمیتونه به ریشت گیر بده!
فقط کافیه بری عقیدتی سیاسی و چغولیشو بکنی!
البته خب اگه در حد حمید صفت باشه بحثش یکم فرق میکنه!![]()
دوستان این رفیق ستوان 2 ما که افتاده بود لویزان،الان توی مرخصی پیان دوره ی اموزشیشه.
میخواد بیفته توپخونه 55 یا 44 اصفهان.
بعد هیچ پارتی و شرایطی هم نداره!
میگه من اگه برم با فرمانده ی 44 یا 55 حضوری صحبت کنم ممکنه نامه بزنن و منو جذبم کنند؟
من بهش گفتم که کاره بیهوده ایه!
حالا اگه بخواد همچین اقدامی بکنه کجا باید بره و پیش کی باید بره؟
پیش خود فرمانده یا بازرسی؟
اصلا از اصفهان باید اقدام کنه یا از خوده لویزان که افتاده؟
اصلا همچین چیزی ممکنه که بره صحبت کنه نامه بزنن جذبش کنند؟![]()
..............................
پارتی نداشته باشی خیلی خیلی سخته، تقریبا میتونم بگم غیر ممکنه
کلا ارتش به حرف کسی از بیرون گوش نمیده، مگه منفعتی چیزی براشون داشته باشی یا تو بیرون کارشون گیر شما یا دوستت باشه، یا پولی چیزی زیر میزی بدی بهشون.
آدمای منجمد فکری هستند که به هیچ صراطی مستقیم نیستن و هر کاری دوست داشته باشن می کنند.
.........................................
سلام
شما دقیقا کجا افتادی؟
یاد اون روزای خدمت خودم می یوفتم، خدایی خیلی خیلی سخت بود
آره پارتی نداشته باشی سخته زندگی کردن به خصوص در دوران خدمت سربازی
ولی در نهایت تموم میشه اصلا نگران نباش
همیشه هر شروعی یه پایانی هم داره![]()
Last edited by donnie yen; 24-10-2016 at 12:41.
جای خوب خدمت میکردم.شب خونه بودم.نگهبانی کم داشتم.زیر باد کولر بودم.
1 خرداد 95 هم بدون اضاف خدمت ترخیص شدم!
از یک ماه قبلشم داشتم ریلکس میکردمو استراحت تا به امروز که آبان 95 هستش!
از لحاظ جسمی به قبل از خدمتم برگشتم.
ولی از نظره روحی هنوز که هنوزه نه!
هنوز شبا کابوس میبینم!
هنوز زانوهام از دویدن های ورزش صبحگاهی با پوتین های سنگین و رژه های صبحگاه درد میکنه!
هنوز افسرده و غمگینم.هنوز اون ادم قبلی نشدم!
غرورم برنگشته هنوز!
کند ذهنی و خنگی و حواسپرتیی که توی خدمت بهش مبتلا شدم هنوز دامن گیرمه!
هنوز از زیره کارها در میرم و احساس پایه سنگینی میکنم حتی واسه دوستام و خونواده اونم منی که اونقدر مسئولیت پذیر بودم!
هنوز ماشینی که چراغش روشنه میبینم یه لحظه یه سکته ی ریز میزنم که نکنه فرمانده پادگان توش باشه ! :|
هنوز برگای قشنگ پاییزو که میبینم بغض میکنم و کمرم تیر میکشه به یاده اون همه جاروهایی که زدم اونم با مدرک لیسانس!
هنوز از قپه میترسم!
رفته بودم یه همایش،اون سخنران همایش که اومد صحبت کنه تا گفت بسم الله الرحمن الرحیم،طبق عادت بازدید نگهبانی ها واسش با دست احترام گذاشتم! :|
هنوز نگرانم وضعیتم ناقص نباشه و کلاه روی سرم باشه که وقتی خواستم احترام بذارم اضاف نخورم! :|
خلاصه خدمت روحمو کشته و هنوز نتونستم فراموشش کنم بعد از این همه مدت!
تا جایی که میتونید نرید خدمت حتی اگه پول زیادی مجبور شدید خرج کنید واسه خریدنش!
Last edited by romass100; 24-10-2016 at 14:00.
هم اکنون 28 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 28 مهمان)