تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 374 از 421 اولاول ... 274324364370371372373374375376377378384 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,731 به 3,740 از 4206

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #3731
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    اینکه میگن کتاب بخونید . ایرانیها کم مطالعه می کنند. من یه سوا ل دارم که فکر میکنم یه مقدار به این بخش مربوط میشه.

    من چه کتابی باید بخونم؟ نه میخوام بدونم این همه میگن مطالعه کنید . کتاب بخونید. کتاب هدیه بدید.

    چه کتابی؟ آخه مثلا چه کتابی به درد من میخوره؟کتاب تاریخ اسلام ؟یا کتاب آشپزی؟ کتاب چی؟

    کتاب آخه نباید به آدم بگن چه کتابی بخونیم؟ تا سردرگم نشیم؟ مثل اینکه من به شما میگم شما از سمت راست برو ولی آدرس کامل رو نمیگم.خوب سمت راست باز هزارتا کوچه داره تو کدوم کوچه بپیچم؟
    مثلا شما به من میگی شما برو کتاب فلسفی بخون. من آخه چی سردر میارم از فلسفه؟مثل این میمونه که فقط یه مطلبی رو روخانی کنم بدون اینکه بفهمم.
    یا اصلا من عاشق کتابهای بی ادبی هستم( پو-رن-گرافی) آیا این درسته که این کتاب رو مطالعه کنم؟

    چرا درست نمیگید چه کتابی بخونیم.فقط میگید مطالعه کنید

    -------

    مثلا بگید چه کتابی به درد سن زیر 20 سال میخوره - چه کتاب به درد مردهای مجرد میخوره- چه کتابی بدرد آدمهای افسرده میخوره- چه کتابی رو پیشنهاد میدید به آدمهای زیر 30 سال؟

    چه کتابی رو به مردهای زیر 30 سال متاهل پیشنهاد میدید؟

    من همه مشکلم سر اینه که چه کتابی؟ چرا میگن ایرانیها کم مطالعه میکنند؟ شما میگی برو رمان بخون خوب این همه فیلمهای ایرانی و خارجی که از رمان ساخته میشه. اگر فیلم رو ببینیم اینه این میمونه که رمانش رو خونده باشیم.

    پس فیلم دیدن هم خودش یک نوع کتاب خوانی؟

    ----
    شما میگی برو کتاب مارکسیست رو بخون یا تاریخ اسلام من چرا باید به شما اعتماد کنم شما میخوای عقیده خودتو به من دیکته کنی؟!

    ---

    مثلا میگن کتاب هدیه بدید من میام یه کتاب پو-رن-گرافی رو هدیه میدم به دوستم این که با فرهنگ کشور ما نمیخونه؟!

    ---

    مثلا من میرم کتاب تکنولوژیهای نوین رو 290 صفحه مطلعه میکنم بعد 1 نفر تو خیابون جلوم رو میگیره 1 سوال میپرسه میگه: شکسپیر رو میشناسی؟ من میگم نه .میگه چرا مطالعه نمیکنی؟ ( خوب من 4 ماه داشتم درباره تکنولوژیهای نوین مطالعه می کردم)
    ---

    منظورم رو گرفتین؟ چه کتابی باید مطالعه کنیم که بگن مطالعتون چه خوبه ! اطلاعات هنریتون چه خوبه؟

    اومدیم من کل زندگی رو گذاشتم درباره رنسانس کتاباشو خوندم چه تضمینی به من میدید که 1 نفر از من بپسره 4 تا نقاش ایرانی رو نام ببر من بلد باشم؟ بعد نگه چرا مطالعه نمیکنی؟

    سلام. مطالعه به طور کلی یعنی خواندن مطلب مفید. پس کتاب های سرگرمی یا ... نمیتونه مطالعه محسوب بشه. شما در هر زمینه ای که مطالعه میکنی باید اطلاعات مفیدی بهت اضافه کنه. این نوع اطلاعات میتونه بستگی به علایقم داشته باشه.
    قرار نیست کسی با مطالعه علامه دهر باشه اما اگه این کار تداوم پیدا کنه تو یه جایی به یه سوال برخورد میکنید که مطالعه زیاد کمکتون میکنه.

    مثالی که برای شکسپیر زدید بله
    شخصیتی که اسمش زیاد بین عموم تکرار بشه و مشهوریت داشته باشه و شما اونو نشناسی میشه مطالعه کم؛ که به طور کلی منظور کمی اطلاعات عمومی هست.
    در ضمن مطالعه رو با دیدن فیلم مقایسه نکنید. اولا خیلی از رمان هایی که از روش فیلم میسازن با فیلمشون سرتاپا فرق دارن ثانیا همین عمل خواندن، هم مهارت تمرکز و هم حافظه رو تقویت میکنه.

    در آخر تفکر شما درباره ی مطالعه اشتباهه. کسی رو مطالعه گر میگن که مطالعه مداوم روی موضوعی که لااقل علم یا هنر تلقی بشه
    داشته باشه نه اینکه فلانی ازم این سوالو پرسید بلد نیستم برم کتاب بخونم. چرا که مطالعه از روی نیاز همین حالت درس خوندن به خودش میگیره و کاملا متفاوت با مطالعه آزاد هست.

  2. این کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #3732
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    381

    پيش فرض

    اینکه میگن کتاب بخونید . ایرانیها کم مطالعه می کنند. من یه سوا ل دارم که فکر میکنم یه مقدار به این بخش مربوط میشه.

    من چه کتابی باید بخونم؟ نه میخوام بدونم این همه میگن مطالعه کنید . کتاب بخونید. کتاب هدیه بدید.

    چه کتابی؟ آخه مثلا چه کتابی به درد من میخوره؟کتاب تاریخ اسلام ؟یا کتاب آشپزی؟ کتاب چی؟

    کتاب آخه نباید به آدم بگن چه کتابی بخونیم؟ تا سردرگم نشیم؟ مثل اینکه من به شما میگم شما از سمت راست برو ولی آدرس کامل رو نمیگم.خوب سمت راست باز هزارتا کوچه داره تو کدوم کوچه بپیچم؟
    مثلا شما به من میگی شما برو کتاب فلسفی بخون. من آخه چی سردر میارم از فلسفه؟مثل این میمونه که فقط یه مطلبی رو روخانی کنم بدون اینکه بفهمم.
    یا اصلا من عاشق کتابهای بی ادبی هستم( پو-رن-گرافی) آیا این درسته که این کتاب رو مطالعه کنم؟

    چرا درست نمیگید چه کتابی بخونیم.فقط میگید مطالعه کنید

    -------

    مثلا بگید چه کتابی به درد سن زیر 20 سال میخوره - چه کتاب به درد مردهای مجرد میخوره- چه کتابی بدرد آدمهای افسرده میخوره- چه کتابی رو پیشنهاد میدید به آدمهای زیر 30 سال؟

    چه کتابی رو به مردهای زیر 30 سال متاهل پیشنهاد میدید؟

    من همه مشکلم سر اینه که چه کتابی؟ چرا میگن ایرانیها کم مطالعه میکنند؟ شما میگی برو رمان بخون خوب این همه فیلمهای ایرانی و خارجی که از رمان ساخته میشه. اگر فیلم رو ببینیم اینه این میمونه که رمانش رو خونده باشیم.

    پس فیلم دیدن هم خودش یک نوع کتاب خوانی؟

    ----
    شما میگی برو کتاب مارکسیست رو بخون یا تاریخ اسلام من چرا باید به شما اعتماد کنم شما میخوای عقیده خودتو به من دیکته کنی؟!

    ---

    مثلا میگن کتاب هدیه بدید من میام یه کتاب پو-رن-گرافی رو هدیه میدم به دوستم این که با فرهنگ کشور ما نمیخونه؟!

    ---

    مثلا من میرم کتاب تکنولوژیهای نوین رو 290 صفحه مطلعه میکنم بعد 1 نفر تو خیابون جلوم رو میگیره 1 سوال میپرسه میگه: شکسپیر رو میشناسی؟ من میگم نه .میگه چرا مطالعه نمیکنی؟ ( خوب من 4 ماه داشتم درباره تکنولوژیهای نوین مطالعه می کردم)
    ---

    منظورم رو گرفتین؟ چه کتابی باید مطالعه کنیم که بگن مطالعتون چه خوبه ! اطلاعات هنریتون چه خوبه؟

    اومدیم من کل زندگی رو گذاشتم درباره رنسانس کتاباشو خوندم چه تضمینی به من میدید که 1 نفر از من بپسره 4 تا نقاش ایرانی رو نام ببر من بلد باشم؟ بعد نگه چرا مطالعه نمیکنی؟
    به نظرم باید در این دو زمینه کتاب خوند:
    1- موضوع هایی که بهش علاقه دارید و در برخورد با اطرافیان بیشتر در اون مورد حرف میزنید. با این کار احتمال اینکه در صحبت هاتون یه مطلبی رو اشتباه بگید کمتر میشه... بهتره که توی این موضوع ها حجم مطالعه بیشتری داشته باشین و توش "عمیق" بشین.
    2- موضوع هایی که در جامعه بیشتر کاربرد داره و جنبه عمومی داره. مثل مذهب، ادبیات، تاریخ و... بهتره توی این موضوع ها یه اطلاعات کلی رو کسب کنید. یعنی "سطحی" بخونید. این طوری به مرور زمان تعداد افرادی که بهتون تذکر میدن کمتر میشه.
    البته ممکنه از موضوعاتی خوشتون نیاد. گاهی بعضی از افراد توقع زیادی از مطالعه تون دارند. اگر مطمئنید که در جامعه چندان به کارتون نمیاد، نباید بهشون توجه کنید.

    Sent from my C5303 using Tapatalk

  4. این کاربر از mb1372 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3733
    اگه نباشه جاش خالی می مونه jjadm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2016
    پست ها
    246

    پيش فرض ..............

    اینکه میگن کتاب بخونید . ایرانیها کم مطالعه می کنند. من یه سوا ل دارم که فکر میکنم یه مقدار به این بخش مربوط میشه.

    من چه کتابی باید بخونم؟ نه میخوام بدونم این همه میگن مطالعه کنید . کتاب بخونید. کتاب هدیه بدید.

    چه کتابی؟ آخه مثلا چه کتابی به درد من میخوره؟کتاب تاریخ اسلام ؟یا کتاب آشپزی؟ کتاب چی؟

    کتاب آخه نباید به آدم بگن چه کتابی بخونیم؟ تا سردرگم نشیم؟ مثل اینکه من به شما میگم شما از سمت راست برو ولی آدرس کامل رو نمیگم.خوب سمت راست باز هزارتا کوچه داره تو کدوم کوچه بپیچم؟
    مثلا شما به من میگی شما برو کتاب فلسفی بخون. من آخه چی سردر میارم از فلسفه؟مثل این میمونه که فقط یه مطلبی رو روخانی کنم بدون اینکه بفهمم.
    یا اصلا من عاشق کتابهای بی ادبی هستم( پو-رن-گرافی) آیا این درسته که این کتاب رو مطالعه کنم؟

    چرا درست نمیگید چه کتابی بخونیم.فقط میگید مطالعه کنید

    -------

    مثلا بگید چه کتابی به درد سن زیر 20 سال میخوره - چه کتاب به درد مردهای مجرد میخوره- چه کتابی بدرد آدمهای افسرده میخوره- چه کتابی رو پیشنهاد میدید به آدمهای زیر 30 سال؟

    چه کتابی رو به مردهای زیر 30 سال متاهل پیشنهاد میدید؟

    من همه مشکلم سر اینه که چه کتابی؟ چرا میگن ایرانیها کم مطالعه میکنند؟ شما میگی برو رمان بخون خوب این همه فیلمهای ایرانی و خارجی که از رمان ساخته میشه. اگر فیلم رو ببینیم اینه این میمونه که رمانش رو خونده باشیم.

    پس فیلم دیدن هم خودش یک نوع کتاب خوانی؟

    ----
    شما میگی برو کتاب مارکسیست رو بخون یا تاریخ اسلام من چرا باید به شما اعتماد کنم شما میخوای عقیده خودتو به من دیکته کنی؟!

    ---

    مثلا میگن کتاب هدیه بدید من میام یه کتاب پو-رن-گرافی رو هدیه میدم به دوستم این که با فرهنگ کشور ما نمیخونه؟!

    ---

    مثلا من میرم کتاب تکنولوژیهای نوین رو 290 صفحه مطلعه میکنم بعد 1 نفر تو خیابون جلوم رو میگیره 1 سوال میپرسه میگه: شکسپیر رو میشناسی؟ من میگم نه .میگه چرا مطالعه نمیکنی؟ ( خوب من 4 ماه داشتم درباره تکنولوژیهای نوین مطالعه می کردم)
    ---

    منظورم رو گرفتین؟ چه کتابی باید مطالعه کنیم که بگن مطالعتون چه خوبه ! اطلاعات هنریتون چه خوبه؟

    اومدیم من کل زندگی رو گذاشتم درباره رنسانس کتاباشو خوندم چه تضمینی به من میدید که 1 نفر از من بپسره 4 تا نقاش ایرانی رو نام ببر من بلد باشم؟ بعد نگه چرا مطالعه نمیکنی؟
    ببخشید . ناراحت نشید . ولی به نظرم این رو در انجمن علوم انسانی مطرح میکردید جواب بهتری میگرفتید .

    اینجا کلا این بحث متفاوت از این بخش هست .

  6. این کاربر از jjadm بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #3734
    اگه نباشه جاش خالی می مونه jjadm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2016
    پست ها
    246

    پيش فرض

    من يه دختري رو حدود ١٢ ساله كه ميشناسم ، قبلا همكلاس بوديم و الان همكاريم. بنده هم از نسل سوخته دهه ٦٠ هستم كه هيچوقت دوست دختري نداشتم كه آشنايي زيادي با دخترها داشته باشم. اين خانم خواستگارهاي زيادي داشته كه همه رو رد كرده ، من از همون موقع دانشجويي هر وقت به ازدواج فكر مي كردم ، ايشون مد نظرم بوده و به همين خاطر تا حالا هيچوقت خواستگاري هم نرفتم . يه بار هم يه نفر روفرستادم كه با ايشون صحبت كنه بدون اينكه اسم منو بگه و ايشون هم بدون اينكه مطلع باشه كه من هستم جواب منفي داده. بنظرتون چيكار كنم؟ خودم مستقيما باهاش صحبت كنم؟ چه جوري بگم؟ من مشكل روابط اجتماعي ندارم ولي با يه خانم هيچوقت در مورد اين مسائل صحبت نكردم و به همكارهام يا دانشجوهام هيچ وقت به اين چشم نگاه نكردم بنابراين تا اين سن به اين وضعيت موندم.
    اشتباه کردید کسی رو فرستادید .

    به نظرم به شما جواب مثبت خواهد داد . چون شناخت بیشتری از شما داره . ولی اگر به نظرتون گزینه مناسب هست و همه چیز رو سنجیدید . خودتون تلفنی ازش بخواهید که ببینیدش و بگید موضوع مهمی هستش .

    بعد بگید که فکر کنه و فعلا ازش پاسخ نمیخواید . مطمئن باشید جواب مثبت خواهید گرفت .

  8. این کاربر از jjadm بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #3735
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    من يه دختري رو حدود ١٢ ساله كه ميشناسم ، قبلا همكلاس بوديم و الان همكاريم. بنده هم از نسل سوخته دهه ٦٠ هستم كه هيچوقت دوست دختري نداشتم كه آشنايي زيادي با دخترها داشته باشم. اين خانم خواستگارهاي زيادي داشته كه همه رو رد كرده ، من از همون موقع دانشجويي هر وقت به ازدواج فكر مي كردم ، ايشون مد نظرم بوده و به همين خاطر تا حالا هيچوقت خواستگاري هم نرفتم . يه بار هم يه نفر روفرستادم كه با ايشون صحبت كنه بدون اينكه اسم منو بگه و ايشون هم بدون اينكه مطلع باشه كه من هستم جواب منفي داده. بنظرتون چيكار كنم؟ خودم مستقيما باهاش صحبت كنم؟ چه جوري بگم؟ من مشكل روابط اجتماعي ندارم ولي با يه خانم هيچوقت در مورد اين مسائل صحبت نكردم و به همكارهام يا دانشجوهام هيچ وقت به اين چشم نگاه نكردم بنابراين تا اين سن به اين وضعيت موندم.
    12 سال ؟!!!
    دختر دهه 60 ای دیگه نباید دلیلی واسه رد کردن خواستگار داشته باشه، از اون طرف وقتی میگید خواستگار زیاد داشته پس قطعا دوست پسر و... هم داشته، حقیقتش دخترهای با روابط عمومی بالا از پسرهای کم تجربه خوششون نمیاد اونا مثل ما پسرا نیستن که به موضوعی مثل بکارت طرف اهمیت بدن، بر عکس تجربه بی تجربگی رو نشونه دست و پا چلفتگی پسر مقابلشون میدونن. شما هم وقتی تو این 12 سال ازش عکس العملی ندیدی بدون پس حسی نسبت بهه نداره اگه تا حالا بهت نخ نداده.

  10. این کاربر از Captain_America بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #3736
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    110

    پيش فرض

    دوستان سلام
    من یک سوال یا در واقع یک مشکل دارم که خوشحال میشم تا حد امکان کمکم کنید.
    من اطلاعات و توانایی های زیادی دارم حتی تو محیط کار هم اکثر افراد به این موضوع واقف هستند اما مشکل اینجاست که توانایی نشان دادن و ارائه اونها رو ندارم یا به عبارت دیگه قابلیت show-off ندارم و همین موضوع باعث میشه که نتونم تو کار پیشرفت کنم.
    تا الان چندین مورد شانس برای بالاتر رفتن موقعیت شغلی داشتم که به همین دلیل از دست دادن و افراد دیگری که شاید توانایی کمتری از من داشتن پیشرفت کردن. این موضوع در جمعهای خانوادگی هم وجود داره و کم حرف بودن علیرغم اطلاعات داشتن واقعا آزارم میده.
    حالا ممنون میشم اگر بتونید راهکاری به من ارائه بدهید. اگر کلاسی هست که میتونم از ان استفاده کنم هم خوشحال میشم معرفی کنید.
    ممنون

    Sent from my GT-N7100 using Tapatalk

  12. #3737
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    دوستان سلام
    من یک سوال یا در واقع یک مشکل دارم که خوشحال میشم تا حد امکان کمکم کنید.
    من اطلاعات و توانایی های زیادی دارم حتی تو محیط کار هم اکثر افراد به این موضوع واقف هستند اما مشکل اینجاست که توانایی نشان دادن و ارائه اونها رو ندارم یا به عبارت دیگه قابلیت show-off ندارم و همین موضوع باعث میشه که نتونم تو کار پیشرفت کنم.
    تا الان چندین مورد شانس برای بالاتر رفتن موقعیت شغلی داشتم که به همین دلیل از دست دادن و افراد دیگری که شاید توانایی کمتری از من داشتن پیشرفت کردن. این موضوع در جمعهای خانوادگی هم وجود داره و کم حرف بودن علیرغم اطلاعات داشتن واقعا آزارم میده.
    حالا ممنون میشم اگر بتونید راهکاری به من ارائه بدهید. اگر کلاسی هست که میتونم از ان استفاده کنم هم خوشحال میشم معرفی کنید.
    ممنون

    Sent from my GT-N7100 using Tapatalk

    سلام ...

    میشه بدون کلاس و صحبت کردن با مشاور هم حلش کرد. ابتدا راه حل های اولیه رو پیش بگیرید. خجالتی بودن مشکلیه که تنها با تمرین حل میشه. سعی کنید در جمع های خانوادگی بحثی رو همیشه در ذهنتون داشته باشید تا سر صحبت رو باز کنید. اصطلاحات رسمی و غیر رسمی معاشرتی پیدا کنید و در مواقع مناسب از اون استفاده کنید.
    سعی کنید وارد جایی که میشید ( مثلا مغازه ) سلام و خسته نباشید بگید و گاهی هم باهاشون شوخی هایی کنید.

    این نکات باعث میشه توانایی صحبت و فن بیانتون تقویت بشه که امر اصلی در نشان دادن توانایی ها هم خوب صحبت کردن هست. گاهی اوقات در اتاقی که کسی نباشه خودتون رو یه سخنران فرض کنید که داره برای هزاران نفر درباره ی موضوعی سخنرانی میکنه و این کار رو همواره تکرار کنید.
    موقع راه رفتن سرتون رو هیچوقت پایین نگیرید ( نشانه کمرویی و خود کم بینیه ) و موقع صحبت آرام و بی جون صحبت نکنید. صداتون رو رسا و محکم به بقیه برسونید. ( منظورم داد زدن نیست )

    وقتی کم حرفی و عدم اعتماد به نفس رو از بین بردید توانایی هاتون هم بروز پیدا میکنه. اینهایی که میگم رو خودم امتحان کردم. جواب میده. اگه این راه ها احیانا جواب نداد میتونه صحبت کردن با یه مشاور یا کسی که روابط اجتماعی قوی داره بسیار مفید باشه.

  13. 3 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #3738
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    110

    پيش فرض

    سلام ...

    میشه بدون کلاس و صحبت کردن با مشاور هم حلش کرد. ابتدا راه حل های اولیه رو پیش بگیرید. خجالتی بودن مشکلیه که تنها با تمرین حل میشه. سعی کنید در جمع های خانوادگی بحثی رو همیشه در ذهنتون داشته باشید تا سر صحبت رو باز کنید. اصطلاحات رسمی و غیر رسمی معاشرتی پیدا کنید و در مواقع مناسب از اون استفاده کنید.
    سعی کنید وارد جایی که میشید ( مثلا مغازه ) سلام و خسته نباشید بگید و گاهی هم باهاشون شوخی هایی کنید.

    این نکات باعث میشه توانایی صحبت و فن بیانتون تقویت بشه که امر اصلی در نشان دادن توانایی ها هم خوب صحبت کردن هست. گاهی اوقات در اتاقی که کسی نباشه خودتون رو یه سخنران فرض کنید که داره برای هزاران نفر درباره ی موضوعی سخنرانی میکنه و این کار رو همواره تکرار کنید.
    موقع راه رفتن سرتون رو هیچوقت پایین نگیرید ( نشانه کمرویی و خود کم بینیه ) و موقع صحبت آرام و بی جون صحبت نکنید. صداتون رو رسا و محکم به بقیه برسونید. ( منظورم داد زدن نیست )

    وقتی کم حرفی و عدم اعتماد به نفس رو از بین بردید توانایی هاتون هم بروز پیدا میکنه. اینهایی که میگم رو خودم امتحان کردم. جواب میده. اگه این راه ها احیانا جواب نداد میتونه صحبت کردن با یه مشاور یا کسی که روابط اجتماعی قوی داره بسیار مفید باشه.
    دقیقا من خودم هم فکر میکنم عامل اصلی خجالتی بودن باشه

    Sent from my GT-N7100 using Tapatalk

  15. #3739
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    260

    پيش فرض

    من يه دختري رو حدود ١٢ ساله كه ميشناسم ، قبلا همكلاس بوديم و الان همكاريم. بنده هم از نسل سوخته دهه ٦٠ هستم كه هيچوقت دوست دختري نداشتم كه آشنايي زيادي با دخترها داشته باشم. اين خانم خواستگارهاي زيادي داشته كه همه رو رد كرده ، من از همون موقع دانشجويي هر وقت به ازدواج فكر مي كردم ، ايشون مد نظرم بوده و به همين خاطر تا حالا هيچوقت خواستگاري هم نرفتم . يه بار هم يه نفر روفرستادم كه با ايشون صحبت كنه بدون اينكه اسم منو بگه و ايشون هم بدون اينكه مطلع باشه كه من هستم جواب منفي داده. بنظرتون چيكار كنم؟ خودم مستقيما باهاش صحبت كنم؟ چه جوري بگم؟ من مشكل روابط اجتماعي ندارم ولي با يه خانم هيچوقت در مورد اين مسائل صحبت نكردم و به همكارهام يا دانشجوهام هيچ وقت به اين چشم نگاه نكردم بنابراين تا اين سن به وضعيت موندم.
    ببینید دوست من، منم متولد اولیل دهه 60 هستم و تقریبا همین خصوصیات شما رو دارم یعنی با خانمها زیاد راحت نیستم و به دلیل طرز تفکر خاصی که نسبت بهشون دارم (اینکه بیشتر دخترهای این دوره خودخواه و پر توقع هستند) هیچ وقت دوست دختری نداشتم.امسال یه دختر خانمی اومد تو شرکت ما و من با بنده هم اتاق شدند ایشون و به دلیل همین مساله ناخوداگاه ارتباطی بین ما شکل گرفت و من احساس کردم این شخص میتونه همسر خوبی برای من و شریک خوبی برای آیندم باشه (تاکید کنم که ایشون از نظر بنده خوشگل محسوب نمیشه و خانواده سطح بالایی هم نداره و به تایید دوستان بنده که ایشونو دیدن من یه سر و گردن از همه لحاط از ایشون بالاتر هستم چه قیافه چه مالی و چه سطح خانوادگی) تنها نکته ای که در مورد ایشون نظر منو جلب کرد طرز صحبت کردن ایشون بود.سرتو درد نیارم دوست عزیر بنده یکبار با ایشون در این مورد صحبت کردم و ایشون قبول نکردن.بعدها که با یک از همکاران نزدیکی که در جریان این قضیه بودن و ایشونم دورادور میشناختن در این مورد صحبت می کردم که چرا ایشون جواب رد داده به نکته جالبی اشاره کردند و اونم این بود که این خانم از نظر همکار بنده آدم الکی مغرور و خودخواه و از خود متشکری هستند و ایشون به بنده توصیه کردن که از این ارتباط صرف نظر کنم و خودمو کوچیک نکنم و بنده هم با شناخت که از این خانم داشتم فعلا به حرف این همکار گرامی گوش کردم ولی واقعیتش اینه که نمی فهمهم این خانم چی داره که تا این حد مغروره؟؟؟این قضیه رو برات تعریف کردم تا شاید به کار شما هم بیاد ولی دوست گرامی باور کنید بعضی از خانمها واقعا هیچ و منطقی ندارن و اگر جواب منفی به شما میدن دلیل بر کمبود شما نیست.اگر طرفتون مغرور و از خود متشکره ولش کنید بره.یخیالش بشید.

  16. این کاربر از bagbagoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #3740
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2012
    پست ها
    551

    پيش فرض

    ببینید دوست من، منم متولد اولیل دهه 60 هستم و تقریبا همین خصوصیات شما رو دارم یعنی با خانمها زیاد راحت نیستم و به دلیل طرز تفکر خاصی که نسبت بهشون دارم (اینکه بیشتر دخترهای این دوره خودخواه و پر توقع هستند) هیچ وقت دوست دختری نداشتم.امسال یه دختر خانمی اومد تو شرکت ما و من با بنده هم اتاق شدند ایشون و به دلیل همین مساله ناخوداگاه ارتباطی بین ما شکل گرفت و من احساس کردم این شخص میتونه همسر خوبی برای من و شریک خوبی برای آیندم باشه (تاکید کنم که ایشون از نظر بنده خوشگل محسوب نمیشه و خانواده سطح بالایی هم نداره و به تایید دوستان بنده که ایشونو دیدن من یه سر و گردن از همه لحاط از ایشون بالاتر هستم چه قیافه چه مالی و چه سطح خانوادگی) تنها نکته ای که در مورد ایشون نظر منو جلب کرد طرز صحبت کردن ایشون بود.سرتو درد نیارم دوست عزیر بنده یکبار با ایشون در این مورد صحبت کردم و ایشون قبول نکردن.بعدها که با یک از همکاران نزدیکی که در جریان این قضیه بودن و ایشونم دورادور میشناختن در این مورد صحبت می کردم که چرا ایشون جواب رد داده به نکته جالبی اشاره کردند و اونم این بود که این خانم از نظر همکار بنده آدم الکی مغرور و خودخواه و از خود متشکری هستند و ایشون به بنده توصیه کردن که از این ارتباط صرف نظر کنم و خودمو کوچیک نکنم و بنده هم با شناخت که از این خانم داشتم فعلا به حرف این همکار گرامی گوش کردم ولی واقعیتش اینه که نمی فهمهم این خانم چی داره که تا این حد مغروره؟؟؟این قضیه رو برات تعریف کردم تا شاید به کار شما هم بیاد ولی دوست گرامی باور کنید بعضی از خانمها واقعا هیچ و منطقی ندارن و اگر جواب منفی به شما میدن دلیل بر کمبود شما نیست.اگر طرفتون مغرور و از خود متشکره ولش کنید بره.یخیالش بشید.
    به نظر میاد ادم از خود راضی و متکبری باشی . منم جاش بودم بهت محل نمیذاشتم

  18. 2 کاربر از kenzu بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •