تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 374 از 640 اولاول ... 274324364370371372373374375376377378384424474 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,731 به 3,740 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #3731
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض



    ارغوان شاخه همخون جدا مانده من

    آسمان تو چه رنگ است امروز ؟؟؟
    آفتابی ست هوا ؟؟
    یاگرفته ست هنوز ؟؟

    من درین گوشه که از دنیا بیرون است
    آسمانی به سرم نیست
    از بهاران خبرم نیست

    آنچه می بینم دیوارست
    هرچه با من اینجاست
    رنگ رخ باخته است
    آفتابی هرگز
    گوشه چشمی هم
    بر فراموشی این دخمه نینداخته است

    اندرین گوشه خاموش فراموش شده ،
    یاد رنگینی در خاطر من
    گریه می انگیزد :
    ارغوانم آنجاست...


  2. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3732
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    ►► ◘ ◄◄
    پست ها
    1,222

    پيش فرض

    روزها می گذرد و من هنوز خفته ام و خفته ام و خفته
    قلبها ترمیم می شوند و من هنوز قلبم شکسته است و شکسته است و شکسته
    لب ها می خندند و من هنوز لبانم بسته است و بسته است و بسته
    چشم ها انتظار را وداع می گویند و من هنوز چشم هایم منتظر است و منتظر است و منتظر
    دیدگان اشک نمیریزند و من هنوز دیدگانم جاری است و جاری است و جاری

  4. این کاربر از alidata2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3733
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    ►► ◘ ◄◄
    پست ها
    1,222

    پيش فرض

    پشت دیوار همین کوچه بدارم بزنید

    من که رفتم بنشینیدو...هوارم بزنید

    باد هم آگهی مرگ مرا خواهد برد

    بنوسید که: "بد بودم" و جارم بزنید

    من از آیین شما سیر شدم.. سیر شدم

    پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید

    دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!

    خبر مرگ مرا طعنه به یارم بزنید

    آی! آنها!! که به بی برگی من می خندید!

    مرد باشید و...بیایید... و.... کنارم بزنید

  6. 4 کاربر از alidata2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3734
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    پای تمام نیامدن هایت ایستاده ام
    بی هیچ شِکوه

    بی هیچ شکایتی ...
    اما طلبکار هزار و یک بوسه از آن همه قرار نیامده ام !!

  8. 4 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3735
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض









    بـرایتـرمـیـم قـلـبــی کـه آزرده ای ...

    فـقـط زمـان لازم است !...
    پسخیالت راحت!


    از همین حالا تا آخر عمر من وقت داری!!


    و من امروز خواهم مُرد ..!!


  10. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #3736
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    پست ها
    239

    پيش فرض

    خواهم بر سر خاک من ای قوم نیایید *** بی قوممو بی خویش چو این قوم شمایید
    بگریختم از دست شما در قفس تنگ *** زین بیش در پی آزار من چرایید؟
    تا بدم نیش, کنون نوش چه رنگ است *** حقا که شما اهل ریایید و فریبید

  12. #3737
    آخر فروم باز mmiladd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    اُتاقم..!
    پست ها
    4,103

    پيش فرض

    تنهايم ؛ مثل تو با عشق جديدت..!

  13. 2 کاربر از mmiladd بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #3738
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    من تبعید شده‌ام
    به قاب سرد خاطره
    و نه تبعید همه این است




    تبعید یعنی آغاز :

    تردید نگاهت

    باور شكستن غرورم

    ع
    ذابی جانكاه میان حصار غربت

    یاس كبود گونه‌ام از سیلی هوس

    دوست داشتنی كه امروز فراموش شده است.


  15. 6 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #3739
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    من خسته ام
    خسته
    تنها
    در دالانهای تاریک تو در تو
    خالی از تمام بودنها
    سلام
    روز های پر از تشویش
    اندیشه های تلخ من
    آرزوهاي خفته در خاكم
    روزهايي كه همراه هيچ كس نشدید
    بادهايي كه مي وزيدید
    در مزرعه دلم
    گرد مرگ را مي پاشيدید
    باغچه هايي كه با خاك انديشه هاي تلخم
    بي ثمر شدید
    در کدام مغازه
    عاطفه مادري مي فروشند
    اندکی پناهم دهید
    شرح دردهایم بشنوید
    بیقرارم باشید
    ققنوس جنگلهایم
    در اتش تنهایی سوخت

  17. #3740
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض





    تابستان تر از ...

    آغوش تو نيست !...

    در اين ...

    سرماي تنهايي !!

  18. 6 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •