تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 373 از 469 اولاول ... 273323363369370371372373374375376377383423 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,721 به 3,730 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3721
    آخر فروم باز mehdi_vsgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    توی لباسام
    پست ها
    8,492

    پيش فرض

    من زیاد عادت ندارم گیر بدم اما بعضی وقتا نمیفهمم مثل الان که نفهمیدم سوتیش کجا بووود

    امروز یه سی دی تازه 20 رایت کردم تو ماشین داشتیم گوش میدادیم توی فاز سرعت بودیم یدفعه آهنگ قطع شد گفت این روز ها همه تپش نگاه میکنن شما چطور؟؟؟
    نکته: سی دی صوتی بود

    اومدم بگم چتر نجات گفتم چرخ نجات

    یه شعری داشت میخوند خوانندش هی میگفت فلان کارو کردی این کارو کردی اون کارو کردی منم از دهنم در رفت بلند جلو همه گفتم این چقد کرده

    بعد این همه ادعای رانندگی خلاصه تو جاده های شلوغ و خلوت رفتم یه جا کنار دریا همه نشسته بووودن پشتمم یه ماشین پر پسر بووود هی از آینه نگاشون میکردم مسخره بازی در میاوردن من خندم میگرفت خلاصه حواسم رفت روشون سر سرعت گیر ماشینو خاموش کردم
    فکر کنم سوتی از این بدتر نباشه خدا هیچ دختری رو جلوی پسرا ضایع نکنه آمین

    یه سوتی دیگه هم سر همین ماشین دادم که بعدش انقد خندیدم نتونستم بشینم پیاده شدم
    ماشین روشن رو داشتم بازم روشن میکردم حالا بابام دعوام میکنه چرا حواست نیس منم گفتم باید میگفتی ماشین روشنه یعنی من اصلا نمیفهمم ماشین روشن چه جوریه که
    مونا خانوم
    شما و این متالیکا....اگه سوتی دادین تعریف نکنین..اگه احیانا خدایی نکرده یه کاری رو بدون سوتی انجام دادین بیاین و تعریف کنین...
    چون ظاهرا کل زندگی شما دونفر رو سوتی گرفته

  2. #3722
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    مونا خانوم
    شما و این متالیکا....اگه سوتی دادین تعریف نکنین..اگه احیانا خدایی نکرده یه کاری رو بدون سوتی انجام دادین بیاین و تعریف کنین...
    چون ظاهرا کل زندگی شما دونفر رو سوتی گرفته
    شما لطف دارید

  3. #3723
    آخر فروم باز caca_caca888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    4,316

    پيش فرض

    من یه بار خونه ی یکی از فامیلامون بستنی خوردم که انصافا خیلی خوش مزه بود بعد فرداش به دوستم گفتم بستنی فروشی هرو دیدی تازه باز شده ... لامذهب عجب بستنی هایی داره ... خلاصه دوسترو به زور بردم اونجا ... رسیدیم اونجا خیلی تشنم بود اتفاقا دیدم یه آب سرد کن به چه بزرگی روبه روی مغازست ذوق کردم رفتم سمتش... خم شدم با دهن آب بخورم دکمه رو که فشار دادم دیدم یه آب شیرین داره میره تو دهنم که متوجه سوتیم شدم ... داشتم میخندیدم و سمت دوستم میرفتم که میدیدم مردم بستنی به دست دارن سمت آب سرد کنه میرن ... بعد که بستنی رو گرفتم رفتم ببینم که اوونی که خوردم چی بود؟؟؟ گلاب!!!

  4. #3724
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    یه شعری داشت میخوند خوانندش هی میگفت فلان کارو کردی این کارو کردی اون کارو کردی منم از دهنم در رفت بلند جلو همه گفتم این چقد کرده
    ما هم یه معلم ادبیات داشتیم ( امیدوارم هر جا هست خنده از لبش بلند نشه ) همیشه وقتی درس میداد هی می گفت شاعر میگه فلان شاعر میگه فلان . یه بار یکی از بچه ها گفت آقا این چقد میگه .
    ====================
    متالیکا جان طبق بررسی های ما مشخص شد شما مشکلی از لحاظ سوتی دادن نداری بلکه این دوستای شما هستن که مثل کاتالیزگر سوتی شما رو فعال می کنن ، آقا هر جا سوتی دادی فعل جمع نوشتی یا اینکه یکی از دوستات باعث سوتی دادنت شد مثلا اگه نونوایی () رو نمیدادن دستت که سوتی نمیدادی .

  5. #3725
    کاربر فعال انجمن تلویزیون و رادیو shahab_f's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    2,986

    پيش فرض

    داشتم یه سی دی میدیدم بعد اول سی دی دوم که گذاشته بودم (ادامه فیلم) شخصیت اصلی فیلم افتاد تو رو دخونه بعد خبرشو واسه نامزدش آوردن دو باره این فیلمه وسطش نشون داد دوست پسره اومده به نامزد پسره میگه بعد جنگ فلانی افتاده تو رو دخوونه انقد اعصابم خورد شد گفتم اینا هم خودشونو گیر آوردن مگه چند بار یه نفر میوفته تو رودخونه دوباره زنده در میاد هی داشتم غر میزدم که کارگردان ما رو گیر آورده که متوجه شدم این چیه فیلم داره تکرار میشه بعدش فهمیدم سی دی دوم هم تموم شده مدیا پلیر آوررده از ااول داره پخش میکنه
    نـــــــــــــه...شوخی نکن , فیلم اومد از اول نفهمیدی تموم شده؟؟
    ------------------
    اونیکی سوتی ," آقا مزاحم نشید لطفا" رو بگو , خیلی خوب بود

  6. #3726
    کـاربـر بـاسـابـقـه Alireza.M67's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    من مال یه دنیای کوچیکم
    پست ها
    3,313

    پيش فرض

    ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
    کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
    منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
    به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
    منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
    من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
    بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
    منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
    چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
    دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
    جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم

  7. #3727
    حـــــرفـه ای Bill Gates's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    @ Company
    پست ها
    3,465

    پيش فرض

    ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
    کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
    منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
    به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
    منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
    من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
    بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
    منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
    چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
    دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
    جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم

    مرسی عجب حرکتی بود خیلی باحال بود از خنده داده همه در اومد اینجا

  8. #3728
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    1,644

    پيش فرض

    متالیکا جان طبق بررسی های ما مشخص شد شما مشکلی از لحاظ سوتی دادن نداری بلکه این دوستای شما هستن که مثل کاتالیزگر سوتی شما رو فعال می کنن ، آقا هر جا سوتی دادی فعل جمع نوشتی یا اینکه یکی از دوستات باعث سوتی دادنت شد مثلا اگه نونوایی () رو نمیدادن دستت که سوتی نمیدادی .
    نکته ی بسیار مهمی بود.
    ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
    کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
    منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
    به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
    منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
    من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
    بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
    منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
    چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
    دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
    جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم

  9. #3729
    آخر فروم باز nafe-bandar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    بوشهر
    پست ها
    1,460

    پيش فرض

    ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
    کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
    منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
    به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
    منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
    من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
    بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
    منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
    چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
    دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
    جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم
    هنوز هم دارم میخندم

  10. #3730
    پروفشنال asextor1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    573

    پيش فرض

    اینم یه سوتی از سایت شبکه دو ولی الان رفع شده

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •