در مورد برخورد با سرباز افراد مختلف متفاوت هستند و هر کس متناسب با شعور و معرفت خودش با سرباز ها برخورد میکنه. مثلا فرمانده گروهان ما آدم خوبی بود و متناسب با رفتار بچه ها رفتار میکرد و خدا را شکر چون بچه های گروهان ما خوب بودند نه به اون صورت تنبیه شدیم و نه بهمون بی احترامی شد.
ولی بودند فرمانده گروهان هایی که فوق العاده بیشعور بودند و مثلا وقتهایی که در زمان غیر اداری نوبت شیفت اونها بود و فرمانده گروهان خودمون در پادگان نبود و گردان زیر دست فرمانده شیفت بود عزا میگرفتیم که حالا این چه بلایی میخواد سرمون بیاره و با بهانه جویی و حتی بدون بهانه اذیت میکرد
در مورد درجه اعطایی تا جایی که من میدونم چند تا فاکتور هست که موثره
نمره میدان تیر
نمره تربیت بدنی
نمره فرمانده گروهان
نمره امتحان تستی نظامی
نمره امتحان تستی عقیدتی
(شاید یگانی که قراره به اون اعزام بشید و نیروهای مورد نیاز اونجا هم بی تاثیر نباشه ولی شک دارم)
در پادگان خاتمی برای هر گروهان سیبل تیر را عضو میکردن و مخصوصا سری اولی که تیر اندازی میکردند نمراتشون تقریبا دقیق بود. و کسایی که دورهای بعد بودند با وجودی که موقع هر بار نمره دادن مشخص میکردند که این تیر مال نفر قبله ولی خوب دقت نمره دهی پایینتر میومد. ولی همونم بلاخره این طور نیست که کسی که اصلا به سیبل نزده با کسی که همه را تو قسمت مرکزی زده یکی باشه. نمرات حدودی هست ولی روی هوا و الکی نیست و معمولا کسایی که با سیبل سوراخ سوراخ میزنن یه جورایی به نفعشونه چون نمره را همیشه بالاتر و با ارفاغ زیاد میدن
امتحان تربیت بدنی هم به جز دویدن 3200 متر که یه مقدار امار درست ثبت میشه ولی برای دراز و نشست و شنا چون خود بچه ها از همدیگه را میشمارن کاملا شیر تو شیر و الکی هست و نمرات کاملا رو هوا داده میشه
نمره فرمانده گروهان هم معمولا کل گروهان را یک جور رد میکنه و فقط افراد نوخاله شناخته شده را کمتر بهشون نمره میده
نمره امتحانهای تستی هم که با کامپیوتر تصحیح میشه و دقیق هست ولی اونم سوالاتش از قبل با نمونه سوالهایی که میدن تقریبا مشخصه و مشکلی نیست
جیره استحقاقی ما را هم کامل دادن و اکثرا چشمی سایز درست را میدادن ولی بازم احیانا اگر لباسها یا پوتین یا هر چیزی از کسی کوچک و بزرگ بود فرصت میدادند که افراد برن عوض کنن(البته نه همون روز توضیع که اوضاع شیر تو شیر هست و سرشون شدیدا شلوغه بلکه چند روز بعدش)
پادگان خاتمی نسبتا کیفیت غذاش خوب بود.هر چند من خودم با شام هایی که میدادن اصلا حال نمیکردم ولی در کل بد نبود.(البته دقت کنید گفتم به نسبت. انتظار مثل خونه نباید داشته باشید. ولی نسبت به آش خور بودن خوب بود)
آسایشگاه هم خوب بود نسبتا و حتی ما داخل آسایگاه حمام هم داشتیم که همه وقت قابل استفاده بود. البته آب گرم نداشت و برای حمام آب گرم دو روز تو هفته برای هر گردان از ساعت 6 تا 7.5 بعد از ظهر یک حمام عمومی 60 دوش داشت که قابل استفاده بود .البته از ساعت 3 تا 4.5 صبح هم حمام به صورت عمومی برای همه سربازها باز بود برای موارد ضروری

البته مثلا ما که گردان 3 بودیم فاصله مون تا حمام ها زیاد بود یه مقدار و حال رفتنش را نداشتیم و همون آب سرد داخل آسایگاه را ترجیه میدادیم(البته حالا که زمستون هست که نمیشه واقعا)
اردو هم رفتیم که داخل یه چادر 8 نفره 14 نفر میخوابیدیم مثل ساندویچ کنار هم و حتی شب ها هم با پوتین میخوابیدیم و کاملا اون 4 روز عین صحرا نشین ها و اونم در شرایط آماده باش جنگی زندگی میکردیم
کلا اگر بخوام یه توصیه بکنم اینه که انتظاراتتون را بیارید پایین. اگر با انتظار بالا برید حالتون گرفته میشه. این چیزهایی هم که من گفتم خوب هست کاملا نسبی گفتم و گرنه اگر مطلق نگاه کنید اونجا هیچ چیزش خوب نیست.
اونجا واقعا قرتی بازیهای دانشگاه و اینها نیست و واقعا با انواع سختی ها مواجه میشید. از کم خوابی شدید بگیر تا انجام کارهایی که اصلا یکیش هم باب دلتون نیست ولی باید انجام بدید
اگر هم اونجا نوخاله بازی دربیارید واقعا اذیتتون میکنن و از جایی که تنبیه ها معمولا گروهی هست دعا کنید با آدم های نوخاله یا خنگ و بی دست و پا هم گروهی نباشید تو هیچ جا
برای درجه همون که میدان تیر را خوب بزنید تنها کاری هست که میشه انجام داد و اکثر چیزهای دیگه از دست شما خارج هست و کاری راجع بهش نمیتونید بکنید. خیلی هم انرژی گذاشتن لازم نیست. یه مقدار دقت کنید. قبل از میدان تیر تئوری هایی که تو کتاب هست را مطالعه کنید و سعی کنید به کار بگیریدشون.حتما حتما حالت خوابیده و نشسته تیر اندازی را از قبل با اسلحه ای که بهتون میدن تمرین کنید که موقع تیر اندازی تو حالت گرفتن گیر نکنید. اصلا هم در تیر اندازی عجله نکنید و هرچند همه خط تیر اندازیشون تموم شده باشه و همه معطل شما باشن شما با آرامش تیر اندازیتون را بکنید و اصلا عجله نکنید.
برای درجه بهتر گرفتن اگر واقعا توانایی دارید که مسئولیت "ارشد گروهان" یا "دفتردار" بودن را بپذیرید در صورت داوطلبی بودن قبول کنید(بقیه مسئولیت ها هم احتمالا بی اجر و مزد نخواهد بود). البته ارشد گروهان معمولا داوطلبی نیست و خودشون انتخاب میکنن. ولی دفتر دار بودن داوطلبی هست. خوبی این مسئولیت ها اینه که دیگه از پست دادن های شبانه معاف هستید ولی خوب شاید هر شب یک ساعت دیرتر از همه بخوابید و یه عالمه کار و طلبکاری های بچه ها هم سرتون بریزه ولی اگر خوب کار کنید میتونید حتی روی ستوان سومی هم حساب کنید(البته بقیه فاکتورها را هم باید خوب باشید مثل میدان تیر و بقیه موارد را).
البته اگر واقعا توانایی دارید و نه این که برید و نتونید انجام بدید و بعد مسئولیت را ازتون بگیرن که ضایع بشید جلو همه.
من همونجایی که پذیرش کرده بودم افتادم خدا را شکر
ولی کسایی هم بودند که پذیرش داشتند ولی جاهای دیگه افتادن(البته تعدادشون خیلی کم بود)
کسایی هم که مازاد باشن و سپاه بیفتن تقریبا گاوشون زاییده و خیلی باید خوش شانس باشن که شهر خودشون بیفتن. یه مورد که ما داشتیم و افتاد سیستان بلوچستان که با گریه لحظات آخر که برگه تقسیم و برگ سبز را میدادن از ما جدا شد
کسایی که پذیرش ندارن بازم ارتش بیفتن خیلی بهتره تا سپاه که اکثرا پذیرشی هستند و فقط جاهای بد نیرو میخوان که نسیب مازاد ها میشه