تیتر های زرد و سیاه
شده از تیترهای زرد و سیاه.... صفحات مجله مالامال:
آن یکی کشته باجناقش را.... دیگری کرده با فلانی حال
یا بلوتوث زشت و مستهجن.... دختری را کشانده در مرداب
خورده یک شیشه قرص اگزازپام.... رفته آرام تا ابد در خواب
اکس پارتی شده بلای جوان.... قاتلی کشته است مادر زن
تخم یارانه را ملخ خورده .... رفته بالا اجارۀ مسکن
مرد بیچاره در نیاورده.... از تنش رخت و کفش دامادی
زن به اجرا گذاشته مهرش.... آن هزاران بهارآزادی
و جناب رییس بانک فلان .... اختلاسیده اندکی اسکن
یا که مسئول قسمت ارزاق ..... رفته زندان به جرم جعل کوپن
چون موفق شدیم در بنزین.... صحبت از جیره بندی آب است
بعد از جیره بندی گازوییل... نوبت آفتاب ومهتاب است
یک جوان در کمال نامردی.... گفته اسب فلان کَسَک یابوست
حبس و تبعید و اندکی شلاق.... حاصل گفته و خطای اوست
پسری از هراس شهریه.... شده روزش چو شام تیره سیاه
خورده سم ، پا به قبله کرده دراز.... شده راحت زدرس و دانشگاه
خانمی زیر تیغ جراحی.... لب ولوچَش شده مثال شتر
خواسته ابرویش درست کند... چشم را کور کرد ه آن دکتر
این چنین تیترها ی رنگارنگ.... مثل سوهان روح می باشند
می نمایند روح را سرویس.... می زدایند از لبان لبخند
تیترها را به باد بسپارید.... یا بریزید داخل یک چاه
یا به چشمان زنید همواره ..... چشم بندی به رنگ زرد وسیاه
طنز« جاوید» گاه شیرین است.... گاه تلخ است مثل بکرایی
نوش زنبور را کسی نوشد.... که ندارد ز نیش پروایی