نه نمیرن :(
خوابگاه هی ها لباس نشسته نپوشید :|
نه نمیرن :(
خوابگاه هی ها لباس نشسته نپوشید :|
این هم جواب شما :به نظر من مشک آن است که خود ببوید ! نه آنکه عطار بگوید
خداوند زمین را آفرید و گفت :
به به چه زیباست.سپس مرد را آفرید و گفت : جانمی این دیگه آخرشه !
و بعد هم زن را آفرید و با کمی اخم گفت : اشکالی نداره آرایش میکنه !!!
آقا دستت درد نکنه دیگه یعنی ما آس و پاس بودیم تو دانشگا دیگه ! اون کسی هم که جزوه نمی ده می ترسه پس فردا نمره ما بیشتر از اون بشه یه جاییش بسوزه ! وگرنه از این بحثا نیست بابا بزرگ شدیم دیگه ! البته من جهت کامل بودن جزوه معمولا جزوه دو نفر رو کپی می کردم ! و هر دوتاشو می خوندم ... بماند که ترم اخری تو کلاس ما تقریبا هیچکی جزوه نمی نوشت ! به جز یه نفر از خانوم ها که کل کلاس رو ساپورت می کرد !بحث سر جزوه و این چیزا شد گفتم منم یه چیزی گفته باشم ...
آقا من همیشه جزوه می نویسم. یعنی فقط جزوه های خودم رو می تونم خوب بخونم !
اوایل فک می کردم خطم بده ! ولی بعدش که دیگه از دست جزوه گرفتن های این و اون خسته شده بودم دیگه
نظرم عوض شد ! تازه فهمیدم توی جزوه نویسی خیلی استعداد دارم !
دوستان این که می گم به خودم ثابت شده. شما اگه سر کلاس همیشه جزوه بنویسید پایان ترم خیلی خیلی
راحت تر می تونید اون درس رو بخونید و یاد بگیرید ! آخه مگه چکار داره این جزوه نوشتن ! ناسلامتی دانشجوییم
دیگه ! بعضی دانشجوها هستن همینجوری آس و پاس میان سر کلاس بعد بعضی استادا گیر میدن که آقا همه
باید جزوه بنویسن ! حالا اینا باید کاغذ رو از یکی گدایی کنن خودکار هم از یکی دیگه بشینن به زور بنویسن !
بعدشم اونایی که آخر ترم میرن از یکی جزوه کامل رو میگیرن ! اون طرفی که جزوه رو میده یه جورایی زیاد توی دلش راضی نیست ! بحث خسیسی اینا نیستا ! نمیدونم چرا ولی آدم دلش نمیخواد جزوه رو بده ! البته اینجور هم نیست که خیلی راحت جزوه رو در اختیارتون بذارن ! خیلی ها هستن که می پیچونن یا اینکه صاف تو چشمت زل می زنن و می گن نمیدم !
من که تا حالا نشده از کسی پایان ترم جزوه بگیرم ! تازه پایان ترم نمیشه توی این انتشاراتی ها سوزن انداخت !
حالا خدایی نکرده اگه جزوه طرف رو گم کنید یا توی دستگاه پاره بشه ببینید دیگه چه فاجعه ای میشه !
دفتر هم من این اواخر همش مارک برکه می گیرم ! دیزاین دفترهاش خیلی عالیه ! واقعا دفترهاش خوشگلن !
دخترها که میان از من جزوه بگیرن همش میگن چه دفتر خوشکلی
سر کلاس قبول دارم برای دکورم که شده یه دفتر و خودکار همراه داشته باشید ، من یه دفتر معمولی با یه خودکار معمولی می بردم سر کلاس نقاشی می کشیدم !استاد ها هم هیچ وقت هیچی بهم نگفتن ! معدل ترم آخرمم هم 17.54 شده می خواید ریزنمرات بذارم ، البته خیلی ها هستن نمی تونن جزوه بقیه رو بخونن ، من که رشتم کامپیوتر بود اساتیدم معمولا سوادشون کمتر از من و خیلی از دوستان بود کلا جزوه هم نمی نوشتیم قبول می شدیم !
وای اینجارو نیگا چقدر دانشجو ریخته....
ای بابا مگه کلاس ها شروع شده........
کی حال داره بازم 6 صبح پاشه بره دانشگاه......
نصیحت من به دوستانی که ترم اولشونه:
همیشه ته کلاس بشینید / جزوه ننویسید و آخر ترم از یکی بگیرید / تا جائی هم که متونید کلاس هارو ببپیچونید / اینارو من نمیگم تجربه مگه.....![]()
Last edited by CHEGUEVARA.; 25-09-2010 at 09:53.
اولین روزهای خوابگاه
--------------------------------------------------
ساعت ۲ نصف شب(یک اتاق)
--------------------------------------------------
ساعت ۳ نصف شب(کل خوابگاه منهای سرپرست )
--------------------------------------------------
ساعت ۴ صبح هنگام خواب
--------------------------------------------------
وضعیت تحصیل در خوابگاه
--------------------------------------------------
گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذست چند روز
--------------------------------------------------
پایان گفت و گو
--------------------------------------------------
امکانات غذایی در خوابگاه
--------------------------------------------------
طریقه ظرف شستن در خوابگاه
--------------------------------------------------
تبادل نظر بر سر یک مسئله
--------------------------------------------------
تبادل نظر با پیروزی یک نفر پایان میابد!
--------------------------------------------------
و این هم آخر عاقبت زندگی در خوابگاه!!
![]()
Ali-ch,Alireza SM,Alireza.M67,Amir M.ohAma.D,Amir_oscar,Amirdb,ati_1991,avannn,avator20002000,behexen,BMW.M3_E46,CHEGUEVARA.,ehsaaaan,eman619rv,farzaneh*f,GHOST RECON,Glad Boy,gomnam23,Grand,Kurosh,mahdis_apex,MaLaS_shz,Marksman,masih eia,Masoud-Susa,METACORTEX,mghaffari49,milla.online,moraddad,MrDevil,P A R S A,pooyahacker,reza-atom,rosenegarin13,SA.JJ.AD,shifter,skhammari,t.sunami,tariran0,vahid-p
اوه چه حالی داشتن 27 ام رفتن کلاس....ما که تازه 7 ام مهر کلاس توجیهی و آشنایی و از این مباحث داریم...
راستی من دانشگاه ازاد یه شهرستان دیگه قبول شدم کرایه خونه هاشم زیاد بالا نیست توان پرداختش رو دارم به نظرتون تکی بگیرم بهتر نیس؟؟ چون با هر کسی هم نمیسازم و از طرفیم ترم اولی هم هستیم یه دفعه با چند تا شاسکول هم خونه بشم دیگه خیلی ضد حاله.....
زیادم تو تریپ دلتنگیو تنها بودن این چیزا هم نیستم![]()
سلام دوستان امروز رفتم دانشگاه اولين نتيجه اي كه گرفتم اين بود كه بيكار تر از دانشجو تو كشور ما كسي نيست
خلاصه رفتم سر كلاس ديدم از يه كلاس 40 نفري 10 تا پسر بقيه دختر بودنبعد رفتم پيش پسرا نشستم به جز 3 -4 نفرشون بقيه يبوست مزمن داشتن
كه اونا رو كم كم راه انداختم
سعي كردم به توصيه دوستان گوش كنم و روز اولي تيكه نندازم ولي نشد يه موقعيت هايي پيش اومدكه نتونستم جلوي خودمو بگيرم و تيكه رو انداختم و كلاسم تركيد
ساعت اول زبان عمومي داشتيم استاد اومد بچه ها رو ارزيابي كنه ببينه در چه سطحين با انگليسي با بچه ها صحبت كرد اول از دخترا شروع كرد يه خورده از حرفاشو ميفهميدن و يه خورده هم شكسته جواب ميدادن ولي به پسرا كه رسيد نه كسي ميفهميد استاد چي ميگه نه ميتونستن چيزي رو به انگليسي جواب بدن به جز 1 نفر كه اونم قبلا كلاس رفته بود خلاصه آخرش به اين نتيجه رسيد كه سطح عمومي كلاس زير مبتدي هست
كلاس 3 ساعته زبان تو 1 ساعت تموم شد رفتيم سوراخ سنبه هاي دانشگاه رو پيدا كرديم ساعت 12 رفتيم سلف غذا خورديم خداييش كيفيتش خوب بود بعدم از 1 تا 3 همايش معرفي بود بعدم كلاس بعد از ظهر كنسل شد اومديم خونه
روز سختي بود من كه تو سالن آمفي تئاتر كه همايش بود رو صندلي خوابيدم
خب البته استثناهایی هم وجود داره !
منم این چیزایی که شما گفتید رو می دونستم ! ولی گفتم نگم که بد آموزی نشه!
ولی جدای از شوخی اگر بخوای در حالت کلی حساب کنی و همه جور رشته و دانشگاهی رو در نظر بگیری
شما خودت هم می دونی که این چیزایی که من گفتم میتونه خیلی به نفع دوستان باشه. بالاخره شما خودت
اون بیچاره هایی رو که مشروط میشن یا درسی رو می افتادن یا مجبور میشن آخر ترم نرن امتحان بدن تا حذف
بشه و کلی دیگه موارد اینجوری رو دیدی ! من همیشه دلم واسه اینا می سوخت ! فرقی هم نمی کرد که حالا
خودش کمکاری کرده بود یا نه ...
مثلا شما فک کن یکی دانشگاه آزادی باشه با اون شهریه ! تازه دانشجوی شهرستان باشه ! تازه خوابگاه هم
نباشه و خودش خونه گرفته باشه و کرایه خونه هم بده ! یه ترمم توی سرما گرما پاشه بیاد سرکلاس و دانشگاه
بعد آخرشم مثلا مواردی که بالا گفتم آخرش واسش پیش بیادآخه خدا رو خوش میاد خداوکیلی
خلاصه دیگه چرا عاقل کند کاری که باز آرد بشیمانی!
![]()
همه اولش همینو میگن ! ولی اگه تا حالا تنهایی زندگی نکردی اولش میتونه برات سخت باشه ...
من پیشنهاد می کنم اگه اینجوریه که خونه رو میتونی از پس مخارجش بر بیای؛ خونه بگیری بعد توی ترم بگردی
یه نفر که می دونی می تونی باهاش بسازی و آدم خوبیه پیدا کنی باهاش هم خونه بشی. حالا دو نفرم شدن
اشکال نداره. اینجوری کرایه هم راحت تر می تونی بدی ...
البته اینم بگم اینجوری کلی از خاطرات خوابگاه و بچه های خوابگاه رو از دست میدی ! ولی به نظرم خونه باشی خیلی راحت تر می تونی به درست برسی. البته اگه هدفت درس باشه و دنبال بازیگوشی و بعضی کارا نباشی
اینم بگم که خیلی از شاگرد اولی ها خوابگاهی هستن ...
حالا دیگه هرجور خودت میدونی.
کاملا حق با شماست![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)