آن كه درش روز كرم بسته بود
قفل در حق نتواند گشود
نفس تو چون خود سر و محتاله شد
زهد تو چون كفر دو صد ساله شد
اعتصامی
آن كه درش روز كرم بسته بود
قفل در حق نتواند گشود
نفس تو چون خود سر و محتاله شد
زهد تو چون كفر دو صد ساله شد
اعتصامی
دو چشم از غیر خود ، کور گردان
مرا از شرّ شـیطان دور گـــــردان
.
اسیری را از بند آزاد فـــــرمـــــا
پریشان خاطری را شاد گــردان
.
حسین انصاریان
نه دم و دودى نه سود و مايهاى
خانه درويش از دزد ايمنست
برگشاى اوراق دل را و بخوان
قصههاى دل فزون از گفتنست
اعتصامی
ته که ناخواندهای علم سماوات
ته که نابردهای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی
بیاران کی رسی هیهات هیهات
بابا طاهر عریان
تو جسم تيرهاى ما تابناكيم
تو از خاكى و ما از جان پاكيم
تو را گر مروهاى هست و صفايى
مرا هم هست تدبيرى و رايى
اعتصامی
یاد باد آنکه ز رخسار تو هر صبحدمی
افق دیده پر از شعلهی خور بود مرا
یاد باد آنکه ز چشم خوش و لعل لب تو
نقل مجلس همه بادام و شکر بود مرا
خواجوی کرمانی
از رفته قلم هيچ دگرگون نشود
و زخوردن غم بجز جگر خون نشود
گر در همه عمر خويش خونابه خوري
يك قطره ار آن كه هست افزون نشود
درينجا نيست شمعى جز رخ دوست
وگر هست انعكاس چهره اوست
تو را گر دوستدارند اختر و ماه
مرا يارند عشق و حسرت و آه
اعتصامی
هر آن زمین که تو یک ره برو قدم بنهی
هزار سجده برم خاک آن زمین ترا
هزار بوسه دهم بر سخای نامهی تو
اگر ببینم بر مهر او نگین ترا
ابوسعید ابوالخیر
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
.
حافظ
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)