نیاز عاشقان معشوق را بر ناز می دارد-----------------تو سر تا پا وفا بودی، تو را من بی وفا کردم!
خیلی جالبه این شعر، مگه نه؟
نیاز عاشقان معشوق را بر ناز می دارد-----------------تو سر تا پا وفا بودی، تو را من بی وفا کردم!
خیلی جالبه این شعر، مگه نه؟
مگه نه؟
---------------
من درد تو را ز دست اسان ندهم
که ان درد به صد هزار درمان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
که ان درد به هزاران درمان ندهم............
من کجا هجر کجا ای فلک بی انصاف؟----------------به همین داغ بسوزی، که مرا سوخته ای (صائب)
يك قطره آب بود با دريا شد
يك ذره خاك با زمين يكتا شد
آمد شدن تو اندر اين عالم چيست ؟
آمد مگسي پديد و ناپيدا شد
دیگر نه شمع می خواهم، نه گل می خواهم، نه پروانه
دیگر نمانده هوسی، نه جوانی ، نه آن دل شیدای دیوانه
دیگر از مهرو محبت، دیده نمی شود هیچ نشانه و اثری در من
کو امید آبادی، کو شور عشقِ دوباره در این دلِ ویرانه
چه عبس بند میزنی، به صبوی شکستۀ این دل مهجوورم
دریغ و صد افسوس، سالیان سال است که از تو من دورم
چه می کشی دست نوازش به خرمن عشق سوختۀ دیرینم
دیگر چه زمزمه می کنی از شرار عشق، از خاطرات شیرینم
یک عمر هر چه کرده ام به حُرمت اسم عشق، حلالت باد
بگذراز من، هیچ مگو که از صبوی عشق، چه کس شرابت داد
اینک صبو شکسته و ریخته بر زمین آن شراب سُکر آور
غبار شد هر چه ریخت برزمین ، هر چند خون دل به پایت داد
اکنون که مصلوب به صلیب عشق می روم به سوی زوال
ای حواری همیشه غایب، برو دیگر مبنددل بر این امید محال
من نیز مانند چشمۀ روان هرگز به سرچشمه باز نخواهم گشت
باز نخواهم گشت به سوی عشق تو، به سوی هزار نقشِ خیال
نه دوست عزيز من اين شعر رو به همين صورت در چند نسخه ديده امنوشته شده توسط bithiah
سلام
می خواستم از وسط این شعر بگم که اولش ل باشه ولی حیفم اومد..........ببخشید
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه می کنی وقته رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از ان که با خبر شوی
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر میشود
ای(ay)
ای(ey) دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر میشود
...................
در ميخانه ببستند خدايا مپسند ...... كه در خانه تزوير و ريا بگشايند
(حافظ)
درضميرت اگر اين گل ندميده ست هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحراي نهادت نوزيده ست هنوز
دانه ها را بايد از نو کاشت
اب و نسيمش را از مايه ي جان
خرج مي بايد کرد.............
در من انگار کسی در پی انکار من است.......یک نفر مثل خودم تشنه ی دیدار من است
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)